بانکوک، شهری به زیبایی لبخند و به تنوع ستارگان آسمان (سفرنامه)

4.5
از 24 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
بانکوک، شهری به زیبایی لبخند و به تنوع ستارگان آسمان (سفرنامه)
آموزش سفرنامه‌ نویسی
11 آبان 1395 13:36
43
13.7K

 

مقدمه :

سفر جوهره ی وجود آدمی را جلا می دهد. شاید بسیاری از چیزها کهنه شوند و از مد بیافتند ولی خاطرات سفر همیشه با ماست.....

بعد از اتمام دانشگاه دیگر نوبت خدمت رسیده بود. بعد از دوره ی آموزشی و دوره کد تقسیممون کردند و افتادم شهر خودم بنا بر این تو خیلی از هزینه ها صرفه جویی می شد و بیشتر حقوقی که دولت می داد می موند واسه خودم. موقع تموم شدن خدمتم چیزی حدود دو میلیون تومان جمع کرده بودم و تصمیم به سفر داشتم. می خواستم به یه کشوری سفر کنم که هم مدرن باشه هم سنتی یعنی بتونم توی زمان سفر کنم هم چند سال قبلشو ببینم (بافت سنتی) هم چند سال بعدشو (بافت مدرن). اول تصمیم ام مالزی بود ولی بعد از پرس و جو گففتند مالزی بیشتر یه جای مدرنه تا سنتی و جایی که با خواسته های تو جور در میاد تایلنده. خلاصه دو میلیون از پس انداز خدمت داشتم با پس انداز حساب دیگم و کمک های بی دریغ پدرم تصمیمم رو گرفتم و رفتم که بلیط بخرم.

قبلش با تحقیقی که کرده بودم میخواستم تور ترکیبی بانکوک پاتایا رو بگیرم گفتن پوکت هم جای خوبیه ولی گرونه واسه همین صرف نظر کردم ازش. با پدرم رفتیم آژانس هواپیمایی قیمتارو که پرسیدیم گفتن چون تنهایی می خوای بری هزینت زیاد میشه چون هتل پول یه اتاق کامل و ازت میگیره ولی اگه دو نفر باشین این هزینه بینتون نصف میشه.بلیط واسه دو نفر یا بیشتر نفری 1.990.000 تومان بود ولی واسه یه نفر که به اصطلاح سینگل میگن در میومد 2.450.000 خلاصه تور 3 شب بانکوک و 4 شب پاتایا رو انتخاب کردم و خریدیم. بلیط من شامل بیمه ی سامان , بلیط هواپیمایی ماهان , ترانسفر فرودگاهی , هتل سه ستاره با صبحانه , سیم کارت , تور نصف روزه شهری .

سعی کردم مطالب رو طوری بنویسم که گویی خواننده هم به این سفر رفته و سعی کردم نشون بدم که همیشه بهترین ,گرانترین نیست. با این سفری که رفتم میشه اثبات کرد که بدون هزینه ی زیاد و ریخت و پاش میشه یه سفر دور و دراز انجام داد. از سایت www.lastsecond.ir هم بخاطر زحماتی که در جهت آگاهسازی دوست داران مسافرت میکنه تشکر میکنم. آرزوی موفقیت برای تمامی دوست داران مسافرت......

مدارک :

اصل پاسپورت با حداقل اعتبار شش ماه چون ویزای تایلند مثل لیبل هستش میچسبونن به گذرنامه , تمکن مالی به مبلغ پنج میلیون تومان , که تو هر بانکی حساب داشته باشین میرین شعبه ارزیش درخواست میدین واستون صادر میکنن , و اگرم خواستین ارز مسافرتی بگیرین باید با کپی کارت ملی و کپی و اصل گذر نامه و ویزا و بلیط هواپیما برین یکی از بانک های ملت یا سامان یا بانک ملی درخواست بدین و فرم پر کنین و بعد از واریز مبلغ یه حواله ای بهتون میدن که تو فرودگاه ارزو تحویل بگیرین. مبلغش هم 300 دلاره و با بیرون هم حدود 400 تومان در یه دلار فرق میکنه.

هزینه سفر :

پول تایلند بات هستش موقعی که من رفتم حدود 100 تومن بود. بیشتر از بقالی صرافی دارن که بعضیاشونم شبانه روزی بازن ولی واسه تعویض یا چینج پول ازتون پاسپورت میخوان. سعی کنید تو فرودگاه صرافی نرید چون قیمتاش خیلی پایینه.

در کل هزینه ای که من بابت این سفر کرده بودم با هزینه رفت و برگشت به تهران و عوارض خروج روی هم رفته چهار میلیون شد. به نظر من پول زیادی نیست ,شاید اگر از خیلی از هزینه های غیر ضروری زندگیمون بزنیم سالی یه بار بشه به یه همچین مسافرتایی رفت . واقعا هم میارزه , هم با فرهنگهای مختلف اشنا میشیم هم ملل مختلفی رو میبینیم , بالاخره انسان صرفا یه مشاهده گر خشک و خالی نیست بلکه همه ی دیده هاش تو روح و روانش و تفکرات و تصمیم گیری هاش اثر میگذاره.

مدل اول : اگه از سرویسای حمل و نقل عمومی استفاده کنین همه جاهای دیدنی خودتون برید با غذای معمولی و بلیط جاهای دیدنی و بدون اینکه واسه خودتون یا کسی سوغاتی چیزی بگیرین 10.000 تا 12.000 بات. مدل دوم : بخواین یه سفر لوکس و غذاها آنچنانی و سوغات و همه جا با تاکسی برین یا با لیدر یا با تور بیشتر از 30.000 بات بستگی به خرج کردن داره البته هزینه های بالا منهای هزینه تور هست.

آمادگی برای سفر :

سفر به یک کشور دور و خیلی متفاوت از لحاظ فرهنگی و تنها , آمادگی بسیاری رو می طلبه پس شروع کردم به جمع آوری اطلاعات از کشور تایلند . اول از همه راجع به امنیتش تحقیق کردم سایتای زیادی تو این زمینه بودن ولی من از سایت numbeo کمک گرفتم و دیدم که ضریب خشونت در تایلند زیاد بالا نیست و نسبتا کشور امنی به حساب میاد.

میتونید به این لینک هم سری بزنید . تو همین سایت اطلاعات بسیار زیادی راجع کشور های مختلف داده مثل سطح بهداشت که مال تایلند خیلی بالاست و جز 5 کشور دنیاست که بالاترین سلامت رو داره بعد سطح علمیش و مهمترین قسمت هزینه های مربوطه که از قیمت آب و نون تا همه چیو توضیح داده و زود به زود هم آپدیت میشه. دومین سایت لست سکند بود که اطلاعاتش خیلی به دردم خورد سایتای خارجی هم خوب بودن ولی شنیدن یه حرف از زبون کسی که فرنگش به آدم نزدیکتره یعنی یه ایرانی به آدم خیلی کمک میکنه.

سایت سوم هم تریپ ادوایزر بود که تمام جاهای دیدنی دنیارو با عکساش نشون میده.

سفرنامه تایلند

آب و هوای تایلند :

تایلند کلا سه فصل داره
فصل بارانی و آفتابی در تایلند
از ژوئن(۱۲خرداد تا۱۰تیر) تا اکتبر (۱۰ مهر تا ۱۰ آبان)، میانگین دمای ۲۹ درجه، رطوبت ۸۷ درصد

فصل سرد در تایلند

از نوامبر (۱۱آبان تا ۱۰ آذر) تا فوریه دومین ماه سال ۱۳ بهمن تا ۱۱ اسفند)، میانگین دما تا زیر ۲۰درجه، کاهش رطوبت

فصل بارانی و آفتابی در تایلند

در بانکوک معمولاً باران زیادی در ماه‌ های آگوست (۱۱مرداد تا ۱۰ شهریور) و سپتامبر (۱۱شهریور تا ۹ مهر) می‌ بارد و در اکتبر (۱۰ مهر تا ۱۰ آبان) به بیشترین حد خود رسیده و سیلاب‌ هایی نیز در شهر جاری می‌ شوند.
درباره بانکوک :

تای لند یعنی سرزمین لبخند. ملتش خیلی آدمای آروم و مهربونی بودند ولی اکثرا انگلیسی بلد نبودن. تا اونجایی هم که از دستشون بر میومد میخواستن به آدم کمک کنند با انگلیسی دست و پا شکسته با پانتومیم خلاصه به هر شکلی. آدمای نسبتا متعهدی بودند نسبت به کاراشون و خیلی هم جدی .معبدهاشونم همیشه پر بود از جوون و پیر و غیره . سر هر محله ای یه مجسمه بودا یا یکی از الهه هاشون رو گذاشته بودند و عود روشن میکردن و واسه زنبورا غذا میذاشتن . آبش خوردنی نبود و آبهایی هم که بیرون میفروختن اکثرا آبای تصفیه شده بود نه معدنی.

واسه معبدهاشون احترام زیادی قایل بودن و تو معبدهای مهمشون با لباسای باز مثل شلوارک و رکابیو و دامن نمیذاشتن کسی بره. اینترنت موبایل همه جا با کیفیت 3g خط میداد و من حتی بیرون شهر و هرکجای شهر هم با خانوادم با اسکایپ حرف میزدم. اینترنت هم زیاد به درد آدم میخورد. اگه میخواستم با سیم کارت به ایران زنگ بزنم هزینش خیلی زیاد میشد ولی من کلا تو تایلند13.9 بات واسه موبایلم شارژ گرفتم. همه جای شهر پر از مراکز ماساژه و بیرونش وایستادن صدا میزنن ماساژ ماساژ ....قیمت ماساژ پا 200 بات هر ساعت , ماساژ بدن 200 بات و ماساژ روغن 600 بات و...امنیت شباشم خوب بود .

شب اول ساعت سه صبح پیاده برگشتم خونه و هیچ مشکلی نه واسه من پیش اومد و نه واسه کس دیگه ای خودشونم میدیدن اون وقت شب بیرونی میومدن کمکم میکردم که مسیرمو پیدا کنم. شهر بسیار جالبی بود واسه هر سلیقه ای یه چیزی داشت . تنوعش تو کارهایی که واسه سرگرمی و خوشی میشد انجام داد بسیار زیاد بود. کسی که حیوانات و دوس داره باغ وحشای بسیار بزرگی داشت , کسی که اهل هنر بود کارناوال و تاتر و تاتر خیابانی و کنسرت و ... داشت. شهربازی بسیار بزرگ . پارک آبی بسیار مجهز. موزه ها , پارک ها ...واسه هر سلیقه ای یه چیزی حداقلش بود.

سفرنامه تایلند

این عکس مربوط به ملکه تایلنده که تقریبا همه جا عکس ایشون رو با پادشاهشون میشه دید

سفرنامه تایلند

این هم نمونه ای از همون نمادهایی هست که گفتم. بیشتر جاها میشه دیدشون و بسیار هم احترام قایل اند و جلوشون تعظیم میکنند. نقشه من چون خیلی بزرگ بود نتونستم اسکنش کنم. من از فرودگاه خریدمش , مسیرای قایقا تو داخل اون نقشه بود , تو این نقشه هم هستش میتونید از نقشه این سایت واسه مسیر اتوبوس ها , مترو و قایق ها کمک بگیرید. شروع سفر (فرودگاه) :

ساعت هفت و ربع رسیدم فرودگاه امام خمینی که ساعت چک این بود یعنی ساعتی که باید اونجا میبودم واسه تحویل کیف و گرفتن کارت پرواز، بعد اون نوبت افسر کنترل گذرنامه ست و بعد اون رفتم و حوالم رو نقد کردم و 300 دلارمو گرفتم. پروازمون حدود هفت ساعت طول کشید که انصافا هواپیمایی ماهان سنگ تموم گذاشته بود. دو مدل شام آوردن بیف استراگانف و مرغ و صبحانم دادن و خلاصه هر کمکی از دستشون بر میومد با گاده رویی کمکتون میکردن.

رسیدم بانکوک توی فرودگاه اینترنت رایگان داشت منتها باید اول کانکت میشدی بعد با شماره پاسپورتت ثبت نام میکردی و چون تو صف کنترل پاسپورت بودم فوری این کارا رو کردم و به خونه یه زنگی زدم که از نگرانی در بیان. بعد ش رو ووچرم نوشته بود در خروجی چهار با تابلو Gtour منتظرت هستیم.

سفرنامه تایلند

عکس مربوط به ووچر تور و هتل.

 

بسوی هتل :

همه نفرات تور جمع شدن و سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت هتل. تمام این مدتو تو شوک بودم واقعا همه چیز عجیب به نظر میومد بارون نم نم داشت میومد و لیدرمون اطلاعاتی راجع به شهر میداد و من نمیتونستم که بیرونو نگاه نکنم با اینکه هنوز بیرون شهر بودیم ولی همه چیز خیلی جالب به نظرم میومد واقعا باورم نمیشد که اومدم تایلند. انقد بارون اومده بود همه جا حوضچه های آب بود.

خونه های شیروانی مثل فیلم یانگوم قیافه ها متفاوت , آب و هوا هم همینطور. دمای هوا 33 درجه بود و رطوبت هوا 75 درصد.رسیدیم شهر. لیدرمون گفت بانکوک خیلی شهر بزرگیه با اینکه جمعیت اش هشت ملیون نفره ولی وسعتش دو سه برابر تهرانه.

یه چیز که خیلی عجیب بود همه ی تایلندی ها سرشون تو موبایلشون بود. هتل من شیدی هوم بود که مال یه ایرانی بود که تو کار حمل و نقل هم بودن یعنی یکی واسه تجارتم میرفت اینا میتونستن کارشو راه بندازن. لیدر کارامو انجام داد و گفت داخل اتاقت یه صندوق هست میتونی رمزشو تنظیم کنی و وسایل مهمت مثل پاسپورت و پولتو بذاری اونجا یا اگرم نخواستی بدی پذیرش رسید بگیری. هتل من جای خیلی خوبی بود درست وسط شهر که به همه چیز دسترسی داشتم. فوری رفتم بقالی سر محله که بیشتر بقالیای تایلند 7eleven هستند و یه بسته ی اینترنتی 512 نامحدود با 50 دقیقه مکالمه با 89 بات گرفتم و اینترنت موبایلمو تنظیم کردم با اسکایپ زنگ زدم خونه. برگشتم هتل و چون خیلی خسته بودم استراحت کردم.

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

این چند تا عکس امیدوارم حال و هوای بانکوک رو بتونه نشون بده.

 

شروع ماجراجویی :

وقتی پا شدم برنامه مسافرتمو با نقشه ای که گرفته بودم هماهنگ کردم و اومدم بیرون و یه چرخی زدم. بزرگترین و مهمترین بازارا تو این قسمت شهر بودن وبه تمامی امکانات حمل و نقل دسترسی داشتم , مترو و قایق و اتوبوس.

بخاط اینکه جاهای زیادی رو تو ایران گشتم, جاهایی که مشابه اونا رو رفته بودم مثل باغ وحش و پارک آبی و تئاتر و ...رو نرفتم هرچند میدونستم خیلی میتونه متفاوت باشه ولی اولویت و با جاهایی گذاشتم که تجربشو نداشتم.هرکی هم یه سلیقه ای داره من بیشتر سعی کردم تو این مدت بیشتر بین مردم بگردم و جاهای فرهنگی و تاریخیشون برم و باهاشون صحبت کنم. سفرنامه پاتایا رو هم به نظرم اومد برخی از دوستان کامل نوشتن و نیاز به دوباره کاری نیست.

راه های حمل و نقل :

قایق :

شهر بانکوک بسیار پر ترافیکه و تاکسیهاشم قیمتاش نسبتا گرونه و همشون دربستی ان. بهترین راه مسافرت داخل شهری قایق هستش چون مسیری رو که با ماشین یک ساعته طی میکنین و تو بیست دقیقه میبره و قیمتش هم بسیار ارزون بود 10 بات. البته قبلا باید چک میکردم تو نقشه مسیری که من میخوام برم قایق خور هستش یا نه ؟ قایق هام نسبتا زود زود میومدن. مسیر قایق هارم از لینک نقشه زیر استفاده کنید.

نقشه

سفرنامه تایلند

این یکی از رودهای داخل شهر هستش که توش قایق میرونن

 

سفرنامه تایلند

این هم ایستگاه قایقاس که تو هر ایستگاهی یه نقشه زدن و گفتن ما الان کجا وایستادیم و این قایق کجاها میره. این قایق هم قایق مسافربری در حال سوار کردن مسافره.
مترو :

مترو از فرودگاه شروع میشه و تقریبا کل شهر رو پوشش میده ولی مثل مترو تهران نیست که با یه بلیط چند مسیر عوض کنیم با هر خطی که عوض میکردیم باید بلیط جدا میگرفتیم . بلیط هاشم قیمتش نسبت به ایستگاهها فرق میکرد و از 20 بات شروع میشد. بلیطو میتونستم از دستگاه بگیرم. بلیطاش مثل ژتون بود. متروش هم بسیار آروم و خلوت و شیک ولی نسبتا دیر به دیر میومدن. متروی بانکوک مثل منوریل بود چون زیرزمین نمیرفت و از بالا حرکت میکرد ولی بیرونو نمیشد دید.مسیر مترو رو هم میتونید ازین نقشه کمک بگیرید.

نقشه

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

عکس ایستگاه مترو و داخلش.

 

اتوبوس :

دو نوع اتوبوس تو بانکوک بود. یکی اتوبوسای درب و داغون ویکی هم نسبتا ترو تمیز. اولیش دولتی بود و رایگان دومیش بخش خصوصی بود و پولی. سوار که میشدم یکی میومد ازم مقصدم و میپرسید و بلیط اونجارو بهم میداد. قیمتش هم از ده بات شروع میشد. با توجه به اینکه تایلندی ها انگلیسیشون خوب نیست واسه اتوبوسام ازشون زیاد نمیتونین کمک بگیرین که کدوم شماره رو سوار شین ولی اگه گوشیتون به اینترنت وصل باشه یا پک اینترنتی گرفته باشین میتونید با گوگل مپ بدونید که باید سوار کدوم اتوبوسا بشید. اونم ابتدا مکان موبایلو روشن میکنیم بعد مسیرو به گوگل مپ میدیم خودش چند مسیر پیشنهاد میده که تو قسمت اتوبوس میگه که سوار کدوم اتوبوس شو.

تاکسی :

تاکسی ها چون دربستی میرفتن قیمتشون گرون بود. ولی واسه اینکه سرم کلاه نره سوار تاکسیای تاکسی متر دار می شدم. قیمتشون هم از 100 بات واسه کوتاهترین مسیر تا 500 بات واسه یه مسیر نسبتا طولانی. ولی چون ترافیک شهر خیلی زیاد بود فقط یه بار سوارش شدم.

توک توک :

سه چرخه هایی بودن که پشتشون صندلی نصب کرده بودن و مسافر جابجا میکرن. قیمتشونم مثل تاکسیا بود ولی زیاد دلشون میخواست سر آدم کلاه بزارن. اگه میخواستم سوار اینا بشم اول سر قیمت توافق میکردم بعد سوار میشدم. سر قیمت چونه هم میشد زد و قیمتو پایین آورد.

سفرنامه تایلند

این عکسو از اینترنت واسه آشنایی بیشتر برداشتم

 

غذاها :

غذا کلا ارزون بود و چیزی که بود نون زیاد پیدا نمیشد و واسه صبحانه همون چیزیو میخوردن که واسه شام و ناهار میخوردن ولی در کل غذاهای تایلند خیلی خوشمزه بودن و در ضمن ادویه هارم جدا میدادن که هر کسی دلش میخواد استفاده کنه. تنوع غذاییش بسیار بسیار زیاد بود مثلا تو یه رستوران کوچیک بیش از بیست مدل غذا سرو میشد. غذا به دو صورت عرضه میشد , یکی کنار خیابون رو گاری ها یکی هم تو رستورانا. غذاهای خیابونی کم از غذای رستوران نداشت. ملت تایلند کلا آدمای بسیار تمیزی بودند با اینکه کنار خیابون همه جا غذا میپختند ولی ذره ای آشغال پیدا نمیشد.

غذاهای کنار خیابون از بیست بات شروع میشد تا نهایتش شصت بات ولی تو رستوران هاش یه کار بسیار خوبی که کرده بودن این بود که جلو هر رستوران یه منویی گذاشته بودند که غذاهای موجود و لیست قیمتاشو با عکسشون نشون میداد و اگه غذای مورد علاقت و قیمتش خوب بود میرفتی داخل.غذای رستورانه ام مثلا خوراک اردک 180 بات بود من خوردم. تای پد 190 بات بود , لابستر رو هم تو یه رستوران بسیار های کلاس با موسیقی زنده رفتم خوردم 450 بات. یه رستوران واقعا محشری بود the cha-am Methavalai hotel .طرف میدان wat saket . البته رستوران ایرانی هم بود که غذاهای ایرانی سرو میکردن .هتل ما رستورانش فقط غذاهای ایرانی میپخت .

بعضی رستورانام بودن که رو شیشه شون چسبونده بودن حلال اونجاهام غذاهایی مثل غذاهای ما میپختن. دونر کباب هم که همه جا بود و فست فود هم تا دلتون بخو اد مثل mc Donald & Kfcو ...

سفرنامه تایلند

غذای روز اول : ماهی با برنج. قیمت :18 بات

 

سفرنامه تایلند

اسم اینو هر چقد پرسیدم منظور منو نفهمید ولی غذای خوشمزه ای بود. قیمت :45 بات

 

سفرنامه تایلند

همون غذاست

 

سفرنامه تایلند

غذای معروف خیلی خوشمزه تایلند , تای پد. قیمت :180 بات

 

سفرنامه تایلند

غذای deep fried beef قیمت:470 بات

 

سفرنامه تایلند

خوراک صدف قیمت : 200 بات

 

سفرنامه تایلند

خوراک اردک قیمت :170 بات

 

سفرنامه تایلند

نمونه ای از منو هایی که جلوی رستورانا گذاشته میشه.

 

قیمت های بالای 100 بات مربوط به غذای رستوران هاست و قیمت های پایین 100 بات مربوط به کنار خیابونیاست.

سوغات :

صنایع دستیش بسیار زیاد بود از صابون و عود و صنایع چوب تا وسایل چرمی و سنگ. سنگهای بسیار قیمتی داشت که خیلی از جواهر فروشای ایران میومدن از اونجا سنگ و جواهر میخریدن. جواهر هم قیمتش به نسبت خیلی پایین بود. میوه های استوایی داشت با تنوع بسیار زیاد. موزاش کوچیک بودن ولی خیلی خوردنی بودن , آناناساشم خیلی خوشمزه بودن. نارگیل و... میوه های دیگه هم بودن که اسماشو نمیشد به خاطر سپرد.چرم تمساح هم جز سوغاتیاشون بود ولی خیلی گرون بود مثلا کمربند مردانه با چرم تمساح 200 بات بود. جنس چینی هم به ندرت پیدا میشد . اکثر جنساشون یا ساخت خودشون بود یا مارک دار بودند.

نرم افزارهایی که من استفاده کردم :

Google map: خیلی خیلی زیاد به دردم خورد. البته واسه استفادش باید اینترنت بود که همه جا بود. هر جا میخواستم برم مقصدمو میدادم خودش مشخص میکرد که کدوم وری برو یا اگه پیاده بری چند ساعت طول میکشه . اگه میخوای با اتوبوس بری کدوم شماره رو سوار شو ....خیلی نرم افزار جالبیه که روی همه ی موبایلای اندروییدی هست. اگه این نبود هزینه ی زیادی رو باید واسه تاکسی میدادم.

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

محیط داخلی نرم افزار. اگه آدمکو بزنید مسیر پیاده روی با زمانو نشون میده. اگه اتوبوس و بزنید مسیر و شماره اتوبوس .ماشینم که بزنید کوتاهترین و کم ترافیک ترین مسیر ماشینو نشون میده. اگر هر کدوم ازینا کم رنگ بود یعنی تو اون منطقه اطلاعاتی راجع به اون نیست.

Trip adviser: با این نرم افزارم جاهای دیدنی رو میتونستم ببینیم و عکساشم ببینم و اگه دوست داشتم برم.

سفرنامه تایلند

راههای گردش در شهر :

دو راه داشت یا با نقشه و نرم افزار خودم میرفتم یا اینکه تو تورها ثبت نام میکردم که اونم با لیدر میشد هماهنگ شدو ازش خواست که ثبت نام کنه , یا بیرون یه جاهایی بودن که کارشون برگزاری تور بود خودشونم جلوشون تابلوی تورهارو زده بودند میشد فهمید که کارشون اینه خرید. ولی بهترین راه همون کمک از لیدر بود. که مطمئن تر بود و خودشم دنبال کارای آدم بود.

روز اول :

Grand palace : سوار قایق شدم و انتهای مسیر پیاده شدم. با اتوبوس شماره 44 رفتم جلوی گرند پلس پیاده شدم. اینجا مجموعه کاخ های سلطنتی بود که بیشترش دست ارتش بود ولی یه قسمتیش که خیلی هم زیبا بود واسه بازدید باز بود. ظاهرا هم اینجارو تو قرن 17 یا 15 به دستور شاه واسه انتقال پایتخت د رست کرده بودن که مجموعه ای از کاخ های سلطنتی و معابد بسیار زیبا بود که توی جنگ آسیب دیده بود و بعدا مرمتش کرده بودند. ورودی مجموعه 500 بات بود و باید تمام کسایی که میرفتن داخل شلوار و پیراهن میپوشیدن. مجموعه از ساعت 9 صبح شروع میشد تا پنج بعد از ظهر.

سفرنامه تایلند

عکسی که لباسای ممنوعه رو نشون میده.

 

سفرنامه تایلند

عکسهای مربوط به مجموعه

 

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

روز دوم :

Wat saket : با قایق که رفتم ایستگاه آخر پیاده شدم کمی پیاده روی بطرف جنوب و بعد معبد زیبای وات ساکت یا کوه طلایی خود نمایی میکرد. اینجا هم شامل چند معبد , بودای بزرگ , قبرستان و پارک اطرافش بود . چون خیلی بلند بود همه جای شهر هم بخوبی دیده میشد.

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

نمای شهر بانکوک از بالای وات ساکت. Giant swing : یکی از نماد های مذهبی مهم شهر بود که جلوی Wat Suthat واسه مراسم مذهبی ساخته بودنش که بغلش یه مجتمع بسیار بزرگ واسه ورزش همگانی بود

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

رودخانه Chao Phraya : رودخانه بسیار بزرگی بود که داخلش هم خطوط قایقرانی اکسپرس بود که مسافر با خودشون میبردن 30 بات , هم تور داشتن که میبردن یه بازاری که روی آب بود و بودای خوابیده و ... حدود نصف روز 1000 بات که من نرفتم. این رودخونه هم همون بغل گرند پلس و وات ماهات هاتو بود.

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

این عکسها مربوط به رودخونه ست و همون قایقایی که توضیحشونو دادم.

 

روز سوم :

Wat mahathatu :کنار همون گرند پلس بود و هر روز تو سه تایم کلاسای مدیتیشن برگزار میکردن. یه مجموعه ای بود که توش بودایی ها رو آموزش میدادن یعنی یجور مدرسه علمیه بود که واسه توریست هام خدمات میدادن و کلاسای مدیتیشن رایگان میذاشتن. رفتم یه بودا اومد نیم ساعت حرف زد و گفت که بودا اصلا یعنی چی . بعد مدیتیشن رو توضیح داد و 5 حرک یادمون داد و اونجا یک و نیم ساعت تمرین کردیم .

برگشتنی بارون شدیدی گرفت و یه ساعت طول کشید. با این که راه خیلی طولانی بود ولی تصمیم گرفتم پیاده بیام و ملت و از نزدیک ببینم. رفتم یه جاهایی که خونه های خودشون بود. خیلی ساده یه اتاق مثلا 5در 5 یه ورش تشک هاشونو گذاشته بودن یه ور تلویزیون , وسطشم هم یه جایی واسه نشستن. بچه هام پا برهنه همدیگرو دنبال میکردن و بازی میکردن. با اینکه سطح زندگیشون پایین بود ولی آدمای قانعی بودن با بعضیاش که انگلیسی بلد بودن حرف میزدم راضی بودن. تو ابتدایی ترین شکل ممکن زندگی میکردن ولی آدمای سالمی بودن , دکتراش و داروخونه هاش همه بیکار بودن. موقع غروب شد و چون اون نزدیکی مسجد بود شروع کردن اذان دادن. بعد که داشتن میومدم یه معبد شلوغی رو دیدم رفتم داخلش همه یه سری کتابایی دستشون بود با بودا میخوندن. بعد یه پیاده روی چهار ساعته رسیدم هتل و واقعا خسته شده بودم. گرفتم خوابیدم.

روز چهارم :

رفتم the palladium و platinum که بازارای خیلی بزرگی بودن سوغاتی واسه خانوادم بخرن. قیمتاش مثل ایران بود ولی اگه بیشتر از سه تا میخریدی خیلی تخفیف میدادن و با قیمت عمده حساب میکردن. خودشونم اهل چونه زدن بودن و تا 30 هم میشد تخفیف گرفت ازشون. خلاصه چند تیکه گرفتم و برگشتم هتل بریم پاتایا...

در ضمن این دو تا مرکز خرید درست وسط شهر هستن و میشه از این مکان به همه جای شهر رفت.

نتیجه گیری :

هر جایی ارزش یکبار دیدنو داره . من با کسایی که مالزی و چین رفتن هم صحبت کردم , با اون شرایطی که تعریف میکنن این کشورام فرهنگ و آداب و رسومشونو و شهرسازیشون خیلی به هم نزدیکه , درسته مطمئنا اونا سر ترن ولی در کل تایلند میتونه نماینده خوبی واسه معرفی کشور های آسیای شرقی باشه و واسه ی کسایی که میخوان به این قسمت از کره زمین سفر کنن من تایلند رو بهشون پیشنهاد میکنم. با هزینه ای که تو سایر کشورهای آسیای شرقی میخواین بکنین اینجا میتونید خیلی بیشتر با همون هزینه لذت ببرید.

در پایان از آژانس هواپیمایی و کسایی که منو راهنماییم کردن تو این مسافرت و شمایی که وقت گرانبهاتونو گذاشتین و سفرنامه ی منو خوندید و سایت www.lastsecond.com که امکانات اشتراک گذاری اطلاعات رو فراهم کرده تشکر میکنم و آرزوی بهترین ها رو دارم....

نقد و بررسی هتل سه ستاره شیدی هوم بانکوک:

سه ستاره تو کشورهای مختله معانی مختلف داره. ولی تو تایلند سه ستاره به معنی خودش نزدیکتره. هتل خوبی بود بخصوص برای کسانی که زبانشون خوب نیست و غذاهای ایرانی دوست دارند بخورن چون مالک هتل یه ایرانی بود. درست مرکز شهر بود و به همه جا دسترسی داشت . روزی یه بار میومدن تمیزکاری میکردن. یه عیبی که داشت سیفتی باکس یا همون گاوصندوقی که تو اتاق گذاشته بودن خیلی کوچیک بود و از لحاظ ایمنی نمیشد بهشون اطمینان کرد و هم اینکه یه کلید زاپاسم واسه باز کردنش تو پذیرش بود. ولی اونایی که مدارک و پولو تو پذیرش میگیرن و رسید میدن خیلی بهترن. ملافه رو هم تا کثیف نمیشد یا نمیگفتی عوضش نمیکردن و فقط میتکوندنش. در کل من راضی بودم.

اطلاعات مربوط به هتل و اتاقاشو و تختهاش و امکاناتشو میتونید تو سایت booking.com ببینید. ببینید بهتره تا من بنویسم. آدرسش هم تو خیابان 8 Ratchaprarop Rd, Makkasan, Ratchathewi, Bangkok 10400 درست مرکز شهر بود. صبحانشم مثل صبحانه های ما نبود در حقیقت نهار میدادن مثل سوپ و مرغ سرخ کرده و سوسیس کالباس, سیب زمینی سرخ کرده و یه سری غذاهای دیگه که اسمشونو نمیدونستم

نویسنده :مرتضی عسکری