14 روز در پاتایا، پوکت و بانکوک (سفرنامه)

4.5
از 37 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
14 روز در پاتایا، پوکت و بانکوک (سفرنامه)

با سلام خدمت خوانندگان عزیز سفرنامه

دو ماهی بود که از سفر با خودرو به ترکیه، گرجستان و ارمنستان آمده بودم و از حدود تیر ماه 95 بود که من به همراه چند نفر از دوستان برنامه سفر با خودرو به ارمنستان را ریختیم .

قرار بر این بود که تاریخ سفر از اول مهر ماه تا 10 مهر باشد ، اما به تاریخ سفر که نزدیک شدیم دو نفر از دوستان به دلایل شخصی گفتند نمیتوانند ما را در این سفر همراهی کنند. فقط من و یکی از دوستانم ماندیم که این سفر رو انجام بدیم .

اما پس از برآورد هزینه ها ،هزینه سفر از بوشهر تا ارمنستان و برگشت به بوشهر برای هر نفر چیزی حدود دو میلیون و پانصد هزار تومان میشد. برای کشوری مثل ارمنستان که من قبلا تجربه دو بار سفر به آن را داشتم ارزش نداشت . دلیل انتخاب سفر به ارمنستان بدلیل هزینه پایین تر و دوستانم بود که تا الان ارمنستان نیامده بودند وگرنه من خودم تمایل زیادی به رفتن به ارمنستان نداشتم .

من به همراه دوستم مشغول بررسی کشورهای دیگر برای سفر بین بلغارستان، ترکیه ، تایلند و هند و جاذبه های آنها شدیم. من که در کانال تلگرامی آژانس هواپیمایی و جهانگردی (بوشهر) عضو بودم، روز دهم شهریور اطلاعیه آفر ویژه تور تایلند 9 شب و 10 روز به مقصد پاتایا و بانکوک را دیدم . قیمت تور 2230000 تومان به همراه گشت شهری رایگان ، ترانسفر فرودگاهی و بین شهری ، لیدر فارسی،ویزای توریستی،بیمه مسافرتی ،بن غذایی با 20 درصد تخفیف رستوران ایرانی و با پرواز قطر از شیراز بود . با دفتر آژانس تماس گرفتم و مهلت ثبت نام را سوال کردم که جواب دادند ثبت نام این تورتا 15 شهریور است.

من بعد از دیدن اطلاعیه در کانال تلگرامی آژانس خودم به سایت هواپیمایی قطر رفتم و دیدم تاریخ آفر بلیط ها برای مقاصد مختلف بود و حتی میشد از اون تاریخ آفر که مهلتش هم تا 15 شهریور بود تا 9 ماه آینده با همین قیمت تخفیف خورده بلیط خرید. (به استثنای چند روز قبل و بعد کریسمس)

من به همراه دوستم روز 13 شهریور به دفتر آژانس مراجعه کردیم و وقتی که شرایط رو خوب دیدم ،گفتم از فرصت استفاده کنم و تور رو خودمون 13 شب و 14 روزه بگیریم. با مسئول تور آژانس خانم چوی صحبت کردیم و گفتیم که از تاریخ 13 اکتبر تا 26 اکتبر برای ما به ترتیب 5 شب پاتایا ،4 شب پوکت و 4 شب بانکوک رو رزرو کند. حتی ما برنامه رو طوری گفتیم که پرواز اول به مقصد پوکت باشد که یک پرواز داخلی کمتر بشه و قیمت هم پایین تر بیاد .

وقتی مسئول تور داشت هتل مورد نظر ما رو از لحاظ قیمت و داشتن اتاق خالی بررسی میکرد پرواز به مقصد پوکت در همان تاریخ مورد نظر ما پر شد و ما مجبور شدیم برنامه را طبق همان خواسته های قبلی رزرو کنیم .

هتل های ما به ترتیب در پاتایا هتل ibis و در پوکت هتلpj patong و در بانکوک هتل شادی هوم shadi home بود هر سه هتل هم 3 ستاره بودند . اوایل مهر ماه هر نفر مبلغ 5 میلیون تومان برای دریافت ویزا به حساب خودمان ریختیم چند روز بعد پس از آماده شدن ویزا به دفتر مراجعه کردیم و پاسپورت ها و بلیط رفت و برگشت بانکوک ، بلیط های پرواز داخلی رفت و برگشت بین بانکوک به پوکت ، بن تخفیف غذا و واچر هتل را تحویل گرفتیم .

پنج روز مانده به تاریخ سفر به همراه دوستم به بانک ملت بوشهر شعبه ارزی مراجعه کردیم و حواله ارز مسافرتی دریافت کردیم .لازم به ذکره که اعتبار حواله ها یک هفته می باشد و حتما به این نکته توجه کنید که با توجه به تاریخ سفر شما زودتر از یک هفته برای دریافت حواله ارزی به بانک مراجعه نکنید.

چهار روز مانده به تاریخ سفر جهت دریافت بیمه مسافرتی به دفتر مراجعه کردم و بیمه مسافرتی خودم و دوستم رو تحویل گرفتم.بیمه مسافرتی ما هم با پوشش 8000 یورو و شرکت sos بیمه نوین بود .

چهارشنبه 21 مهر 95

ساعت 18 از بوشهر به سمت شیراز حرکت کردیم و تفریحی رانندگی کردیم.در مسیر هم ، در دشت ارژن که منطقه خوش آب و هوای نزدیک شیراز هست شام خوردیم . ساعت حدود 23 به شیراز رسیده و در شهر شیراز قیمت پارکینگ رو سوال کردیم که به ازای 14 روز ماندن خودرو در پارکینگ 126000 تومان بود. ما به سمت فرودگاه رفتیم و قیمت پارکینگ فرودگاه که مسقف بود رو جویا شدیم که برای توقف 14 روزه خودرو 119000 تومان بود. در ماشین کمی خوابیدیم (لازم به ذکره در شیراز کلی دوست و اقوام داریم اما چون ساعت پرواز ما هم در رفت هم برگشت بد موقع بود و نمیخواستیم مزاحم کسی بشویم ماشین رو در پارکینگ فرودگاه گذاشتیم ).

پنج شنبه 22 مهر 95

حدود ساعت 2 صبح بیدار شده و ماشین رو تحویل پارکینگ دادیم و بسمت سالن پرواز های خارجی فرودگاه شیراز رفتیم در آنجا کمی روی صندلی های فرودگاه استراحت کردیم تا گیت خروجی باز شود. ساعت 3 پس از چک کردن مدارک چمدان ها رو تحویل دادیم و بسمت شعبه بانک ملت جهت دریافت ارز مسافرتی رفتیم و پس از دریافت ارز ساعت 4 به گیت خروجی آخر رفتیم .ساعت 4:20 دقیقه سوار هواپیما شده ،هواپیما هم ایرباس a320 بود. ساعت 4:50 روی باند قرار گرفت و ساعت 5 تیک آف کرد وبسمت فرودگاه حمد دوحه قطر پرواز کرد و ساعت 5:45 به وقت قطر در فرودگاه حمد هواپیما به زمین نشست .

پس از کمی گردش در فرودگاه دوحه ساعت 7:30 به سمت گیت خروجی پرواز به مقصد بانکوک رفتیم .ساعت پرواز بعدی ما به وقت قطر 8:30 بود ساعت 8 گیت آخر باز شد و سوار هواپیما که از نوع بوئینگ 777 بود شدیم.

ساعت 8:30 به سمت فرودگاه سوارنابومی بانکوک پرواز کرد ساعت 10 مهمانداران یک میان وعده آوردند و پس از آن کمی قهوه خوردیم صندلی های پرواز قطر در بوئینگ 777 مجهز به مانیتور و دسته بازی و کیبورد کوچکی هستند در این مانیتورها فیلم های روز دنیا و موزیک و بازی هست. ما به موزیک گوش دادیم و مقداری هم بازی کردیم .

در زمانهای کوتاه مرتب مهمانداران مرتب نوشیدنی سرو میکردند ساعت 12:30 دقیقه پیراشکی مرغ و یک کیک فنجانی سرو شد سپس دوباره در زمانهای مختلف انواع نوشیدنی سرو میشد. ساعت 19 به وقت تایلند هواپیما به زمین نشست و ما پس از دریافت چمدان ها از قسمت بار به سمت درب خروجی رفتیم و پس از دیدن لیدر و گرفتن دو عدد سیم کارت برای من و دوستم لیدر قرار بود ما رو به پاتایا ترانسفر کند، گفت که 8 نفر ایرانی دیگر هم هستند شما همین جا باشید تا همه رو جمع کنم بعد بسمت پاتایا بریم حدود ساعت 20 با یک مینی بوس به سمت پاتایا حرکت کردیم در طول مسیر خیابان های تایلند من رو یاد خیابان های درب و داغون خودمان انداخت و اصلا خیابان های صاف و یکدستی نداشت.

ساعت 22:30 به هتل ibis که در خیابان سکن رود قبل از کوچه شماره 1 بود رسیدیم پس از رسیدن به هتل لیدر فارسی که ادریس نام داشت کارهای پذیرش هتل رو انجام داد و 100 دلار بابت ضمانت به رسپشن هتل دادم و فرم تعهد 2000 بتی در مورد نکشیدن سیگار رو امضا کردم و اتاق رو تحویل گرفتیم.

در لابی هم به صحبت های ادریس گوش دادیم در مورد تورهای تفریحی در پاتایا ، که ما به دلیل خستگی گفتیم فعلا توری نمیخواهیم، فردا تور خواستیم زنگ میزنیم . اتاق ما بدون بالکن در طبقه 5 رو به خیابان ، دو تخت یک نفره به همراه یخچال کوچک ، گاوصندوق کوچک ، کمد ، تلویزیون، صندلی و میز و کتری برقی ، دستشویی و حمام هم تقریبا کوچک و تمیز همراه با شلنگ آب برای دستشویی فرنگی و سشوار بود .

هر روز هم دو آب معدنی و دو چای کسیه ای و دو نسکافه به رایگان شارژ میشد . نیم ساعتی در اتاق استراحت کردیم و دوش گرفتیم سپس گفتیم در اطرف هتل گشتی بزنیم. ساعت 23 بود که باران شدیدی شروع به بارش کرد و ما از رسپشن هتل دو چتر گرفتیم و به همراه دوستم به خیابان بیچ رود رفتیم نیم ساعت بعد تقریبا بارش باران متوقف شد ولی ما از دیدن جمع شدن آب در خیابان بیچ رود و تعداد زیاد موشهایی که در پیاده رو بودن جا خوردیم و تا حدودی حس جمع شدن آب در خیابانها در روزهای بارانی ایران به ما دست داد.( البته فکر نکنم این تعداد موش رو یکجا تو یه خیابان تو ایران بشه دید )

سفرنامه تایلند

پذیرایی پرواز قطر


سفرنامه تایلند

نمایی از فرودگاه قطر از درون هواپیما


سفرنامه تایلند

سرسره بازی بچه ها در فرودگاه قطر


سفرنامه تایلند

کابین بوئینگ 777 پرواز قطر به بانکوک


سفرنامه تایلند

جزیره های مصنوعی در حال ساخت در قطر


سفرنامه تایلند

نمای جزایر نخل امارات از درون هواپیما


سفرنامه تایلند

ناهار در پرواز قطر


سفرنامه تایلند

منو غذایی هواپیمایی قطر


سفرنامه تایلند

مانیتور صندلی های بوئینگ 777 قطر


سفرنامه تایلند

نمونه فرم خروج تایلند


سفرنامه تایلند

نمایی از شهر بانکوک از درون هواپیما


سفرنامه تایلند

هتل ایبیس پاتایا


سفرنامه تایلند

آب گرفتگی خیابان بیچ رود در پاتایا


سفرنامه تایلند

موقعیت هتل ایبیس و هتل ویستا مرکز خرید بیگ سی


جمعه 23 مهر 95

ساعت 1:30 صبح بود که در مسیر برگشت به هتل از دکه فروش شاورما هر نفر یک شاورما مرغ خریدیم و همان جا خوردیم قیمت هر شاورما هم 60 بت بود. ساعت 2 صبح به هتل رسیدیم و خوابیدیم.

صبح ساعت 9:30 دوستم بیدار شد من به دلیل خستگی سفر و بیدار بودن در کل مسیر به دوستم گفتم من خیلی خسته هستم و برای صبحانه پایین نمیام و میخوابم. دوستم هم به تنهایی پایین رفت و صبحانه خورد و پس از آن به مرکز خرید big c رفت و ساعت 12 به هتل برگشت در آنجا دو عدد تی شرت و یک دمپایی انگشتی برای خودش خریده بود در مسیر نزدیک هتل هم مقداری میوه گرفته بود .

با آمدن دوستم منم رفتم دوش گرفتم و لباس پوشیدم تا آماده رفتن بیرون شویم .

به سر کوچه که رسیدیم از دکه های فروش تور قیمت تورهای مختلف رو سوال کردیم که هیچکدام از آنها پکیج های کامل نداشتند و در صورت درخواست خریدار تورها رو به صورت پکیج می کردند. اما قیمت تورها با پکیجی که آنها می گفتند از قیمت تور لیدر خودمان بیشتر میشد.

ما هم قید خرید از دکه های فروش تور رو زدیم و گفتیم از همان لیدر خودمان تور رو میخریم با توجه به خواندن سفرنامه های قبلی دوستان و توصیه آنان در مورد خرید نکردن تور از لیدر فارسی زبان در تایلند ولی پکیج مورد نظر ما در دکه های فروش تور پیدا نمیشد. برای همین قرار گذاشتیم از لیدر خودمان تور ها رو خریداری کنیم .

ساعت 13 به سمت ساحل حرکت کرده و سوار تاکسی وانت شده( البته تاکسی منظور همون وانت هایی هست که سقفی جهت نریختن باران و حتی جلوگیری از نور آفتاب روی آن گذاشتند. قیمت این تاکسی ها از اول خیابان بیچ رود تا واکینگ استریت 10 بت می باشد برای برگشت هم به انتهای خیابان سکن رود میرفتی و از انتهای خیابان تا هتل ما باز هم قیمت 10 بت بود )به رستوران البرز در کوچه 12 از خیابان بیچ رود رفتیم در رستوران البرز ما هر نفر یک چلو خورش بادمجان با سالاد و نوشابه خوردیم که با وجود بن تخفیف غذا که برای هر نفر 20 درصد بود برای هر نفر حدود 270 بت شد.

در صورتی که سلف سرویس رستوران البرز 229 بت بود و در اینجا استفاده از بن غذایی عملا بی فایده بود .

پس از صرف ناهار به سمت خیابان بیچ رود برگشتیم و قدم زنان به مرکز خرید mike shopping mall که بین کوچه 11 و 12 بود رفتیم کمی در مرکز خرید گشتیم و خرید کوچکی انجام دادیم .بعضی از اجناس آف خورده بود قیمت خوبی برای خرید داشت.

سپس از درب دوم مرکز خرید که در خیابان سکن رود باز میشد بیرون رفتیم. در طول مسیر از مغازه های که در نبش خیابان بودند دیدن کردیم و به یک سالن ماساژ رفته و ماساژ پا گرفتیم . قیمت ماساژ پا هر نفر برای یکساعت 200 بت بود که پس از پایان ماساژ و جان گرفتن پاهای ما به هر ماساژور20 بت انعام داده و بیرون آمدیم به سمت هتل رفتیم .

ساعت 15:30 به هتل رسیده و بعد از کمی استراحت یکساعت بعد به استخر هتل رفتیم دوستم کمی شنا کرد من هم روی صندلی های کنار استخر دراز کشیده بودم تا لیدر ما بیاید و تورهای مورد نظرمان را از لیدر خریداری کنیم .

ساعت 18 لیدر آمد و تور جزیره مرجانی شامل پاراسل سواری ،بنانا سواری ،شنا در ساحل و غواصی روی آب و دیدن مرجان ها به همراه صبحانه و ناهار و موسیقی ودر آخر کف پارتی با کشتی بود . تور دوم هم 13 نقطه دیدنی پاتایا به همراه صبحانه ،نهار،شام بود.هر تور 1750 بت بود که برای هر نفر 3500 بت شد.

پس از خرید تور و سوال کردن در مورد ساعت رفت و برگشت از تور به سمت مرکز خرید royal garden plaza که بین خیابان 2/13 و 3/13 هست رفتیم کمی در مرکز خرید گشتیم و قیمت اجناس رو سوال کردیم. سپس به شهربازی که در طبقه بالا بود رفتیم در شهر بازی سینما 12 بعدی رفتیم که هیجان تقریبا خوبی داشت ، بعد از آن دوستم سوار ماشین چند بعدی شد که مانیتوری جلوی آن بود و تقریبا خوب بود، بعد از آن من به دوستم پیشنهاد دادم که تونل وحشت ، قطار وحشت و موزه هم بریم که دوستم چون از چیزای ترسناک خوشش نمی اومد گفت نمیام و اگه دوست داری خودت تنها برو، من هم که مشکلی با چیزای ترسناک ندارم گفتم تنهایی فایده نداره اگه میای تا با هم بریم اگر نمیای که من هم نمیرم .

من بین دوستام معروفم که فیلم های ترسناک از قبیل اره و .... رو نگاه میکنم برای همین وحشتی از این چیزا یا فیلم ها ندارم . خلاصه از مرکز خرید بیرون زدیم به سمت خیابان واکینگ استریت رفتیم و بعلت فوت کردن پادشاه تایلند تقریبا برخی از مراکز تفریحی تعطیل و خیابان به حالت نیمه تعطیل بود گشتی در خیابان زدیم و به سمت هتل برگشتیم.

سفرنامه تایلند

شاورما مرغ


سفرنامه تایلند

تاکسی وانت در پاتایا


سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

شهربازی رویال گاردن


سفرنامه تایلند

ورودی خیابان واکینگ استریت


سفرنامه تایلند

موقعیت مرکز خرید مایک و رویال گاردن پلازا


شنبه 24 مهر 95

ساعت 0:30 در مسیر هتل در کوچه شماره 3 به یک سالن ماساژ رفتیم من ماساژ روغن و دوستم هم ماساژ تایلندی رو انتخاب کرد. یکساعت بعد ماساژ که تمام شد بدن ما ریلکس شد و به سمت هتل رفتیم. ربع ساعت بعد به هتل رسیدیم.

دوستم حدود ساعت 4 خواب رفت اما من هر کاری کردم خواب نرفتم از اون دسته از آدمهایی هم نیستم که بگم جای خوابم عوض شده خوابم نمیبره .من خوابم بیاد هر جایی باشه میخوابم ، تا خود صبح بیدار بودم و در حد چند دقیقه چرت ها کوتاهی زدم .

ساعت 7:30 پس از دوش گرفتن به سالن صبحانه رفتیم و صبحانه که سلف سرویس بود تقریبا تنوع خوبی داشت من دو نیمرو و چند عدد سوسیس و کمی خیار و گوجه فرنگی برداشتم. برای دسر بعد از صبحانه هم کمی کیک با مربا برداشتم و پس از خوردن صبحانه به اتاق برگشتیم و لوازم شنا را برداشته ساعت 8:45 به لابی هتل رفتیم و منتظر لیدر جهت رفتن به تور جزیره مرجانی شدیم . ساعت 9:20 بود که لیدر رسید و ما به همراه چند نفر دیگر که همه ایرانی بودند بسمت هتل های دیگر رفتیم پس از تکمیل شدن نفرات که 22 نفر بودیم و فقط دو زن و شوهر که یکی از آنها بچه کوچکی هم داشت به سمت اسکله حرکت کردیم .

ساعت 11 سوار کشتی شده به سمت نقطه اول که پاراسل سواری بود رفتیم. ساعت 11:30 از کشتی پیاده شده و بر روی بارج(شناور فلزی مسطح) منتظر ماندیم تا نوبت هر نفر برسد نوبت به من که رسید جالب اینجا بود که ناخدای قایقی که من رو با پاراسل به آسمان برده بود به خاطر وزن بالای من در پایین آوردن در محاسباتش اشتباه کرد و فکر کرد من زود تر پایین میام و طوری من رو پایین آورد که نزدیک بود با چتر از روی بارج به دریا بروم در اینجا تلاش 4 پرسنل پاراسل سواری برای گرفتن من ما بین آسمان و زمین جالب بود .خلاصه لبه بارج من رو گرفتند و قلاب های چتر رو از من باز کردند.

دوباره سوار بر کشتی شده و بسمت جزیره حرکت کردیم در طول مسیر یک توقف برای ماهیگیری داشتیم که دوستان تعداد کمی ماهی گرفتند سپس به ساحل samman رفتیم .

در ساحل صندوق اماناتی وجود داشت که میشد به قیمت 100 بت اجاره کرد و وسایل مهم و قیمتی رو درون اون گذاشت ما هم یک صندوق اجاره کردیم. یکساعتی استراحت کردیم من که شب قبل رو نخوابیده بودم از فرصت استفاده کردم حدود نیم ساعتی روی تخت های ساحل خوابیدم .

ساعت 14:20 برای غواصی روی آب و دیدن مرجان ها رفتیم و با وجود شفاف نبودن آب دریاچیز خاصی ندیدیم و به ساحل برگشتیم. ساعت 14:50 آماده موز سواری یا همان بنانا سواری شدیم من و دوستم به همراه دو تا از بچه های تور که قدرت خوبی داشتن سوار بر بنانا شدیم و گفتم من آخر میشینم و هر چی گفتم شما گوش کنید تا تعادل بهم نخوره و درون آب بیفتیم در طول مسیر نفری که جت اسکی داشت و ما رو میکشید هر کاری کرد با توجه به راهنمایی های من و انجام دادن صحیح اونها توسط دوستان نتونست ما رو به آب بندازه و بسمت ساحل برگشت در نزدیکی ساحل با چنان سرعتی دور زد که واقعا غیر قابل کنترل بود و ما در نزدیکی ساحل به آب افتادیم و پس از آن به ساحل رفتیم. پس از بنانا سواری من و دوستم یک اسموتی میکس آناناس و انبه خوردیم و روی تخت های ساحلی دراز کشیدیم .

ساعت 15:30 سوار بر کشتی شده و نهار سرو شد که واقعا کیفیت خوبی داشت و در ظرف یکبار مصرف بود برنج به همراه یک سیخ جوجه کوچک و یک ران مرغ و یک فیله ماهی سوخاری به همراه سالاد و نوشابه بود پس از خوردن غذا نیم ساعتی گذشت گفتند الان وقت کف پارتی هست که دستگاه شروع به ساخت کف کرد و کل عرشه (سطح صاف بالای کشتی ) کشتی پر از کف شد و بهمراه موزیک لحظات شاد و مفرحی رو گذراندیم .

پس از آن با استفاده از پمپ و آب دریا سطح عرشه کشتی تمیز شد و ما هم با همان آب شور خودمون رو از کف پاک کرده بعد به سمت بشکه های آب شیرین رفتیم و خودمان را شستیم و لباس ها رو عوض کرده و منتظر رسیدن به اسکله جهت برگشتن به هتل شدیم .

ساعت 17:30 به اسکله رسیدیم و سوار بر اتوبوس به سمت هتل ها حرکت کردیم ساعت 18:30 ما به هتل خودمان رسیدیم. پس از دوش گرفتن من استراحت کردم و دوستم ساعت 20:30 برای ماساژ گرفتن به همان سالن که در کوچه شماره 3 بود رفت و حدود یک ساعت و نیم بعد به هتل برگشت .

سفرنامه تایلند

صبحانه هتل ایبس پاتایا


سفرنامه تایلند

نمایی از پاتایا از اسکله


سفرنامه تایلند

تلاش پرسنل پاراسل سواری برای جلوگیری از افتادن من به دریا


سفرنامه تایلند

نمای شهر پاتایا از دریا


سفرنامه تایلند

ساحل جزیره مرجانی پاتایا


سفرنامه تایلند

هزینه های بازیها در صورت اینکه بصورت شخصی به جزیره مرجانی برید


سفرنامه تایلند

ناهار در کشتی


یکشنبه 25 مهر 95

حدود ساعت 1 صبح بود که خواب رفتیم . ساعت 7:30 بیدار شدیم پس از صرف صبحانه ساعت 9 منتظر آمدن لیدر شدیم بیست دقیقه بعد لیدر آمد و ما به همراه نفرات دیگر برای دیدن 13 نقطه دیدنی پاتایا رفتیم از آنجا در تور روز قبل با 7 نفر از بچه های کردستان به نام های احد و صابر و ساسان و ... دوست شده بودیم، امروز هم آنها در تور بودند و منتظر لحظات خوش در تور امروز هم بودیم .

لیدر یک خانم تایلندی بود که فارسی رو خوب صحبت میکرد و اسم ساسی رو برای خودش به مستعار انتخاب کرده بود. یک بار که من رو تپلی صدا کرد بهش گفتم الان توی اتوبوس سه تا تپلی داریم آقا صابر که سنش بیشتر بود رو تپلی شماره یک و خودم رو تپلی شماره دو و آقا احد هم تپلی شماره سه گذاشتم .بعد از اون راحت مشخص بود وقتی صدا میکرد تپلی شماره اون رو هم میگفت که بدونیم با کدام یک از ماها کار داره .

در ضمن به یکی از آدم های تقریبا 50 ساله گیر داده و هی مرتب میگفت حاجی شما باید الان بری مسجد نماز بخونی چرا اومدی تایلند بگردی . لیدر جریانی رو هم تعریف کرد که چند سالی رو به ایران اومده بوده و با یک ایرانی ازدواج کرده بوده و وقتی بعدا مادر پسره فهمیده بوده که این دختر تایلندی قبلا در کافه کار میکرده به پسرش گفته بوده از اون جدا بشه، اینم بعد جدا شدن به تایلند برگشته بود و بجای رفتن به کافه کار لیدری رو برای خودش جور کرده بود . خیلی خوب هم محله های تهران رو بلد بود و اسم نقاط و محله های تهران رو میگفت .(راست و دروغ این جریان رو نمیدونم )

ساعت 10 به سمت شوی ببر و فیل و تمساح رفتیم هر سه حدود سه ساعتی طول کشید من به همراه دوستم با ببر و فیل و تمساح عکس گرفتیم . قسمت عکس با ببر هم بعضی از دوستان با ترسشون کنار اومدن و با ببر عکس گرفتند .

بعد از شو فیل ها به محلی آمدیم که میشد در دو حالت با فیلها عکس گرفت ،حالت اول فیل با خرطوم خودش شما رو از زمین بلند میکرد و بعد به زمین میگذاشت، حالت دوم دو فیل خرطوم هایشان به هم گره میزدند و شما مثل یک تاب روی خرطوم دو فیل مینشستی .

قیمت هر عکس هم 100 بت بود توی حالت عکس اولی فیل نفرات دیگه رو به راحتی از زمین بلند میکرد تا جایی که میتونست بالا میبرد ولی نوبت به من که رسید قیافه فیل دیدنی بود. بلند کردن من از زمین به چالش بزرگی برای فیل تبدیل شده بود. وقتی فیل تلاشش رو برای بلند کردن من از زمین کرد و من هم به فیل میگفتم زور بزن من رو تا نصف ارتفاعی که دوستان دیگر رو بالا برده بود، بالا برد و سریع هم منو زمین گذاشت فکر کنم بعد از روزی که من رو از زمین بلند کرد دیسک کمر گرفته و دامپزشکش بهش یک استعلاجی داده باشه . وزن من خیلی بالا هم نیست اما نمیدونم فیل با اون جثه بزرگش چرا در مقابل من کم آورد .

شوی تمساح ها هم چند نفر بودن که با تسماح ها شو رو اجرا میکرد و کارهایی از قبیل دست کردن در دهن تمساح یا سر خود در دهن تمساح میگذاشتند .قسمت تمساح ها جالب اینجا بود که وقتی شوی تمساح ها تمام شد من اولین نفر برای گرفتن عکس با تمساح بودم .از جمعیتی که شاید 1000 نفر میشد حدود 10 نفر با تمساح عکس گرفتند.

پس از آن به سمت شوی مارها رفتیم ساعت 13:30 به محل شوی مارها رسیدیم و شوی مارها با دو مار کبرا انجام میشد و یک مرد کارهای نمایشی از قبیل بوسیدن سر مار و گرفتن مارها با دست و غیره انجام میداد . بعد از پایان شو زهر مار کبرا رو جلو ما در یک لیوان گرفت که بدونیم داشته با ماری که زهر داشته برنامه اجرا میکرده . بعد از آن یک مار که متاسفانه اسمش رو نمیدونم را دور گردن خود انداخته و حتی سر مار رو هم بوسیدیم و عکس گرفتیم .

بعد از آن بسمت رستوران ایرانی پارسیان که در خیابان واکینگ استریت واقع شده رفتیم و ناهار در رستوران خوردیم .هر نوع غذایی که برای ناهار یا شام میخواستی میتونستی به لیدر سفارش بدی . صبحانه هم ساندویچ به همراه نوشابه بود من که برای ناهار ماهی سوخاری و برای شب هم پیتزا سبزیجات انتخاب کرده بودم .

پس از خوردن ناهار بسمت دهکده گردن دراز ها رفتیم. پس از دیدن دختران گردن دراز که هم روی گردن و هم روی زانو هاشون حلقه گذاشته بودند به سمت فیل سواری رفتیم بعد از فیل سواری عکسی که از ما گرفته شده بود و چاپ شده بود رو 100 بت خریدیم و سوار اتوبوس شدیم به سمت باغ میوه حرکت کردیم .

ساعت 17 تا 18 در باغ میوه گشتیم و به قسمتی که انواع میوه ها گذاشته بودن رفتیم هر سینی بزرگ میوه برای چهار نفر بود و از میوه های تایلندی(دراگون،مانگوستین،رامبوتان) به همراه موز و هندوانه و آناناس که بیشتر میوه های تایلندی رو خوردیم چون بقیه میوه ها در ایران هم هست .

پس از باغ میوه به سمت آکواریوم رفتیم ساعت 19 پس از دیدن از آکواریوم نسبتا کوچک که در آن چند نمونه ماهی از بزرگ و کوچک و لاک پشت و یک قفس طوطی که با خرید یک بسته تخمه و گرفتن تخمه ها در دست با هجوم طوطی ها روی دستت مواجه میشدی و همزمان هم گوشی رو به مسئول اونجا میدادی تا از شما عکس بگیرد.

پس از آکواریوم به سمت شهرک فرانسوی ها mimosa رفتیم ساعت 20 در آنجا از نقاشی های سه بعدی روی دیوار و زمین دیدن کرده و مقداری عکس طبق الگویی که در آنجا وجود داشت گرفتیم اگر کسی که از شما عکس میگیره درست در نقطه مشخص شده عکس بایستد عکس های زیبایی از شما گرفته میشود .

ساعت 20:20 بسمت سالن شو رفتیم و صندلی های ردیف اول برای ما رزرو شده بود روی صندلی ها نشسته و شوی جالبی را تماشا کردیم

پس از اتمام شو به سمت رستوران درون شهرک رفتیم وشام هم میشد پیتزا پپرونی یا سبزیجات یا مرغ کنتاکی و سوخاری سفارش داد. شامی رو که از قبل سفارش داده بودیم خوردیم. پس از صرف شام سوار اتوبوس شده به سمت هتل راه افتادیم در مسیر هتل یکشنبه بازار پاتایا را دیدیم و گفتیم ما پیاده می شویم و خودمان به هتل میرویم من به همراه دوستم و یکی از بچه های تبریز به نام صابر از اتوبوس پیاده شدیم و پس از پیاده شدن در یکشنبه بازار که قیمت های خیلی مناسبی داشت مقداری خرید کردیم و بعد از اتمام خرید تاکسی گرفته به سمت هتل رفتیم حدود ساعت 23 به هتل رسیدیم و دوش گرفتیم و خوابیدیم.

سفرنامه تایلند

صبحانه هتل ایبیس پاتایا


سفرنامه تایلند

باغ وحش ببرها


سفرنامه تایلند

زمان شوهای مختلف حیوانات


سفرنامه تایلند

شوی کروکودیل ها


سفرنامه تایلند

شوی ببرها


سفرنامه تایلند

شوی فیلها


سفرنامه تایلند

چالش فیل در بلند کردن من از زمین


سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

شوی مارها


سفرنامه تایلند

میوه های تایلندی در باغ میوه


سفرنامه تایلند

قوی بازیگوش که به کفش من نوک میزد


سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

آکواریوم


سفرنامه تایلند

شهرک میموسا


سفرنامه تایلند

نقاشی های سه بعدی


سفرنامه تایلند

موقعیت رستورانهای ایرانی در پاتایا


دوشنبه 26 مهر 95

صبح ساعت 10:30 لیدر جهت گشت شهری رایگان دنبال ما آمد و با دو ون به همراه بچه های کردستان که دو سه نفر از اونها در هتل مانده بودند و نیامده بودند و چند نفر دیگر بسمت بودای بزرگ پاتایا رفتیم و جالب بود که برای هر روز یک بودا در کنار بودای بزرگ وجود داشت.

یکی از بوداها با شکم بزرگ روی ناف آن سوراخی بود که خود تایلندی ها پشت یک لبه در فاصله نیم متری می ایستادند و سکه به سمت سوراخ پرت میکردند که اگر سکه وارد سوراخ میشد خوش شانسی برای آنها داره ما هم چند سکه پرت کردیم وقتی دیدم نمیشه بیخیالش شدیم و بسمت انتهای محوطه بالای بودای بزرگ رفتیم در انتهای آن هم یک شیارهایی روی سنگ بزرگی وجود داشت که مردم سکه ها رو باید طوری بین شیارها ایستاده قرار دهند که سکه همان طور ایستاده بماند ، ما هم مقداری از همه سکه های افتاده اطراف سنگ رو بصورت ایستاده گذاشتیم و پس از آن از محوطه بودای بزرگشهر پاتایا رو نظاره کردیم و برج بزرگ پاتایا که دوست داشتیم بریم هم از محوطه بالای بودای بزرگ پیدا بود.

در این برج که من کلیپ اون رو در اینترنت دیده بودم از بالای برج توسط قلاب به یک سیم فلزی(یه جورایی شبیه زیپ لاین هست اما با سرعت کنترل شده پایین میره ) وصل میشی و به صورت مورب به سمت پایین و محوطه دیگری از برج میری که بدلیل کمبود وقت نتونستم به سمت برج برم و بتونم این رو هم تجربه کنم.

پس از عکس گرفتن و دیدن بودا ها بسمت مرکز طلا و جواهر رفتیم و در آنجا گوشواره مرواید با نقره خریدیم قیمت گوشواره هم 1000 بت بود البته این ارزون ترین قیمت گوشواره بود از 1000 بت به بالا بود مرکز طلا و جواهر واقعا بزرگ و تمیز بود و از گوشواره ، گردن بند و دستبند و غیره در آن وجود داشت. اجناسی هم بود قیمت میلیاردی داشتند.

پس از آن به کافی شاپ درون مجموعه رفتیم و شیر قهوه رایگان خوردیم و قرار بود بعد از مرکز طلا و جواهر بسمت داروهای گیاهی و مزرعه عسل بریم که ما در طول مسیر بهمراه دوستم و دو تا از بچه های کردستان نزدیک هتل ما پیاده شدیم .به اتاق ما در هتل رفتیم و عکس ها و فیلم هایی که طی دو روز تور گرفته بودم رو برای دوست کردستانی خودم احد روی فلش مموری ریختم و کمی دور هم نشستیم و از توری که رفته بودیم گفتیم و خندیدیم.

پس از رفتن دوستانمان ساعت 15:30 به سمت رستوران ایرانی پارسیان رفتیم کیفیت غذای پارسیان و قیمت غذا ها از رستورانهای ایرانی دیگر در پاتایا مناسب تر هست. همین که به بیچ رود رسیدیم باران شدیدی شروع به بارش کرد و ما با تاکسی وانت خودمان را به رستوران رساندیم پس از صرف ناهار کمی در رستوران نشستیم تا باران کمتر شود سپس به سمت خیابان سکن رود رفتیم و سوار تاکسی وانت شده به هتل رفتیم ساعت 15:30 تا 19 استراحت کردیم .

ساعت 20 بسمت مرکز خرید central festival که بین کوچه 10 و 11 خیابان بیچ رود هست رفتیم در آنجا تمامی برند ها بود و قیمت ها نیز با ایران تفاوتی نداشت در طبقات بالاتر مربوط به لوازم صوتی و تصویری بود.

پس از آن به سمتnigth bazaar (بازار شبانه )رفتیم و مقداری پوشاک با قیمت مناسب خریدیم ساعت 22:40 بود که یک دکه فروش اسموتی دیدیم و میکس انبه و آناناس خوردیم و ساعت 23 به هتل رسیدیم و شب را استراحت کردیم.

سفرنامه تایلند

موقعیت رستوران البرز و مرکز خرید سنترال فستیوال و کی اف سی و مک دونالد و بازار شبانه پاتایا


سفرنامه تایلند

بودای بزرگ پاتایا


سفرنامه تایلند

بودایی که سکه به درون سوراخ ناف آن پرت میکردند


سفرنامه تایلند

بودا


سفرنامه تایلند

برج بزرگ پاتایا


سفرنامه تایلند

گذاشتن سکه ها بصورت ایستاده درون شیار سنگ ها


سفرنامه تایلند

عکس یادبود پادشاه تایلند


سفرنامه تایلند

نمایی از بودای بزرگ از پایین پله ها


سفرنامه تایلند

ورودی مرکز طلا و جواهر پاتایا


سفرنامه تایلند

قیمت اسموتی ها


سه شنبه 27 مهر

صبح پس از صرف صبحانه و تحویل دادن اتاق منتظر لیدر جهت ترانسفر ما به فرودگاه برای پرواز به پوکت شدیم ساعت 8:45 اتوبوس به همراه نفرات دیگر آمد و بسمت فرودگاه سوارنابومی حرکت کرد. پس از رسیدن به فرودگاه تعدادی از نفرات پیاده شدند و ما بسمت فرودگاه دون میونگ حرکت کردیم ساعت 12 به فرودگاه رسیدیم و پرواز ما ساعت 15 بود کارهای خروجی را انجام دادیم و پس از آن منتظر باز شدن گیت آخر برای سوار شدن به هواپیما شدیم ساعت 14:45 گیت آخر باز شد و ما سوار اتوبوس شده به سمت هواپیما رفتیم ساعت 15 سوار هواپیما شده و با تاخیر حدود 20 دقیقه ای ساعت 15:20 بسمت پوکت پرواز کرد پرواز ما هواپیمایی nok air بود در طول پرواز وای فای رایگان نیز داشت نوع هواپیما هم بوئینگ 737 بود .

در طول مدت زمان پرواز سرگرم فضای مجازی بودم تا ساعت 16:30 که هواپیما به زمین نشست . پس از آن لیدر جهت ترانسفر ما به هتل آمد. ساعت 17:45 بعد از ترافیک سنگین مخصوصا قسمت انتهایی مسیر به هتل pj patong رسیدیم لیدر ما آقا محسن در لابی هتل توضیحاتی در مورد هتل و کلاب ها و خیابان ها روی نقشه به ما داد و در آخر هم پیشنهاد خرید تور را داد.

ما قیمت تور رفتینگ و جیمز باند رو از بیرون گرفته بودیم، تقریبا تفاوت حدود 30 هزار تومان داشت. گفتیم که با بچه های ایرانی باشه مثل پاتایا که بچه های کردستان بودند و خیلی خوش گذشت بهتره و تور رفتینگ و جیمز باند رو هم از لیدر ایرانی بخریم. برای هر نفر دو تور با قیمت 3500 بت خریدیم و روز سوم را جهت استراحت و گردش در شهر گذاشته بودیم و تور جزیره فی فی رو نگرفتیم. اتاق رو تحویل گرفتیم و کمی استراحت کردیم بعد از ظهر باران شروع به بارش کرد و ما با خرید دو عدد بارانی پلاستیکی به سمت برگر کینگ در ورودی مرکز خرید jungceylon رفتیم و یک برگر دوبل با پنیر و سیب زمینی و نوشابه خوردیم، قیمت برای هر نفر 270 بت شد پس از آن به هتل برگشتیم و صبح تور جزیره جیمز باند داشتیم خوابیدیم .

سفرنامه تایلند

هواپیمای بوئینگ 737 نوک ایر


سفرنامه تایلند

نمایی از ابرها از درون هواپیما به سمت پوکت


سفرنامه تایلند

پذیرایی هواپیمای نوک ایر


سفرنامه تایلند

شهر پوکت


چهارشنبه 28 مهر 95

ساعت 7 بیدار شده و دوش گرفتیم به سمت سالن صبحانه رفتیم که برعکس هتل قبلی ما که ibis در پاتایا بود تنوع صبحانه خیلی کم بود برنج و دو نمونه مرغ و اسپاگتی و کره و تخم مرغ به همراه مربا بود نوشیدنی هم آب پرتقال و شیر و نسکافه بود .

پس از خوردن صبحانه در لابی منتظر لیدر شدیم که ساعت 8:15 آمد و به همراه نفرات دیگر ساعت 9:30 به اسکله رسیدیم .نیم ساعت بعد سوار کشتی شده به سمت جزیره حرکت کردیم . ساعت 11:40 به صخره معروف در جزیره رسیدیم و از کشتی پیاده شدیم 50دقیقه وقت برای گردش در جزیره به ما دادند ما هم کمی در اطراف جزیره چرخیدیم و پس از آن به کشتی برگشتیم البته کشتی در نزدیکی جزیره بود و ما با قایق به جزیره آمده بویدم و به کشتی برگشتیم .

ساعت 12:50 ناهار سرو شد که سلف سرویس بود و میگو سوخاری ، مرغ سوخاری،پیاز سوخاری،کلم بروکلی سوخاری،برنج،اسپاگتی و سالاد و نوشابه و یک سوپ سبزیجات جالب ، که مواد داخلش که قارچ و سبزی بود تمام مواد هر کدام یه گوشه سوپ بودند و رگه ای کوچک قرمزی روی سوپ بود و اصلا از رب خبری نبود . سوپ هم آب زلال به همراه قارچ ، پیاز و چند نوع از سبزیجات بود .

جالب تر اینکه یک خانم مسن ایرانی به همراه شوهرش از یکی از لیدرها سوال کرد که آیا این سوپ حلال هست یا نه ؟ من مونده بودم و یک سوال توی ذهنم که یعنی باید سبزی و قارچ رو قبل از قاچ کردن و تکه تکه کردنشون بهشون آب میدادن و بسم الله میگفتن تا حلال بشه.

البته به خانم مسن حق میدم اون بنده خدا هم یک عمره توی ایران به غذای اسلامی عادت کرده و سخته توی بعضی شرایط بخوای اعتقاداتت رو زیر پا بذاری . من به خانم مسن جواب دادم این سوپ سبزیجات هست و حلال هست و غیر حلال نداره چون گوشت در اون وجود نداره و گفتم اینجا از سنگ نرمتر دیدی بخور وگرنه آدم از گشنگی تلف میشه .

پس از خوردن ناهار به سمت یکی دیگر از صخره ها رفتیم در نزدیکی صخره سوار بر قایق پارویی شدیم و به سمت صخره ها رفتیم و بعد از آن به کشتی برگشتیم و در یک نقطه کشتی توقف کرد و به سمت غارهایی رفتیم که باید برخی نقاط درون غار در قایق دراز میکشیدی تا به سقف غار برخورد نکنی.غار تاریک و داخل سقف آن پر بود از خفاشهایی که مطمئن هستم توی دل خودشان به ما بد و بیراه می گفتند که چرا مزاحم خواب آنها شدیم.

پس از گردش در غار با قایق بسمت کشتی برگشته و هوا بارانی و خراب شد به حدی که باد شدید به همراه باران کشتی را به طرف چپ متمایل کرده بود و پس از رد شدن از طوفان و باد و باران در یک نقطه جهت شنا کردن ایستاد و بدلیل خوب نبودن آب و هوا نمیگذاشتن بدون جلیقه شنا کنی ما هم از شنا کردن با جلیقه خوشمان نمی آمد به همین دلیل هم ما قید شنا کردن رو زدیم و برخی از افراد با جلیقه شنا کردند . ساعت 15:45 به سمت اسکله راه افتادیم و چهل و پنج دقیقه بعد به اسکله رسیدیم و بسمت هتل راه افتادیم .ساعت 17:30 به هتل رسیدیم و دوش گرفتیم و کمی استراحت کردیم.

شب ساعت 22 برای شام به nigth market که در نزدیکی هتل ما بود و دقیقا در خیابان پشتی مرکز خرید جانگسیلون میشد رفتیم. دکه هایی برای فروش غذاهای مختلف بود و در این بازار حتی پوشاک و ساعت و غیره هم برای فروش بود قیمت مواد غذایی بسیار مناسب بود بعد از خوردن بستنی میوه ای ما چند تکه مرغ سوخاری خریدیم.

هر تکه فیله مرغ سوخاری 10 بت به همراه سس کچاپ و چیلی بود .در کنار بازار یک بازار میوه و صیفی جات هم به اسم fresh market بود .ما پس از خرید شام به فروشگاه سون الون رفتیم و آب معدنی و آب پرتقال خریدیم و به هتل برگشتیم که استراحت کنیم تا برای روز بعد که تور رفتینگ داشتیم آماده باشیم .

سفرنامه تایلند

صبحانه هتل پی جی پاتونگ


سفرنامه تایلند

جزیره های اطراف جیمز باند


سفرنامه تایلند

جزیره جیمز باند و صخره معروف


سفرنامه تایلند

قایق های جزیره جیمز باند


سفرنامه تایلند

ناهار در کشتی


سفرنامه تایلند

سوپ سبزیجات در کشتی


سفرنامه تایلند

دختر کوچولویی که در کشتی کار میکرد


سفرنامه تایلند

بستنی های میوه ای


سفرنامه تایلند

بستنی میوه ای


پنج شنبه 29 مهر 95

صبح ساعت 6:45 بیدار شده و پایین رفتیم پس از صرف صبحانه ساعت 7:50 لیدر دنبال ما آمد به همراه دو زن و شوهر و دو خانم دیگر به سمت محل تور رفتینگ حرکت کردیم حدود 2 ساعتی طول کشید تا به مقصد رسیدیم.

اولین وسیله موتور چهار چرخ بود که دو خانواده هر کدام سوار یک موتور شدند و من و دوستم هم هر کدام یک موتور برداشتیم و اون دو تا خانم (مرضیه خانم و زهرا خانم )هم هر کدام یک موتور برداشتند که در طول مسیر برای یکی از خانم ها (مرضیه خانم ) حادثه ای پیش آمد و از روی موتور پرت شد و پای چپ اون ضربه خورد . پس از این حادثه پشت یکی از مسئولین موتورها نشست و به مسیر ادامه دادیم تا به جای اول برگشتیم .

بعد به سمت فیل سواری در جنگل رفتیم که فیلبان دو تا خانم ، از روی فیل پیاده شد و کنار فیل ایستاد و مقداری سر به سر خانم ها گذاشت که بترسند. حدود 20دقیقه ای هم فیل سواری کردیم و بعد از آن به رستوران محلی آنجا برای صرف ناهار رفتیم که ناهار روی هر میز سرو شده بود و هر میز برای شش نفر بود ناهار هم برنج ،مرغ سوخاری، یک خوروش مرغ ، پیاز سوخاری و همان سوپ معروف بود .

پس از صرف ناهار کمی در همان محل استراحت کردیم و ساعت 13:50 به سمت آبهای خروشان برای رفتینگ رفتیم . دو خانواده با هم و من و دوستم به همراه مرضیه و زهرا خانم سوار قایق شدیم .هدایت قایق ها در آب های خروشان توسط دو قایقران که یک نفر جلو و یک نفر پشت قایق بود انجام میشد .واقعا جذابیت خاصی داشت وقتی قایق کنار صخره ها رد میشد لذت خاصی داشت در طول مسیر هم عکس و فیلم از ما گرفته میشد که قرار بود بعد از پایان تور به صورت رایگان در یک دی وی دی به ما بدهند. بعد از اینکه ما دی وی دی رو گرفتیم و فرصت چک کردن اون رو نداشتیم و وقتی اون رو چک کردیم تا فقط فیلمها رو روی آن ریختن و خبری از عکس ها نیست و همون فیلم هم کیفیت بالایی نداشت. بهتره خودتون گوشی رو درون کیف ضد آب بگذارید و در طول مسیر عکس یا فیلم بگیرید .من هم گوشی رو در کیف ضد آب گذاشته بودم و همراه خود برده بودم ولی بدلیل اینکه گفتن فیلم و عکس ها رو به ما میدن فقط در حد چند دقیقه فیلم گرفتم.

پس از پایان مسیر بالا رفتیم و سوار بر خوردو به سمت زیپ لاین رفتیم که ما از قبل زیپ لاین رو نخریده بودیم چون لیدر از وزن قابل تحمل توسط زیپ لاین خبر نداشت ما هم گفتیم در صورتی که خواستیم همانجا قسمت زیپ لاین رو جداگانه میخریم پس از رسیدن به زیپ لاین و سوال کردن در مورد وزن قابل تحمل مسئول زیپ لاین گفت وزن بیشتر از 100 کیلو نمیتواند سوار زیپ لاین بشه. من برای دوستم که وزنش زیر 100 بود یک بلیط خریدم به قیمت 250 بت و اون به همراه دو نفر دیگر سوار بر زیپ لاین شدند.

بعد از این قسمت به سمت پارک جنگلی رفتیم که رودخانه و آبشارهای کوچک قشنگی داشت در پارک جنگلی هم باران شروع به بارش کرد و پس از گردش درون پارک به سمت ماشین برگشتیم . بعد از گردش در پارک جنگلی به سمت میمونها رفتیم که فقط دو میمون رو دیدیم تکه موزی به میمون دادم که از من نگرفت دیدم از کنار من رد شد تا یک ذرت روی زمین دیده و اون رو برداشت و شروع به خوردن ذرت کرد .

این میمون ها اینقدر موز و نارگیل خورده بودن که فکر کنم از موز و نارگیل متنفر بودن و ذرت رو با چنان ولعی میخورد که انگار بهترین غذای دنیا بهش دادن، منم موز رو کنار میمون گذاشتم و رفتم . کنار محل میمونها معبدی بود که بودای خوابیده ای داشت به دلیل کمبود وقت داخل معبد نشدیم و سوار بر ماشین به سمت هتل برگشتیم. ساعت 18:40 به هتل رسیدیم کمی استراحت کرده .

شب ساعت 21 به همان دکه های فروش مواد غذایی رفتیم و یک ظرف ماکارونی و پنج عدد میگو سوخاری برای هر نفر گرفتیم به هتل برگشتیم . پس از خوردن شام ساعت 23:30 به همراه دو خانواده که در تور رفتینگ با آنها دوست شده بودیم و یکی کرمانی به نام نیما و دیگری تهرانی به نام مهران بود به خیابان بانگلا رفتیم که در اصل یه جورایی مثل همون واکینگ استریت پاتایا بود .خیابانی شلوغ بود هر کسی هم هر هنری داشت در اون خیابان انجام میداد از رقص یا شعبده بازی و غیره .

سفرنامه تایلند

صبحانه هتل پی جی پاتونگ


سفرنامه تایلند

پارک جنگلی پوکت


سفرنامه تایلند

راهنمای پارک جنگلی پوکت


سفرنامه تایلند

پارک میمونها


سفرنامه تایلند

مرکز خرید جانگسیلون


سفرنامه تایلند

ورودی خیابان بانگلا


سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

انواع غذاها در بازار پوکت


جمعه 30 مهر 95

ساعت 1:30 از خیابان بانگلا به هتل برگشتیم و خوابیدیم .

صبح ساعت 10 از خواب بیدار شدیم و زمان صبحانه هم گذشته بود کمی در اینترنت چرخی زدیم و ساعت 12:15 آماده رفتن بیرون شدیم بعد از کمی گردش در خیابان ها به سمت رستوران ایرانی پاد ایران که در خیابان thanonratuthitsongroipi و انتهای کوچه soi la diva هست رفتیم فاصله رستوران از ورودی خیابان بانگلا از طرف خیابان پشتی نه از طرف ساحل 300 متر هست در گوگل مپ هم عبارت padiran resturant بزنید نقطه رستوران برای شما نمایش داده میشه .

در آنجا یک خورش قیمه بادمجان و یک زرشک پلو با مرغ با سالاد و نوشابه خوردیم که قیمت آن 640 بت شد، قیمت غذا در رستوران پاد ایران خیلی بالاتر از رستوران های ایرانی در پاتایا بود . پس از آن به فروشگاه family mart رفتیم مقداری مواد غذایی خرید کردیم و به هتل برگشتیم سه ساعتی خوابیدیم .

پس از بیدار شدن ساعت 19 بسمت بازار فروش مواد غذایی جهت خرید شام رفتیم. هر نفر یک ظرف ماکارونی به همراه 5 عدد ماهی سوخاری خریدیم که قیمت یک ظرف ماکارونی مثلا بزرگ 50 بت و هر تکه ماهی هم 10 بت بود و به هتل برگشتیم شام را خوردیم .

ساعت 22 به سمت خیابان بانگلا رفتیم و پس از رد شدن از آن بسمت ساحل رفتیم در آنجا منتظر دوستمان نیما و همسرش شدیم مهران دوست تهرانی ما بدلیل خستگی زیاد از رفتن به تور فی فی نتوانست اون شب همراه ما باشد ما بعد از نشستن کنار ساحل به خیابان بانگلا برگشتیم و چند ساعتی در آنجا بودیم.

شنبه 1 آبان 95

ساعت 2 صبح به هتل رسیدیم و خوابیدیم . قرار بود لیدر ساعت 9 صبح جهت ترانسفر ما به فرودگاه بیاید ساعت 9:10 ماشین آمد و به همراه نفرات دیگر به سمت فرودگاه پوکت راه افتادیم چون صبح بود از ترافیک خبری نبود و یک ساعت و نیم بعد به فرودگاه رسیدیم .

پرواز ما هم با هواپیمای nok air و ساعت 12:45 بود حدود دو ساعتی در فرودگاه نشتیم تا گیت نهایی باز شد و سوار هواپیما شدیم نوع هواپیما هم مثل رفت به پوکت بوئینگ 737 بود . ساعت 13:10 با تاخیر 25 دقیقه ای هواپیما بسمت بانکوک پرواز کرد در طول مسیر هم بدلیل خرابی هوا در برخی از طول مسیر هواپیما تکانهایی میخورد. ساعت ساعت 14:30 قبل از فرود روی باند دو بار هواپیما به سمت راست و چپ تکانهای شدیدی خورد طوری که بار دوم نزدیک باند بودیم تکان شدیدی خورد و هواپیما به سمت راست منحرف شد اما خلبان به هر صورتی بود فرود آمد و روی باند نشست . پس از پیاده شدن از هواپیما به قسمت خروجی فرودگاه رفتیم و لیدر که منتظر ترانسفر ما به هتل بود رو دیدیم .بعد از آن منتظر ماندیم تا نفرات دیگر هم بیایند و بسمت هتل ها حرکت کنیم.

ساعت 15 بسمت هتل حرکت کردیم و یکساعت بعد به هتل shadi home در پتونم و خیابان ratchaprarop کوچه شماره 8 رسیدیم .

لیدر ما آقا دانیال در لابی منتظر ما بود پس از دادن توضیحات در مورد هتل و بازارهای بانکوک یک برگه به ما داد که شماره تلفن های لیدرهای شرکت و تورهای بانکوک در آن نوشته شده بود و بعد از توضیحات در مورد تورها ما دو تور سافاری به همراه ناهار تایلندی در رستوران 1450 بت و تور بازید از 120 معبد گردآوری شده (شبیه نسخه اصلی معبد ها تقریبا با سایز واقعی ) و عکس رایگان با ببر یا میمون و شوی تمساح ها به همراه ناهار kfc 2150 بت برای هر نفر از لیدر خریداری کردیم .

بعد از آن از دفتر های فروش تور قیمت تور فلوتینگ مارکت یا همان بازار شناور که لیدر ما 60 دلار میگفت در دکه ها یا مغازه های فروش هم 2000 بت بود و تفاوت در حد 15 هزار تومان بود که ما بدلیل کمبود وقت نتونستیم تور بازار شناور هم بگیریم .

بعد از تحویل گرفتن اتاق در رستوران هتل ناهار خوردیم کیفیت غذای رستوران هتل هم تقریبا خوب بود . من با دیدن شهر بانکوک در مسیر تا هتل و شلوغی و ترافیک سنگین یاد تهران خودمان افتادم و پاتایا و پوکت رو بیشتر از بانکوک دوست داشتم. بانکوک شهری با ترافیک سنگین و اتوبوس هایی فرسوده و بسیار شلوغ. من از جاهایی خوشم میاد که تفریحی باشه و خیلی شلوغ نباشه. بعد از آن به اتاق برگشتیم، من بدلیل خستگی زیاد خوابیدیم ولی دوستم پس از کمی استراحت بیرون رفت و خیابان اطراف هتل مقداری خرید کرد بعد به هتل آمد و خرید هایی که کرده بود رو گذاشت و به یک سالن ماساژ رفت منم در هتل مشغول نوشتن وقایع روزانه و فضای مجازی شدم .با برگشتن دوستم حدود ساعت 23:30 خوابیدیم.

یکشنبه 2 آبان 95

ساعت 8:10 صبح قرار بود لیدر جهت رفتن به تور سافاری بیاید و ما تا ساعت 8:30 بود که منتظر بودیم و با لیدر تماس گرفتیم گفت کولر ماشین قبلی خراب شده و ماشین رو عوض کردن ماشین جدید تو راهه و داره میاد .ساعت 9 ماشین آمد و همراه نفرات دیگر به سمت پارک سافاری رفتیم.

برنامه اول شوی میمونها بود ساعت 10:20 شوی میمونها شروع شد بعد از کنسرت کوچولوی میمونها نوبت به بوکس میمونها رسید دربوکس بین آنها جالب اینجا بود بعد از نا داوری تماشاچی ها که چند میمون بودن شروع به انداختن بشکه های آب معدنی و قوطی نوشابه به زمین کردند .

بعد از اتمام شوی میمونها پس از گردش در پارک و دیدن زرافه ها ساعت 11 شوی شیرهای دریایی شروع شد و حدود 20 دقیقه ای شیرهای دریایی حرکات با توپ و حلقه انجام دادند . پس از اتمام شوی شیرهای دریایی بسمت شوی فیلها رفتیم شوی فیلها هم عبارت بود از راه رفتن فیل روی بند، رژه فیلها ،دارت بازی کردن فیل ها ،ماساژ انسان توسط پای فیل،زدن پنالتی با توپ،بسکتبال و در آخر هم نقاشی بسیار زیبا که فیلها با خرطوم خود و رنگ کشیدن.

بعد از این برنامه ساعت 13 به رستوران درون پارک رفتیم .غذا سلف سرویس بود اما تنوع خیلی خاصی نداشت برنج و ماکارونی و یک خورش مرغ با سیب زمینی به همراه سالاد بود.برای مسلمان ها هم مرغ سرخ کرده بود .

پس از خوردن غذا ساعت 13:40 به شوی دلفین ها رفتیم که بدلیل شلوغی و نبودن جا روی سکوها من و دو نفر از دوستان قید ایستادن رو زدیم به گوشه ای از پارک رفته و نشستیم تا شوی دلفین ها تمام شود .

ساعت 14:30 با یک دستگاه مینی بوس به سمت باغ وحش رو باز رفتیم که حیوانات مختلفی در باغ وحش بود که قسمت حیوانات وحشی مانند ببر و ... از حیوانات دیگر جدا بود . تور سافاری برخلاف تعریف های دوستان برای من اصلا جالب نبود و فقط خسته کننده بود به طوری که میخواستم هر چه زودتر تمام بشه و به هتل برگردم یکی از دلایلش هم این بود که ما در پاتایا تقریبا شبیه این برنامه ها رو دیده بودیم دیدن دوباره آنها برای بار دوم جالب نیست .

نکته جالب تور سافاری لیدر ما بود که خانمی تپل و مسلمان و با حجاب تایلندی بود . فارسی رو به راحتی صحبت میکرد و یک پرچم کوچک ایران روی میله ای کوچک در دست داشت و جلو میرفت ما هم مثل کاروان المپیک پشت سر اون میرفتیم .

ساعت 15:30 به سمت هتل حرکت کردیم دوست من در مسیر هتل پیاده شد و به مرکز خرید mbk واقع در خیابان phayathai نبش کوچه chulalongkorn 12رفت. من چون خرید خاصی نداشتم حوصله بیرون رفتن و گردش در مرکز خرید ها رو نداشتم به هتل رفتم چون روزی بسیار گرم و خسته کننده ای بود دوش گرفتم و خوابیدم.

ذ ساعت 20:30 بیدار شدم و دوستم هم به هتل برگشته بود .در تور سافاری با دو پسر به نامهای رضا و آرین دوست شده بودیم ( اولی تهرانی و دومی اهل ساری) و با هم قرار گذاشتیم که شب بیرون بریم ساعت 23 گشتی در شهر بانکوک زدیم .

سفرنامه تایلند

صبحانه هتل شادی هوم بانکوک


سفرنامه تایلند

پارک سافاری بانکوک


سفرنامه تایلند

اتاقک نقشه ی شهر آنتورپن


سفرنامه تایلند

کانگورو ها در سافاری


سفرنامه تایلند

زرافه در پارک سافاری


سفرنامه تایلند

ببرها در پارک سافاری


دوشنبه 3 آبان 95

ساعت 2 صبح به هتل برگشتیم و خوابیدیم . صبح ساعت 9 لیدر تایلندی به نام علی که فارسی رو خیلی خوب صحبت میکرد دنبال ما آمد و من از لیدر سوال کردم علی اسم مسلمان های شیعه هست گفت من اولش مسلمان و سنی بودم بعد که شیعه شدم اسم علی رو انتخاب کردم.

همراه سه خانواده دیگر به سمت معبد ها رفتیم . ساعت 10 به مجموعه معبدها رسیدیم و ماشین با توقف جلو هر معبد و بنای تاریخی به ما چند دقیقه ای وقت برای عکس و گرفتن فیلم میداد و دوباره به ماشین برمیگشتیم .دو ساعتی را در مجموعه گذراندیم .

ساعت 12 بسمت باغ وحش کوچکی رفتیم که شوی کروکودیل ها در آن برگزار میشد با دیدن شو که دقیقا مثل شو پاتایا بود و بعد از اتمام آن برای هزینه گرفتن عکس با تسماح ها 200 بت بود و ما که در پاتایا با 100 بت عکس گرفته بودیم قید دوباره عکس گرفتن با تمساح رو زدیم .

پس از آن در باغ وحش وارد قفس پرندگان شدیم و چند نوع طوطی و پرنده دیگر بود که پاهای آنها را با چوبی که روی آنها نشسته بودند زنجیر کرده بودند. پس از عکس گرفتن با پرندگان به سمت محلی که عکس با ببر و میمون بود رفتیم هزینه عکس 200 بت با چاپ عکس بود که توری که ما خریده بودیم هزینه عکس با خود تور بود و برای ما رایگان بود. ما بین انتخاب گرفتن عکس با میمون یا ببر بزرگ یا ببر کوچک مانده بودیم و با وجود اینکه در پاتایا با ببر بزرگ عکس گرفته بودیم تصمیم گرفتیم اینجا هم با ببر بزرگ عکس بگیریم .

پس از گرفتن عکس با ببر بزرگ و چاپ عکس ما من به مسئول چاپ عکس گفتم که فایل اصلی عکس روی گوشی من بریزد ولی اون گفت ایمیل بده براتون ایمیلش میکنم. منم ایمیل رو دادم چند روز بعد عکس من و دوستم رو فرستاد.

ساعت 13:45 بسمت kfc حرکت کردیم و در یک پمپ بنزین که kfc بزرگ و تمیزی در کنار آن قرار داشت رفتیم . لیدر برای همه یک پکیج kfc از ساندویچ مرغ سوخاری ،یک ران سوخاری ،سیب زمینی سرخ شده ،یک سالاد به همراه نوشابه سفارش داد.

بعد از صرف ناهار بسمت هتل حرکت کردیم با ترافیک سنگین در پتونم مواجه شدیم ساعت 16:20 به هتل رسیدیم و استراحت کردیم. شب ساعت 20 به فروشگاه سون الون رفتیم و چند ساندویچ آماده خریدیم و همان جا ساندویچ ها هم توسط فروشنده در مایکروویو گذاشته میشه و گرم به شما تحویل میدهند .ساندویچ ها مرغ،میگو،گوشت،خوک هستند و قیمت از 25 بت تا 45 بت هست واقعا به صرفه و خوشمزه هستند. مخصوصا مرغ با سس اسپایسی که تند هست .

بعد از آن به همراه دوستم به سمت مرکز خرید palladiumپالادیوم رفتیم و از مغازه هایی که بعد از ساعت کاری مرکز خرید اجناسشون رو بیرون میارن و دست فروشی میکنند مقداری خرید کردیم و آخر شب با دوستانمان آرین و رضا بیرون رفتیم و بعد از آن به هتل برگشتیم خوابیدیم.

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

ساندویچ های مرغ و میگو در فروشگاه سون الون


سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

مجموعه معابد و بناهای تاریخی تایلند

سفرنامه تایلند

طوطی ها در باغ وحش

سفرنامه تایلند

ناهار در کی اف سی


سه شنبه 4 آبان 95

صبح ساعت 9 بیدار شده و به سالن صبحانه رفتیم بعد از خوردن صبحانه من به اتاق برگشتم و دوستم به مرکز خریدها رفت. با برگشتن دوستم ناهار رو در رستوران هتل خوردیم و به اتاق رفتیم بعد از کمی استراحت دوستم دوباره به مرکز خرید ها رفت و بعد از ظهر به هتل برگشت . ساعت 20 من به همراه دوستم دوباره به اطرف مرکز خرید ها رفتیم و مقداری از دست فروش ها پوشاک خریدیم بعد از آن به فروشگاه سون الون رفته و همان ساندویچ ها رو به همراه نوشابه خریدیم و به هتل برگشتیم .

سفرنامه تایلند

صبحانه هتل شادی هوم بانکوک


چهارشنبه 5 آبان 95

صبح ساعت 10 از خواب بیدار شده و زمان صبحانه هم تمام شده بود چمدان ها رو بستیم تا ساعت 12 در اتاق ماندیم و پس از آن برای چک اوت و تحویل دادن اتاق پایین رفتیم و پس از چک کردن اتاق ، وسایلمان را به رسپشن هتل تحویل دادیم .

لیدر قرار بود ساعت 17 ما رو به فرودگاه ترانسفر کنه ما هم از زمان استفاده کردیم و به مرکز خرید platinum fashion mall پلاتینیوم فشن مال و central world سنترال ورد رفتیم در مرکز خرید پلاتینیوم اجناس خوبی مخصوصا برای خانمها با قیمت های خیلی خوب و در طبقات بالایی پوشاک مردانه هم با قیمت خوبی وجود داشت و در صورت خرید با تعداد بالا قیمت ها پایین می آمد به طور مثال اگرقیمت یک تی شرت 400 بت سه تی شرت 1000 بت و پنج تی شرت 1500 بت میشد .

پس از خرید به مرکز سنترال ورد رفتیم که مرکز برند ها هست و قیمت ها با ایران تفاوتی ندارد. ساعت 16:20 لیدر زنگ زد که بجای ساعت 17 ساعت 16:30 درب هتل ما رو سوار میکنه ما هم گفتیم که در مرکز خرید نزدیک هتل هستیم و به هتل برمیگردیم ربع ساعت بعد درب هتل بودیم و چمدان ها رو از رسپشن هتل تحویل گرفتیم و با ون به سمت فرودگاه سوارنابومی حرکت کردیم.

ساعت پرواز ما 20:40 بود ساعت 17:10 به فرودگاه رسیدیم و کمی بعد چمدان ها رو تحویل قسمت بار دادیم و در فرودگاه چرخی زدیم تا گیت باز شود. در فرودگاه شکلات کیت کت توپی به قیمت 170 بت خریدیم و از غرفه های فروش عطر وغیره دیدن کردیم

. قیمت عطر ها از ایران هم حدود 50 هزار تومان گرانتر بود . ساعت 19 گیت باز شد و وارد گیت اول شدیم ساعت بوردینگ تایم ما 20:20 بود اما هر چه از ساعت میگذشت خبری از باز شدن گیت آخر نبود ساعت 20:50 بود که دیدیم خدمه پرواز و خلبانان پرواز ما آمدند و خلبانان و خدمه و مسافرین پرواز قبلی پیاده شدند ساعت 21:20 بود که گیت باز شد و سوار هواپیما شدیم نوع هواپیما هم بوئینگ 777 بود و ساعت 21:50 با یکساعت و ده دقیقه تاخیر بسمت قطر پرواز کرد دلیل تاخیر هواپیمای قبلی شرایط بد جوی بود.

موقع سوار شدن ما به هواپیما هم باران شدیدی در فرودگاه می بارید .هواپیما با وجود تاخیر یکساعت و ده دقیقه ای با سرعت بالاتری بسمت قطر حرکت کرد طوری که در صورت پرواز بدون تاخیر قرار بود ساعت 23:45 به وقت قطر در فرودگاه دوحه به زمین بنشیند و با وجود تاخیر یکساعت و ده دقیقه ایساعت 23:55 در فرودگاه قطر به زمین نشست ربع ساعت بعد ما از هواپیما پیاده شدیم و به سمت گیت خروجی پرواز بسمت شیراز رفتیم.

پرواز ما ساعت 2:10 صبح به وقت قطر با هواپیمای ایرباس a320 بود کمی در فرودگاه حمد دوحه گشتیم و ساعت 1:50 گیت باز شد و سوار هواپیما شدیم و ساعت 2:10 به وقت قطر بسمت شیراز پرواز کرد و 50 دقیقه بعد ساعت 3:40 به وقت ایران به زمین نشست و ما به سمت ماشین خود که در پارکینگ مسقف فرودگاه شیراز گذاشته بودیم رفتیم .پس از سوار شدن بسمت خانه یکی از دوستان در شیراز رفتیم و دوستم با اتوبوس به بوشهر رفت من به همراه یکی از دوستان و پسر دایی ام که به شیراز آمده بودند سه روزی در شیراز ماندیم بعد به شهر خودم بوشهر برگشتیم و پایان یک سفر خوب و جذاب بود.

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

سه نمونه غذاهای تایلندی در بانکوک


سفرنامه تایلند

نمایی از شهر بانکوک


سفرنامه تایلند

شهر بانکوک و ترافیک


سفرنامه تایلند

مرکز خرید پالادیوم


سفرنامه تایلند

مرکز خرید بیگ سی


سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

فرودگاه سوارنابومی


سفرنامه تایلند

راهنمای فرودگاه سوارنابومی بانکوک


سفرنامه تایلند

میان وعده پرواز قطر


سفرنامه تایلند

شام پرواز قطر


سفرنامه تایلند

سفرنامه تایلند

موقعیت های هتل و برخی از مراکز خرید بانکوک


نکات مهم و پیشنهادات:

1.همراه بردن یک یا دو دست لباس و شلوار کافی هست چون شما در آنجا خرید میکنید و میتونید همون پوشاکی که خریدید رو بپوشید و از سنگین کردن چمدان خود پرهیز کنید. 2.در پرواز داخلی تایلند وزن مجاز چمدان 15 کیلوگرم می باشد و وزن مجاز ساک دستی که به داخل هواپیما برده میشود 7 کیلوگرم می باشد .وزن مجاز چمدان در پرواز قطر 30 کیلوگرم و ساک دستی هم 7 کیلوگرم می باشد.

3.برخی از صرافی ها بدون داشتن کپی گذرنامه یا عکس از گذرنامه پول را برای شما چنج نمیکنند.پس همیشه یک عکس از صفحه اول گذرنامه در گوشی خود داشته یا کپی صفحه اول رو همراه خود داشته باشید.
توجه داشته باشید در فرودگاه ها با نرخ پایین تری پول رو چنج میکنند .بیشترین نرخ رو معمولا در دکه های نارنجی رنگ دارند.در ضمن نرخ چنج اسکناس 100 دلاری با دلار های خرد مثل 10 و 20 و 50 تفاوت دارد و نرخ چنج پول های زیر 100 دلاری پایین تر هست .

4.از ایران پول دلار به همراه خود برده و به مقدار مورد نیاز برای یک یا دو روز اون رو به بت چنج کنید .بردن دلار نسبت به ارزهای دیگر به صرفه تر هست .

5.نیازی به بردن چتر از ایران نمیباشد .در هتل ها چتر موجود می باشد در صورت نیاز از رسپشن هتل چتر بگیرید .

6.نقاط مورد نیاز خود قبل از سفر روی گوگل مپ ذخیره کرده تا راحت تر بتونید در موقع نیاز از آن استفاده کنید .
7. سیم کارت تایلند خود رو از فروشگاه سون الون شارژ کنید و بعد از آن به سایت اپراتور سیم کارت رفته و بسته های اینترنتی رو مطابق نیاز خود فعال کنید.هنگام گرفتن بسته اینترنتی به سرعت و مدت زمان و محدود یا نامحدود بودن بسته ها توجه داشته باشید .

8.خرید یک بارانی پلاستیکی به قیمت 50 بت و همراه داشتن آن خیلی ضروری می باشد چون واقعا هوای تایلند قابل تشخیص نیست هر لحظه امکان بارانی شدن هوا هست .

9.داشتن کفش ها یا دمپایی پلاستیکی برای روزهای بارانی ضروریست.چون روزهای آفتابی خیلی کم هست که بخواد کفش چرم شما رو که خیس شده خشک کند .

10.برای رفتن به تورهایی مثل جزیره مرجانی پاتایا و جیمز باند و فی فی و جاهایی که دریا دارد حتما از قبل کفش های استخری و کیف ضد آب گوشی (هم برای گوشی هم برای پول میشه استفاده کرد) و ساک ضد آب تهیه کنید .

11.کلاه نقاب دار یا کلاه های دیگر و کرم ضد آفتاب برای روزهای آفتابی به همراه داشته باشید .

12.پولها و مدارک مهم خود رو در گاوصندوق درون اتاق هتل بگذارید و مقدار فقط مقدار مورد نیاز پول را به همراه خود داشته باشید .

13.فرم ورود و خروج به تایلند رو که درون هواپیما به شما داده میشود با دقت پر کرده و درون گذرنامه بگذارید تا در فرودگاه معطل نشوید .این فرم حتی برای تحویل اتاق هم توسط رسپشن هتل چک میشود .

14.در صورتی که قصد خرید دارید بانکوک تنوع بالایی از اجناس برای خرید دارد.درصورتی که سفر فقط به قصد تفریح و گردش باشد پاتایا و پوکت رو مد نظر داشته باشید .

15.قیمت اجناس مشابه هم در مراکز خرید و دستفروش ها تفاوت دارد و قیمت همان اجناس در بازار های محلی و دست فروش ارزانتر از مراکز خرید هست .به طور مثال یک تک پوش در مرکز خرید قیمت 350 بت بود و با تخفیف 300 بت میفروختند ولی همان تک پوش در بازار محلی و دست فروش ها به قیمت 250 بت که با تخفیف 200 بت میشد اون رو خرید .

16.در صورتی که ذائقه شما با غذاهای تایلندی و دکه های فروش غذایی تطابق دارد از غذاهای تایلندی یا مرغ و ماهی و میگو سوخاری و که بسیار ارزان تر از رستوران های ایرانی هست استفاده کنید.
در غیر اینصورت میتوانید از غذاهای رستوران ایرانی استفاده کنید .در ضمن میشه از ساندویچ های آماده یا غذاهای آماده بسته بندی شده فروشگاه سون الون هم استفاده کرد که همان جا موقع خرید برای شما توسط فروشنده گرم میشود و به شما تحویل میدهند .

17.قیمت مواد غذایی در تایلند تقریبا شبیه ایران می باشد به عنوان مثال یک آب معدنی 5/1 لیتری در تایلند 13 بت و قیمت یک آب میوه پاکتی یک لیتری 69 بت می باشد .

18.برای جلوگیری از مشکلات احتمالی و گم شدن یا سرقت پاسپورت اصل آن را در گاوصندوق درون اتاق هتل گذاشته و فقط از صفحه اول و صفحه ویزای تایلند عکس یا کپی آن را گرفته و همراه داشته باشید .

19.برای کشوری مثل تایلند که بتونید از تمام جاذبه ها و نقاط دیدنی اون و شهرهای مختلفش دیدن کنید به حداقل 30 تا 40 روز زمان نیاز دارید.

20.با توجه به برعکس رانندگی کردن وسایل نقلیه در تایلند برای رد شدن از خیابان اول به سمت راست نگاه کرده و بعد از رد شدن و رسیدن به وسط خیابان به سمت چپ نگاه کنید تا حادثه ای برای شما بوجود نیاید.

در آخر از سایت لست سکند بابت گذاشتن سفرنامه ها در سایت و ایجاد تبادل تجربه ها برای افراد می شود و آژانس (بوشهر) که تور رو با تاریخ های مد نظر ما و قیمت مناسب در اختیار ما قرار داد و همکاری خوب خانم سارا چوی مسئول فروش تور های خارجی( پدر کره ای و مادر ایرانی ) و شرکت گلکسی در تایلند که مسئول ترانسفر و پاسخگویی به سوالات و حل مشکلات احتمالی بود . واقعا شرکت پیگیر و منظم با داشتن لیدر های خوبی بود که در ساعات مختلف جوابگوی ما بودند کمال تشکر را دارم.

با آرزوی سفرهای شاد و هیجانی دیگر برای خودم و شما خواننده عزیز سفرنامه

همسفر من : مهدی اندیشمند

هزینه سفر :

3200000 تومان هزینه تور 14 روزه با پرواز قطر
1100000 مجموع هزینه تور های گردشی درون تایلند
1400000 هزینه مواد غذایی و ناهار و شام و تاکسی و غیره

نویسنده :امین خمیس زاده