کوالانامه (سفرنامه مالزی)-بخش دوم

4.4
از 61 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
کوالانامه (سفرنامه مالزی)-بخش دوم
آموزش سفرنامه‌ نویسی
11 آبان 1394 13:43
173
28.9K

طوری برنامه ریزی کردیم که با شاتل ساعت 1:15 به هتل فرست ورلد برگردیم و این یه ساعت برای دیدن کامل معبد و لذت بردن از اون کافیه.

به هتل فرست ورلد رسیدیم و دیگه الان تا ساعت 4 وقت داشتیم که اونجا رو بگردیم. اولش به یجایی رفتیم که تقریبا میشه گفت همه چیز اونجا هست و نمیتونم اسم خاصی براش پیدا کنم!

مثلا نمادهای جاهای مختلف مثل مجسمه آزادی، برج ایفل و برجهای پتروناس،مجسمه های شخصیت های کارتونی، یه رود کوچیک وسط اونجا بود که فکر کنم از ونیز الگوبرداری شده بود، چندتا بازی،یک مجموعه وحشت و... و طبقات بالاتر از اون هم رستوران و شهربازی سرپوشیده کوچیکی و فروشگاه های مختلفی رو داشت.

یک شو هم درحال برگزاری بود که رقص های محلی رو داشتن اجرا میکردن. بهتره که عکس ها رو ببینید و توضیحات بیشتر شاید خسته کننده بشه!

سفرنامه مالزی)

همون محوطه سرپوشیده هتل فرست ورلد که نمیدونم چی صداش کنم


سفرنامه مالزی)

رودی که اونجا بود


سفرنامه مالزی)

مجسمه آزادی در ابعاد کوچکتر


سفرنامه مالزی)

برنامه رقص محلی


بعد از این محوطه سرپوشیده گشتی توی فروشگاه ها زدیم و توی شهربازی سرپوشیده طبقه دوم هم بازی کردیم و اصلا دوست نداشتیم چون به نظرم بازیهاش خیلی مبتدی بودن و جذابیتی نداشتن. بعدش رفتیم KFC که نهار بخوریم و اینجا یکی از خاطره ساز ترین اتفاق ها در طول سفر شد!

4تا برگر سفارش دادیم و تا غذاها آماده بشن مامان و بابا و داداش رفتن نشستن و قرار شد هروقت سفارش ها حاضر شد به داداش بگم که بیاد کمک تا دوتا سینی رو با هم ببریم. اما نمیدونم چی شد که اعتماد به نفسم یهویی بالا رفت و تصمیم گرفتم خودم تنها دوتا سینی رو ببرم! تا سر میز سس ها بردم و سینی ها رو گذاشتم که سس بریزم اما سینی ها روی لبه میز قرار گرفتن و یکدفعه دیدم که تمام غذاها و نوشابه ها رو زمین پخش شدن و تصور کنید که چه حالی بهتون دست میده وقتی این اتفاق بیافته!

همه هم چشماشون برگشت به من و منم که لحظه به لحظه از خجالت سرخ تر میشدم... اما کارکنان اونجا با نهایت احترام و لبخند اومدن و همه ی چیزها رو جمع کردن و دوباره دقیقا همون سفارش ها رو بدون نوبت و هیچ پولی برامون اوردن و از این برخورد واقعا خوشمون اومده بود.

بعد از این نهار پرماجرا رفتیم تا هم به سمت تلکابین بریم و هم در مسیر رفتن به ایستگاه تلکابین جاهای دیگه رو هم ببینیم.اولین جایی که رفتیم اصلی ترین شهربازی سرپوشیده اونجا بود که برخلاف شهربازی قبلی بازی های جالبی داشت و من هم یه اتفاق جالبی که برام افتاد این بود که توی بازی بسکتبال که باید توپ ها رو در زمان مشخصی وارد سبد میکردی تونستم امتیاز دوبرابر رکورد دستگاه رو بزنم و بقیه کسایی که اونجا بودن از من عکس و فیلم میگرفتن و حس خیلی جالبی بود.
از جاهای دیگه ای که گنتینگ داره یک فضای سرپوشبده یخی هستش که با برف مصنوعی درست شده و اسکی و برف بازی میشه انجام داد و خیلی هم سرده و اگه دوست داشته باشید میتونید امتحان کنید.

در آخر هم بعد از خوردن میوه های استوایی خرد شده لیوانی با اون طعمای عجیب و خاصشون و شکلای خوشگلشون حدودای ساعت 4 بود که برای برگشت به ایستگاه اتوبوس سوار تله کابین شدیم. برای رفتن به تلکابین باید تابلوهای skyway رو دنبال کنید که از پارک سرپوشیده اصلی تا ایستگاه تلکابین راه عجیب(پله برقی های خیلی زیادی داره) و پرپیچی هستش پس طوری برنامه ریزی کنید که به موقع به اتوبوس برسید.وقتی که از تله کابین پیاده میشید توجه داشته باشید جایی که موقع رسیدن به گنتینگ از اتوبوس پیاده شدید با جایی که برای برگشتن سوار اتوبوس بشید فرق داره و باید دنبال تابلوی bus express بگردید و با اسانسور به طبقه b4 برید تا به محل سوارشدن برسید.

ساعت 17:00 سوار اتوبوس شدیم و حدودای ساعت 18:10 بود که به kl sentral رسیدیم و از اونجا هم با مونوریل به هتل برگشتیم تا استراحتی کنیم و بعد از اون به محله چینی ها و خیابان بوکیت بینتانگ بریم.

ساعت 19:00 بود و چون هم مسیر نسبتا نزدیکی بود و هم کمی خسته بودیم تصمیم گرفتیم که با تاکسی به اونجا بریم.(رفتن به اونجا با مونوریل رو در عکس های قبلی گفتم).

محله چینی ها یا (petaling street) یک بازار محلی و توریستی هستش که در اونجا مغازه هایی رده پایین و با جنس هایی نه چندان خوب وجود داره و هرچیزی که فکرش رو بکنید اونجا هست و از لباس و ساعت و وسایل الکترونیکی تا انواع غذاهای چینی عجیب و غریب که بیشترشون با فرهنگ ما جور در نمیاد زو میتونید پیدا کنید.

اینجا حسابی میتونید چونه بزنید و پیشنهاد میکنم که حتما این کار رو کنید چون ارتباط برقرار کردن با اونها خیلی لذت بخش بود و ما یکی از خاطره انگیز ترین جاهایی که رفتیم همینجا بود چون فروشنده .های خیلی مهربون و خوبی داشتن و بعضی هاشون هم تا میفهمیدن ایرانی هستیم با یه لحجه خیلی قشنگی میگفتن بیا ارزونه قشنگه و ما هم میخندیدیم

به نظرم از اونجا زیاد خرید نکنید چون درسته که قیمتهاشون خوب هستن و میتونید با چونه زدن حتی با یک سوم قیمت خرید کنید اما جنس های با کیفیتی نیستن و بهترین جایی که ما برای خرید در روزای بعد پیدا کردیم مرکز خرید برجایا تایمز اسکوئر بود که چیزهایی با کیفیت و در عین حال با قیمت هایی مناسب داشت و نکته ی جالبی که هست اینه که هرچقدر به طبقات بالاتر برید قیمتها کمتر میشه!

و حدودای ساعت 10 بود که به بوکیت بینتانگ رفتیم تا از یکی رستورانهای این خیابان همیشه زنده و پرنور زیبا شام بخوریم و بعد از اون با یه پیاده روی 5 دقیقه ای به هتل رسیدیم.

هزینه های روز چهارم برای هر نفر:

1- رفتن و برگشتن به kl sentral با مونوریل: 4 رینگیت

2-نهار در مک دونالد 16 رینگیت

3-شهربازی سرپوشیده که هر بازی 1تا 3 رینگیت و جمعا حدود 20 رینگیت

4-رفت و برگشت به محله چینی ها با تاکسی 40 رینگیت

5-شام با 20 رینگیت که غذا چیزی شبیه جوجه کباب با مقداری برنج بود

مجموع:100 رینگیت

نکته: هزینه های اضافی مثل خرید کردن و خوراکی نوشته نشده تا هزینه ی پایه ارائه بشه.

روز پنجم

امروز تصمیم گرفتیم که به یکی از جدید ترین شهرهای مالزی،نشان دهنده اوج هنرمعماری و نظم و مدرنیته، پایتخت سیاسی مالزی یعنی پوتراجایا بریم. برای رفتن به پوترا جایا راحت ترین راه استفاده از خط مترو بسیار تمیز و نو و سریع KLIA transit هستش که هم در هزینه و هم در وقت صرفه جویی میکنید چون این شهر با کوالالامپور حدودا 40 دقیقه اگه با ماشین برید طول میکشه اما با مترو فقط در نصف این زمان خواهید رسید و اگر با تاکسی بخواهید برید حدودا قیمت 150 رینگیت خواهد شد اما با مترو فقط نفری 8 رینگیت!

پس ما هم که از مزیت های استفاده از مترو خبر داشتیم صبح بعد از خوردن یه صبحانه مفصل مالایی در هتل، با مونوریل به قلب حمل و نقل کوالا یعنی KLsentral رفتیم تا از اونجا با خط KLIA transit به پوتراجایا بریم.

بلیت رو که گرفتیم به تفاوت این خط با خط های دیگه مترو پی بردیم چون هم قیمت 8 رینگیت بود و هم برخلاف خط های دیگه که بلیت ها به صورت توکن(سکه های پلاستیکی) بود، بلیت های این مسیر به صورت کارت بود:

سفرنامه مالزی)

بلیت های خط KLIA transit و ایستگاه های اون


پلت فرم این خط در همون ابتدای KLsentral قرار داره و اگه تابلوها رو دنبال کنید به راحتی به محل سوار شدن میرسید و این مترو هر نیم ساعت یکبار به KL sentral میاد و موقع رسیدنش توقف چند دقیقه ای داره و ما هم با خوش شانسی وقتی که به پلت فرم رسیدیم مترو اونجا بود و بدون انتظار فقط سوار شدیم و بعد از چند دقیقه با سرعت نسبتا بالایی شروع به حرکت کرد.

سفرنامه مالزی)

مترو تمیز و خلوت خط KLIA transit


بعد از 20 دقیقه به ایستگاه پوتراجایا رسیدیم و الان باید تصمیم میگرفتیم که چطور این شهر زیبا رو بگردیم. قبل از اینکه روش های بازدید از جاهای مختلف رو بگم توضیحی مختصر درباره ی پوترا جایا:

"علاوه بر کوالالامپور که بزرگترین و پیشرفته ترین شهر مالزی هستش و به عنوان پایتخت ملی این کشور شناخته میشه، پوتراجایا برای کم کردن شلوغی کوالا و متمرکز کردن ارگان های اداری و سیاسی در سال 1996 ساخته شد و به همین دلیل به عنوان پایتخت اداری-سیاسی مالزی شناخته میشه و اغلب محل زندگی کارمندان دولتی هستش.

در این شهر دریاچه ای مصنوعی ساخته شده و باعث اعتدال آب و هوای این شهر شده و همچنین محلی برای انجام ورزش های آبی این دریاچه در دورتا دور این شهر کشیده شده و روی این دریاچه هشت پل زیبا قرار گرفته که مثل خیلی از بناهای این شهر از نمادهای جاهای دیگه در ساختشون الگو برداری شده.

یکی از ویژگی های منحصر به فرد این شهر، تامین امنیت اون بدون پلیس و با دوربین های مدار بسته هستش که لقب شهر الکترونیک رو به پوتراجایا داده و از ویژگی های جالب دیگه این شهر نداشتن اسم برای خیابانها هستش و با چیزهایی مثل چراغ ها،سطل آشغال ها و پوشش گیاهی از هم متمایز میشن."

سفرنامه مالزی)

نقشه ی توریستی پوتراجایا


راه های بازدید از این شهر:

1-رفتن با اتوبوس های ایستگاه مترو به داخل شهر و از اونجا پیاده روی در سطح شهر یا کرایه دوچرخه از ایستگاه های مربوطه و یا دیدن این شهر با کشتی کروز(اغلب مکانهای دیدنی به هم نزدیک هستن و خصوصا وقتی که هوا گرم نباشه لذت بخش تر خواهد شد)

2-کرایه کردن تاکسی از دفتر تاکسی در ایستگاه مترو برای یک یا دوساعت به اینصورت که جاهای دیدنی اصلی رو میبره و برای گرفتن عکس توقف داره.(یک ساعت 40رینگیت و دو ساعت 80 رینگیت) 3-گرفتن بلیت های اتوبوس های گردشگری که از شنبه تا پنج شنبه ساعت های حرکت 11:00و15:00هست و روزای جمعه فقط ساعت 15:00 اتوبوس حرکت میکنه با مبلغ 20رینگیت و این اتوبوس ها در جاهای دیدنی مختلف توقف میکنن و در طول حرکت هم راننده با زبان انگلیسی مثل تور لیدر توضیح خواهد داد.(البته اگه وقتی در مالزی انگلیسی که با لهجه مالایی قاطی بشه رو تجربه کنید میفهمید که عملا چیزی از صحبت های راننده متوجه نمیشید)

سفرنامه مالزی)

دفتر فروش بلیت اتوبوس های گردشگری پوتراجایا در ایستگاه مترو


ما به سه دلیل راه دوم رو انتخاب کردیم؛ اول اینکه اون روز هوا گرم شده بود و برای پیاده روی مناسب نبود و حتما توصیه میکنم با خودتون عینک ببرید و به ظاهر هوای ابری توجه نکنید چون واقعا چشم رو اذیت میکنه، دوم اینکه روزی که رفته بودیم جمعه بود و فقط برای ساعت سه بعد از ظهر اتوبوس بود و وقت زیادی رو باید منتظر میشدیم و سومین دلیل اینکه برای چهارنفر این اتوبوس ها مبلغش 80 رینگیت میشد و تاکسی برای یک ساعت که ما تصمیم داشتیم بریم قیمتش 40 رینگیت و از لحاظ قیمت هم به صرفه تر بود. پس از ایستگاه تاکسی برای یک ساعت تاکسی کرایه کردیم تا به جاهای دیدنی بریم ولی آخر سر از اینکه دو ساعت نگرفتیم پشیمون شدیم چون نتونستیم به داخل مساجد و جاهای دیگه بریم و باید از دیدنشون از بیرون قانع میشدیم اما خب همین یک ساعت هم برای لذت بردن از این شهر تا حدودی کافی بود.

اولین جایی که رفتیم پل زیبایی بود که به نظر من زیباترین پل شهر بود و از روی پل الکساندر فرانسه الگو برداری شده بود:

سفرنامه مالزی)

ایستگاه بعدی پل بسیار زیبایی بود که طراحی مدرنی داشت ولی نمیدونم چرا راه ورود به پل بسته شده بود


سفرنامه مالزی)

دو ساختمانی که در دورتر میبینید سمت چپی سازمان حمایت از حقوق زنان هستش و سمت راست هم ساختمانی که به زیبایی از برج العرب الگوبرداری شده. (اگه به نظرتون این الگو برداری خیلی شبیه واقعیت نیست به این دلیله که اجازه ی شبیه سازی فقط تا 30 درصد رو داشتن.)

بعد از اون به همون ساختمان معروف شبیه کلاه رفتیم که مرکز همایش ها هستش و به PICC معروفه و اجازه ی ورود به داخل رو نداشتیم و فقط از بیرون ساختمان یک منظره ای خوب از کل شهر نصیبمون شد!

سفرنامه مالزی)

مرکز همایش های پوتراجایا


سفرنامه مالزی)

نمایی وسیع از شهر در تپه ای که مرکز همایش ها اونجا قرار داشت


بعد از اون وارد اصلی ترین خیابان شهر شدیم و مستقیم رفتیم و به قصر عدالت (istana kehakiman) رسیدیم. این ساختمان از تاج محل هند کپی برداری شده و اداره قضایی و دادگاه ها در اون قرار دارن و از آنجا که این محدوده حیاط بزرگی داره، اغلب به عنوان محل برگزاری مناسبت های ملی مثل جشنواره رنگ های مالزی و سایر مناسبت ها استفاده میشه.

سفرنامه مالزی)

قصر عدالت که شبیه سازی اون بر اساس تاج محل انجام شده


روبروی قصر عدالت perbadanan Putrajaya قرار داشت که در این مکان هم مجموعه ای از ادارات قرار دارن و دروازه ی زیبایی داشت و در اون یک مسجد با معماری زیبایی هم قرار داشت

سفرنامه مالزی)

perbadanan Putrajaya و معماری بسیار زیبای دروازه ورودی


در انتهای اصلی ترین خیابان پوتراجایا و بعد از گذر از putra bridge که اصلی ترین پل شهر هستش و از پل خاجو اصفهان الگوبرداری شده به محوطه ای رسیدیم که نمای خوبی از جاهای مختلف مثل مسجد صورتی (putra mosque)، کاخ نخست وزیری یا پردانا پوترا، پل پوترا(putra bridge)، دریاچه و یک پل زیبای دیگه داشتیم.

مسجد صورتی یا مسجد پوتراجایا تنها مسجد صورتی دنیا هستش که ساختش از سال1997شروع و حدود دو یا سه سال پیش تمام شده. بخش زیادی از این مسجد روی آب ساخته شده و طراحی خیلی زیبا و منحصر به فردی داره.

سفرنامه مالزی)

مسجد پوترا معروف به مسجد صورتی


پردانا پوترا مجتمع اداره نخست وزیری هستش که به همراه چند اداره ی دیگه در ساختمانی زیبا با گنبد سبز قرار دارن. این مجتمع روی تپه اصلی در پوتراجایا قرار دارد که در سال 1997 ساخته شده است. ساختمان های مجتمع تحت تاثیر معماری مالایی، اسلامی و اروپایی بنا شدن در نتیجه نمای منحصر به فردی دارند.

این ساختمان با گنبد سبز رنگ و ساختمان های به رنگ خاک رس تضادی خیلی زیبا رو به نمایش میذاره که این محوطه با پرچم ها و فضای سبز خوب، بهتر هم شده.

سفرنامه مالزی)

پردانا پوترا یا مجتمع نخست وزیری


و اینم عکسی از یک پل مدرن دیگه که میشد دید:

سفرنامه مالزی)

پردانا پوترا یا مجتمع نخست وزیری


اما چیزی که احتمالا در اونجا توجهتون رو جلب کنه پل پوترا یا ساده تر بگم پل خواجو خودمونه که البته بازم همونطور که میدونید نمیتونه تا حدود زیادی شبیه نمونه واقعی باشه. این پل در زمان رئیس جمهور خاتمی اجازه ساختش گرفته شد البته با این شرط که اصلی ترین پل شهر باشه و همینطور هم شد. پایین این پل قایق هایی هستن که میتونن به شما پوتراجایا رو از توی دریاچه نشون بدن.

سفرنامه مالزی)

پل پوترا الگوبرداری شده از پل خواجو


بعد از دیدن این جاهای زیبا به محوطه ای در پایین مسجد صورتی رفتیم که بازارچه ای محلی داشت و جایی هم اونجا بود که میشد با طوطی های خیلی خوشگل و رنگارنگ عکس گرفت که من هم اینکار رو کردم و برای اولین بار بودن 6 طوطی خوشگل روی دستام رو تجربه کردم.

دیگه یک ساعتی که تاکسی برای گشتن رو کرایه کرده بودیم تمام شده بود و حتی ربع ساعت هم بیشتر شد و سوار شدیم و دوباره به ایستگاه مترو برگشتیم و دیدن از شهری که قراره تا 2020 زیبا ترین شهر جهان بشه و به نظرم همین الان هم میتونه باشه تمام شد.

دوباره با خط KLIAtransit به کوالالامپور برگشتیم و تصمیم داشتیم که به مرکز خرید برجایا بریم تا بلیت مجموعه دهکده فرانسوی رو که فردا قصد داشتیم بریم تهیه کنیم.

برای رفتن به مرکز خرید برجایا تایمز اسکوئر خیلی راحت میتونید با مونوریل برید و ایستگاه imbi که دقیقا روبروی این مرکز هستش رو پیاده شید. جایی که منحصرا بلیت دهکده فرانسوی یا بهتره بگیم کولمار تراپیکال(colmar tropicale) رو میفروشه در طبقه ی هشتم هستش و دنبال مغازه ای با این شکل بگردید:

سفرنامه مالزی)

محل فروش بلیت های رفت و برگشت به کولمار تراپیکال


بردن به کولمار با ون انجام میشه و محل حرکت از جلوی لابی هتل برجایا تایمز اسکوئر هست.(مجموعه برجایا از دو ساختمان متصل ساخته شده که یکی از اونها مرکز خرید و ساختمان دیگه هتل هستش). ساعت های حرکت از برجایا به کولمار 9:30، 12:00، 18:00 و 20:00 و ساعت های برگشت از کولمار به برجایا 8:00، 10:45، 16:00 و 19:30 هست. هزینه بلیت رفت و برگشت برای هر نفر 60 رینگیت(در مقابل 50 دلار تور) و کودک 55 رینگیت هست.

روزی که ما برای رزرو رفتیم جمعه بود و خواستیم برای شنبه رزرو کنیم و ساعت 9:30 رو در نظر داشتیم اما چون این دو روز تعطیل بودن و افراد بیشتری در این دوروز به اونجا میرن تونستیم که برای ساعت 12:00 رزرو کنیم و برای برگشت هم ساعت 4 رو در نظر داشتیم ولی به خاطر شلوغی هر ساعتی رو که انتخاب میکردیم باید بالاجبار برگشت رو برای 6 ساعت بعد انتخاب میکریم و در نهایت برگشت برای ساعت 19:30 رزرو شد.

این رو هم در نظر داشته باشید که حتی یکشنبه کاملا فول بود و شاید اینجا رو اگه دیرتر میرسیدیم دیگه نمیتونستیم به کولمار بریم.(چون تاریخ برگشت ما دوشنبه بود). پس اگه برای این جای زیبا و خاص برنامه داشته باشید که حتما پیشنهاد میکنم توی برنامتون داشته باشید، سعی کنید که روزهای غیر تعطیل رو اختصاص بدید و یک یا دوروز قبلش برای رزرو اقدام کنید.

بعد از خرید بلیت دوباره سوار مونوریل شدیم و در ایستگاه بعدی یعنی بوکیت بینتانگ پیاده شدیم تا بعد از امتحان کردن غذاهایی که زیاد با زاعقه ما جور در نمیاد و مجبور به رفتن به فست فود میکرد، این بار به رستوران ایرانی ناب بریم تا غذای بسیار خوب ایرانی رو تجربه کنیم.

محل این رستوران در چهارراه بوکیت بینتانگ هستش و به راحتی میتونید اون رو پیدا کنید. کافیه فقط وقتی از مونوریل ایستگاه بوکیت بینتانگ پیاده شدید کمی جلوتر به چهارراه برید و یه نگاهی به دور و بر بندازید.

ما دو پرس جوجه کباب، یک پرس خورش قیمه و یک پرس قورمه سبزی سفارش دادیم با نان و نوشابه و دوغ مجموعا قیمتش 214 رینگیت شد و قیمت غذاها حدودا بین 20-40 هستش. خوردن غذای ایرانی بعد از مدتی واقعا لذت خاصی داشت و تجربه خوبی بود.

اما اسم و آدرس چندتا رستوران ایرانی که در کوالالامپور هستن رو قرار میدم تا اگه خواستید بقیه رو هم امتحان کنید:

1- رستوران ایرانی صفا

آدرس رستوران: jalan selaman 1/2 Palmsguar ,Ampang Point ,Jalan Ampang ۶۸۰۰۰ Ampang

2- رستوران گرین گرپ ( Green Grape): آدرس رستوران : B-O-1A , Block B , megan Avenue ll , No 12 , Jlan Yap Kwan Seng , 50450 , kuala Lampur

3- رستوران علی بابا آدرس رستوران No 266 , Jalan Ampang , 50450 Kualalampur

4- رستوران جام جم آدرس این رستوران در مالزی No 190 , jalan thamby Dpllah , 55100 Kualalampur

5- رستوران طهران : آدرس رستورانA 10-1-1 jalan Ampang utama 2/2 , One Ampang Buseness Avenue ۶۸۰۰۰ Ampang ,

بعد از خوردن غذا به هتل رفتیم تا استراحت کنیم و برای عصر میخواستیم به میدان استقلال یا همون مردکا اسکوئر بریم. برای رفتن به میدان استقلال(merdeka square) تصمیم گرفتیم با تاکسی بریم چون تقریبا مسیر نزدیکی بود ولی اگر کسی بخواد میتونه با خط LRT ایستگاه مسجد جامع پیاده بشه و از اونجا چند دقیقه پیاده بره تا به میدان برسه.

با هزینه 15 رینگیت به میدان استقلال رسیدیم اما مثل اینکه جاده منتهی به میدان استقلال دوباره به خاطر یه تجمع اعتراضی دیگه بسته شده بود و تصمیم گرفتیم که به بوکیت بینتانگ بریم تا اینبار هم خرید کنیم و هم تمام این خیابان رو تقریبا به عنوان آخرین بار گشته باشیم و دوباره با 15 رینگیت به بوکیت بینتانگ رفتیم و خرید کردیم و قدم زدیم.

تا شب در بوکیت بینتانگ بودیم و قدم زدن در این خیابان زنده خیلی لذت بخش بود و از لحاظ امنیت این خیابان بهترین خیابان کوالا و اصلی ترین خیابان خرید هست و تا هروقت که در این خیابان باشید مشکلی پیش نخواهد آمد.

برای شام به رستوران لبنانی کنار رستوران ناب رفتیم که بیشتر از همه صدای ترانه های عربی اون جلب توجه میکنه و به همراه رستوران ناب در شب خیلی شلوغ تر و زنده تر از روز هستن.

سه پرس غذا سفارش دادیم که دوتا گوشتی بود و یدونش فلافل لبنانی که با نان و نوشیدنی ویمتو و دوغ در مجموع 140 رینگیت شد و قیمت غذاها تقریبا مشابه رستوران بود. مواد به کار رفته در غذاهای لبنانی و مزه ی اونها شباهت زیادی به غذاهای ایرانی داره و امتحان کردن این غذاها تجربه ی خوبیه.

سفرنامه مالزی)

غذاهای لبنانی


سفرنامه مالزی)

فلافل لبنانی


بعد از خوردن شام هم پیاده به هتل رفتیم تا با یه خواب خوب یکی دیگه از این هشت روز خاطره انگیز تمام بشه!

خلاصه هزینه های روز پنجم برای هر نفر:

1- سه مسیر با مونوریل: 6 رینگیت

2- رفت و برگشت به پوتراجایا با KLIA transit: 16 رینگیت

3-کرایه کردن تاکسی برای دیدن مکانهای دیدنی پوتراجایا: 40 رینگیت

4-خرید بلیت کولمار(دهکده فرانسوی): 60 رینگیت

5-نهار در رستوران ناب: 20-40 رینگیت

7-شام در رستوران لبنانی: 20-40 رینگیت

مجموع(با در نظر گرفتن میانگین برای قیمت رستورانها): 180 رینگیت

روز ششم

امروز قرار بود که به دهکده فرانسوی بریم و باید برای ساعت 12:00 خودمون رو به هتل برجایا تایمز اسکوئر میرسوندیم تا از اونجا با ونی که قرار بود مارو ببره به مجموعه کولمار تراپیکال بریم. برای قبل از ساعت 12 برنامه خاصی نداشتیم و امروز صبح برخلاف روزای قبل که زود بیدار میشدیم، کمی دیرتر و ساعت 10 صبح بیدار شدیم و بعد از خوردن یه صبحانه خوب به استخر هتل رفتیم تا از این وقتمون و حداقل از یکی از امکانات هتل استفاده کرده باشیم.

سفرنامه مالزی)

یه صبحانه کامل در هتل نووتل


حدودای ساعت 11:30 بود که به ایستگاه مونوریل راجاچولان که فقط 2 دقیقه تا هتل فاصله داشت رفتیم تا دو ایستگاه بعد یعنی ایمبی که دقیقا روبروی برجایا هستش پیاده شیم.

سفرنامه مالزی)

ایستگاه مونوریل


وقتی رسیدیم به برجایا کمی از مرکز خرید برجایا جلوتر رفتیم تا به لابی هتل برجایا رسیدیم و روبروی لابی ونی که قرار بود باهاش به کولمار بریم رو پیدا کردیم و سوار شدیم. ون ظرفیت هشت نفر مسافر رو داشت و علاوه بر ما یه زن و شوهر لبنانی و دوتا خانم مالایی هم بودن.

سفرنامه مالزی)

ونی که قرار بود مارو به کولمار ببره


بعد از حدود یک ساعت و ربع بود که به کولمار رسیدیم و ربع ساعت آخر راه خیلی پر پیچ و سرسبز بود. کولمار تراپیکال از چندتا مجموعه تشکیل شده مثل مجموعه گلف،پارک حیوانات،محوطه اسب سواری،پارک ماجراجویی که بازیهای هیجانی داره (adventure park)،دهکده ژاپنی و فرانسوی که عکسش رو در پایین میبینید

سفرنامه مالزی)

مجموعه کولمار تراپیکال


از بین این مجموعه ها جاهایی که تصمیم گرفته بودیم بریم دهکده ژاپنی و دهکده فرانسوی بود.برای جابجایی بین این مجموعه ها شاتل هایی به صورت رایگان وجود دارن که طبق برنامه حرکت میکنن و ما هم بهتر دونستیم که اولش به دهکده ژاپنی بریم و بعدا وقتی که باقی میمونه رو در دهکده فرانسوی بگذرونیم. برای همین هم در ایستگاهی که مربوط به این شاتل ها بود منتظر موندیم تا به دهکده ژاپنی بریم.

سفرنامه مالزی)

نقشه جاذبه هایی از کولمار تراپیکال که با شاتل میشه رفت


سفرنامه مالزی)

برنامه حرکت شاتل ها بین مجموعه های مختلف


دهکده ژاپنی در مقایسه با دهکده فرانسوی جاذبه های کمتری داره و بیشتر برای عکس گرفتن خوبه و طبیعت خیلی زیبایی داره و جایی هم هست که میتونید کیمونو(لباس ژاپنی)کرایه کنید و عکس بگیرید. با شاتل ساعت 12:45 به دهکده ژاپنی رفتیم و با شاتل ساعت 14:00 به دهکده فرانسوی برگشتیم و مسیر بین دوتا دهکده 15 دقیقه طول میکشید. همین یک ساعت کافیه تا از این دهکده زیبا لذت ببرید! توضیح زیادی نمیدم و بهتره که با دیدن عکسها به زیبایی اونجا پی ببرید.

سفرنامه مالزی)

راه بسیار سرسبز و زیبا در دهکده ژاپنی


سفرنامه مالزی)

دهکده ژاپنی


سفرنامه مالزی)

دهکده ژاپنی


بعد از دیدن دهکده ژاپنی به فرانسوی اومدیم. این دهکده در واقع مجموعه ای از هتل ها هست که از دهکده ای در فرانسه به اسم کولمار الگو برداری شدن و طراحی این دهکده زیبا به طوری هستش که حس بودن در دهکده ای از فرانسه رو به خوبی ایجاد میکنه.

حتی در این مجموعه مغازه ها هم به صورت فرانسوی طراحی شدن و رستوران ها میز و صندلی هاشون در خیابان سنگفرش شده و زیباست و در این مجموعه دوبار در روز در ساعت 14:00 و 19:00 رقص های فرانسوی و نوع های دیگه برگزار میشه که واقعا خوب و شاد هستن و تجربه ی جالبی رو فراهم میکنن.

با دیدن عکس ها خیلی خوب میتونید زیبایی این دهکده رو ببینید و مجبور میشید که حتما دیدن از این مجموعه رو در برنامه ی سفرتون قرار بدید!

سفرنامه مالزی)

دروازه ورود به فرانسه از مالزی!


سفرنامه مالزی)

رنگ های زنده و شاد دهکده فرانسوی


سفرنامه مالزی)

پیاده رو های دهکده فرانسوی


در انتهای دهکده یه ساختمانی هست که میتونید برای عکس گرفتن از اون استفاده کنید و در دو عکس قبلی میتونید اون رو ببینید و عکس بعدی هم از روی این ساختمان گرفته شده. من خودم تا قبل از دیدن این ساختمون کنجکاو بودم که این عکس های از نمای بالا از کجا گرفته میشن و برای همین هم به شما گفتم که اگه شما هم کنجکاو شده بودید الان متوجه شید!

سفرنامه مالزی)

نمایی زیبا از دهکده فرانسوی


بعد از اینکه گشتی در محوطه زدیم برای نهار به یک رستوران فرانسوی در دهکده رفتیم و غذایی سفارش دادیم که از مرغ و برنج درست شده بود و مزه ی خوبی هم داشت و برخلاف غذاهای دیگه ای که خورده بودیم به غذاهای ایرانی شبیه بود. قیمت غذاها هم چیزی حدود 15-40 رینگیت بود و قیمت غذای ما 24 رینگیت شد.

سفرنامه مالزی)

نهار در دهکده فرانسوی


در همین وقتی که نهار میخوردیم محل اجرای رقص هم که ساعت 14:00 شروع شده بود در جلوی رستوران بود و همراه با غذاخوردن از دیدن این رقص ها هم لذت میبردیم. بعد از خوردن غذا که دیگه ساعت 15:00 شده بود به بیرون از دهکده رفتیم که محوطه بیرون رو هم نگاه کنیم و اونجا یه رودخونه کوچیک مصنوعی بود که پرنده هایی هم اونجا بودن و فضای سبز خوبی هم داشت.

سفرنامه مالزی)

قلعه ای در محوطه بیرونی


سفرنامه مالزی)

پل ورودی دهکده


سفرنامه مالزی)

محوطه بیرونی هم گشتیم و دیگه کم کم حوصلمون داشت سر میرفت. حتما برای دیدن کولمار بیشتر از 4-5 ساعت رو اختصاص ندید و البته ما هم نمیخواستیم اینقدر طولانی بشه و بالاجبار این ساعت برگشت انتخاب شد. دوباره به داخل دهکده رفتیم و اینبار به مغازه ها سری زدیم و جاهای دیگه رو دیدم و اما هنوز دو ساعت دیگه تا زمان برگشت مونده بود!

برای همین هم تصمیم گرفتیم که به پارک حیوانات بریم و منتظر شاتل پارک حیوانات شدیم و به اونجا رفتیم. این پارک مثل یه باغ وحش کوچیک بود با این تفاوت که حیوانات اهلی مثل آهو، خرگوش،گوسفند و گوزن اونجا بودن و میتونستید بهشون غذا بدید و با اونها سرگرم شید. پارک حیوانات برای ما واقعا چیز جالبی نداشت و جذاب نبود و برای همین هم بعد از نیم ساعت وقت گذرونی در اونجا به دهکده برگشتیم تا فقط برای برگشت منتظر باشیم.

اما یک اتفاق خوب افتاد و :دوباره برنامه ی رقص شروع شد و تا ساعت 7:30 خیلی خوب سرگرم شدیم و تونستیم که منظره ی دهکده رو در شب هم ببینیم که زیبایی خاص خودش رو داشت.

سفرنامه مالزی)

دهکده فرانسوی در شب


سوار ون شدیم و برگشتیم و حدودای ساعت 20:45 بود که روبروی هتل برجایا پیاده شدیم و چون در راه برگشت استراحت کرده بودیم، خسته نبودیم و تصمیم گرفتیم که از خیابان بوکیت بینتانگ که برجایا در انتهای اون قرار داره به هتل برگردیم تا هم گشتی بزنیم و هم شام بخوریم.

برای شام هم به مک دونالد رفتیم و توی راه برگشت به هتل آبمیوه هایی رو امتحان کردیم که تازه ترین و مرغوب ترین آبمیوه هایی بودن که میشد باشه. شما هر ترکیب میوه ای که دوست داشتید رو انتخاب میکردید و همون لحظه آبگیری میشدن و میتونستید از خوردن این آبمیوه های تازه لذت ببرید. قیمت هر لیوان هم 13 رینگیت بود.

سفرنامه مالزی)

مغازه آبمیوه گیری و میوه های رنگارنگ و خوش طعم/ اون میوه های ستاره ای شکل اسمشون استارفروت و میوه های درشت و بنفش اسمشون دراگون هستش.


به هتل رسیدیم و استراحت کردیم تا برای فردا که قرار بود که به مجموعه باغ پرندگان پرندگان بریم انرژی داشته باشیم!

خلاصه هزینه های روز ششم برای هر نفر:

1-مونوریل به ایستگاه ایمبی: 2 رینگیت

2-نهار در دهکده فرانسوی: 24 رینگیت

3-ورودی پارک حیوانات: 4 رینگیت

3-شام در مک دونالد: 17 رینگیت

روز هفتم

امروز دیگه قرار بود که آخرین جاهایی رو که مونده بود بریم چون فرداش آخرین نیمروز سفر بود و برنامه ی خاصی هم نداشتیم که بعدا به خاطر همین موضوع خیلی هم پشیمون شدیم. به هر حال برنامه ی باغ پرندگان یا بهتره بگم مجموعه ی lake gardens رو داشتیم. برای رفتن به این مجموعه میتونید به KL sentral برید و بعد از اون با خط LRT به ایستگاه kualalumpur که نزدیک مجموعه هست برید اما همونطور که در عکس پایین میبینید چون KLsentral به مجموعه نزدیک بود تصمیم گرفتیم با مونوریل به KLsentral و از اونجا با تاکسی های KLsentral به باغ پرندگان بریم که هزینش هم برای 4 نفر 16 رینگیت شد و اینجا برخلاف تاکسی های دیگه که دیده بودم هزینه به صورت نفری حساب میشد.

سفرنامه مالزی)

ایستگاه LRT و KLsentral در نزدیکی باغ پرندگان


این مجموعه از چند باغ و مجموعه و ساختمان های دیگه ای مثل باغ پرندگان، باغ پروانه ها، باغ ارکیده ها،موزه ملی،نمایشگاه فضایی،مسجد ملی،باغ آهوها،باغ های استوایی پردانا و... تشکیل شده که هر کدوم از این قسمت ها بخواهید میتونید برید و برای جابجایی در این مجموعه سه انتخاب دارید:

1-پیاده رفتن بین باغ ها که فکر کنم انتخاب چندان خوبی نباشه چون فاصله ی بین بعضی باغ ها یکم زیاد و خسته کنندست اما برای جاهای نزدیک هم میتونید پیاده برید 2-استفاده از تاکسی هایی که معمولا ایستگاه هایی در هر مجموعه دارن و طبیعتا هزینه زیادی هم نمیشه

3-ماشین های حمل و نقلی به نام tram که ایستگاههایی در مجموعه دارن و به طور رایگان بین باغ ها جابجا میکنن

سفرنامه مالزی)

جموعه جاذبه های lake gardens


سفرنامه مالزی)

نقشه ی مجموعه پارک های دریاچه(lake gardens) و در پایین تصویر وسیله ای که tram اسمشه و باهاش میتونید بین باغ ها جابجا بشید/روی نقشه با خط نارنجی مسیر این وسیله نشون داده شده.


ما از این مجموعه باغ ها تصمیم گرفتیم که باغ پرندگان و مرکز فضایی رو بریم و این دوباره یکی از اشتباهات بزرگمون توی سفر بود و به شما پیشنهاد میکنم که جاهای بیشتری از این مجموعه رو برید و ببینید و حتی میشه یک روز کامل رو به اینجا اختصاص داد. اما خب برای عصر هم برنامه داشتیم و بیشتر از نصف روز رو نمیتونستیم در این مجموعه باشیم و لذت بیشتری ببریم. ورودی باغ پرندگان نفری 50 رینگیت بود و بلیت به صورت دستبندی بود که دور دست بسته میشد. باغ پرندگان وسعت زیادی داره و جاهای خیلی زیبایی هم داره و در بیشتر جاهاش میتونید پرنده ها رو به صورت آزاد ببینید که کنارتون هستن! برنامه هایی هم در این باغ وجود داره مثل غذا دادن به پرنده های مختلف و یا شوی پرندگان که ساعت هاش رو میذارم تا اگه هرکدوم رو خواستید ببینید برنامتون رو تنظیم کنید.

ما میخواستیم شوی پرندگان رو باشیم اما چون حدودای ساعت 9:30 بود که وارد باغ شدیم دیگه تا ساعت 12 تمام جاها رو دیده بودیم و حتی بعضی جاها رو هم چند بار و نتونستیم تا ساعت 12:30 منتظر بمونیم. این شو هر روز در ساعت 12:30 و 15:30 برگزار میشه.

سفرنامه مالزی)

نقشه ی باغ پرندگان


سفرنامه مالزی)

ساعت شروع برنامه های مختلف در باغ پرندگان


قدم زدن توی این مکان و دبدن طبیعت زیبا و خاص استوایی و بهتر از اون دیدن پرنده های رنگارنگ و خوشگل لذت بخش بود و عکس های خیلی زیادی میشه گرفت.برکه هایی هم ساخته شده بود که پرنده ها به صورت گروهی اونجا بودن و صداهاشون و آوازهاشون و دیدن زندگی طبیعیشون توی اینجور مکانهایی خیلی جالب بود. بریم عکسها رو ببینیم که به قول معروف "شنیدن کی بود مانند دیدن

سفرنامه مالزی)

سفرنامه مالزی)

سفرنامه مالزی)

یکی از جاهای زیبای باغ پرندگان


سفرنامه مالزی)

این پرنده انگشتم رو با ماهی اشتباه گرفت و نوک زد و بعدش هم اینجوری خودش رو به موش مردگی زد


سفرنامه مالزی)

این جغدی که خودم خیلی دوسش داشتم چون یجوری نگاه میکرد انگار بهش دروغ گفتیم!


سفرنامه مالزی)

در بین زندگی گروهی پرنده ها بدون هیچ مرزی!


هوای باغ پرندگان کمی مرطوب تر و گرم تر از بیرون بود و به همین دلیل این نوشیدنی هایی که عکش رو میبینید واقعا کمک میکنه. اسمش +100(هاندرد پلاس) که از املاح لازم برای بدن تشکیل شده و برای جبران املاح و آب از دست رفته بر اپر گرما و تعریق میتونه خیلی مفید باشه و توضیه میکنم در طول چند روزی که در مالزی هستید حداقل یک یا دوروز یکبار از این نوشیدنی استفاده کنید.

سفرنامه مالزی)

نوشیدنی +100 برای جلوگیری از گرما زدگی


بعد از دیدن باغ پرندگان، مجموعه دیگه ای که تصمیم داشتیم ببینیم مرکز فضایی یا planetarium بود و بعدش هم میخواستیم به گالری کوالالامپور(city gallery) و میدان اسقلال بریم که نزدیک مجموعه lake gardens بودن و برای همین از ایستگاه تاکسی باغ پرندگان تاکسی کرایه کردیم تا ما رو به اینجاها ببره و بعد از اون هم به KLsentral بریم.

اول به مرکز فضایی رسیدیم و قصدمون از اومدن به اینجا هم رفتن به اتاق بی جاذبه بود که عکشهاش رو قبلا دیده بودم اما وقتی رسیدیم فقط با یک اتاق معمولی که با طراحی شبیه یه اتاق در فضا بود روبرو شدیم و جاذبه هم داشت .

اما به هر حال جاهای دیگه رو رفتیم دیدم و در کل جای خوب و جالبی بود خصوصا اگه به موضوعات فضایی علاقه مند باشید. طراحی بیرون ساختمان خیلی خوب بود و در نهایت هنر و زیبایی ساخته شده بود!

سفرنامه مالزی)

سفرنامه مالزی)

نمای بیرونی پلانتریوم نگارا


سفرنامه مالزی)

قسمت از نمایشگاه داخل ساختمان


سفرنامه مالزی)

سفرنامه مالزی)

بعد از نمایشگاه از محوطه پارک دریاچه بیرون رفتیم و به میدان استقلال (merdeka square) که فاصله ی کمی هم بود رفتیم. اما اگه خودتون تصمیم داشته باشد در یک روز دیگه به اینجا برید باید LRT سوار شید و ایستگاه مسجد جامع پیاده شید.

محوطه ی سرسبز خیلی زیبایی بود که ساختمانهایی زیباتر اطراف اونجا بودن و یکی از بلند ترین میله های پرچم در دنیا هم در این میدان قرار داره که آخرین بار در سال 1957 پرچم انگلستان به نشانه ی استقلال مالزی پایین اومد.

میدان استقلال که در گذشته باغ پادشاهی سلانگور نام داشت به طور گسترده برای بازی های کریکت، هاکی، تنیس و مسابقات راگبی مورد استفاده قرار می گرفت. تا اینکه در نیمه دهه 90 نوسازی و تبدیل به منطقه ای تجاری با پارکینگ, مراکز تجاری و مجموعه رستوران شد.

نیروهای مسلح و گروه موسیقی پلیس سلطنتی هم در سومین شنبه ی هر ماه از ساعت 5 تا 6 بعد از ظهر نمایش های جالبی رو انجا میدن که اگه دوست داشتید میتونید برنامه ریزی کنید و این مراسم رو ببینید.

سفرنامه مالزی)

میدان استقلال(مردکا)


سفرنامه مالزی)

میدان استقلال


سیتی گالری در کنار میدان استقلال قرار داره و در اون میتونید به طور مختصر تکامل کوالالامپور از یک دهکده ای با مردم آدم خوار رو تا الان که به چنین شهری تبدیل شده ببینید و در یک قسمت هم ماکتی از کل شهر ساخته شده که واقعا زیباست و در یک برنامه ی 10 دقیقه ای و با نورپردازی خیلی خوبی همراه با توضیحاتی در مرد مالزی به صورت فیلم میتونید این ماکت خیلی بزرگ رو ببینید. در یک قسمت دیگه هم نمادهایی از کوالالامپور فروخته میشه.

سفرنامه مالزی)

نماد معروف I LOVE KL در ورودی گالری


سفرنامه مالزی)

قسمتی از ماکت ساخته شده از کوالالامپور در گالری شهر


سفرنامه مالزی)

سفرنامه مالزی)

فروش نمادهایی از کوالالامپور در گالری شهر


بعد از دیدن گالری که تجربه خوبی بود با همون تاکسی که کرایه کردیم به KLsentral برگشتیم و هزینه تاکسی برای مسیر هایی که مارو برد و توقف هایی هم که داشت 40 رینگیت شد. از KLsentral مونوریل گرفتیم تا با مونوریل به ایستگاه بوکیت بینتانگ بریم چون تصمیم داشتیم دوباره نهار رو در رستوران ایرانی ناب بخوریم. برای نهار جوجه کباب، کشک بادمجون،ماکارونی و زرشک پلو با مرغ سفارش دادیم و با نوشابه و دوغ و چهارتا نان قیمت کل شد 194 رینگیت.

بعد از خوردن یک نهار خوب و متفاوت طبق معمول پیاده به سمت هتل رفتیم تا ظهر رو استراحت کنیم و برای عصر هم میخواستیم به سنترال مارکت بریم. سنترال مارکت یکی از قدیمی ترین بازار های کوالالامپور هست و در سال 1888 ساخته شده. بیشتر مغازه ها وسایل سنتی مالایی و صنایع دستی و نمادهایی از مالزی رو دارن و در اینجا میتونید مثل دیدن از یک موزه اما به طور لذت بخش تر به سنت و فرهنگ مالایی پی ببرید!

برای رفتن به سنترال مارکت تصمیم گرفتیم که با تاکسی بریم و با هزینه 15 رینگیت به اونجا رسیدیم. محلش هم نزدیک محله چینی ها بود و چند دقیقه بیشتر تا اونجا فاصله نداشت. اما اگه بخواهید راه بهتر رو انتخاب کنید و از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید، باید با LRT برید و در ایستگاه pesar seni پیاده شید و با کمی پیاده روی به این بازار اصیل و زیبا و با قدمت برسید.

سفرنامه مالزی)

سنترال مارکت ریش سفید(!) که بیشتر مغازه ها صنایع دستی و وسایل سنتی و دارن


دوسه ساعتی در سنترال مارکت بودیم و بعد از اون که دیگه حدودای ساعت 8:30 شده بود تصمیم گرفتیم دوباره به برجایا تایمز اسکوئر بریم! نمیدونم چرا ولی یه حس خیلی خوبی به برجایا تایمز اسکوئر داشتیم و کلا هرجا وقا اضاف میاوردیم به برجایا میرفتیم . یه ساعتی هم در برجایا بودیم و خریدهایی رو هم انجام دادیم و در طبقه پایین برجایا یک چیز خیلی جالبی هم دیدم. پله هایی از طبقه همکف به طبقه پایین مقابل در ورودی مرکز خرید وجود دارن که شکلشون شبیه پیانو بود و طوری طراحی شده بودن که وقتی روشون پا گذاشته میشد صداهای کلید های پیانو میدادن و خصوصا برای من و داداشم خیلی جالب بود!

دوباره در زیر این پله ها هم کف پوش هایی بودن که وقتی روی اونها قدم زده میشد رنگاشون خیلی جالب با هم قاطی میشد و یجورایی کار هنری انجام میشد و حتما پیشنهاد میکنم این دوتا چیز رو امتحان کنید!

سفرنامه مالزی)

پله های جالب که وقتی روشون قدم زده میشد صدای پیانو میدادن!


یکی دوساعتی و برای آخرین بار در برجایا بودیم و بعد از اون از خیابان بوکیت بینتانگ در مک دونالد شام خوردیم و به نظر من یکی از جاذبه های سفر های خارجی خوردن این فست فود های مشهور دنیاست که مزه ی خیلی خوبی دارن و حتما شعبه های مختلف خوردنی ها رو امتحان کنید تا مبادا از این لذت خوشمزه غافل بمونید!

سفرنامه مالزی)

یه بیگ مک که داره خودنمایی میکنه!


یکی از چیزهای جالب دیگه ای که در مالزی وجود داره شیره نارگیل های خیلی خوبشه اما نه شیره نارگیلی که توی لیوان باشه؛ بلکه توی خود نارگیل! از اینا هم چندبار امتحان کرده بودم و وقتی که داشتیم از بوکیت بینتانگ به سمت هتل میرفتیم یکی دیگه از این نارگیلها گرفتم و واقعا طعم خوبی دارن!

سفرنامه مالزی)

نوشیدنی نارگیلی


خب برنامه ی امشب هم که آخرین شب بودن در مالزی بود اینطور تمام شد و به هتل رفتیم تا خوب استراحت کنیم که فرداش روز سخت و خسته کننده ای در انتظارمون بود.

خلاصه ی هزینه های روز هفتم برای هر نفر:

1- همون همیشگی (مونوریل به کی ال سنترال): 2 رینگیت

2-تاکسی از KLsentral تا باغ پرندگان: 4 رینگیت

4-ورودی باغ پرندگان: 50 رینگیت

5-تاکسی برای رفتن به نمایشگاه فضایی، میدان استقلال و گالری شهر و با توقف ها(تقریبا نیم ساعت) و بعدش رفتن به کی ال سنترال: 40 رینگیت

6- رستوران ایرانی ناب: 20-40 رینگیت (بستگی داره به غذایی که انتخاب میکنید)

7-تاکسی به سنترال مارکت:15 رینگیت و در صورت استفاده از مترو 2 رینگیت

8-برگشتن به مرکز خرید برجایا:15 رینگیت

9-شام در مک دونالد: 13 رینگیت

مجموع: 170 رینگیت

روز آخر

همونطور که گفته بودم پرواز ما ماهان بود و برخلاف ایران ایر که معمولا برگشت هاش در روز هستش، ساعت برگشت ما 23:15 بود. از طرفی هم چک اوت هتل ساعت 12:00 باید انجام بشه و باید یجوری این نیم روز رو با برنامه ریزی پر میکردیم و ازش به عنوان یه مزیت استفاده میکردیم اما متاسفانه نتونستیم خوب از این نیم روز استفاده کنیم چون واقعا هیچ برنامه ای برای امروز نداشتیم و تقریبا همه جاهایی که برنامه ریزی کرده بودیم رو ولی بعدا هم پشیمون شدیم که چرا بیهوده این روز رو تلف کردیم.

البته در پایان همین سفرنامه هم چندتا جای دیگه رو که میشه رفت اوردم تا حداقل شما مثل ما حسرت نخورید.

ما چون بعد از رسیدن به فرودگاه امام دوباره باید یه راه 5-6 ساعته رو تا اصفهان میرفتیم و از شب قبل هم دیر خوابیده بودیم، تصمیم گرفتیم که صبح آخرین روز رو کمی بیشتر بخوابیم که دوباره میگم اشتباه بزرگی بود و شما اینکارا رو در موقعیت های مشابه نکنید و سعی کنید از سفرتون نهایت استفاده رو بکنید. البته ما هم از روزای قبل هم نهایت لذت و استفاده رو برده بودیم اما خب نیم روز هم نیم روزه! به هرحال تا ساعت 10 خوابیدیم و بعد از خوردن آخرین صبحانه به اسپا هتل رفتیم و بعد از اون هم به اتاق رفتیم و چمدونها رو بستیم و برای رفتن آماده شدیم.

ساعت 11:30 بود که چک اوت خیلی سریع و خوب انجام شد و وسایلمون رو به هتل سپردیم و پیاده به سمت برجهای دوقلو رفتیم که تا هتل فقط چند دقیقه راه بود. غذا رو هم دوباره در فود کورت مرکز خرید سوریا در پایین برجهای دوقلو خوردیم و در محوطه پارکKLCC قدم زدیم و دو سه ساعتی اینطور گذشت.

تور لیدر ما گفته بود که ساعت 5 در لابی باشیم که برای رفتن به فرودگاه ما رو سوار کنن و وقتی رو که مونده بود به مرکز خرید پاویلیون رفتیم و یک ساعتی رو هم اونجا گذروندیم و بعدش فقط منتظر بودیم تا بیان دنبالمون و برای آخرین بار بی نظمی تور رو تجربه کردیم و ساعت 5 به ساعت 6:30 تبدیل شد و دوباره با همون اتوبوسی که اومده بودیم و با همون افراد ولی اینبار برای برگشتن و از هتل به سمت فرودگاه رفتیم.

همسفرامون که تمام تور ها رو خریده بودن و هر روزشون با تور بود خیلی با تورلیدر صمیمی بودن ولی تور لیدر ما رو به سختی یادش بود و حتی برگه نظر خواهی هم به ما و خانواده ای که اونها هم خودشون همه جا رو رفته بودن نداد و برامون خیلی جالب بود!

خلاصه دیگه ساعت 7:30 بود که به فرودگاه رسیدیم و کارهای فرودگاهی در نظم فوق العاده خوبی انجام شد. از فری شاپ هم شکلات هایی خریدیم چون اونهایی رو که روز اول از فروشگاه شکلات خریده بودیم خیلی دوس داشتیم و برای شام هم به برگر کینگ رفتیم.

راستی چون فرودگاه خیلی بزرگ هستش برای اینکه در پیدا کردن راه مشکلی نداشته باشید، بعد از اینکه با مترو به ساختمان اصلی فرودگاه رسیدید، شماره ی گیت رو از کارت پروازتون چک کنید و تابلو هایی که شماره گیت نوشته شده رو دنبال کنید تا به سالن اصلی انتظار برسید.

سر ساعت 23:15 سوار هواپیما شدیم و با یه پرواز خوب که البته به خاطر خستگی زیاد و بودن امکانات(پتو و بالش و چشم بند در هواپیما) بیشترش رو خواب بودیم و ساعت 4:00 صبح به وقت ایران به فرودگاه امام رسیدیم و برعکس مالزی با اون فرودگاه منظم، کل هواپیمای ما و یه پرواز دیگه مجبور بودیم به خاطر نبودن گیت کافی برای زدن مهر ورود(فقط دو گیت) وقت زیادی رو با وجود خستگی که داشتیم منتظر بمونیم و واقعا آزار دهنده بود اما حس بودن در کشوری دیگه احساس غربت نمیکنی این حس آزار دهنده رو از بین میبرد.

و ما هم در همینجا بود که با خوردن یه مهر دیگه در پاسپورت و گذر از گیت پرونده ی هشت برگ سفرمون با خوبی و پر از خاطرات و لذت و با شیرازه ی تجربه تمام شد و باید از فردا با انرژی بیشتر و ذهنی پر از خاطره ی خوب زندگی رو ادامه میدادیم. .

در اینجا میخوام جاذبه هایی رو از کوالالامپور که ما نتونستیم تجربش کنیم به شما معرفی کنم و نحوه ی رفتن به اونجا هم بگم که اگه خواستید شما این جاهای خوب رو امتحان کنید. البته جاهای بیشتری هم وجود داره ولی خب به نظر من این جاها در اولویت هستن:

1-برج مخابراتی(KLtower):

این برج علاوه بر کاربرد مخابراتی ازش نهایت استفاده شده تا به جایی توریستی هم تبدیل بشه و از جاهایی ک در این محوطه وجود دارن میشه به باغ وحش، پارک جنگلی،آکواریوم،رستوران گردان،طبقاتی برای دیدن کوالا از ارتفاع و... اشاره کرد و به طور مفصل در عکس مییبینید:

سفرنامه مالزی)

جاذبه های توریستی برج مخابراتی


رفتن به برج مخاراتی: شما میتونید از مونوریل استفاده کنید و در ایستگاه bukit nanas پیاده شید و با پیاده روی خیلی کوتاه به اینجا برسید

سفرنامه مالزی)

ایستگاه مونوریل بوکیت ناناس و برج مخابراتی


-دریاچه زیبای تی تی وانگسا(titiwangsa lake):

این دریاچه فضای خیلی زیبایی خصوصا در شب داره و جاذبه هایی هم در اونجا هست مثل چرخ و فلک معروفش و منظره ای که میتونید از شهر داشته باشید و یا پیاده روی در فضای سبز بسیار خوب اونجا و آرامشی که بدست میارید!

سفرنامه مالزی)

دریاچه تی تی وانگسا در شب


برای رسیدن به این جای زیبا میتونید از مونوریل استفاده کنید و آخرین ایستگاه یعنی titiwangsa پیاده شید و از اونجا با تاکسی و یا پیاده به دریاچه برسید.

سفرنامه مالزی)

ایستگاه مونوریل و نحوه ی رسیدن به دریاچه


3-باغ وحش نگارا(zoo Negara):

این باغ وحش به طور حتم از زیباترین باغ وحش هایی میشه که دیدید و تنوع جانوری بالایی داره و حیواناتی که تا حالا شاید خیلیاشون رو حتی ندیدید میتونید اینجا ببینید و این هم یکی از ویژگی های خوب مناطق استوایی با تنوع زیستی بالا هستش! ساعات بازدید از این باغ وحش هم هر روز بین 9:00-17:00 هست.

سفرنامه مالزی)

نقشه ی باغ وحش بزرگ نگارا


و میتونید قیمت ورودی و اطلاعات دیگه رو در پایین ببینید:

سفرنامه مالزی)

هزینه ورودی باغ وحش برای گروه های سنی مختلف


برای رفتن به باغ وحش باید با LRT به ایستگاه wangsa maju برید و از اونجا تاکسی بگیرید و بعد از 5 دقیه میرسید.

سفرنامه مالزی)

ایستگاه LRT و مسیر رفتن به باغ وحش با تاکسی


4-تور بازدید از برجهای پتروناس و بالا رفتن تا پل ارتباط دهنده و یکی از آخرین طبقات:

همونطور که گفته بودم وقتی ما اونجا بودیم به خاطر آلودگی هوا میدان دید کم شده بود و برای همین هم نتونستیم این تور رو در برنامه داشته باشیم. اما اگه شما خواستید این تور رو رزرو کنید بهتره که در صبح برید و از طبقه پایین برجها میتونید بلیت بخرید. هزینه هم فکر کنم حدود 80 رینگیت باشه. اما یه راه دیگه هم هست که به وبسایتی که عکسش رو میبینید برید و بلیتتون رو رزرو کنید.

سفرنامه مالزی)

رزرو اینترنتی تور بازدید از برجهای پتروناس


و اما توصیه ها، حقایق و نکاتی درباره ی کوالالامپور:

1-هوا مرطوب و گرم و اغلب ابری هستش و برای راحتی لباس خنک و صندل و عینک و ضد آفتاب با خودتون ببرید

2-تا جایی که میشه سعی کنید از تاکسی هایی استفاده کنید که از تاکسی متر استفاده کنن و قبل از سوار شدن این نکته رو بپرسید

3-صرافی های زیادی در خیابان بوکیت بینتانگ و KLsentral وجود داره و بابت چنج کردن پول مشکلی نخواهید داشت ولی همیشه رینگیت با خودتون داشته باشید تا مجبور نشید از مغازه ها چنج کنید چون نرخ پایینی رو ارائه میدن

4-بعضی از خیابان ها و محله های کوالالامپور تا حدودی کم امنیت هستن و اولا سعی کنید هتلتون جایی در مثلث طلایی یعنی محوطه اطرف برجهای پتروناس و خیابان بوکیت بینتانگ باشه که در اینصورت بابت امنیت اصلا مشکلی نخواهید داشت و در محله های دیگه هم سعی کنید تا دیروقت بیرون نباشید

5-جابجایی با وسایل حمل و نقل عمومی خیلی ساده و راحت تر از تاکسی هست چون بیشتر وقتها ترافیک سنگینی در خیابانها وجود داره

6-کوالالامپور جاهای زیادی برای خرید داره از دست فروش های خیابانها با پایینترین سطح و قیمت تا مراکز خرید گرونی مثل پاویلیون و قیمتها هم بعضی جنس ها در بعضی جاها حتی مراکز خرید خوب خیلی کمتر از قیمت همین جنس در ایرانه و بعضی جاها هم خیلی گرون اما بهترین گزینه برای خرید به نظر من میتونه برجایا باشه.

7-بعضی از محله های کوالالامپور واقعا زشت و قدیمی و با ظاهر بدی هستن واز دیدنشون تعجب میکنید و گفتم که انتظار اینجور چیزا رو هم داشته باشید ولی خب ما این جاهایی رو که رفتیم اصلا با همچین محله هایی برخورد نکردیم و فقط گذری از توی ماشین میدیدیم

8-آب مالزی خوردنی نیست و باید از آب معدنی استفاده کنید.

9-همه ی مراکز خرید ساعت 10 شب بسته میشن و برای برنامه ریزیتون به این نکته توجه کنید.

10-برای رفتن به گنتینگ لباس گرم و برای رفتن به پارک آبی صندل یا دمپایی ببرید.

11-اکثر خط های مترو دوتا پلت فرم برای سوار شدن دارن که در یک خط اما دو مسیر مخالف حرکت میکنن و حتما برای سوار شدن به پلت فرم درست به تابلو ها توجه کنید و از بقیه هم بپرسید. 12-برای خرید بلیت کنتینگ و شهرک فرانسوی از یک روز قبل و اگر برای روز تعطیل برنامه دارید از دوروز قبل اقدام کنید و این رو هم توجه داشته باشید که بلیت فروشی گنتینگ ساعت 17:00 بسته میشه.

13-پارک آبی رو در روز تعطیل نرید چون شلوغ میشه و باید وقت زیادی رو در صف بگذرونید.

14-قبل از سفر داروهایی مثل آنتی هیستامین، آنتی بیوتیک ها، مسکن و پماد حشره گزیدگی برای اطمینان خاطر تهیه کنید.

15-برای دیدن پوتراجایا بهتره که حداقل دو ساعت رو اختصاص بدید.

16-حداقل دو روز یکبار از نوشیدنی های +100 برای جلوگیری از گرما زدگی استفاده کنید.

17-تقریبا همه ی مردم مالزی انگلیسی رو بلدن و میتونید به خوبی باهاشون ارتباط برقرار کنید.

18-سعی کنید که از مجموعه lake gardens جاهای بیشتر از باغ پرندگان رو برید و برای اینکار هم به سادگی میتونید از همون tram هایی که توضیح دادم استفاده کنید.

19-برای انتخاب هتل دسترسی به ایستگاه مترو و یا مونوریل و امن بودن محله مهمترین نکته هست و از تشریفات و لوکس بودن و امکانات هتل استفاده چندانی نخواهید کرد.

20-فروشگاه های مواد غذایی به نام seven eleven وجود داره که 24 ساعته هستن و میتونید از اونها برای خرید مواد غذایی استفاده کنید که قیمتهای نسبتا پایینی هم دارن.

صحبت پایانی:

ممنون از همه ی شمایی که تا اینجا سفرنامه من رو تحمل کردید و خوندید و امیدوارم که اگه تصمیم سفر به مالزی دارید در سفرتون مفید باشه و اگه تصمیم سفر به مالزی رو ندارید امیدوارم که تا حدودی تونسته باشم همونجور که در اول سفرنامه قول دادم شما رو به یه سفر مجازی برده باشم و براتون لذت بخش بوده باشه.

سعی کردم که این سفرنامه تا جایی که میشه مختصر باشه و متن خسته کننده ای نداشته باشه و در عین حال تمام نکته های ضروری رو هم داشته باشه تا بتونید از سفرتون نهایت استفاده رو ببرید. اگه هم سوالی داشته باشید خوشحال میشم که بتونم به سوالتون جواب بدم و در لذت بخش کردن سفرتون نقشی داشته باشم!

همیشه شاد و پر نشاط و موفق باشید!

نویسنده : رامتین عالی پور

جهت مطالعه ادامه سفرنامه کلیک کنید