سفرنامه گرجستان زیبا با مناظری بکر و دیدنی

4.5
از 27 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
سفرنامه گرجستان زیبا با مناظری بکر و دیدنی

سفری به گرجستان "

 

باسلام و درود بی پایان خدمت دوستان و سروران گرامی و مدیریت و کارکنان سایت مرجع و ارزشمند تورهای لحطه آخری (لست سکند)

اینجانب پس از مطالعه سفر نامه های دوستان که اغلب خیلی پر بار و حاوی نکات بسیار ارزنده می باشد، مرا ترغیب به تحریر سفرنامه های مقاصدی که رفته ام نمود. طی چند سال اخیر چندین بار به شهر های مهم و توریستی گرجستان و ترکیه از طریق زمینی ، هوائی و خودروی شخصی مسافرت نموده ام و قصد دارم تجربیاتم شخصی ام را طی سفر هایی فوق در قالب سفرنامه های مجزا نگارش نمایم و در صورت امکان از طریق سایت وزین و معتبر لست سکند در اختیار هموطنان و دوستان گرانقدر قرار دهم لذا ابتدا ازاولین سفر خانوادگی خارج از کشورم که در شهریور ماه سال 90 ،به گرجستان بود را شروع می کنم.

گرجستان زیبا با مناظر و طبیعت بکر و دیدنی

سفرنامه گرجستان

تصویری زیبا از دریای سیاه

 

اینجانب ساکن تهران می باشم و قبل از اینکه شروع به نگارش سفرنامه نمایم ، جهت اطلاع به عرض میرسانم ،بنده از سال 1382 اقدام به سفر های داخل کشور نموده و به جرات می توانم بگویم 90 درصد کشور عزیزم ایران رو با خودروی شخصی گشته ام و در شهرهای مختلف ایران زیبا اقامت توریستی داشته ام ، از نقطه سفر مرزی ایران و پاکستان واقع در خلیج زیبا و بی نظیر گواتر در چنوب شرق کشور گرفته تا شهر کلات در شمالی ترین نقطه استان خراسان و شهر چالدران و پلدشت در شمال غرب استان آذربایجان غربی و همچنین بندر خرمشهرعزیز در جنوب غرب کشور. سراسر سواحل زیبای خلیج فارس و دریای عمان بطول 200 کیلومتر (بندر خرمشهر تا خلیج گواتر) و همچنین سواحل دریای خرز (بندر آستارا تا بندر ترکمن و مرز اینچه برون) را رفته و افتخار آشنایی با خاک پاک ،اقلیم متفاوت و خاص ، قومیت های محترم و گرانقدرو گویشهای مختلف کشورم را دارم .

در ابتدای سفرنامه مزایای سفر زمینی برابر تجربیات شخصی ام تقدیم حضورتان می نمایم .

1-سفر زمینی چه با وسیله نقلیه شخصی و چه عمومی موجب دید وسیع انسان نسبت به دنیای اطراف خود میگردد.

2- سختی های سفر زمینی موجب بالا رفتن آستانه تحمل در شرایط سخت می شود.

3-در سفر زمینی شما با همسفران و سلیقه های مختلف آشنا می شوید.

4- در سفر زمینی خصوصا به کشور دیگر شما با اقلیم و نحوه زندگی و آداب معاشرت آنان بیشتر آشنا شده و در مقام مقایسه با کشور خود بر می آیید.

چند سالی بود که پاسپورت گرفته بودم و فقط یکبار در سال 1387 با دو تا از دوستانم به صورت مجردی به شهر زیبای باکو رفته و فرصتی پیش نیامده بود که مجدد به خارج از کشور برم تا اینکه فرصتی مناسب پیش آمد و دل به دریا زده و با توجه به بودجه ای که در اختیار داشتم اقدام به ثبت نام جهت تور هشت روزه زمینی به کشور گرجستان به همراه همسر و پسرم نمودم .سفر با اتوبوس توریستی در اختیار با شرایط اقامت سه شب شهر باتومی و سه شب شهر تفلیس بود.

روز چهارشنبه تاریخ نهم شهریور سال 1391 مصادف با عید سعید فطر برنامه حرکت از ترمینال آزادی ساعت حرکت ابتدا 8 صبح اعلام شده بود ولی بعدا به ساعت 10 صبح تغییر کرد .

کلیه مسافران و همراهان در ترمینال جمع شده و منتظر اتوبوس بودیم که اتوبوس با تاخیر 1 ساعتی رسید و کلیه مسافران با راهنمایی لیدر آقای لنجانی و آقای بکتاش بر روی صندلیهای مشخص شده نشسته و اتوبوس راس ساعت 12 حرکت و از طریق آزاد راه تهران کرج – قزوین –زنجان – تبریز به سمت مرز بازرگان طی مسیر نمود. اتوبان بدلیل تعطیلات عید فطر بسیار شلوغ بود و طی هماهنگی که انجام شده نهار را در هتل بزرگ زنجان خوردیم . بدلیل شلوغی آزاد راه و تاخیر پیش آمده شام را به خوردن کیک و چای در مرز بازرگان اکتفا نمودیم . ساعت 2 بامداد روز پنجشنبه به مرز رسیدیم و بعداز کلی معطلی خصوصا از طرف ترکیه به جهت فرستادن اتوبوس جهت بازرسی از طریق دستگاه ایکس ری تقریبا بعد از 4 ساعت تاخیر بالاخره ساعت 6 صبح(ساعت چهار و نیم به وقت ترکیه) مرز ترکیه را رد کردیم و سوار اتوبوس شده و به سمت شهر دوغوبایرید حرکت نمودیم .

راننده اتوبوس آقا رامین از اهالی شهر زیبای تالش بود که با توجه به خستگی اجازه خواست کمی استراحت کند. لذا اتوبوس پس از دو ساعت توقف مجدد شروع به حرکت نمود ، ساعت 8 صبح (نرکیه) به شهر ایغدیر رسیده و صبحانه در یکی از رستورانهای شهر خوردیم وپس از دوساعت اتوبوس شروع به حرکت نمود .

لازم بذکر است اتوبوس اسکانیای ما بدلیل دو محور بودن دارای 32 صندلی VIP بود که 30 مسافر به اضافه دو نفر لیدر بودیم ، اتوبوس ما کمی از اتوبوس های معمولی بزرگتر بود.

سفرنامه گرجستان

اتوبوس در مسیر آرتوین

 

ما پس از شهر ایغدیر به سمت شهر قارص رفته و سپس شهر اردهان رسیدیم بعداز عبور از شهر ابتدا مسیر را اشتباه رفته که من با فعال کردن جی پی اس گوشیم متوجه اشتباه شدم و با پرس جو از مردمان محلی به راه اصلی بازگشتیم و در مسیر شهر شاوشات قرار گرفتیم و پس از گذر از شهر فوق در یک مسیر پر پیچ و خم کوهستانی با مناظر جنگلی بسیار زیبا افتادیم که البته مسیر کوهستانی ، اتوبوس بزرگ ما را به دشواری انداخت که طی یکی از پیچهای تند سپر جلوی اتوبوس به اسفالت جاده گیر کرد و پس از فشار بر بدنه اتوبوس منجر به شکستن یکی از جداره های یکی از شیشه های اتوبوش شد که خوشبختانه جداره بیرونی بود و به مسافران آسیبی نزد .

سفرنامه گرجستان

مسیر شاوشات به ارتوین

 

سفرنامه گرجستان

جنگل های اطراف شهرآرتوین

 

پس از این اتفاق اتوبوس مجدد به حرکت خود ادامه داد و به شهر زیباو جنگلی آرتوین رسید در بدو ورود به شهر با توجه به اینکه بعد از ظهر بود و همه گرسنه ،اتوبوس رستورانی را جهت صرف غذا انتخاب و همه بی درنگ به سمت رستوران رفته و سفارش غذا دادند ولی رستوران بجز تخم مرغ و سوپ چیز دیگری نداشت و همه اجبارا اقدام به سفارش تخم مرغ و سوپ نمودندو پس از دو ساعت استراحت و خوردن به راه افتادیم .

سفرنامه گرجستان

شهر آرتوین

 

سفرنامه گرجستان

نمایی از مسجد شهر آرتوین

 

پس از عبور از شهر آرتوین رودخانه ای پر آب به موازات جاده پدیدار گشت که دارای منطره بی نظیر بود. با توجه به تاخیرهای بوجود آمده طی مسیر هوا داشت کم کم تاریک و بارانی میشدحدود ساعت 8 شب به شهر مرزی هوپا رسیده و همونجا کمی دلار تبدیل به لاری نمودیم .لازم به ذکر است نرخ دلار در آن تاریخ 1230 تومان بود و نرخ برابری لاری حدود 700 تومان و لیر ترکیه 670 تومان بود.

پس از عبور از مزر ترکیه و ورود به خاک گرجستان به شهر ساحلی و زیبای باتومی رسیدیم با توجه به طولانی شدن زمان سفر حدود 36 ساعت همسفران خیلی خسته بودند که پس از رسیدن به هتل ایبریا باتومی و استقرار بدون اینکه شام بخوریم یک راست رفتیم خوابیدیم.

هتل در یکی از خیاباهای فرعی شهر باتومی بود که تا اسکله 10 دقیقه پیاده روی داشت . یک هتل سه ستاره معمولی که تنها مسافرینش ما بودیم . ابتدا برای مدتی آب قطع بود و لی پس از 4 ساعت مشکل برطرف شد.

اتاق های هتل تمیز و مرتب بود و پذیرش هتل کارهای مربوط به پذیرش را برای کلیه مسافرین سریع انجام داد .اتاق های هتل دارای مینی بار شارژی ودارای سرویس حمام و دستشوئی تمیزی بود و سشوار و صابون و شامپو به میزان لازم وجود داشت . در مجموع هتل کوچک ولی تمیز بود .

سفرنامه گرجستان

نمایی زیبا از ساختمان های شهر باتومی

 

سفرنامه گرجستان

ساعتی زیبا و بزرگ

 

سفرنامه گرجستان

خیابانی سنگفرش شده در باتومی

 

روز بعد تور گشت شهری رایگان داشتیم که پس از صرف صبحانه نسبتا خوب در هتل با کلیه همسقران به صورت پیاده ابتدا به سمت میدان اصلی شهر رفتیم.که دارای مجسمه های بسیار زیبا و دیدنی بود وسط میدان مجسمه یک مجسمه طلایی قراردادشت و در چهار گوش 4 مجسمه که به شکل فرشته بودند و یک ساعت بزرگ زیبا هم سر در یکی از ساختمانهای دولتی بود . آنطرف میدان فروشگاه صنایع دستی بود که تعدادی از همسفران به آنجا رفته و شاخ گاو که نشان سنتی اهالی گرجستان می باشد را خریدند. پس از بازدید از میدان در یکی از خیابانها که به صورت سنگفرش بود قدم زنی کردیم که و از یک کلیسا هم در مسیر بازدید نمودیم .

در کشور گرجستان کلیسا بسیار زیاد وجود دارد و برابر مشاهدات بنده کسانی که از جلوی کلیسا گذر می نمایند بعضا به داخل کلیسا ورود کرده و عبادت مختصری می نمایند که برای ما جالب بود و نکته دیگری خیلی برای ما جالب بود پوشش سر بانوان در هنگام ورود به محوطه کلیسا بود که نشان از اهمیت والای این مکان مقدس برای مردم گرجستان دارد .

سفرنامه گرجستان

کلیسایی در باتومی

 

بعد از بازدید از کلیسا به سمت اسکله رفته و کمی گشت گذار ،عکسهای زیبایی گرفتیم و جهت صرف نهار یک رستوران بزرگ نزدیک اسکله بود که پس از چسباندن میزها به یکدیگر کلیه همسفران سر یک میز جمع شده و سفارش غذا و نوشیدنی دادند.

سفرنامه گرجستان

نمایی از دریای سیاه و جنگلهای اطراف شهر

 

لیدرمان توضیحاتی در خصوص غذای های گرجی داد که ما محبوبترین غذای گرجیها که همان خاچاپوری و خینکالی و یه غذایی دیگه که با بادمجان و گردو درست شده بود را به همراه نوشیدنی نعنایی سفارش دادیم که خیلی خوب خوشمزه بود.

سفرنامه گرجستان

خاچاپوری غذای محبوب و سنتی گرجیها

 

سفرنامه گرجستان

غذایی محلی با تزیین زیبا (بادمجان و گردو )

 

یکی از ویژگیهای رستورانهای گرجی طولانی شدن مدت طبخ غذا است. البته می تواند دو دلیل داشته باشد، اول اینکه پختن غذا با مواد اولیه تازه نه از قبل آماده شده و دوم اینکه رستوران را محلی برای گفتگو و گپ دوستانه و محیطی آرامبخش می دانند پس از زمان طبخ غذا تا سرو شما علاوه بر صحبت با دوستان می توانید از دسر سفارش داده شده نیز میل بفرمایید و در مجموع رستورانهای گرجی محیط بسیار آرامبخشی دارند.

بعد از یکساعت غذا آماده شد و پس از صرف غذا باران شدیدی گرفت که ما را مجبور نمود به هتل برگردیم .شهر باتومی شهری بسیار زیبا که علاوه بر سواحل بسیار تمیز اصلی ترین نقطه ترانزیت کالا جهت حمل به نقاط مختلف دنیا می باشد.

کنار اسکله شما می توانید از منظر بسیار زیبا ی دریای سیاه و جنگلهای اطراف شهر بهره ببرید بعد از کمی استراحت در هتل هنگام غروب آفتاب با یک خانواده سه نفره از همسفر ها قرار گذاشتیم بریم رقص فواره ها که در دارای استخری بزرگ که در کنار ساحل قرار داشت و از ساعت 8 الی 12 شب برنامه موسیقی به همراه رقص فواره های آب برگزار میشد که بسیار جالب و زیبا بود.

سفرنامه گرجستان

سفرنامه گرجستان

رقص فواره ها

 

اولا موسیقی با صدایی رسا در کل محوطه و به صورت یکسان پخش میشد و هماهنگی بین موسیقی و رقص فواره ها و نور افشانی بسیار نشاط آور بود که ما خیلی لذت بردیم . پس از آن به همراه خانواده ای که دوست شده بودیم به یک رستوران بزرگ کنار دریاچه ای که رقص فواره ها برگزار میشد رفتیم و سفارش غذا دادیم که ایندفعه من سفارش چنچه گوساله دادم و برای همسرم رولت مرغ با سالاد و سوپ که بسیار خوشمزه بود .

سفرنامه گرجستان

چنچه گوساله

 

سفرنامه گرجستان

رولت مرغ

 

پس از صرف شام ،در محوطه ساحلی قدم زدیم و از ساختمانهای پیزا و ساختمانهایی که با نورپردازی جلوه ای زیبا به شهر داده بودند عکس گرفته و با یک تاکسی که به سختی آدرس هتل رو تونستیم متوجهش کنیم به هتل بازگشتیم. با خانواده دوستمان که مثل ما سه نفر بودند قرار گذاشتیم بجای استفاده از تور پیشنهادی لیدر خودمان ماشین بگیریم و بگردیم .صبح روز دوم پس از صرف صبحانه به همراه خانواده دوستمان یک خودرو با راننده کرایه نمودیم و6 نفره که کمی هم به سختی بود به سمت قلعه گونیو رفتیم .قلعه مشرف به جنگل و کوه بود و محوطه بزرگ و پوشیده از درخت رو داشت ورودیه بزرگسال 5 لاری و دانش آموز نیم بها (در گرجستان ما هرجا که رفتیم برای فرزندانمان بدلیل دانش آموز بودنشان نیم بها دریافت می نمودند حتی کرایه ماشین) پس از گشت و گذار و آشنایی کمی با تاریخ قلعه وشهر باتومی به شهر بازگشتیم .

سفرنامه گرجستان

نمایی از باغ قلعه گونیو

 

سفرنامه گرجستان

قلعه گونیو

 

سفرنامه گرجستان

محوطه قلعه گونیو

 

پس از رسیدن به هتل یکنفر از اهالی بومی که زبان انگلیسی هم بلد بود پیدا کردیم و قرار شدبه عنوان لیدر ما رو به جاهای دیدنی ببره که ایشان هم پذیرفت با دریافت مبلغی و کرایه نمودن خودرو ما رو به باغ گیاه شناسی باتومی و سپس شهر کوالیتی ببره .کلا با تاکسی و هزینه خودش 70 لاری جهت 8 ساعت پرداخت کردیم .

دومین مقصد گردشگری ما باغ گیاه شناسی یا همان botanical garden بود که با تاکسی به همراه لیدر محلی به آنجا رفتیم ، تاکسی را در پارکینگ باغ پارک نموده و به سمت درب ورودی پارک رفتیم .

سفرنامه گرجستان

درب ورودی باغ گیاه شناسی

 

پس از کمی قدم زدن سوار ون های برقی مستقر در پارک شدیم به قسمت های مختلف و اصلی پارک رسیدیم .باغی بسیار وسیع بر روی کوه که از طرف غرب مشرف به دریای سیاه و از طرف شرق و شمال مشرف به کوههای جنگلی منطقه قفقاز بود که از زیر کوه نیز به موازات دریا خط راه آهن سراسری باتومی تفلیس عبور میکرد.

سفرنامه گرجستان

منطقه ی زیبای محل عبور قطار از زیر باغ گیاه شناسی

 

پارک دارای گونه های مختلف گیاهی و گلهای طبیعی از نقاط مختلف کره زمین بود که همه دارای شناسنامه و اطلاعات مربوط به هر گونه گیاه بر روی تابلوی درج شده بود. پس از گشت و گذار و طی نمودن بخشی از مسیر با خودروی ون برقی ( بدلیل عدم ایجاد آلودگی از خودروی برقی در این باغ استفاده می نمایند ) کنار دره ای که به دریا مشرف می شد ایستاده و عکس های زیبایی را انداختیم.

سفرنامه گرجستان

درختی بسیار بزرگ

 

سفرنامه گرجستان

گلهای زیبا ی باغ

 

سفرنامه گرجستان

درختانی به شکل افقی

 

در حین بازدید باران شدید شروع به باریدن گرفت و ماهم که سر پناهی نداشتیم کاملا خیس شدیم به سمت تاکسی رفته و با هماهنگی لیدر محلی به یک رستوران زیبا که با نمای سنگ و چوب (کوهستانی) بود برای صرف نهار رفتیم .

همگی کاملا خیس شده بودیم و هوا هم قدری سرد شده بود .در رستوران سفارش غذا و نوشیدنی دادیم که طبق معمول با تاخیر همراه بود کمی در رستوران استراحت نموده و پس از صرف غذا که غذای خوب و با کیفیتی بود سوار تاکسی شده و به شهر ساحلی کوالیتی رفتیم .

این شهرکوچک ساحلی و زیبا 30 کیلومتر با شهر باتومی فاصله داردکه کنار ساحل مملو از کافه و رستورانها بود و نوار ساحلی بزرگ و زیبایی داشت . (ساحل این شهر من رو به یاد سواحل شمالی کشور خودمان در سال های دور انداخت که متاسفانه آن زیبایی و تمیزی را در حال حاضر کمتر می توان در سواحل شمال ایران پیدا نمود .)

سفرنامه گرجستان

نمایی از سواحل شهر کوالیتی

 

بعد از گشت و گذار در شهر ساحلی که همچنان با بارش زیبای باران همراه بود و بازدید از فروشگاه بزرگ لباس به هتل و محل اقامت بازگشتیم و پس از کمی استراحت مجدد جهت بازدید از رقص فواره ها کنار ساحل رفتیم وتا پاسی از شب را آنجا بودیم .

سفرنامه گرجستان

رقص فواره ها

 

شب پس از بازگشت به هتل توسط لیدر اعلام شد که صبح روز بعد راس ساعت 9 هتل را ترک و به سمت شهر زیبای تفلیس خواهیم رفت . لذا شب را استراحت نموده و صبح چمدانها بسته و پس از صرف صبحانه سوار بر اتوبوس شده و به سمت تفلیس حرکت نمودیم

مسیر باتومی به تفلیس حدود 330 کیلومتر، که یک مسیر کاملا کوهستانی و جنگلی و دارای طبیعت زیبا و در عین حال پاکیزه که خبری از اشغال و زباله نبود.

سفرنامه گرجستان

مسیر مابین باتومی و تفلیس

نهار توسط تور به ما ساندویچ داده شد و ساعت سه بعد ازظهر به شهر زیبای تفلیس رسیدیم .که پس از عبور از حاشیه شهر به بخش مرکزی رسیده و اتوبوس جلوی هتل چهار ستاره پرستیژ توقف نمود. اتاقها سریع تحویل و تا ساعت 5 هر خانواده در اتاق خودش مستقر شد .

اتاق ما واقع در طبقه پنجم هتل که دارای یک خواب و یک پذیرایی و کلا خیلی خوب و بزرگ بود و از بالکن به صورت پانوراما می توانستیم کل شهر تفلیس را مشاهده کنیم .

سفرنامه گرجستان

نمایی از شهر تفلیس از داخل هتل

 

شهر تفلیس شهری تاریخی در قلب قفقاز می باشد که از وسط آن به صورت مارپیچ رود پر آب متکواری می گذرد. و این رودخانه نمای فوق العاده ای به شهر داده است. پس از تحویل اتاقها کمی استراحت نموده و به ارزیابی محیط اطراف هتل پرداختیم . لیدر اعلام کرد که روز بعد تور گشت شهری خواهیم داشت .

روز بعد پس از صرف صبحانه مفصل سوار اتوبوس شده و ابتدا به محله حمام های شاه عباسی رفتیم . محوطه با گلهای بسیار زیبا تزیین شده بود به نحوی که چشم هر بیننده رو نوازش میکرد .

سفرنامه گرجستان

گلکاری منطقه شاه عباسی شهر تفلیس

 

سفرنامه گرجستان

گلگاری زیبا در شهر تفلیس

 

حمام ها دایر بودند و بابت هر نفر 25 لاری میگرفتن و در صورت درخواست ماساژ 60 لاری میشد . که البته کسی استقبال نکرد.

سفرنامه گرجستان

حمام های شاه عباسی

 

و از همان محل به سمت بالا که یک تپه با شیب زیاد بود رفتیم که به ارتفاع بالایی رسیدیم به نحوی که کل شهر تفلیس را می شد از آن بالا ببینی و در همین مکان مجسمه فلزی بسیار بزرگی قرار داشت که به مجسمه مادر شاه مشهور بود .

سفرنامه گرجستان

نمایی از شهر تفلیس از کنار مجسمه مادر شاه

 

سفرنامه گرجستان

نمایی از شهر و پل صلح

 

سفرنامه گرجستان

نمایی دیگر از شهر

 

سفرنامه گرجستان

نمایی از مجسمه مادر شاه

 

پس از گشت و گذار از تپه پایین آمده و سری به فروشگاههای صنایع دستی زدیم و سپس سوار اتوبوس شده به به دریاچه لاک پشتها رفتیم . دریاچه ای کوچک که در محاصره کوههای سرسبز و جنگلی اطراف و بالای ارتفاعات شهر تفلیس بود .

سفرنامه گرجستان

دریاچه لاک پشتها

 

با توجه به اینکه هوا کمی گرم بود در دریاچه کمی شنا کردیم و بعد از آن در یکی از رستورانهای کنار دریاچه سفارش ساندویچ و پیتزا دادیم که غذای تقریبا خوبی بود . پس از کمی استراحت و استفاده از مناظر زیبای دریاچه سوار اتوبوس شده و به سمت کلیسای بزرگ شهر تفلیس (کلیسای نثلیث یا سامبا)حرکت کردیم .

سفرنامه گرجستان

کلیسای نثلیث(سامبا)

 

در بدو ورود بزرگی و عظمت کلیسا همه همسفران رو در بهت و شگفتی فرو برد . کلیسایی بسیار زیبا، بزرگ با معماری بی نظیر که در نقطه ای مرتفع از شهر بنا نهاده شده است .بنا به اظهار برخی از اهالی تفلیس این کلیسا چهارمین کلیسای بزرگ جهان می باشد .

درون این کلیسا فضای معنوی و روحانی خاصی حاکم بود و همگی در سکوت فقط مبهوت زیبایی سقف و دیوارها و بنای اصلی شده بودیم . با توجه به اینکه کلیسا هم مانند مسجد مکان مقدسی می باشد ما هم کمی راز و نیاز کردیم و سپس به بازدید در کمال آرامش و سکوت ادامه دادیم . برخی از دوستان به طبقات پایینی کلیسا نیز رفتند و ظاهرا هفت طبقه زیر زمین نیز داشت .

سفرنامه گرجستان

درون کلیسا

 

سفرنامه گرجستان

تندیس حضرت مسیح

 

سفرنامه گرجستان

نمایی دیگر از کلیسا

 

پس از بازدید از کلیسا، تور شهری بعد از ظهر به پایان رسید و ما خسته به هتل محل اقامت بازگشتیم و بعد از کمی استراحت با خانواده دوستمان قرار گذاشتیم به یکی از رستورانهای گران قیمت تفلیس برویم .

راس ساعت 8 با هماهنگی رسپشن و آدرسی که از وی گرفتیم با تاکسی راهی رستوران مربوطه شدیم ، ولی همین که خواستیم وارد رستوران بشیم بدلیل اینکه دوستمان شلوارک پوشیده بود عذر خواهی کردن و اجازه ورود به رستوران به ما ندادند با همان تاکسی رفتیم مک دونالد و همبرگر خوردیم . و سپس به هتل برگشتیم .

سفرنامه گرجستان

رستوران مک دونالد

 

روز بعد به همراه خانواده دوستمان یک آژانس گرفتیم و به سمت بخش خیلی قدیمی شهر تفلیس رفتیم که صرفا جنبه توریستی پیدا کرده بود تو این منطقه که خارج از شهر تفلیس می باشد شامل خانه هایی با بافت قدیمی به همراه یک کلیسای بزرگ که با سنگ ساخته شده بود. کلیسا با اینکه خیلی قدیمی بودولی خیلی زیبا و البته جالب بود و ارزش دیدن رو داشت.

سفرنامه گرجستان

کلیسای سنگی در منطقه تفلیس قدیم

 

پس از گشت کوتاه به مرکز شهر بازگشته و به مرکز خرید واگزال که نزدیک هتل بود رفتیم و پس از دیدن فروشگاهها به سمت فود کورت واقع در طبقه بالا رفته و سفارش پیتزا و ساندویچ دادیم که خیلی با کیفیت نبود و بعد از نهار به هتل بازگشتیم و بعد از ظهر نیز تصمیم گرفتیم سری به بازارچه های محلی زده و کمی صنایع دستی شامل یک کوزه سفالی به همراه یک شاخ گاو که آنهم سفالی بود و البته تصویر نقاشی شده حضرت مریم و نعلبکی که عکسی از تفلیس قدیم روش نقش بسته بود را خریدیم و سپس به خیابان معروف روستاولی رفته و از فروشگاه ها و مراکز خرید آنجاهم دیدن کردیم در هنگام بازگشت از روی پلی زیبا عبور کرده که رود خانه اصلی شهر از زیر آن میگذشت و منظره غروب زیبایی داشت .

سفرنامه گرجستان

رودخانه شهر تفلیس

 

سپس به هتل بازگشنیم طبق اعلام لیدر روز بعد راس ساعت 9 بایستی اتاقها را تحویل داده و بر می گشتیم.

روز بعد نیز فرا رسید و زمان خداحافظی از تفلیس افسانه ای بود . به دوستانی که این شهر رو از نزدیک ندیده اند پیشنهاد می کنم که حتما برای سفر به این شهر حتما برنامه ریزی داشته باشند. اقامت ما کوتاه بود و دل کندن از گرجستان کمی سخت ولی باید برمی گشتیم به امید سفر مجدد به این کشور زیبا.

پس از صرف صبحانه و تحویل اتاقها کلیه همسفران سوار بر اتوبوس شده و اتوبوس به سمت مرز حرکت نمود و ایندفعه قراربود از مرز واله وارد خاک ترکیه شویم . پس از خروج از شهر وارد مسیرزیبای جنگلی کوهستانی شده و پس از سه ساعت به مرز رسیده و با کمترین معطلی از مرز خارج شده و پس از عبور از شهرهای اردهان در شهر قارص، نهار صرف شد و سپس به سمت مرز بازرگان حرکت کردیم و ساعت 6 عصر به مرز رسیدیم و پس از معطلی سه ساعته اتوبوس پس از عبور از شهر های بین راهی صبح ساعت 8 به تهران رسید.و سفر هشت روزه ما به پایان رسید.

از اینکه سفرنامه فوق را با وجود کاستی هایش مطالعه نمودید از شما تشکر و قدردانی می نمایم.

لست سکند: با توجه به اینکه، سفر جناب شقاقی در سال 1390 انجام گرفته است در مسابقه شرکت داده نخواهد شد و انتشار آن صرفا به جهت تقدیر از نگارنده و تکمیل اطلاعات درباره کشور مقصد، صورت گرفته است.

 

نویسنده :کریم شقاقی