به نام خداوند زیبایی ها سلام به همه عزیزانی که دوستدار سفر هستن و سفرنامه من رو میخونن و سلامی ویژه خدمت دوستان لست سکندی امیدوارم هرجا هستید شاد ، سلامت و موفق باشید. این اولین سفرنامه من هست و خیلی بابت نوشتنش هیجان دارم، امیدوارم
اوایل تیرماه بود با همسرم(مصی) داشتیم کنار دریاچه چیتگر قدم میزدیم که با تماس فرشید(پسرداییم) که مقیم استانبول هم هست حال و هوای استانبول افتاد به سرمون و وقتی با خانواده مطرحش کردیم دو تا از خواهرام(آذر و فاطمه) هم اظهار تمایل کردن که باهامون
تو وجود همه ما آدما عشق به سفر و کسب تجربیات جدید وجود داره حالا یه سری ها اونو پرورش میدن و واسش وقت میذارن و یه سری هاام به خاطر محدودیت ها و شرایط اجتماع و ... سراغش نمیرن و اون حس و عشق
با اینکه تیر ماه امسال تازه از سفر دبی اومده بودیم ولی هیجان یه سفر تازه ولمون نمیکرد . تو این شرایط بد اقتصادی فکراینکه در یه سال دو بار سفر خارجی بری خودش هیجان انگیزه چه برسه به اینکه انجامش بدی . البته من
مقدمه در این سفرنامه توضیحات کاملی در مورد سفر زمینی من تا خوی و پرواز از وان به استانبول، به همراه همسرم ، برادرم . دوستانمون خواهم داد تا دوستانی که تمایل دارند به جای سفر با تور استانبول، با هزینه کمتری سفر کنند بتوانند از
سلام معرف حضورتون هستم که بعد از نوشتن سفرنامه سریلانکا سفرنامه دور جنوبی سریلانکا در 10 روز و کامنت های پر انرژی تصمیم به نوشتن سفر زمینی پرخاطره تهران استانبول گرفتم و حالا اینجا در خدمتتونم . 4800 کیلومتر ،الان دارم بهش فکر میکنم نمیدونم چجوری پدر
این سفر، هیچ قرار نبود سفر باشد: که ما، یعنی آصفه ی 32 ساله ی این روزها معلم زبان انگلیسی و همسرم مجید 36 ساله ی دانشجوی پی اچ دی و این روزها ساکن بروکسل، بعد از دو هفته ای گشت و گذار تو اطریش
سه سال گذشت از نوشتن آخرین سفرنامه م، که نتیجه ی آخرین سفر درست و حسابی ام بود! و فقط کمی پس از آن روزها، از ایران کوچیدم و زندگی غریب و تازه، سختی درس ها و اخت شدن با شغل جدید، در کنار فراگیری
سلام به دوست داران سفر از نوع لست سکندی کلی آرزوی قشنگ براتون دارم که همگی یه وجه مشترک دارند. و اون هم چیزی جز تحقق سفر با رویاهای دلخواه تون نیست. سعی کردم این سفرنامه رو خيلي روان بنویسم، که مشتاقانه تا پایان دنبال
من مسافرت رو خیلی دوست دارم و از هر فرصتی برای انجام سفر(مخصوصا خارجی) استفاده میکنم. متاسفانه مشکلاتی مثل کرونا و از همه مهمتر گرون شدن دلار، مسافرت به کشورهای خارجی برای ما ایرانیها رو خیلی سخت کرده، ولی بنظرم یک عاشق سفر باید مشکلات
ممکن است در آغاز سفر شما حرفی برای گفتن نداشته باشید اما سفر در پایان از شما یک نویسنده میسازد (ابن بطوطه) وقتی یه همسفر خوب داشته باشی دیگه دنبال رسیدن به مقصد نیستی! دنبال طولانیترین جاده های دنیا میگردی. جاده هایی که تموم شدن رو
طی سالهای گذشته هر زمان که دنبال مقصد جدید برای سفر بودیم با شنیدن این جمله که "آدم بچهدار بهترین مقصد براش آنتالیاس" سفر به این شهر را به تعویق میانداختیم و مقصد جایگزینی پیدا میکردیم تا بعدا که بچهدار شدیم سری به این شهر
یکی از معدود جاهایی که میشه معجزه رو با چشم دید سفر هست. اینکه صحیح و سالم به مقصد برسی، اونجا با کلی چالش رو به رو بشی و در نهایت با کلی تجربه و یادگیری به مقصد برسی یعنی یک معجزه اتفاق افتاده. از
در زندگی بسیاری از آدمیان نقشبسته بر روی کره خاکی که من زندگانی را آغاز کردم، واژه سفر در بطن زمان پیوسته جاری بوده؛ پس حیات آدمی از سفر جدا نیست و ازین روست که همین واژه با انواع سبکها، در بین مردم شناخته میگردد.
مقدمه دنیا مانند یک کتاب است و کسانی که به سفر نرفته اند، تنها یک صفحه آن را خوانده اند. (سنت آگوستین) روزمرگی و یکنواختی زندگی ، روح آدمی را نا آرام میکند و راکد بودن و سکون ، روان انسان را دستخوش افسردگی وناامیدی می سازد.
اوائل سال ١٤٠١ با كاهش آمار ابتلا به كرونا، بنده كه دو سال بود به علت ترس از ابتلا به كرونا مسافرت خارجي نرفته بودم، تصميم گرفتم برای تعطیلات تابستان، به یک مقصد خارجي سفر نمايم. بین مقاصد مختلف، به چند دليل تركيه را انتخاب
سلام. سفرنامهای که میخونید در مورد سفر به شهر وان ترکیه از مرز زمینی هست. گرچه خیلی از اهالی سفر و گشت گذار این مسافرت رو با تور وان یا بدون تور تجربه کردن و خاطرات و یادگارهای خودشون رو از این سفر دارند، ولی
درود به تمامی کاربران لست سکند من (سعید) و دوستم حسین تقریبا از 10 شهریور 1401 برنامه ریزی سفر خود به استانبول رو شروع کردیم. اولین کارم مراجعه به سایت لست سکند و استفاده کردن از تجربیات سفرهای بقیه دوستان بود که واقعا ازشون ممنونم. مقدمه
سفر کردن از بهترین لذتهای زندگی است، من و همسر جان از مدتها پیش اول با ایرانگردی شروع کردیم و بعد جهانگردی، البته جهانگرد، کسی است که دیگر به مکان اولیه برنمی گرده و بهتر است برای سفرهای ما، لفظ سفرهای توریستی رو بکار برد،
مقدمه داستان این سفر از حدود یک سال قبل از قدم گذاشتن در دالان خرطومی هواپیما به سمتِ مقصد آغاز میشود. شبی از شبهای کرونایی که دور از سفر در کنج خانه کز کرده بودیم و فیلم the Way را با سمیرا تماشا کردیم. درام متوسطی