سفری به قطب شمال ، سرزمین یخ و برف سفر به گرینلند ، از آن دست سفرهایی بود که نه آرزویش را داشتم و نه حتی لحظه ای به آن می اندیشیدم ؛ اما بسان آبی نطلبیده ، ناگهان پیش رویم قرار گرفت و منِ مشتاق
این یک سفرنامه است از سفر حدودا هفده روزه ما با دوچرخه در داخل ترکیه در اطراف دریای مرمره که شروعش از استانبول بود سپس مقداری به سمت شمال و سواحل دریای سیاه رفتیم و سپس به سواحل دریای مرمره برگشتیم و در طی مسیر
قبل از سفر : انگیزه سفر من به اهواز برمیگرده به حدودا یکسال پیش، ماجرا از این قرار بود که داشتم تو اینترنت دنبال عکسی میگشتم که اصلا یادم نیست چطور این عکس رو دیدم (تصویر شماره1 ) خیلی برام عجیب و در عین حال جذاب بود .
مدتی پیش کتابی می خواندم به نام " چادر کردیم رفتیم تماشا " . سفرنامه ای قاجاری مربوط به حاجیه خانم شیرازی.کتابی که خود می تواند مرجعی تاریخی باشد.خیلی عجیب است کسی در آن دوران که خواندن و نوشتن خود غریب بوده ، حاج خانمی
من عاشق جنوب کشورم هستم و هر سال لحظه شماری می کنم برای رسیدن فصل پاییز تا سفرهام رو به سمت جنوب شروع کنم. از اونجایی که قبلا جزایر جنوبی و بندر عباس و چابهار رو دیده بودم، این دفعه قصد داشتم تا بوشهر رو
با سلام به همگی دوستان و عوامل محترم لست سکند. هر زمانی که صحبت از مسافرت داخلی از جمله کیش به زبان میاد، خیلی از افراد تنها به یک جمله اکتفا میکنند. هزینه سفر به کیش اندازه هزینه سفر به ترکیه است. بنابراین به جای
صِیدِ دُرِّ یَتیمِ خَلیجِ فارس یا سفر بدون برنامه به جزیره ی ممنوعه سفری که مارو تا جزیره ی دعوتنامه لازم ِ خارگ بُرد، از اون سفرهای پیشبینی نشده بود. حتی وقتی تهران رو، بدون هیچ مقصد مشخصی ترک میکردیم به ذهنمون هم نمیرسید سر از
سفر ما به باکو پایتخت کشور آذربایجان در مرداد ماه سال 98 بصورت زمینی و از مرز آستارا بود. هدف از نگارش این سفرنامه ارائه تجربه سفر بدون جزئیات اضافه و بیشتر تاکید بر روی کاربردی بودن سفرنامه برای دوستان عزیز است، امید است مورد استفاده
برای ما که اهل سفریم, سفر از یک جرقه شروع میشه. درست جایی که قلبت ندا میده"من باید برم, ببینم, حس کنم و عاشق تر بشم". جرقه ی این سفر رو دوستی به سرم انداخت با تعریف از روستایی عجیب و سرسبز در شمال کشور
سفر همون هیچه ، همون هیچی که وقتی بهت میگن چی حالتو خوب میکنه میگی هیچی. با سلام خدمت تمام لست سکندی های عزیز.من و آقای همسر در طول سه سالی که از ازدواجمان میگذرد سفرهای داخلی زیادی به نقاط مختلف کشورمون داشتیم.اینبار تصمیم داشتیم برای
برفراز ابر ها ، ترکینگ آببر طارم به قلعه رودخان سفر برای هرکدام از ما اهل سفر به یک شکل متفاوت معنی میشود ، یکی سفر به یک مقصد توریستی و سواحل و هتل 5 ستاره رو میپسنده دیگری کنکاش در دل تاریخ و بناهای قدیمی
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما عزیزان پیام برخورداری هستم سال گذشته با سفرنامه روسیه ( سفر به تاریخی مدرن و مدرنیته ی تاریخی ) در خدمت شما بودم و خدارا شاکرم که امسال توفیق پیدا کردم مجددا دست به قلم سفرنامه نویسی ببرم
به نام خدا سفر به هزار توی با متانت و وقار، سفر به مرکز، به هماهنگی، به مهر و مهارت و پیوستگی، سفر به عشق، شهر یزد، شهر بادگیرها. رویایی تجلی یافته در سفری سه روزه که اثر آن بر جان آدمی مینشیند. یزد اولین شهر خشتی
من و همسرم بسيار اهل سفر كردن هستيم اما متاسفانه اهل سفرنامه نوشتن نيستيم. هميشه قبل از سفر، از تجارب دیگران در قالب سفرنامه ها بهره میبریم، اما براي سفر به پاكستان چون سفرنامه اي برای خواندن پيدا نكرديم تصميم گرفتيم اين بار حتما سفرنامه
به نام خدا با عجله به سمت غرفه شركت در نمايشگاه بين المللي مي روم ، صبح با قطار به تهران رسيده بودم و بايد عصر همان روز برميگشتم ، قرار بود دستگاه برشكاري جديدي را با كمك مهماني از يك شركت ايتاليايي راه اندازي كنيم
سلام به همهی هم زبانهای عزیز مرسی که برای خواندن این سفرنامه وقت میزارید. اول باید از سایت لست سکند تشکر کنم چون ما تا حالا از سفرنامههاش برای سفرهامون خيلي استفاده کردیم و همچنين به خاطر اين مسابقهي جذاب، كه من رو تشويق كرد تا
از شــهــر ممــنوعـــه تا پایتــــخت ابریشـــم خیلی از خاطرات ما در زندگی مربوط به سفرهایی است که تجربه کرده ایم فرقی نمی کند در چه سنی باشیم همین که تصمیم می گیریم از روزمرگی های کسالت بار زندگی دور باشیم، دلبستگی ها و وابستگی های خود
هر چیزی که تو ذهنمون تبدیل به باور بشه تو زندگیمون تبدیل به واقعیت میشه اینجا مینویسم از سفری متفاوت با سفرهای گذشته ام ، تفاوت این سفر برای من تو رنگها بود رنگهای شاد و گرم تو روزهای سرد زمستون به چند شهر مختلف در نقاط پراکنده
سفر عشق مسير اربعين از نجف تا كربلا با سلام خدمت همه دوستان اميدوارم بتونم با نوشتن اين سفرنامه بخشي از تجربيات سفرم را در اختيار شما بگذارم مقدمه: خاک که هیچ ارزشی ندارد اما چه چیزی باعث می شود که این قدر مقام پیدا می کند و باعث
به نام خدا از لستگرام تا لنینگراد همه چیز از یک پست در لستگرام آغاز شد. 25 شهریور 98 بود که همسرم پستی را در لستگرام نشانم داد و جرقه آغاز سفری هیجان انگیز در ذهنمان زده شد. پیشنهاد ویژه لست سکند برای کاربران سطح یک به