با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما عزیزان پیام برخورداری هستم سال گذشته با سفرنامه روسیه ( سفر به تاریخی مدرن و مدرنیته ی تاریخی ) در خدمت شما بودم و خدارا شاکرم که امسال توفیق پیدا کردم مجددا دست به قلم سفرنامه نویسی ببرم
به نام خدا سفر به هزار توی با متانت و وقار، سفر به مرکز، به هماهنگی، به مهر و مهارت و پیوستگی، سفر به عشق، شهر یزد، شهر بادگیرها. رویایی تجلی یافته در سفری سه روزه که اثر آن بر جان آدمی مینشیند. یزد اولین شهر خشتی
من و همسرم بسيار اهل سفر كردن هستيم اما متاسفانه اهل سفرنامه نوشتن نيستيم. هميشه قبل از سفر، از تجارب دیگران در قالب سفرنامه ها بهره میبریم، اما براي سفر به پاكستان چون سفرنامه اي برای خواندن پيدا نكرديم تصميم گرفتيم اين بار حتما سفرنامه
به نام خدا با عجله به سمت غرفه شركت در نمايشگاه بين المللي مي روم ، صبح با قطار به تهران رسيده بودم و بايد عصر همان روز برميگشتم ، قرار بود دستگاه برشكاري جديدي را با كمك مهماني از يك شركت ايتاليايي راه اندازي كنيم
سلام به همهی هم زبانهای عزیز مرسی که برای خواندن این سفرنامه وقت میزارید. اول باید از سایت لست سکند تشکر کنم چون ما تا حالا از سفرنامههاش برای سفرهامون خيلي استفاده کردیم و همچنين به خاطر اين مسابقهي جذاب، كه من رو تشويق كرد تا
از شــهــر ممــنوعـــه تا پایتــــخت ابریشـــم خیلی از خاطرات ما در زندگی مربوط به سفرهایی است که تجربه کرده ایم فرقی نمی کند در چه سنی باشیم همین که تصمیم می گیریم از روزمرگی های کسالت بار زندگی دور باشیم، دلبستگی ها و وابستگی های خود
هر چیزی که تو ذهنمون تبدیل به باور بشه تو زندگیمون تبدیل به واقعیت میشه اینجا مینویسم از سفری متفاوت با سفرهای گذشته ام ، تفاوت این سفر برای من تو رنگها بود رنگهای شاد و گرم تو روزهای سرد زمستون به چند شهر مختلف در نقاط پراکنده
سفر عشق مسير اربعين از نجف تا كربلا با سلام خدمت همه دوستان اميدوارم بتونم با نوشتن اين سفرنامه بخشي از تجربيات سفرم را در اختيار شما بگذارم مقدمه: خاک که هیچ ارزشی ندارد اما چه چیزی باعث می شود که این قدر مقام پیدا می کند و باعث
به نام خدا از لستگرام تا لنینگراد همه چیز از یک پست در لستگرام آغاز شد. 25 شهریور 98 بود که همسرم پستی را در لستگرام نشانم داد و جرقه آغاز سفری هیجان انگیز در ذهنمان زده شد. پیشنهاد ویژه لست سکند برای کاربران سطح یک به
ساعت 22:15 به وقت محلی من و همسرم دو چمدان نسبتاً سنگین را به دنبال خود بر روی سنگفرشهای مسیر خروجی فرودگاه میکشیم. رانندههای تاکسی صدایمان میکنند: «تاکسی... تاکسی ارزان! آقا کجا میروید؟ بیایید تا شما را برسانم.» میشنویم، اما اهمیتی نمیدهیم و به راهمان ادامه
مقدمه کشمیر شاید برای خیلی از ما فقط یک اسم یا نهایتا یک تصویر از لوکیشن های جذاب و زیبا در فیلم های هندیست. اما بی اغراق کشمیر یک عروس زیبا است ، یک جواهر ، یک تاج پادشاهی که سالهاست برای سر گذاشتنش میان چند
مقدمه این اولین سفره خارجیه که من (حمید) و محبوبه بعد از ازدواجمون رفتیم. برای این سفر تقریبا یکسال بود داشتیم پس انداز میکردیم بدون اینکه مقصدمون مشخص باشه! یکی از ویژگیهای این سفر این بود که بخشی از هزینه رو (دقیقا ده میلیون ریال
چند ماهی از سفر به روسیه میگذرد. و من بارها دست به قلم میشدم تا درباره ی سفر بنویسم ولی اینقدر حجم داستان هایی که در روسیه داشتیم زیاد بود که با خود میگفتم شاید از حوصله ی خواننده خارج باشد. حیف بود این لحظات
با سرندپیتی تا سرندیپ (سفرنامه سریلانکا) همراه با ارائه راهکارهائی برای کاهش چشمگیر هزینه سفر و معرفی جاذبه های گردشگری کمتر شناخته شده سریلانکا هواپیما آرام آرام از پارک خارج شد و پس از تاکسی به ابتدای باند پروازی رسید. به ناگاه سرعت زیاد شد و دیگر لرزش
هزار پله تا آسمان (قلعه رودخان) تصميم ما براي سفر به استان گيلان، در عصر پاييزي چهاردهم آبان 98، بدون برنامه ريزي قبلي و كاملاً يهويي اتفاق افتاد. ده سال قبل، درست زماني كه پسرم دوساله بود، در سفري كه به گيلان داشتم بدون تحقيق و
مقدمه قاره آفریقا ، قاره سبز که 54 کشور رو در دل خودش جا داده ، سرزمینی پر رمز و راز ، سرزمین قبایل مختلف با هزاران آداب و رسوم شناخته و ناشناخته ، سرزمین مراتع و دشت های بکر ، سرزمین مردمانی ساده زیست با
به نام خالق زیبایی ها بعد از یک سفر خاطره انگیز و پر انرژی به تفلیس زیبا تصمیم گرفتم این دلنوشته رو بنویسم تا هم آرشیوی از خاطراتم داشته باشم و هم اینکه شاید اطلاعات سفرمون برای دوستانی که قصد سفر به تفلیس دارند مفید باشه.
هر کسی که من رو میشناسه، میدونه که عاشق اسپانیا هستم. عاشق فرهنگ، مردم و فوتبالش. از دو سه سال قبل به سفر اسپانیا و گرفتن ویزای شنگن فکر میکردم ولی اینقدر که پروسه ی گرفتن ویزای شنگن رو سخت و دست نیافتنی نشون داده
من بهادر هستم ، یک ایرانگرد که شما را از نیلوفرها تا عطر نان برنجی در کرمانشاه همراه می برم.آبانماه ۹۸ بود. دوباره چند تعطیلی پشت سرهم در تقویم داشتیم. من سه روز مرخصی هم گرفتم و ترتیب یک سفر کامل به جنوب کشور را
. سفرنامه پیش رو روایتیست از پرسهزدن در خیابانها و کوچه پس کوچههای کشوری که کل میراث خاورمیانه را یکجا در خود دارد. حکایت معاشرت با مردمیست که در فراز و فرود سالهای دشوار، مدارا و دوستی را برگزیدند. حکایت سفری ده روزه به بیروت، بعلبک،