با سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان و عوامل سایت خوب لست سکند که در جهت ارتقا سطح اطلاعات سفر نقش بسزایی ایفا میکنند. سفرنامه های خوب زیادی در این سایت وجود دارد. نکاتی هم دوستان قبلا فرمودند. بنده نیز سعی خواهم کرد یک
به نام خدا باسلام خدمت تمام دوستداران سفر و همراهان لست سکندی عزیز ، به نظر من سفر رفتن علاوه بر طراوت و شادابی جسم و روح ، تجربه ای به انسان میده که تنها با دیدن تاریخ ، فرهنگ و مردم مناطق مختلف دنیا به
آغاز سفر من به دهکده روسینیر برمیگرده به حدود 11-12 سال پیش. زمانی که تازه با گوگل مپ آشنا شده بودم و به دلیل علاقه بسیار زیادم به انیمیشنهای دوران کودکی، یکی از اولین جستجوهام دهکده روسینیر بود. سالها گشتم و اطلاعات جمع کردم و
سرآغاز خیلی جوان بودم که ساراماگو خواندن را با رمان کوری آغاز کردم. آنقدر شیفته سبک خاص نگارش این نویسنده شدم که بلافاصله به سراغ دیگر آثار وی رفته و خود را در دریای پیچیدگیهای ذهنی "آقا ژوزه" غرق کردم: همه نامها، دخمه، سال مرگ ریکاردو
به نام خدا با ارزش ترین و بزرگترین دستاورد سفر تجربه چیزهای جدیدی است که در هیچ کتابی نوشته نشده است.(بیل بریسون) مقدمه: این اولین سفرنامه من هست امیدوارم با این سفرنامه بتونم اطلاعات مفیدی در اختیار شما بذارم. از برنامه خوب لست سکند تشکر میکنم که با
سلام دوستان عزیز من همیشه بدون گرفتن تور سفر می کنم و برنامه ریزی سفر رو خودم انجام میدم و اصولا هم تنها سفر می کنم و برنامه ریزی سفر رو خودم انجام میدم و اصولا هم تنها سفر می کنم و چون یه خانوم هستم
رویای آزادی در آنتالیا سلام به همه دوستان عاشق سفر منزلگاه واقعی هر انسان ، خانه وی محسوب نمی شود ، بلکه جاده ها خانه ما هستند. زندگی خود سفریست که با گامهایمان در آن رهسپار هستیم ( بروس چاتوین) تصمیم برای سفر اصلاً چی شد که ما تصمیم
سفر ترابوزان تا حالا تجربه سفری با رنگهای بهاری و پاییزی را با هم داشته اید؟ سفری با صدای آرامش دریاچه و صدای خروش دریا ؟سفری به دشتها و بعد دل دادن به کوه و بعد سرسبزی شمال؟ سفری با طعم تند کباب آدانا و برگرکینگ
بنام خدایی که خاک آفرید کزان خاک، انسان پاک آفرید سلام خدمت همراهان همیشگی سایت لست سکند از آن جا که من قبل از هر سفری به این سایت کامل و جامع جهت نقد و بررسی هتل ها، قیمت تورها و مطالعه سفرنامه ها مراجعه می
خیلی ها در آرزوی دیدن اروپا و رفتن به پاریس و دیدن برج ایفل هستن اما من همیشه در آرزوی دیدن هند و تاج محل زیبا بودم. نمیدونم چرا اما مطمئن بودم که از هند خوشم خواهد اومد. با اینکه کلی چیزهای متفاوتی در موردش
اوایل مهرماه 98 بود که کم کم با گذشت حدود 2 ماه از سفر قبلی، فکر سفر جدید و در واقع چهارمین سفر امسال به سرمون زده بود. اگر بعد از گذشت این مدت زمان کم از سفر قبلی، در تب و تاب سفر جدید
ممکن است در اغاز سفر شما حرفی برای گفتن و نوشتن نداشته باشید،اما سفر در پایان از شما یک نویسنده می سازد.(ابن بطوطه) مهر 98 بود که نگاهم به تقویم افتاد و دیدم یه تعطیلی عالیی داریم، بعد از سفرهایی که در 9 ماه گذشته به
من بهادر هستم ، یک ایرانگرد که سفر با طعم عیدی و پولکی اصفهان رو براتون تعریف می کنم، تا پایان این سفر با من همراه باشید. تصویر1(موقعیت مکانی اصفهان) ما یک گروه سه نفره هستیم که طبق روال، برای برنامه ریزی یک سفر طولانی با ماشین(جیمبو)،
اگر کل زمین در یک کشور خلاصه می شد قطعا استانبول پایتخت آن می بود. ناپلئون آذر 97 با اینکه سه ماه از سفر پیشین میگذشت اما همچنان مشتاق سفر دیگری بودم و اینبار تصمیم گرفتم تا همراه پدر و مادرم به یکی از کشور های همسایه
تبریز دوست داشتنی رو یه خونه ی قدیمی با وسایل مدرن و آدمای اصیل تصور کنید . خونه ای با آجرای سه سانتی ، پنجره هایی با هره های پهن و راه پله های سنگ فرش که دو طرفش پر از گل های شمعدونیه... بیشتر اوقات
این سفرنامه مربوط به سومین سفر من به استانبول هست که شامل گشتهای دیدنی و بازدید از جاهای گردشگری و خرید میشه. در ابتدا من کلیاتی از پکیج سفرمون رو به طور خلاصه بهتون میگم: خلاصه اطلاعات سفر 1- نوع سفر: گردش و خرید 2- تاریخ سفر: 19/07/98
سلام به همه لست سکندی های عزیز. باز هم فرصتی پیدا کردم و به هر زحمتی که شد وقتم رو خالی کردم و تونستم یک سفرنامه دیگه بنویسم. یک اعترافی هم همین اولش کنم و اون اینکه به اواسط نگارش سفرنامه ام که رسیدم واقعا احساس
با عرض سلام خدمت دوستانی که این متن رو مطالعه میکنند در ابتدا از همه دوستان از بابت اینکه بنده استعداد زیادی در نویسندگی ندارم عذرخواهی می کنم ولی با توجه به اینکه من تمام تحقیقاتم و جمع آوری اطلاعاتم و تصمیم گیری در مورد مقصدم
عشق فرنگ رفتن تقریبا یه چند ماهی بود تصمیم به سفر داشتیم بعد از اینکه مراسمات عروسیمون تموم شد و همراهش کار خونه سازی مون هم تموم شده بود دنبال یه مسافرتی بودیم که سرحالمون کنه و بهمون کلی خوش بگذره بعد کلی گشت و گذار
شاید انگیزه من برای رفتن به چین به زمانی برمیگرده که عموجانم در کودکی اصطلاح چین و ماچین رو خیلی بکار میبرد و بیشتر برام سوال بود ماچین دیگه کجاست؟ بعدها که بزرگ شدم هر جا عکسی از دیوار چین رو میدیدم بهم یادآور ابهتی