ماجرای شگفت انگگیز گردش به قزوین با طعم شکم گردی پنجشنبه 4 مهر 98 سلام همراهان بزرگوار بنده یک بازنشسته کارمند دولت هستم با سنی حدود53 سال ، همیشه سفرهای زیادی به اقصی نقاط ایران داشتم منتهی تاکنون سفرنامه ای ننوشتم دلیل آنهم شاید ترس از ادبیات
نمیدونم از کی شوق سفر در وجودم شروع به جوشیدن کرد؟ از اون زمانی که پدرم برامون خاطرات سفرها و عکس هاشونو نشونمون میداد (ایشون برای خودشون یه پا جهانگرد بودن )یا همراه با دیدن کارتون های مخصوص دهه شصتی ها از سرندپیتی و سندباد
با کم شدن ارتفاع هواپیما، از پنجره به بیرون نگریستم؛ هواپیما دریای بالتیک را پشت سر گذاشت و جایی در آسمان سوئد دور زد؛ وقتی مجدداً بر روی دریا به حرکت ادامه داد، صدای باز شدن چرخهای هواپیما نوید فرودی زودهنگام را به گوشمان رساند.
صبح روز جمعه در نیمه اسفند 97 با صدای گریه آوین، دختر نه ماهه مان از خواب بیدار شدیم، متأسفانه ناخوش به نظر می رسید. بعد از رسیدگی به امورات دختری خواب از چشمان فراری شده بود و فکر و خیال گذشته و برنامه پیش
سلام خدمت تمامی دوستان لست سکندی این دومین سفرنامه بنده در این سایت است که امیدوارم راهنمای خوبی جهت یک سفر کم هزینه و اقتصادی برای این شهر زیبا واقع در کشور اندونزی باشد. ناگفته نماند که از پرداختن به حاشیه همچون احساسات و یا اتفاقات
منصور ضابطیان در کتاب «مارک دو پلو» مینویسد: "هر کسی را چیزی به جایی میرساند، شاید وسوسهی یک نگاه یا تصویری دلانگیز یا تصوری موهوم. هر کسی را چیزی وسوسه میکند تا کولهپشتیاش را بردارد و بار سفر ببندد به جایی و اینبار ..." باید
ما تقریبا از تابستون به فکر یه سفر خارجی زمینی ارزون بودیم که با تحقیقاتی که کردم دیدیم بهترین موقعیت اوایل مهر هستش که هم نرخ تورها کمتر میشه هم هنوز هوا خیلی سرد نیست و راحت میشه گشت، اول به فکر سفر به ارمنستان
کوالالامپور شهر رنگهای چشمنواز، سنگاپور پدر مدرنیته آسیا سلام، از اونجایی که خوندن سفرنامه ها به من کمک زیادی تو این سفر کرد تصمیم گرفتم تا برای اولین بار منم سفر نامه بنویسم تا شاید خوندن این سفرنامه به شما هم کمک کنه. سفر من و خانوادم
ماهیگیری که هرگز ندیدم (سفرنامهی ویتنام) سفر پنج است: «اول به پاي، دوم به دل، سِيوم به همت، چهارم به ديدار، پنجم در فنا نفس» (شیخ ابوالحسن خرقانی) این چهارمین داستانی است که از من میخوانید. قصهی پرماجرای سفری دو هفتهای به ویتنام. هر زمان این سفر
به عنوان یک ایرانی برایم مهم است که در وهله اول دیدنی ها کشور خود را ببینم و فرهنگ شهرهای مختلف را بشناسم . دوست دارم وقتی یک غیرایرانی از من درباره کشورم و شهر های مختلفش سوال می پرسد بتوانم حداقل پاسخ هایی داشته
سفر شاید همان واژه ی نابی باشد که شنیدنش هم حالمان را خوب می کند، ولی باز هم شنیدن از سفر کجا و تجربه کردنش کجا؟ سلام به همه دوستان اهل سفر برای بار دوم سفرنامه ام را به نگارش در میارم تا برنامه ریزی که
سلام و عرض ادب خدمت شما دوستانی که قصد مسافرت به استانبول رو دارید. از اونجایی که من با خوندن سفرنامه ها اطلاعات بسیار خوبی برای سفرم گرفتم و توی طول سفر بصورت ملموس حرف و نظرات دوستان برام قابل تجربه بود لذا من هم
سفرنامه استانبول ( قسطنطنیه پیوند فرهنگ و تاریخ شرق و غرب جهان ) فهرست مطالب مقدمه موقعیت جغرافيايى و اطلاعات شهر جمعیت وضعیت آب و هوا فرهنگ مردم ترکیه فرهنگ غذایی ترکیه تاریخچه استانبول جملات کاربردی ترکی استانبولی در سفر شروع برنامه ریزی برای سفر کارهایی که باید قبل از سفر انجام دهید روز اول فرایند پارک
سلام خدمت تمامی عزیزانی که این سفرنامه رومیخونن ما تلاش کردیم علاوه بر اینکه بتونیم خاطره های خودمونو در اینجا ثبت کنیم،کمکی به دوستان مجازیمون کنیم تا بتونن با اطلاعات نسبتا کافی سفرشون رو شروع کنن این اولین سفرخارجه ی من و شوهرم هست و اولین یادداشتی
سلام به همه دوستان بزرگوار و نازنین اهل سفر ابتدا بابت وقتی که برای خواندن این سفرنامه خواهید گذاشت از تک تک شما تشکر می کنم و امیدوارم بتونه اطلاعات مفیدی رو در مورد مقصد و شرایط آن به شما عزیزان منتقل کنه. من علی عباسی
اردیبهشت ماه بود که تصمیم گرفتیم اولین سفر خارجی را به همراه دوستانمون برویم. با توجه به داشتن پسر 7 سالمون موارد زیادی بود که باید در نظر می گرفتیم. برای اولین سفر ترکیه و با توجه به مسافت کوتاه ازمیر تا کوش آداسی، کوش
سفر سه روزه نخجوان ایغدیر از اونجایی که ما ترک زبان هستیم و تمام فامیلمون توی تبریز زندگی میکنن تازگی ها یه موجی شکل گرفته بود که همه برای خرید به شهرهای نزدیک توی ترکیه میرفتن مثل ایغدیر و وان و یه خرید جانانه با کمترین
وان شهری کوچیکه که بعد از زلزله ای که اونجا اومد به دلیل نزدیکی با مرز ایران برندهای ترک شعبه هایی از فروشگاهاشون رو در این شهر زدن که با این کار به شدت این شهر رونق گرفت و کم کم ایرانی های زیادی مخصوصا
جرقه سفر به زنجان در ذهنم با دیدن یک عکس زده شد. بادیدن عکس هتل سنتی ددمان که یه دل نه صددل عاشقش شدم،وبه همسرم پیشنهاد سفر به زنجان رو دادم و ایشون هم قبول کردن و این شد که ما برای دوشب این هتل
ممکن است در آغاز سفر شما حرفی برای گفتن نداشته باشید،اما سفر در پایان از شما یک نویسنده می سازد.(ابن بطوطه) هر بار که مسافرت میرم (فرقی نمیکنه کجا و چه مدت) وقتی برمیگردم احساس میکنم یه وجه دیگری از خودم رو بیشتر شناختم و با