ما به این دلیل روی کره زمین زندگی میکنیم که سفر کنیم و از زندگی لذت ببریم ، به حرفهای کسانی که غیر از این میگویند گوش نکنید...عید نوروز برای خیلی از ما ایرانی ها طعم سفر میده و معمولا بهترین خاطره ها تو این
با اینکه تیر ماه امسال تازه از سفر دبی اومده بودیم ولی هیجان یه سفر تازه ولمون نمیکرد . تو این شرایط بد اقتصادی فکراینکه در یه سال دو بار سفر خارجی بری خودش هیجان انگیزه چه برسه به اینکه انجامش بدی . البته من
مقدمه در ادامه سفر اروپائی فرصتی دست داد تا باتفاق خانواده برادرم وحید پیوندی برای چند روز سفر کوتاهی به کشور جمهوری چک داشته باشم. از آنجا که هر کشور و یا شهری تعداد بیشماری آثار تاریخی، مناطق دیدنی و طبیعتی زیبا خواهد داشت، که هر
دو سال بود که تو فکر سفر به چابهار بودیم اما به دلایلی نشد که بریم، دی ماه 1401 بود که بین دو مقصد هرمز و چابهار دودل بودم که در نهایت تصمیم بر چابهار شد. وصف چابهار و قشنگی هاشو زیاد شنیده بودم و
مُردم و زنده شدم وقتی تو لبخند زدی *** بارالها ! ملک الموت به این زیبایی ؟؟ برای سبب سازِ این دلنوشته برای فرشته ای که دیگر نیست... موبایلم زنگ خورد ، اسمش را که دیدم دلم هُری ریخت پایین مثل همیشه ، انگار این عادت نمیخواهد از
مقدمه : فرصتی بدست آمد تا در بهار سال 1401 خورشیدی بار دیگر به یکی از منطق توریستی کشور اسپانیا سفر نمایم .در اینجا سعی خواهم نمود تا آنچه پیرامون مناطق مختلف این سفر دیده، شنیده و یا خوانده ام را با شما در میان بگذارم.
ابن بطوطه میگه:"ممکن است در آغاز سفر، شما حرفی برای گفتن نداشته باشید، اما سفر در پایان از شما یک نویسنده می سازد" و من واقعا بهش ایمان دارم و تجربه ش کردم. هنوز تو سفرنامه نویسی مبتدی هستم و آدابش رو درست نمیدونم، اما
تا جایی که می توانید سفر کنید به دور دست ترین جاهایی که می توانید بروید. یادتان باشد، زندگی برای زیستن در یک نقطه نیست! سالها شوق دیدن آفریقا رو داشتم و خیلی دوست داشتم موقعیتی جور بشه که بتونم از نزدیک قاره سیاه رو ببینم و با مردم
مقدمه در این سفرنامه توضیحات کاملی در مورد سفر زمینی من تا خوی و پرواز از وان به استانبول، به همراه همسرم ، برادرم . دوستانمون خواهم داد تا دوستانی که تمایل دارند به جای سفر با تور استانبول، با هزینه کمتری سفر کنند بتوانند از
وقتی از پلکان هواپیما پایین آمدم و قدم روی زمین گذاشتم، ابرهای زیبای پنبه ای که در آسمان نیلی رنگ دلبری می کردند چشمم را گرفت. به این فکر می کردم که عمری با ضرب المثل «آسمون خدا همه جا یک رنگه» خودمان را گول زده
به سانِ خارِ رها گشته از اسارتِ خاک ، بس است ماندن و ماندن ، کمی سفر باید.... چه کسی میتونه در مقابل پیشنهادِ شرکت در یک مراسم عروسی در قلب کردستان مخالفت کنه ؟؟؟!!!؟؟؟ آزادیِ ما از سفر کردن هایمان معلوم میشود ، کسی که دارایی اش را
میپرسم تنگه دَرزو مسیرش از کدوم سمته؟ مرد در حالی که داشت شیر کاکائو میخورد گفت با این ماشین که نمیتونید برید، بیایید با موتور من برید، ماشینونو بذارید تو خونه من. من که متعجب داشتم همسرجان رو نگاه میکردم که با کمال میل پیشنهاد
سلام معرف حضورتون هستم که بعد از نوشتن سفرنامه سریلانکا سفرنامه دور جنوبی سریلانکا در 10 روز و کامنت های پر انرژی تصمیم به نوشتن سفر زمینی پرخاطره تهران استانبول گرفتم و حالا اینجا در خدمتتونم . 4800 کیلومتر ،الان دارم بهش فکر میکنم نمیدونم چجوری پدر
بنام خدا درود. در سنوات قبل ، ما که خودمان حاجی واشنگتن زمانه ایم ویگانه روزگار، حکایت سفرمان به بلاد عثمانی را روایت کردیم و چون رفقای این سامان مرام پهلوانی داشتند ولطفی سرشار، به جای فحش وفضیحت، بسیار ما را نواختند وتعریفمان کردند و هندوانه ای
به نام خدا میخواهم برایتان از کشور شیر شاه بگویم! کشوری که در آن می توانید تمام دوستان ، آشنایان و فامیل های شیر شاه را به راحتی پیدا کنید! کنیا کشوریست که می توانید در آن خاطرات کودکی را دوباره بیابید ولی این بار به
این سفر، هیچ قرار نبود سفر باشد: که ما، یعنی آصفه ی 32 ساله ی این روزها معلم زبان انگلیسی و همسرم مجید 36 ساله ی دانشجوی پی اچ دی و این روزها ساکن بروکسل، بعد از دو هفته ای گشت و گذار تو اطریش
سه سال گذشت از نوشتن آخرین سفرنامه م، که نتیجه ی آخرین سفر درست و حسابی ام بود! و فقط کمی پس از آن روزها، از ایران کوچیدم و زندگی غریب و تازه، سختی درس ها و اخت شدن با شغل جدید، در کنار فراگیری
سلام به دوست داران سفر از نوع لست سکندی کلی آرزوی قشنگ براتون دارم که همگی یه وجه مشترک دارند. و اون هم چیزی جز تحقق سفر با رویاهای دلخواه تون نیست. سعی کردم این سفرنامه رو خيلي روان بنویسم، که مشتاقانه تا پایان دنبال
من مسافرت رو خیلی دوست دارم و از هر فرصتی برای انجام سفر(مخصوصا خارجی) استفاده میکنم. متاسفانه مشکلاتی مثل کرونا و از همه مهمتر گرون شدن دلار، مسافرت به کشورهای خارجی برای ما ایرانیها رو خیلی سخت کرده، ولی بنظرم یک عاشق سفر باید مشکلات
مقدمه معمولا این حس را تمام بچهها تجربه میکنند. وقتی که پا در حیاط خانهی مادربزرگ میگذارند انگار که در یک جنگل بیانتها قدم میزنند. حوضی که در وسط حیاط قرار دارد مثل استخری است که شاید حتی کوسهها هم در کف آن شنا کنند. عمو