" بر شهر یزد و ثبت جهانی آن درود " " بر شهر خشت خام نخستین مکان درود " با سلام و عرض احترام خدمت تمامی عوامل محترم لستسکند و همراهان عزیز که وقت گران بهای خودشون رو صرف مطالعه این سفرنامه میکنند. در همین ابتدا از
به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا هوس سفر نداری زغبار این بیابان به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا با سلام به خوانندگان عزیزو گرامی ؛ سفر روح ما را جلا می دهد و زنگار خستگی از روزمره گی ها را از درون
مدتها بود منتظر فرصتی بودیم تا به جزیره زیبای قشم و هرمز سفر بکنیم. طبق معمول، با خانواده و فامیل مشورت کردیم تا هم زمان سفر رو با هم هماهنگ بکنیم و هم در مورد وسیله نقلیه مسافرت، تصمیم بگیریم. از بین گزینه های ماشین
سلام دوستان بالاخره بعد چندین سفر بابت اتفاقایی که برام داخل این سفر افتاد تصمیم گرفتم حتما سفرنامه بنویسم که بیشتر اطلاعات خودم هست برای کسایی که میخوان بزودی برن و برنامه سفر به کسی نمیدم فقط اطلاعاتی که خودم قبل سفر برام سوال بود
روزای عجیبی بود... قیمت دلار و یورو و سکه لحظه ای در حال گرون شدن بود و هر روز خودمو از برنامه سفری که دو سال بود براش نقشه داشتم دورتر و دورتر میدیدم... هنوزم هر روز قیمت تورها رو چک میکردم، تور سریلانکا، تورتایلند،
مقدمـه چندروزی بودکه از سفر اروپا برگشته بودم. دید و بازدید دوستان تمام شده بود. حوصله تنها ماندن در هوای گرم اصفهان را نداشتم. به چندتا از رفقا پیشنهاد رفتن به یک طرفی را دادم. هرکسی شهری را پیشنهادکرد، تا اینکه قرار شد به تور شمال
با سلام. من محمد هستم و در شهر دورتموند آلمان زندگی میکنم. سه هفته قبل ما یک سفر به شهر پاریس داشتیم و االان تصمیم گرفتم که شرح مختصری از سفرمون رو برای شما بنویسم. نخست مختصری درباره شهر پاریس: پاریس با جمعیت 2.200.000 نفر پایتخت کشور
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی (سعدی) گفتار اول نوروز امسال مصادف با هفتادمین بهار زندگی من است. فرزندان من، به ویژه پسرم پژمان آرزو دارد به گونه ای زادروز مرا گرامی بدارد. به همین مناسبت ترتیبی داده است تا به نزد
برنامه سفر ما به آفریقا خیلی اتفاقی پیش آمد. ماجرا از این قرار بود که خواهرم هوس سفر به آفریقا کرده بود اما مادرم اجازه سفر تنهایی به او نمیداد.هرچند خواهرم قبلا بارها تجربه سفر تنهایی به کشورهای همسایه را داشته بود اما مادرم سفر
مقدمه سفر خارجی برای من اصل زندگی هست ، چون ما تماما غرق در زندگی روتین هستیم و تفریحات همیشگی آخر هفته ها یا مسافرت های داخلی که تنوع چندانی نداره هم بخشی از همون روتین زندگی میشه . به قول یک دوستی که مهاجرت کرده
اسب من یه پژو ۲۰۶ قدیمی هست و این داستان سفر احمقانه من به ترکیه ست! سفری که هر لحظه اش از خودم می پرسیدم: واقعا داری چه غلطی می کنی؟! چند سال پیش و اون زمان ها که هنوز قیمت ها ده بیست برابر
من خاطرات را جمع آوری می کنم. من همیشه به دنبال فرصت هایی برای امتحان کردن چیزهای جدید، رفتن به مکان های جدید و ملاقات با افراد جدید هستم. یه زمانی من و دوستانم سفرهای سال رو طوری برنامه ریزی میکردیم که حداقل یه سفر
سفر من به روسیه قرار بود که تنها در دو شهر مسکو و مورمانسک باشد (سفرنامه من به مورمانسک را از اینجا میتوانید بخوانید) اما از آنجایی که تور لیدر تور روسیه ما بیشتر دوستمان بود تا تور لیدر به من پیشنهاد داد که با
هر شهری حتی در دور دست ها ارزش یک بار دیدن رو داره ولی یه شهرهایی هست که دوباره دلت برای دیدنش تنگ میشه. وقتی این جمله رو خوندم فورا چابهار زیبا به ذهنم اومد و از نظر من اون شهر که دلتنگش بودم چابهار
سلام خدمت همه لست سکندی های عزیزم، میخوام تو این سفرنامه همه کسایی که این سفرنامه رو میخونن رو با خودم همسفر کنم .امیدوارم با نوشتن این سفرنامه بتونم کمک کوچیکی به شما دوستان عزیزم جهت سفرهای داخلی زمینی طولانی پیش روتون داشته باشم و
همیشه برای من سفر به کشورهای بسیار کوچک اروپا، بسیار هیجان انگیز تر از سایر کشورهای این قاره سبز بوده است. سفر من به اسپانیا بهترین فرصت برای بازدید یکی از این کشورهای هیجان انگیز، یعنی آندورا بوده است. کشور کوچک آندورا بین کشورهای فرانسه
تا جایی که یادم می آید از همان کودکی عاشق دوچرخه و دوچرخه سواری بودم. طبیعت را هم دوست داشتم و بارها با دوچرخه کودکیهایم به دل طبیعت می زدم و آنقدر که سن من اجازه می داد از خانه، محله و شهر دور می
سفر ما هم مثل خیلی از سفر ها با یک تصمیم ناگهانی شروع شد. من و همسرم تصمیم گرفتیم تا تعطیلات نوروز، به کشور گرجستان سفر کنیم. همیشه دوست داشتیم تجربه از سفر زمینی به کشوری را داشته باشیم. با توجه به اینکه رانندگی طولانی
سفر یعنی از فراغت ها فرصت ساختن سفر یعنی پرده ها را کنار زدن سفر یعنی بی واسطه دیدن سفر یعنی فرصت طلایی زندگی در سال 1401 و پس از رهایی از مسائل مربوط با بیماری کووید 19 قصد سفر کردیم ، در ابتدای سال به شهر آنتالیا و
به نام خداوند زیبایی ها سلام به همه عزیزانی که دوستدار سفر هستن و سفرنامه من رو میخونن و سلامی ویژه خدمت دوستان لست سکندی امیدوارم هرجا هستید شاد ، سلامت و موفق باشید. این اولین سفرنامه من هست و خیلی بابت نوشتنش هیجان دارم، امیدوارم