پایتخت فرهنگی اروپا در سال 2019 را بشناسیم: شهر ماترا در ایتالیا

4.4
از 8 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
اینجا پایتخت فرهنگی قاره سبز است! +تصاویر

 bn165.jpg

سفری به اعماق تاریخ: تنها شهری با قدمت 9000 سال که در آن می توانید قدم بزنید

شهر باستانی ماترا - پایتخت فرهنگی اروپا در سال 2019

 

سفر من به ایتالیا در ابتدای ماه JUNE سال 2019 شروع شد. این ماه اوج سفر به اروپا و بویژه به ایتالیاست. قبل از سفر خیلی موارد را در مورد شهرهای ایتالیا به زبان انگلیسی در سایت های مختلف جستجو کرده بودم، اما اطلاعات در مورد شهر تاریخی "ماترا" (Matera) خیلی کم بود. و من باید برای شرکت در یک کنفرانس علمی به ماترا می رفتم و انتخاب دیگری نداشتم. این شهر جنوبی ایتالیا به عنوان میراث جهانی در یونسکو ثبت شده است پس واقعا باید بازدید از آن ارزشمند باشد. نیز این شهر در سال 2014 به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا در سال 2019 برگزیده شد.

شاید من جز معدود ایرانی هایی باشم که ماترا تاکنون دیده است. اما مطمئن جز بیشمار گردشگرانی هستم که در کوچه پس کوچه های سنگی قدیمی آن گم شده اند، از شهری پلکانی لذت برده اند و هوای تاریخ را استشمام کرده اند. روزنامه گاردین به این شهر لقب شهر سنگی جادویی را میدهد و بسیاری از سایت های گردشگری دنیا آن را به عنوان یکی از خاص ترین جاذبه های گردشگری ایتالیا میشناسند. یورو نیوز به قدمت 9000 هزارساله ماترا اشاره می کند و برخی کتابهای تاریخی به استمرار حضور بشر در آن. سومین سکونتگاه مستمر بشر! مگر میشود؟ بلی از روزی که بشر نخستین در این محل سکنی گزید، تاکنون این منطقه بی وقفه سکونتگاه مردم در طی اعصار بوده است. شهری 9000 ساله در جنوب ایتالیا. با قدم زدن در شهر می توان نوع معماری پیشینیان و کنده کاری های آنها در دل صخره ها را به خوبی دید. علی رغم بازسازی ها، هنوز دیواره ها و خانه های غارمانندی با قدمت صدها سال وجود دارند که در دل کوه تراشیده شده اند. به فاصله یک دره، در آن طرف دره غارهای انسانهای نخستین قرار دارد با پنجره هایی منظم که قدمتش را به رخ میکشد.

ماترا به هیچ عنوان نمیتواند تنها مقصد گردشگری یک ایرانی در اروپا و حتی ایتالیا باشد. ماترا را میتوان در لیست مکان هایی گذاشت که باید بعد از دیدن شهرها و مناظر ناب اروپا دید. اما اگر به سمت جنوب ایتالیا روانه شدید، حتما بازدید از این شهر را در اولویت خود قرار دهید. مطمئنا بیشتر از بالونیا و بالی از سفر به این شهر سنگی قدیمی لذت خواهید برد. 

گرفتن بلیط برای رفتن به ماترا خیلی دشوار نبود اما هزینه آن نسبت به بلیط هایی از ایران به مقصد رم ایتالیا بیشتر بود. مقصد من از ایران با هواپیمایی ترکیش ایرلاین به استانبول و پس از آن به شهری به نام بالی (Bali) در نزدیکی "ماترا" بود تا از آنجا بتوانم با اتوبوس و در عرض 1 ساعت خود را به شهر ماترا برسانم. پرواز ساعت 3 بامداد بود و خوشرو نبودن کارکنان ترکیش اولین چیزی بود که توی ذوق میزد. کارمند صدور بلیط قبل باز کردن پاسپورتم از من پرسید: مطمئنی ویزا داری!!! و من متعجب شدم.

هواپیما بی هیچ تاخیری راه افتاد و صبح در استانبول و در فرودگاه جدید آن بودیم. فرودگاهی بسیار بسیار بزرگ که خلوتی آن به چشم می آمد. آنهایی که به فرودگاه قبلی استانبول عادت کرده بودند می دانند شلوغی و زرق و برق آن فرودگاه به مذاق ایرانی ها خوش می آمد هرچند به سختی جایی برای نشستن و استراحت پیدا میشد. در این فرودگاه شما سقف های خیلی خیلی بلند، معماری ساده و تزیینات بی تجمل (تزیینات نخل مانند فرودگاه ابوظبی) و صندلی های خالی بی شمار میبینید اما متاسفانه مسافت بین گیت های ورود و خروج بسیار طولانی است و اگر فاصله پرواز دوم شما با فرودتان در استانبول اندک باشد کمی مضطرب خواهید شد. مخصوصا اینکه اکثر راهنماها انگلیسی را دست و پا شکسته صحبت می کنند و البته وسیله نقلیه ای برای جابجایی شما وجود ندارد. البته بعد از ترک این فرودگاه دلتان برای کارکنان هاوربورد سوار آن تنگ می شود (نوعی اسکوتر برقی که فرد باید تعادلش را روی آن بدون هیچ کمکی حفظ کند).

در این فرودگاه به تعداد زیادی راهنمایان جوان مهربانی دیدم تا اگر مسافران به هر علت در مسیر خود گم شدند از آنها کمک بخواهند. نیز معمولا پشت بلیطتان نقشه فرودگاه چاپ شده است که می توانید از آن استفاده کنید. همچنین می توانید از راهنمایان نقشه فرودگاه را بخواهید. فراموش نکنید به محض رسیدن به فرودگاه ساعت خود را به وقت محلی استانبول تنظیم کنید چرا که زمان پرواز بعدی شما به وقت محلی یعنی به وقت استانبول خواهد بود. همچنین به هیچ عنوان در این فرودگاه به فکر تبدیل ریال به دلار یا دلار به یورو نیفتید. نرخ تبدیل پول آنها اختلاف زیادی با نرخ استاندارد دارد.

پرواز بعدی از استانبول به مقصد بالی پر از توریست های مسن بود و پرواز از استانبول به بالی طولانی نبود و من حدود 10 صبح به فرودگاه کوچک بالی رسیدم. مهر ورود را افسر بدون هیچ محدودیتی به پاسپورت ایرانی ام زد اما ماموران بعد از آن خیلی عجیب غریب به یک دختر ایرانی تنها نگاه میکردند و البته تصورشان این بود که یک دختر عرب می بینند. قبل از تحویل وسایلم چند مامور به دفعات از من درباره دلیل حضورم پرسیدند و یکی از آنها از من مدارک و اسناد مرتبط با دلیل حضور را درخواست کرد. در فرودگاه یک دفتر اطلاعات گردشگری وجود داشت که من از مسئول آن یک نقشه ماترا به رایگان گرفتم و نیز اطلاعات مربوط به راه های رفتن از بالی به ماترا.

هوای شرجی و گرم استوایی اولین خوشامد گویی ایتالیا به من بود. پس از آن از با اتوبوسی با نرخ 5 یورو از روبروی در فرودگاه رهسپار شهر تاریخی ماترا- پایتخت فرهنگی اروپا در سال 2019- شدم. اتوبوس به wifi مجهز بود که من نتوانستم استفاده کنم و اکثر افرادی که همسفر من بودند جوانان اروپایی بودند که تنها یا با دوست خود به دیدن ماترا می آمدند. بسیاری از آنها ایتالیایی بودند و من با توجه به آنچه سرچ کرده بودم و نیز در فرودگاه دیدم، به این نتیجه رسیدم که اکثر مسافران ماترا بعد از پیاده شدن از هواپیما با شاتل های خود هتل به ماترا میروند. مناظر اطراف همان مناظر سرسبزی بود که از اروپا انتظار داریم.

 عکس 1: در مسیر بالی به ماترا- با اتوبوس

1.jpg

و خب بعد از حدود 1 ساعت و نیم درحالیکه بسیار هیجان زده بودم به ماترا رسیدم و با این صحنه روبرو شدم:

عکس 2: چشم انداز ماترا

 2.jpg

اتوبوس ما را در مرکز شهر و میدان اصلی پیاده کرد و من باید به کلیسایی در بالاترین نقطه ماترا می رفتم: به نام کلیسای اعظم ماترا (در عکس کلیسایی میبینید که از همه ساختمان ها بالاتر است). شهر دو قسمت داشت. یک قسمت جدیدتر که هم اکنون پشت سرم بود و یک قسمت قدیمی که روبرویم قرار داشت. کل خیابان های باریک قسمت قدیمی سنگفرش بود و البته به جز ماشین های کوچک- آن هم در مسیر های دور تا دور شهر قدیمی- امکان تردد ماشین های دیگر نبود.

با میدان مرکزی خداحافظی کردم و در دل شهر قدیمی ماترا -که SASSI  نامیده میشد- مشغول راه رفتن شدم. شهری تپه ای با خانه های سنگی قدیمی که پر بود از خانه هایی که آنها را تبدیل به B&B یا همان اقامتگاه محلی کرده بودند. کل این شهر سنگی، پلکانی بود و شیبدار. شهری که حتی عکسی مشابه آن را هیچ جا ندیده بودم. شاید کشیدن چمدان چرخدار کمی دشوار بود اما اکثر توریست های جوان تنها کوله بر دوش داشتند.

در مرکز SASSI یا همان قدیمی ترین محله های آن، سکونتگاه های باستانی زیر زمینی قرار داشتند که در دل کوه تراشیده شده اند و بعد ها و به مرور زمان به خانه هایی غار مانند تبدیل شدند و 40 سال پیش این خانه ها بازسازی شده و به اقامتگاه های بومگردی تبدیل شدند. این شهر قدیمی از 9000 هزار سال پیش از میلاد مسیح تاکنون به طور مستمر سکونتگاه بشر بوده است و از این رو سومین قدیمی ترین سکونتگاه مستمر بشر بر روی کره خاکی است. خانه های غار مانند کنده کاری شده در دل کوه مربوط به قرن 12 تا 15میلادی بوده اند. 

عکس 3: ماترا قبل از بازسازی

 3.jpg

مردم قدیم ماترا کشاورز بودند و به سختی زندگی خود را می گذراندند. ماترا یکی از فقیرترین شهرهای اروپا بوده است. در سال 1950 سیاستهای فقرزدایی در ماترا پیاده می شود و دولت برای نجات وضعیت اهالی دست به کار میشود: مقرر میگردد جمعیت 17000 نفری ماترا که در خانه های غار مانند، کنده شده در دل کوه، زندگی میکردند به خانه های دولتی ساخته شده در نزدیکی ماترا (آنچه امروزه تحت عنوان قسمت جدید شهر میشناسند) کوچ داده شوند. این مردم فقیر با تعداد زیادی بچه در غارهای کوچک پیشینیان خود حتی حداقل امکانات زندگی را نداشتند: نور طبیعی نداشتند، خانه های سنگی آنها تهویه و آب و بهداشت نداشت و بدتر از آن به علت زندگی در کنار احشام خود (مرغ و گوسفند) به انواع بیماری ها مانند مالاریا و وبا و حصبه مبتلا بودند. باورکردنی نیست که مرغ و گوسفندان در داخل خانه نگهداری می شدند (از ترس دزدیدن). نرخ مرگ و میر کودکان بسیار بالا بود. بارها در روزنامه ها مجلات از ماترا به عنوان مایه شرم ایتالیا و نمونه عقب ماندگی جنوب ایتالیا یاد میکردند. سالها بعد از کوچ اجباری مردم به خانه های جدید دولتی، در سال 1986 قانونی تصویب شد و به موجب آن وام های دولتی برای بازسازی خانه های ماترا تعلق گرفت و برخی از ساکنین ماترا برای بازسازی به این شهر رها شده برگشتند و آنچه امروز میبینیم نتیجه زحمات آن ها و معماران و طراحان اروپایی و آمریکایی است.

عکس 4: داخل یک خانه بازسازی شده

4.jpg

در حال حاضر ماترا یکی از رو به رشدترین شهرهای اروپاست و از سال 2014 با استقبال بینظیر گردشگران مواجه شده است. از گذشته تا کنون بیش از 50 فیلم سینمایی در این شهر بخاطر فضای خاص آن، فیلمبرداری شده است که از معروف ترین آنها می توان به فیلم مصائب مسیح ساخته مل گیبسون اشاره کرد. همچنین قسمت های بسیاری از فیلم جدید جیمز باند با نام باند 25 که در سال 2020 پخش خواهد شد در این شهر فیلمبرداری شده است.

 

من به قدم زدن در شهر ادامه دادم و همان ابتدا به مقر اصلی و مکانی برای گردهمایی ها رسیدم که در گذشته شهرداری ماترا و زندان و سایر مکان های اصلی در آنجا قرار داشتند. دورتادورش صندلی و پر از بانک و رستوران و دفاتر خدمات مسافرتی و البته کلیساهای قدیمی. این مکان مانند میدان بود و به چندین معبر اصلی سنگی باریک منتهی میشد. و در همان کوچه های باریک و پلکان های سنگی زیبا تعداد زیادی گروه های توریستی از سرتاسر دنیا بویژه چین دیدم. دخترکان چینی کلاه به سر (کلا چینی ها خیلی آفتاب گریز هستند برعکس اروپایی ها) در معدود مغازه های برند های معروف دورتادور همین مکان پرتردد میگشتند و با دستهای پر از کیسه های خرید بیرون می آمدند. چند برند معروف ایتالیایی کیف و کفش چرم هم وجود داشت که تقریبا شلوغ بودند. در دیواره های سنگی شهر در دل کوچه ها با تابلوهای و علائم راهنما مواجه میشدید که تلاش کرده بودند در تطبیق با قدمت ماترا آن را طراحی کنند. هرچند اکثر توریست های به جای گم شدن در دل شهر سنگی ترجیح میدادند یک تور محلی پیاده خریداری کنند و با راهنما همه نقاط شهر را ببینند. تورهای پیاده از صبح زود تا تقریبا بعد از ظهر شما را به مهمترین مکان های ماترا میبردند البته با پای پیاده و در دل کوچه های سنگی پلکانی. برخی افراد سالمند ترجیح میدادند که مکان های توریستی مرتفع تر را بازدید نکنند. نیز برخی از توریست های مسن ترجیح میدادند با کرایه ماشین های کوچک دو نفره و یا سه چرخه ای دو نفره فقط مکان هایی را ببینند -در اطراف sassi- که با این وسیله ها در دسترس است. sassi طرح خاصی داشت و در عکس می توانید این طرح خاص آن را ببینید و به خاطر همین ویژگی منطقه منحصربفردی برای عکاسی محسوب می شود.

عکس 5: نقشه ماترا

5.jpg 

عکس 6: طرح جغرافیایی ناحیه باستانی sassi در ماترا

 6.jpg

هوا گرم بود و تعداد زیادی از توریست ها چتر سفید به همراه داشتند. تعداد زیادی مغازه های آبمیوه فروشی بودند که با 10 یورو آب پرتقال تازه در سایز خیلی بزرگ ارائه می کردند. تعداد زیادی هم رستوران وجود داشت. کلا این شهر قدیمی همه امکاناتی را که توریست ها ممکن است لازم داشته باشند را در فواصل کوتاه کنار هم جا داده بود. مغازه های سوغاتی فروشی با انواع سوغاتی های جنوب ایتالیا و البته خود ماترا دیده میشدند. نیز در انتهای هر خیابان یا در هر میدان اصلی آب نماهای مجسمه ای و ساده ای وجود داشت که میشد از آب آشامیدنی آنها استفاده کرد. خیلی از توریست ها خودشان را زیر این فواره ها خیس میکردند تا خنک تر شوند. جلوی هر کدام از این آب نماها تعدادی توریست را میدیدید که مشغول پر کردن قمقمه یا بطری های آب شان هستند. این شهر به قصد پذیرش توریست بازسازی شده بود و شما استانداردهای گردشگری را به خوبی حس می کردید. در برخی از کوچه و معابر قدیمی تر شما روی سنگ های باستانی قدم میگذاشتید که به شدت در طی زمان صیقل پیدا کرده بودند و روح تمدن های باستانی را به عابر منتقل میکردند. در عین شلوغی میدان اصلی شهر، شما وقتی شروع به پیاده روی در معابر میکردید در سکوتی وهم انگیز غرق میشدید. شما بودید و پیچ و خم کوچه های باریک سنگی، دیواره های بلند خانه های سنگی با بالکن های کوچک و البته گاهی نور آفتابی که فرصت میکرد در بینابین این دیواره ها به شما بتابد. خانه های سقف شیروانی داشتند با ناودان هایی سفالی و زیبا.

شهری قدیمی بازسازی شده، پر از خانه ها و کلیساهای کوچک و بزرگ سنگی که زیر سایه دیواره های بلند آنها میشد ساعت ها در شهر پرسه زد. من خود را به بالاترین نقطه شهر یعنی کلیسای اعظم ماترا رساندم. کلیسا ابهت خاصی داشت و مشرف بود به کل شهر. خیلی از توریست ها نه فقط به قصد بازدید از کلیسای بزرگ قدیمی بلکه برای دیدن منظره ای چشم نواز از ماترا خود را به این کلیسا می رساندند.

عکس 7و 8: چشم انداز شهر از بالای کلیسا

7.jpg

8.jpg

معماری خانه ها جالب بود. این خانه ترکیبی از خانه بودند و غار! بله غار. بسیاری از این خانه ها -عموما در عمق sassi- دقیقا در دل کوه تراشیده شده بودند. برای ورود به آنها باید از دری کوچک مانند طاق و دارای قوس در بالا می گذشتید و سپس وارد خانه میشدید. خانه هایی که سقفشان از داخل مانند سقف های گنبد دار بود ولی بسیار کوتاه. دارای اتاق های تودرتو. و گاه پلکانی به طبقات بالاتر. دیواره های خانه ها با نوعی گچ پوشانده بودند که البته در برخی خانه ها بخاطر رطوبت پوسته هم کرده بود. نوع دیگری از این گچ سخت نیز برای دیواره های بیرونی خانه استفاده میشد. بهترین خانه ها یا همانهایی که طی دوران سالم مانده بودند، اکنون یا اقامتگاه بودند یا رستوران یا مرکز خرید سوغات. اکثر این خانه ها یک هواکش سنگی ساده هم داشتند که خود به عنوان نمادی از ماترا شناخته میشد.

از لابلای درز سنگ ها گل های مختلف روییده بود و برخی از ساکنین نیز با گلهای رنگارنگ خانه های سنگی خود را تزیین کرده بودند. نیز روی برخی از دیواره های سنگی میشد انواع گلسنگ ها را دید و حلزون های درشتی که میان آنها زندگی می کردند.

مردم ماترا بسیار مهمان نواز و خونگرم بودند. آنها درآمد خود را مدیون توریست ها میدانستند و تمام تلاششان را برای راضی نگه داشتن توریست ها میکردند. انگلیسی را خیلی خوب صحبت نمیکردند و به وضوح میشد دید در مکان هایی که نیاز به افراد مسلط به انگلیسی داشتند -مانند هتل ها و ورودی موزه ها- از سیاهپوستان مهاجر استفاده می کردند. بسیاری از خانه ها و هتل ها از پنجره هایشان پرچم معروفی نصب کرده بودند که در واقع آرم ماترا در سال 2019 بود که به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا معرفی شده بود. شهر منظره های بسیاری برای عکاسی داشت و البته تعداد زیادی زوج جوان به همراه عکاسشان به ماترا آمده بودند.

ماترا روی کوه -ترکیبی از دو صخره بزرگ- ساخته شده بود و شما در انتهای شهر جایی که دیگر دره و در اعماق دره رودخانه (رودخانه Gravina) قرار داشت، خیابان سنگ فرش شده ای میدید که دور تا دور شهر کشیده شده است و مانند کمربندی برای ماترا است. البته در همین مسیر چندین جاذبه توریستی وجود داشت و کسانی که نمی توانستند از پله های سنگی بالا روند، می توانستند از این مکان های در دسترس بازدید کنند.  بسیاری از جاذبه های توریستی ماترا برای افرادی که از عصا یا صندلی چرخدار استفاده میکنند مناسب نیست. هرچند من تعداد زیادی خانواده هایی دیدم که با کالسکه فرزندشان از پلکان های سنگی بالا می رفتند. از رودخانه بزرگ و بسیار عمیق گراوینا که روزی باعث شکل گیری تمدن در کنار این رود شده بود، تنها جریان باریک آب در ته دره ای عمیق باقی است.

ماترا دو نقطه اصلی برای عکس گرفتن با کل منظره شهر را داشت. اولین نقطه که درست در مرکز گردهمایی واقع شده بود و بالکنی رو به شهر بود. و دومین نقطه درست روبروی آن در بالاترین نقطه شهر یعنی جنب کلیسای بزرگ و قدیمی ماترا.

در این دو نقطه توریست های بی شماری حضور داشتند و البته هنرمندان خیابانی هم مشغول هنرنمایی بودند، برخی پیانو میزدند و برخی گیتار و برخی روی سنگ های کوچک نقشی از ماترا را میکشیدند. نماد اصلی ماترا منظره ای از شهر بود که در بالاترین نقطه آن کلیسای اعظم ماترا  قرار داشت.

 عکس 9: کلیسای اعظم ماترا  بالا تر از همه ساختمان های ماترا

 9.jpg

من گم شدن در ماترا را دوست داشتم. فقط در همان روز اول به این نتیجه رسیدم که به علت سنگی بودن کلیه معابر و نیز پلکانی بودن آن حتما باید از کفشی بسیار سبک و البته راحت و مناسب استفاده کنم. البته اعتراف کنم که یکی از کفش های پارچه ای ام در سنگنوردی پاره شد. ماترا شهر سنگی کوچکی نبود و ساعت ها پیاده روی علی رغم زیبایی شهر چه در روز چه در شب، پاها را خسته و کوفته میکرد. و علی رغم این خستگی به علت حس غریبی که خانه های سنگی و سنگفرش های تاریخی به شما میدهند، نمیتوانید از گردش در شهر دل بکنید. چرخ خوردن در پیچ و خم کوچه های سنگی حس غریبی دارد مخصوصا اینکه میتوانید با معماری سنتی ماترا بیشتر آشنا شوید.

 عکس 10: چشم انداز خانه ها وقتی در کوچه ها راه میرفتم

10.jpg

مکان های دیدنی ماترا:

عمده جذابیت های تاریخی ماترا کلیساهای بیشمار آن هستند. به نحوی که می توان تا 16 کلیسا را در ماترای نه چندان بزرگ در یک پیاده روی 5 ساعته دید. اما مهمترین تفاوت آنها با همه مکان های تاریخی که می توان در ایتالیا پیدا کرد در یک چیز است: کنده کاری سنگ!!! می توان با ورودی 5 یورو به خانه موزه هایی در ماترا سر زد که تاریخ ماترا و ابزارآلات قدیم کشاورزی و نیز عکس هایی از ماترا قبل از بازسازی را به تصویر می کشند. مهمترین مکان های تاریخی ماترا برای بازدید عبارتند از:

 

اول- کلیسای بزرگ ماترا

این کلیسا درواقع مانند مسجد جامع عمل میکرده است و مرکز اصلی اتفاقات مهم مذهبی ماترا بوده و میباشد که در سال 1270 میلادی وقف حضرت مریم (به ایتالیایی madonna) شده است و برج ناقوس آن 52 متر ارتفاع دارد. کلیساها معمولا یک در ورودی خیلی بزرگ و سنگین دارند و گاه دو در یکی سمت راست و دیگری سمت چپ که بهتر  همیشه از سمت راست وارد کلیسا شوید. سپس میتوانید از آب مقدس نوک انگشتان خود را خیس کنید و به پیشانی خود بزنید و دست هایتان را از پیشانی به شانه چپ و سپس شانه راست بزنید (پدر-پسر-روح القدس). این کلیسا مانند همه کلیساهای قدیمی تر پنجره های رنگی و منقوش داشت. در این کلیسا مجسمه ها و تندیس ها و گچبری های متعددی نگه داری میشد. و البته زیر زمین و خانه های اطراف آن همه ترکیبی از ساخت و ساز بر روی کنده کاری هایی در دل سنگ بوده اند.

در این کلیسا شما به راحتی میتوانستید اثرات سبک هنری دوره ساخت کلیسا را ببینید: استفاده از رنگ های روشن برای رنگ آمیزی و علاقه خاص به کشیدن پرتره برای تزیین دیوار ها در فضایی شادگونه. قسمتی از این کلیسا هنوز در دست ترمیم بود که اتفاقا قدیمی ترین نقاشی ها در آنجا قرار داشت. نقاشی های رنگی بر روی دیوارهایی که با گچ سفید شده اند از شب تولد حضرت مسیح. و البته سه موبد زرتشتی ایرانی هم در این نقاشی مشخص اند. نیز این کلیسا در داخل چندین پنجره شیشه ای منقوش و رنگی داشت و از بیرون هم یک "پنجره رزی" با 16 ستون در بالای آن.

منظره شهر از روبروی این کلیسا یکی از زیباترین مناظر ماترا بود. معروف ترین و بهترین هتل ماترا دقیقا کنار این کلیسا قرار داشت که ساختمانی متعلق به کلیسا با 3طبقه و دو طبقه زیر زمین بود و آن را تبدیل به هتل و نیز محلی برای برگزاری کنفرانس های مختلف کرده بودند.

 عکس 11: منظره شهر از بالاترین نقطه کلیسا

 11.jpg

عکس 12: فضای داخلی بزرگترین کلیسای ماترا

 12.jpg

به یاد داشته باشید مردم قدیم ایتالیا مردم بسیار مذهبی بودند و شما در هر شهر مخصوصا شهرهای جنوبی در هر کوچه ای ممکن است یک کلیسا پیدا کنید. حتی افراد مذهبی تر در ورودی خانه های خود بر روی دیوار، هم عبادتگاه های کوچکی درست میکردند که اثرات آنها هنوز باقی است. همچنین نام اکثر افراد میانسال و مسن -بویژه کسانی که اکنون 45 ساله و بیشتر هستند- هنوز هم همان نام های مذهبی مسیحی است.

عکس 13 و 14: عبادتگاه هایی در دیوار های خانه های شهر

13.jpg14.jpg

 

دوم: خیابان سنگ فرش لبه دره

پیاده روی در خیابان سنگ فرش شده ای که درست در لبه دره قرار دارد، و مانند کمربندی دور تا دور ماترا کشیده شده است خودش یک برنامه یک روزه مفصل است. در سرتاسر این خیابان طولانی میتوانید کلیساهای های تاریخی متعددی ببینید اما قشنگ ترین چیزی که باید به آنها دقت کنید  مجموعه خانه های بازسازی شده تراشیده شده در دل سنگ هستند. این خانه ها تاریخ عجیبی دارند و قبلا به عنوان شرم آورترین نقطه اروپا از آنها یاد شده است.

15 تا 19: قدیمی ترین نقاط sassi در ماترا که در عین بازسازی نقش بیرونی خود را حفظ کرده اند

15.jpg

16.jpg

17.jpg

18.jpg

19.jpg

سوم: کلیسای سنت آگوستین در خیابان سنگفرش دور شهر

این کلیسا درست در بالای دره ساخته شده است و زیر زمین آن به عنوان عبادتگاهی در دل زمین تراشیده شده است. در همین زیرزمین یا سرداب که به شدت خنک بود میتوان آثار سالمی از نقاشی های رنگی را دید. این نقاشی های مذهبی عمدتا مسیح را در کودکی به همراه حضرت مریم به تصویر کشیده اند و یا قدیسین مسیحیت را نقاشی کرده اند. این سرداب به خاطر معماری خاص خود صداها را منتقل نمیکند لذا فرد میتوانسته بدون هیچ دغدغه ای در سکوت مطلق نیایش کند. بازدید از این کلیسا رایگان بود.

 عکس 20 تا 22: نمای داخلی و خارجی کلیسای سنت آگوستین

 20.jpg

21.jpg

 22.jpg

چهارم: دو کلیسایی که در دل کوه کنده کاری شده اند و با یکدیگر اندکی فاصله دارند.

این دو کلیسای صخره ای هر کدام در بلندترین نقاط ماترا در دل کوه کنده کاری شده اند. در واقع می توان گفت اوج هنر مردمان ماترا که تلاش میکردند آن را در مهمترین مکان ها مانند کلیساهایشان نشان دهند، کنده کاری بوده است. مردم ماترا بر خلاف مردم شمال ایتالیا دنبال ظرافت های هنری نبوده اند. حتی نقاشی هایشان هم آن جزییات با شکوه نقاشی های شمال ایتالیا را ندارد. مردم ماترا دنبال این بودند که طبیعت سرسخت اطرافشان را تسخیر کنند. آنها فقط سنگ را می شناختند و به دنبال این بودند که با هنر خویش سنگ را مغلوب کنند. و کردند.

اولین کلیسا (کلیسای سانتا ماریا) که هنوز در حال ترمیم است، بسیار ساده در دل کوه کنده کاری شده است و در اتاق های مختلف آن نقاشی های زیبایی به چشم میخورد. نیز کاشی کاری مسحور کننده ای در کف کلیسا وجود داشت. عکسبرداری در آن فضا ممنوع بود.

عکس 23: کلیسای صخره ای سانتا ماریا

23.jpg

کلیسای دوم  نیز در دل کوه و سنگ کنده کاری شده بود ولی بسیار بزرگ تر بود. نیز مجسمه ها و کنده کاری های تزیینی متعددی داشت. چندین اتاق داشت و یک سرداب زیرزمینی که محلی برای قراردادن مردگان بوده است. من برای بازدید از هر دو یک بلیط دانشجویی تهیه کردم و مجموعا 4 دلار دادم.

 قدمت سردابه این کلیساها و سازه نخستین آنها که در دل کوه کنده کاری شده است، به قرن 12 میلادی برمیگردد و سازه های سنگی و نقاشی های آنها در قرن 15 میلادی بازسازی شدند. 

عکس 24 و 25: نمای بیرونی و داخلی یک کلیسای صخره ای

24.jpg

25.jpg

عکس 26: سردابی در اعماق کلیسای صخره ای

26.jpg

پنجم: انواع کلیساها و ساختمان های تاریخی در دل بافت سنگی شهر ماترا خود جاذبه ای دیگراند. تعداد زیاد کلیساها باعث میشود که توریست ها فقط به مهمترین آنها سر بزنند هرچند شما هرگز کلیسایی نمیبینید که خالی از بازدید کننده باشد. هر فرد با یکی از این کلیساها ارتباط برقرار میکند و ممکن است ساعت ها آنجا بنشیند و صدقه دهد و نیایش کند. در کوچه پس کوچه های ماترا می توانستید علاوه بر کلیسا چندین خانه موزه هم ببینید که مهمترین موزه در میدان اصلی شهر قرار داشت و با ورودی 5 یورو تاریخ ماترا را مرور میکرد.

 

ششم: غارها ماقبل تاریخ

وقتی از روی در شهر ماترا بر روی لبه دره ها ایستاده اید، در مقابل شما کوهی قرار دارد. کوه پر است از غارهای با دهانه های کوچک که در شب نورپردازی شده اند. شما میتوانید از میدان اصلی ماترا برای رفتن به کوه ها سوار اتوبوس شوید و بلیط را هم از خود راننده برای رفت و برگشت به قیمت 5 یورو بخرید. حواستان باشد آب و خوراکی با خود به همراه داشته باشید. آفتاب ایتالیا بسیار سوزان است، ضد آفتاب برای صورت و بدن خود را فراموش نکنید. کلاه نقابدار یا چتر هم میتواند ایده خوبی باشد.

 

عکس 27 و 28: غارهایی که 10000 سال پیش سکونتگاه بشر بوده اند

27.jpg

28.jpg

این غار ها از نزدیک بسیار بزرگ و جادار به نظر میرسند و هر کدام به زیباترین شکل ممکن به محلی برای زندگی بشر اولیه تبدیل شده بودند. این غار ها 10000 سال پیش  پذیرای بشر بوده اند. بطور کلی دلیلی که هم این غارهای مسکونی و هم پس از آن شهر ماترا بر روی کوه در حالیکه از یک سمت به دره مشرف است، چیزی نیست جز امنیت. امنیتی که پیشینان دنبال آن بودند. فراموش نکنیم در پایین این دره رودخانه خروشانی قرار داشته است که خود دلیل پیدایش تمدن های نخستین بوده است.

 

عکس 29 و 30: فضای داخلی غار های باستانی که به رنگ روشن است

29.jpg

30.jpg

دلیل دیگری که افراد برای دیدن غار ها می آمدند در واقع دیدن شهر سنگی ماترا از کوه روبروست. در این چشم انداز شما به خوبی میبینید که ماترا شهری دست ساز بشر، در دل کوه و سنگ و صخره است. این منظره تماشایی به خصوص در ساعات نزدیک غروب رنگ و بویی دیگر داشت. 

 

عکس 31: چشم اندازی از ماترا وقتی در روبری آنها کنار غارهای باستانی ایستاده ایم

31.jpg

 

غذاهای ماترا:

غذای معروف ماترا گوسفند شکم پر بود که در رستوران های خاصی سرو میشد. همچنین پنیر محلی خاصی داشتند که بسیار لذیذ بود و با همه غذایی سرو میشد. پاستای آنها یکی از معروف ترین و بهترین پاستاهای ایتالیا ست. ابتدا پاستا طبخ میشود و حین طبخ آن در ماهیتابه به آن سس مخصوصی زده میشود. سپس گوجه های گیلاسی که از وسط دو نیم شدند و پس از آن برگ های کوچک ریحان تازه اضافه میشوند و چند دقیقه بعد این پاستا سرو میشود. ایتالیایی ها و نیز ماترایی ها بعد از ناهار خود قهوه لته می نوشیدند و ترجیح میدادند با آن هیچ شیرینی جاتی نخورند. در عوض شام خود را با نوشیدنی های ایتالیایی سرو می کردند. صبح ها نیز یک قهوه لاته یا اسپرسو بزرگ یا صبحانه خود می نوشیدند.

عکس 32: نمایش پخت پاستا

32.jpg

سوغات خوراکی ماترا یک شیرینی گران قیمت و خوشمزه بود که به طرز جالبی آن هم به شکل سنگ بود.  

عکس 33: شیرینی سنتی ماترا

33.jpg

 و نان: خود ایتالیاهایی نان هایی با تاریخ مصرف زیاد از ماترا میخریدند و سوغات میبردند. این نان ها هم شبیه قلوه سنگ های بزرگ بودند.

عکس 34: نان معروف ماترا

34.jpg

 

هتل در ماترا:

در ماترا تعداد زیادی B&B یا Bed & Breakfast-یعنی مهمانسراهایی که تخت و صبحانه دارند و فارغ از تشریفات هتل ها هستند- وجود داشت. اینها همان خانه های بازسازی شده ای بودند که فضای بزرگتری داشتند. اکثر آنها را میشد با قیمت شبی حدود 60 یورو تا 100 یورو در سایت Airbnb پیدا کرد. برخلاف اینکه معمولا B&B ها نسبت به هتل ها ارزان تر هستند در شهر ماترا قیمت آنها از هتل ها گران تر هم بود چرا که تنها اقامتگاه هایی بودند که در ماترای تاریخی وجود داشتند. برخی از آنها بسیار لاکچری تزیین شده بودند و نیز غذاهای سنتی داشتند. اکثر آنها همیشه فول و رزرو بودند. کمی دورتر از میدان اصلی، همانجایی که ماترای جدید و قدیم درهم گره میخورد، تعداد بسیار زیادی هتل وجود داشت که معماری سنتی گونه ای داشتند. من در یکی از این هتل ها ساکن بودم و شبی حدود 50 یورو پرداخت کردم. اما پیشنهاد میکنم که حتما هتلی در دل sassi رزرو کنید. هتل من یک هتل دو ستاره بود (با نام ilchiostrodellecererie) با 10 دقیقه پیاده روی از مرکز sassi که در مقایسه با هتل های ترکیه یک هتل 3 ستاره و در مقایسه با هتل های ایران یک هتل 4 ستاره و در مقایسه با هتل های آمریکای شمالی یک هتل 3 ستاره محسوب می شد.

این هتل را به پیشنهاد یک راننده تاکسی در ماترا انتخاب کردم و البته بابت یک مسافت طولانی 10 یورو کرایه دادم. هتل پر از توریست هایی بود که با تور آمده بودند و صبحانه خوبی داشت و از نان و شیرینی سنتی گرانقیمت ماترا بهره میبرد. معماری ماترایی یعنی استفاده از رنگ گچ و نیز طاق های غار ها داشت. آسانسور داشت که در بسیاری از هتل های اطراف ناحیه sassi موجود نیست. در هر ساعت شبانه روز می توانستید از پذیرش درخواست قهوه کنید. پذیرش شب هتل مرد سیاهپوست بسیار مهربانی بود که به همه کمک میکرد مخصوصا به من که شب اول با پای خونین و زخمی به هتل برگشتم. همچنین روز دوم به من کمک کرد تا به جای اینکه با تاکسی -با هزینه 20 یورو- به جلسه ای در یکی از روستاهای تاریخی اطراف بروم، با یکی از دوستانش هم مسیر شوم. همچنین صاحب ماترایی هتل قبل از ترک هتل بهترین راه های سفر از ماترا به ونیز را به زبان ایتالیایی برایم جستجو کرد و برنامه سفرم را تنظیم نمود و باعث شد 20 یورو کمتر هزینه کنم.

شبهای ماترا به شلوغی روز نبود اما خلوت هم نبود. رستوران ها حدود 11 رو به تعطیلی میرفتند و مغازه های خیابان های اصلی خیلی قبل از آن تعطیل شده بودند. نورپردازی گرم ماترا در شب آن را زیبا کرده بود. خیابان ها بسیار امن بودند و من دو شب را تا 1 بامداد در خیابان پیاده روی کردم بدون اینکه مشکلی پیش بیاید.

 

سوغاتی ماترا:

سوغات ماترا ماکت های کوچکی از جای جای شهر بود که از جنس سنگ گچ سخت خاصی ساخته میشد (همجنس خانه های ماترا و غار های باستانی). شما هنرمندان زیادی را میدیدی که تکه سنگی را در دست گرفتند و مشغول تراشیدن اند. کلیسا از مهمترین این نماد ها بود و پس از آن دریچه های هواکش خانه ها که امروزه به نمادی از ماترا تبدیل شدند.

                  

عکس 35: سوغاتی های دست ساز ماترا

35.2.jpg

 

نکات سفر به ماترا:

به نظر می آید هوای بهار یا اوایل تابستان مناسب سفر به ماترا باشد و بعد از آن به علت گرمی هوا پیاده روی در ماترا کمی سخت باشد. نیز حتما باید کفش مناسب به همراه داشت. به نظر من دو الی سه روز برای خوب گشتن در ماترا کافی است. و بهتر است برای اقامت از سکونتگاه های سنگی بومگردی استفاده کرد. نزدیک ترین فرودگاه به آن یعنی فرودگاه بالی  1 ساعت و نیم فاصله دارد. می توانید از بالی با قطار یا با اتوبوس از فرودگاه بیایید. ایستگاه هر دو درست در کنار فرودگاه قرار دارد. برای خرید بلیط لازم نیست آنلاین خریداری کنید و می توانید بلیط اتوبوس یا قطار خود را حضوری تهیه نمایید.

من بعد از سپری کردن 3 شب و 4 روز ماترا را با قطار به سمت بالی و پس از آن بولونیا و سپس ونیز ترک کردم.

شاید هرگز فرصتی پیش نیاید تا به ماترا بر گردم اما تا ابد خاطره شهری کنده کاری شده در دل سنگ های سخت، پله های سنگی شیبدار، کلیساهای صخره ای و مردمانی که دلشان اصلا شبیه سنگ نبود، در یادم می ماند.

 

نویسنده : مهشید قریب پور

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.