اسامی شهرها از آن دسته مسائلی است که انقدر برایمان عادی شده که شاید هیچ وقت به معنایش فکر نکنیم. با خودمان مرور نکنیم که چرا این اسم را بر این شهر گذاشتهاند یا آیا از اول این شهر با این نام معروف شده یا در طول زمان تغییراتی داشته است؟ فکر میکنید دانستن علت نامگذاری شهرها چه کمکی به ما میکند؟
دانستن علت نامگذاری شهرها ما را با بخشی از تاریخ و حتّی ریشههای هویتی شهر آشنا میکند، زیرا برای این شناخت باید وارد دالان تاریخی آن شهر شویم و با همان سیر فکری نامگذاران، دوباره به نام آن شهر نگاه کنیم. بعد خواهیم دید که این اسامی عادی که همیشه تکرارشان میکردیم، چه تاریخ و تفکری پشتشان بوده!
بنابراین، در این مطلب 3 کلان شهر مهم ایرانی را انتخاب کردهایم که توریستی هم هستند. بدون شک، نام تک تک شهرها و استانهای ایران به اندازهای زیبا و با مفهوم است که ارزش بررسی و واکاوی دارد، امّا به دلیل دوری از طولانی شدن مطلب، تنها چند شهر را به عنوان نمونه بررسی کردهایم. نکتهای که لازم است تاکید کنیم این است که برای بعضی نامها گرچه دلایلی ارائه میکنند امّا گاهی هنوز معنای اصلیشان تأیید نشده و نظراتی که مطرح میشود صرفا در حد فرضیاتی هستند؛ لذا ناچاریم صرفا فرضیات را مطرح کنیم تا در آینده نزدیک، دلایل اصلی آنها از پس پردههای تاریخی معلوم شود.
1. تهران
تهران پیش از رونق گرفتن، روستایی در کنار ری بوده. آن زمان ری برای خودش رفت و آمدی داشته و از مراکز مهم تجاری ایران بوده است. نام تهران یا طهران از همان ابتدا بر آن روستا قرار داشته. پژوهشگران حدسهای مختلفی برای معنی نام تهران زدهاند. اول از همه لازم است بدانیم که عدهای معتقدند تهران روستایی زیرزمینی بوده و نامش هم برگرفته از همین سبک زندگی روستاییان بوده! زیرا بعضی حدسیات به همین مسئله بازمیگردد.
عدهای میگویند واژه تهران در حالت عامیانه از 2بخش «ته» به معنی انتهای عمق و «ران» به معنای راندن تشکیل میشود؛ بنابراین معنای این لغت یعنی فردی که حیوانات یا افراد دیگر را پیش میراند. معنای دیگر واژه تهران را افرادی که در زیر زمین خانه دارند، تعبیر میکنند و معتقدند مردم تهران به دلیل گرمای هوا خانههایشان را زیر زمین ساخته بودند. «یاقوت حموی» در کتاب «معجم البلدان» و «زکریا قزوینی» در کتاب «آثار البلاد و اخبارالعباد» نقل کردهاند: «تهرانیها در خانههای زیرزمینی زندگی میکنند.»
بعضی از پژوهشگران 2 واژه تهران و شمیران را مقابل هم گذاشتهاند و تهران را مکانی مسطح و دشت، شمیران را مکانی که در آن برکه یا مخزن آب وجود دارد معنا کردند. با این اوصاف «شمی» را به معنی مکان آبدار گرفتهاند و «ته» را به معنی مکان مسطح یا دشت که با «ران» پسوند مکان ترکیب شدهاند و 2واژه شمیران و تهران را ساختهاند. بر این اساس شمی یا «ته» با پسوند ران ترکیب میشود. در روایت دیگری تهران به جایگاهی گرم و شمیران به جایگاهی سرد معنا شده است.
بعضی جغرافیدانان هم گفته بودند که نام تهران در ابتدا «بهزان» یا «بهنان» بوده که این تفسیر بعدها توسط پژوهشگران دیگر رد شد و گفتند نام روستا از ابتدا تهران یا طهران بوده است.
2. یزد
نام دقیق یزد هم مشخص نیست امّا بر اساس فرضیاتی که مطرح شده، برای علت نامگذاری آن چند دلیل مشخص کردهاند. عدهای آن را به معنی «یزدان» میگیرند که یعنی شهری که به فرمان خداوند بنا شده.
فرض دیگر هم این است که چون یزدگرد (پادشاه ساسانی) این شهر را بنا نهاد به یزد معروف شد، امّا بعضی منابع هم میگویند اسکند مقدونی این شهر را ایجاد کرد و در آن زندان اسکند را ساخت، به همین نام زندان اسکندر هم معروف بوده.
البته در بعضی منابع آمده که اسم یزد قبلاً ایساتیس و پس از آن فرافیژ بوده و قریهای به نام هرفته فعلاً باقی است که شاید همان فرافیژ باشد.خلاصه نظرات مختلفی برای معنی و وجه تسمیه شهر یزد بیان شده که هر کدام به صورت مجزا، داستان خودش را دارد.
یکی از علتهای این متفاوت بودن منابع شاید این باشد که تا دوره اسلامی، شهر یزد چندان اهمیّتی برای حکومتهای ایرانی نداشته و اطلاعات پراکندهای از آن باقی مانده.
3. کرمان
معنای کرمان هم یک بعد تاریخی و هم یک بعد اساطیری دارد. یعنی بر اساس یافتههای تاریخی، معانی مختلفی برای آن در نظر گرفتهاند امّا اگر نگاهی به داستانهای اساطیری و قصههای میان مردم بیندازیم با روایات دیگری طرف میشویم.
گفته شده نام کرمان در تاریخ ما را به سنگ نوشته عصر داریوش هخامنشی میرساند. به این صورت که از آن ناحیه، مصالحی برای ساخت کاخهای هخامنشی میآمده است. در آثار یونانیان هم کرمان با همین نام به گروهی از پارسیان اطلاق شده.
امّا برای علت نامیدن این شهر به کرمان، دلایل مختلفی ارائه شده؛ مثلا بعضی آن را از ریشه سانسکریت به معانی مختلف گرفتهاند که چندان درست به نظر نمیآید. اما از میان حدسیاتی که زدهاند، اینکه کرمان در اصل کارمان (کار به معنی تلاش و سازندگی، و مان به معنای محل و مکان) بوده، به نظر پژوهشگران، دور از انتظار نیست. مخصوصا اگر جغرافیای کویری کرمان و سخت کوشی مردمانش را هم درنظر بگیریم.
بعضی جغرافیدانان کرمان را به صورت «کر» به معنی کوه و «مان» به عنوان پسوند مکان گرفتهاند و آن را جایگاهی بر فراز کوه دانستهاند. دهخدا هم کرمان را به حصار و قلعه، ارجمندی و کرامت ترجمه کرده است.
بعضی منابع نوشتهاند که كرمان و ايالت آن در طول حيات تاريخي خود با نامها و لقبهاي بسياري از جمله جرمانيا، ژرمانيا، كارمانيا، كرمانيه، كريمان، شهر كوران، دارالامان و... نامیده شده است. در تفسیر دیگری هم آمده که نام ديگر اين ناحيه برابر كتيبههاي هخامنشی بوتيا بوده و جزو ساتراپی چهاردهم به شمار میرفته است و بعدها به كارامانيا تبدیل شده و كمكم به شکل واژه کرمان درآمده.
امّا از این فرضیات معنا شناسی نام کرمان بر اساس تاریخ و اسناد که بگذریم، داستان اساطیر و فولکلور این شهر میان مردمان هم جالب است. از بین داستانها، داستان کرم هفتواد از همه معروفتر است. داستان به صورت مختصر از این قرار است که روزی دختر هفتواد (فرمانروای کرمان) با دیگر دختران مشغول ریسندگی بود، سیبی برداشت بخورد امّا از میانش کرمی بیرون آمد، آن کرم را بین دوکدان قرار داد و آن روز به برکت کرم، رشتههای بیشتری بافت و این کرم باعث رونق کارشان شد. به همین دلیل از کرم نگهداری کرد و باعث خیر و برکت دربار هفتواد شد. شهرت همین کرم در دوران هفتواد، باعث نامگذاری این منطقه به کرمان شد. حالا این داستان و فرمانروایی هفتواد را همزمان با پایان حکومت اشکانی و آغاز کار ساسانیان میدانند. البته این داستان به شکلهای مختلفی روایت شده.
بر اساس آنچه از اسناد تاریخی گفتیم، نام کرمان از همان دوران هخامنشیان در منابع آمده و قصه کرم هفتواد به چندین سال بعدش برمیگردد، بنابراین احتمالا از نظر تاریخی چندان صحیح نباشد و صرفا شکلی اسطورهای برای مردم کرمان دارد.
سخن آخر
همانطور که در ابتدا هم گفتیم، مطالعه درباره علت نامگذاری شهرها و مناطق، گاهی ما را با لایههای عمیق فرهنگی یک منطقه آشنا میکند، حتّی اگر از نظر تاریخی مطابقت نداشته باشد، مثل داستان کرمان و کرم هفتواد که ما را به دنیای افسانههای محلی میان مردم میبرد.
گر چه هنوز اطلاعات دقیق و قطعی از نام شهرها نداریم، امّا بررسی فرضیات مطرح شده سبب میشوند از نگاههای مختلفی به این شهرها بنگریم و زمانی که به آنها سفر میکنیم، درباه علل این نامگذاریها فکر کنیم. حتّی میتوانید از خود مردم محلی هم علت این نامگذاریها را بپرسید. گرچه شاید به اطلاعات آنها نتوانید از نظر تاریخی استناد کنید، ولی ممکن است شما را وارد دالانهای رنگارنگ قصههای بومی کند که شنیدنشان تجربه سفرتان را منحصربفرد خواهد کرد.
تألیف: لست سکند
منابع: مرکز کرمان شناسی، دانشنامه ایران زمین، دایره المعارف بزرگ اسلامی، دهخدا، مقالات پژوهشی نورمگز