چاج روستایی کوهستانی در جنوب شرق شهر بیرجند قرار دارد و اگر از محور بیرجند-نهبندان عبور کنید در مسیر راه از چاج هم خواهید گذشت. پیشنهاد میکنم برای چند دقیقهای هم که شده در این روستا توقف کنید و از آن دیدن کنید.(چاج را از آبانبار قدیمی کنار جاده بشناسید) البته در طول سالهای گذشته، خشکسال این آبادی و خیلی روستاهای دیگر را زیر پایش له کرده است. اما چاج هنوز اصالتش را حفظ کرده است. مزاری هست به اسم تشکوه(آتشکوه) که مردم محلی به آن اعتقاد دارند و معجزههای زیادی از آن دیدهاند. هرسال چهارده نوروز که از راه رسید، مردم از روستاهای اطراف مثل کوچ و خراشاد و نوفرست به آتشکوه میآیند و یاد نیاکان را زنده نگه میدارند. آبادیهایی با کاربری کشاورزی(و نه مسکونی) به صورت اقماری در اطراف چاج وجود دارند. یکی «کلاتهنو» که بخش زیادی از دوران کودکی من زیر سایهی خنک درختانش سپری شده. و زینج که گویی سالها قبل آدمنشین بوده اما حالا از آن همه روح زندگی تنها چند درختی باقی مانده و قناتی که دیگر آب ندارد. قدیمیها میگویند هنوز هم بقایای قبرستانی قدیمی که انگار مال گبرها بوده در زینج بهجای مانده است. وقتی اولین تجربههای خواندن شاهنامه را داشتم و به «کمان چاچی» برخوردم به چاج خودمان فکر میکردم و اینکه چنین تشابهی در نام، اتفاقی است یا خیر؟ البته میگویند چاچی که فردوسی از آن نام برده همان تاشکند است. اما فراموش نکنید که خراسان بزرگ تا فرارود و تاجیکستان و ازبکستان هم گسترده بوده است. پس حتی اگر در چاج کمانی هم نمیساختهاد اما بدون شک این نام ریشه در همان بستر فرهنگی دارد و من فکر میکنم چاچ به مرور زمان تبدیل به چاج شده است.
#گلفام_سفر