من در تاریخهای 17 تا 20 دسامبر 2010 یعنی تقریبا اولین روزهای دیماه سال گذشته به سنگاپور سفر کردم. متداول ترین طریقه سفر مسافرهای ایرانی، از مسیر کووالالامپور به صورت زمینی یا از طریق تایلند به صورت هوایی صورت می گیره. البته من جدیدا شنیدم که از تهران یک پرواز مستقیم به اونجا برقرار شده. من از طریق کووالالامپور به صورت زمینی و با اتوبوس به اونجا رفتم. طول سفر حدود 6 ساعته که این فاصله نسبت به مرکز هر دو شهره و با درنظر گرفتن توقف در مرز بین دو کشوره. هزینه بلیط اتوبوس مخصوصا برای مسیر رفت(از کووالالامپور به سنگاپور) خیلی ارزونه. اتوبوسهای این مسیر دارای امکانات کامل هستن. از تلویزیون مجزا برای هر صندلی تا رسیدگی های بین راه.
نمای داخلی اتوبوس مسیر کووالالامپور- سنگاپور
مسیر حرکت از بزرگراههای خیلی تمیز و مناطق جنگلی خیلی زیبا می گذره و آدم رو برای یک سفر خیلی خوب و دیدن مکانهای خیلی زیباتر آماده می کنه. کشور سنگاپور کاملا و فقط یک شهره که اونم به همین نام شناخته میشه.
نمایی از محیط شهری سنگاپور
این کشور به شکل یک جزیره بزرگ در انتهایی ترین نقطه جنوبی کشور مالزی و در شمال کشور اندونزی قرار گرفته. بنابراین برای رسیدن به اونجا باید از روی یک پل مرزی بزرگ عبور کرد. در طرف مقابل پل، گمرک و مرز اصلی دو کشور قرار داره.
پل مرزی مالزی- سنگاپور
اسکله اصلی بارگیری کشتی ها در سنگاپور
گمرک و سایت کشتی سازی در سنگاپور
حتما باید دقت داشت که همه مدارک سفر دم دست قرار داشته باشه تا وقتی درخواست شد، سریع ارائه داده بشن. سفر به کشور سنگاپور بر خلاف مالزی برای ما نیاز به ویزا داره. به همین دلیل قبل از تصمیم به مسافرت به اون کشور، باید این نکته را مد نظر داشت. اکثر تورهای مسافرتی که از ایران به اون کشور میرن، کل گروه به صورت یک اتوبوس کامل هستن و به همین دلیل همه می فهمن که باید چیکار کنم. اما تجربه من کمی متفاوت بود. چون به تنهایی مسافرت می کردم، منو سر مرز نگه داشتن و چند تا سؤال ازم پرسیدن که اینجا دیگه فقط دونستن زبان به کمکم اومد. البته اگه زبان بلد نباشید و در اینجور موقعیت قرار بگیرید زیاد نگران نباشید چون اذیت نمی کنن فقط شاید کمی معطل بشید.
صحبت از زبان شد. خوبه که بگم زبان رسمی سنگاپور انگلیسیه و همه اونا این زبان رو بلدند و نسبتا خوب صحبت می کنن پس اکثریت مسافرا مشکلی ندارن. در ضمن مردم بسیار خوبی هستن و واقعا خیلی با ادب و مهربون برخورد می کنن. از مرز که عبور کنید در دو طرف بلوار، شرکت های معتبر و بزرگ مثل اکسون، سامسونگ، پاناسونیک، سونی، شل و ... خودنمایی می کنن و تقریبا مشخص می کنن که داریم پا به یک کشور پیشرفته و صنعتی می گذاریم. خیابونها بسیار شیک و تمیز و همه چیز مرتبه. رعایت قوانین رانندگی کاملا محسوسه. همه چیز به دقت تنظیم شده است. یکی از مسائل جالب این بود که تعداد وسایل نقلیه شخصی خیلی کم بود. از یکی از راننده های تاکسی که در این مورد پرسیدم، بهم جواب داد چون این شهر در یک منطقه خیلی کوچک بنا شده به همین دلیل باید تمهیداتی به خرج می دادن تا تعداد اتوموبیلها زیاد نشن. به همین دلیل در اکثر مناطق شهری، دوربینهایی نصب شده که با برداشت شماره اتوموبیلها، از اونها به صورت الکترونیکی، مالیات کسر می کنه. و این مالیات چون نسبتا زیاده به همین دلیل اکثریت مردم ترجیح میدن از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنن. البته یکی دیگه از مهمترین دلایلی که از وسایل نقلیه شخصی استفاده نمیشه، وضعیت عالی حمل و نقل عمومی در اون کشوره. اصلی ترین وسایل نقلیه عمومی اونجا به سه دسته تقسیم میشن: مترو، تاکسی و اتوبوس. کرایه های تاکسی نسبتا بالاست چون از تاکسی متر استفاده میشه و ورودی هر تاکسی، تقریبا 3 دلار سنگاپوره ولی کرایه اتوبوس و مترو خیلی مناسب بود. اکثریت تاکسی ها از نوع هیوندای سوناتا و به رنگ آبی بودن. من بطور کامل فقط از مترو استفاده کردم. حتما وقتی به اون کشور رفتید، اول یک نقشه خیلی کوچک تهیه کنید که مسیرها و ایستگاههای مترو در اون نشون داده شده باشه. من یک نقشه در حد سایز A5 در اختیار داشتم. بیشتر خطوط مترو حتی در سه طبقه بودن. در هر مسیر نوشته شده که پس از هر سه دقیقه یک مترو عبور می کنه که واقعا هم به همین صورت بود. در ابتدا که وارد هر ایستگاه بشید، دستگاههای کامپیوتری فروش بلیط شبیه همون مدلهایی که جدیدا ایستگاههای مترو تهران به اونها مجهز شدن قرار دارن. فقط کافیه مسیر انتخاب بشه. بعد مبلغ مشخص میشه و با پرداخت اون، بلیط ارائه میشه. یک نکته جالب که باید به یاد داشته باشید اینه که بعد از رسیدن به مقصد و یا هر زمان دیگه ای بعد از اینکه از بلیط استفاده کردید، می تونید این بلیط استفاده شده رو با انتخاب گزینه Return ، به دستگاه برگردونید و هزینه بلیط که یک دلار سنگاپور هست رو دریافت کنید. جالبه که بدونید کرایه مسیرها اکثرا بین 2 تا 2/2 دلار در میاد که بعدا یک دلارشو پس می گیرید. در ضمن همونطوری که در طول این متن گفتم، واحد پول سنگاپور، دلار مخصوص اونجاست که حدودا 800 تومن ما میشه. از اونجایی که این واحد پول برای ما نسبتا بالاست، به همین دلیل هزینه ها به پول ما نسبتا گرون درمیاد. از تغذیه، تا خرید لباس و سوغاتی و ... همه چیز گرونتر از ایران و کشورهای همسایه سنگاپوره. مثلا در مقایسه با مالزی، قیمت هر پرس غذای کاملا مشابه، تقریبا دو برابره. به نسبت ایران هم همینطور. زمانی که من اونجا بودم، نزدیک تعطیلات سال نو میلادی بود. همه جا پر بود از حراجی های خیلی زیبا و با درصدهای تخفیف خیلی بالا. ولی حتی با این حال، قیمتها بازهم خیلی بالاتر از ایران در می اومد. اگه دنبال اجناس مارکدار هستید، در سنگاپور می تونید از همه نوع پیدا کنید.
نمای داخلی یکی از پاساژها
معروفترین و مهمترین خیابون برای گردش و خرید، خیابون Orchard نام داره. خیلی راحت میشه با مترو به اونجا رفت. چند ایستگاه مترو در این خیابون وجود داره که یکی از اونها دقیقا به نام همین خیابونه. طول این خیابون اینطور که اونجا گفتن، حدود 5/2 کیلومتره. پاساژهای بسیار بزرگ و شیک در دو طرف خابون واقعا جلوه خاصی دارن. نوع شرایط و اوضاع این خیابون، منو یاد خیابون ولیعصر تهران می انداخت.
نمایی از خیابان Orchard در شب
نمایی دیگر از خیابان Orchard در شب
نمایی دیگر از خیابان Orchard در شب
نزدیک تعطیلات سال نو میلادی، در تمام اون خیابون، جشنهای زیادی برگزار میشه. بعضیها به صورت انفرادی و بعضیهای دیگه هم به صورت گروهی هر نوع هنری که دارن به نمایش می گذارن. از نقاشی گرفته تا تأتر خیابونی، حرکات ورزشی، خوندن آهنگهای دست جمعی و ... . یکی از چیزهای جالب اینه که در تمام پاساژها و در تمام خیابونها، نوای موسیقی زیادی به گوش می رسه و حال و هوای آدم عوض میشه.
نمایی از آذین بندی پاساژها در خیابان Orchard برای تعطیلات کریسمس
جشن در خیابان Orchard برای تعطیلات کریسمس(حرکات انفرادی)
جشنهای خیابانی کودکان برای سال نو میلادی
سنگاپور چند چیز معروف دیگه هم داره که بازدید از اونا واقعا خیلی ارزش داره. اولیش بزرگترین فواره میدانی دنیاست که تقریبا در مرکز شهر و در کنار ساختمان بورس قرار داره.
نمایی از بزرگترین فواره میدانی دنیا
دومیش بورس سنگاپوره که چهارمین بورس بزرگ بین المللی دنیا بعد از نیویورک، لندن و توکیوست و در یک برج بسیار بلند که فکر می کنم بلندترین ساختمان سنگاپور باشه قرار گرفته.
ساختمان بورس و ساختمانهای مجاور-به همراه تاکسی و اتوبوس شهری
بعد از اینها، مورد دیگه ای که باید حتما ازش نام ببرم، هتل بزرگ و معروف سنگاپوره. عکسهای این هتل رو حتما دیدید. سه برج کنار هم که بر روی بام اونها، ساختمانی به شکل یک کشتی نصب شده. واقعا بسیار زیباست و اگر از نزدیک اونو ببینید، واقعا محو زیبایی اون میشید چه برسه به اینکه به روی اون برید. تقریبا نفری 20 دلار هزینه بالا رفتن از اونجاست ولی اون بالا اجازه استفده از هیچکدوم از انکانات رو نداریدمگر اینکه در همون هتل اقامت داشته باشید. بر روی این کشتی، یک محیط حاره ای ایجاد کردن. یعنی یک تعداد نخل تزئینی وجود داره به همراه یک استخر بزرگ که تا لبه برج ادامه داره و کسایی که علاقمند باشن می تونن اونجا شنا کنن البته به همون شرطی که گفتم. در کنار این چیزا، تختهای زیادی هم برای استراحت قرار دادن. بوفه های مختلفی هم که دارای انواع خوراکی هستن اون بالا وجود دارن. به هزینه اون بالا رفتن و دیدن می ارزه.
نمای جانبی هتل معروف سنگاپور
نمای روبرو از هتل معروف سنگاپور
مورد دیگه هم چرخ و فلک اونجاست. بلندترین چرخ و فلک دنیا که تقریبا ارتفاعش با اون هتلی که گفتم برابری می کنه. چرخشش خیلی کنده به همین دلیل لحظه به لحظه و در هر ارتفاعی می تونید همه جا رو ببینید. اونم تجربه خوبیه. این چرخ و فلک، کنار همون هتل واقع شده. می تونید با مترو به نزدیکی اونجا برید و از اونجا هم اتوبوس تا پای هتل و چرخ و فلک می بره.
نمایی از چرخ و فلک سنگاپور
در فاصله بین این هتل، چرخ و فلک و محیط شهری، یک دریاچه کوچک قرار داره که زیباست. در کنار این دریاچه، مجسمه یک شیرسفید قرار داره که سمبل سنگاپور به حساب میاد. جالبه که بدونید سنگاپور یک کلمه چینیه و از دو کلمه تشکیل شده. سینگا(Singa) به معنای شیر و پور(Pore) به معنای شهر. روی این دریاچه، بادکنک های سفید زیادی قرار داره که به بادکنک های آرزو معروف هستن. هر کس که آرزویی داشته باشه، می تونه یکی از اونها بخره و به آب بندازه. البته من امتحان نکردم ببینم جواب میده یا نه!
نمایی از دریاچه، بادکنکها و هتل سنگاپور
نمایی از دریاچه، بادکنکها، هتل و شیر سمبل سنگاپور
از طریق ایستگاه اتوبوس، میشه به جزیره تفریحی سنتوزا رفت. این جزیره کاملا در کنار سنگاپور قرار داره و بسیار زیباست. تفریحات اونجا شامل سینمای چهار بعدی، باغ وحش و ... میشه. اگر خواستید به اونجا برید، به هیچ عنوان با تور نرید چون تقریبا دو برابر هزینه شخصی در میاد. با اتوبوس و فقط با کرایه 2دلار، میشه خیلی راحت به اونجا رفت
نمایی از جزیره سنتوزا
در این جزیره یک تله کابین هم وجود داره که به تنها ارتفاعات موجود در سنگاپور میره. البته این ارتفاعات خیلی بلند نیست(شاید در حدود 500متر9. که از پائین تا بالا به صورت جنگلیه و با جاده آسفالته میشه تا اون بالا رفت. من با یک تور رایگان داخل شهری به اونجا رفتم. دوربینهایی هم در اونجا وجود داره که می تونید اطراف رو ببینید.
نمایی از محیط پیرامون ارتفاعات
نمایی از مسیر و محیط پیرامونی ارتفاعات
نمای مناطق اطراف از سمت ارتفاعات
نمای دیگری از سمت ارتفاعات
بین جزیره سنتوزا و شهر هم اسکله کشتی های مسافرتی(کروز) وجود داره که واقعا زیبا هستن.
نمایی از کشتی مسافرتی و تله کابین
نمایی از دریاچه و کشتی مسافرتی
آخرین بخش زیبا در اونجا هم یک باغ(چون به نام Garden معروف بود) هست که البته به نوعی، پارک بود. این پارک واقعا قشنگ بود و انواع مختلف مناظر محیطی مثل آبشارهای زیبا، دریاچه، فضاهایی شبیه زمین گلف و ... وجود داشت که تلفیقهای زیبایی رو به وجود آورده بود. این پارک خیلی بزرگ بود و تقریبا من که نیم ساعت به طور مستقیم در اون قدم زدم، شاید حتی به وسطش هم نرسیدم. یکی از مناظر جالبی که در این پارک وجود داره، یک بخش تپه ای بود که جنگلهای بکر استوایی رو به صورت دست نخورده در اونجا قرار داده بودن و با پله های چوبی می شد به اونجا رفت که البته من فقط تا یک بخش کوچکی از اون رو رفتم.
بعد از صحبت در مورد زیبایی ها، بهتر دیدم یک مقدار اطلاعات در مورد خود سنگاپور بدم. اونجا بعد از تحقیقات، فهمیدم که به وجود آورنده این کشور و شاید جداکننده اون از مالزی، یک شخص انگلیسی به نام رافلز(Ruffles) بود که مجسمه اون در یکی از مناطق تفریحی مرکز شهر قرار داشت و حتی خیابونها، میدان و چند تا ساختمان به نام اون بودن و مردم براش احترام زیادی قائل بودن.
مجسمه رافلز(Ruffles)
نمایی از یکی از هتلهای بسیار معروف و مهم سنگاپور در کنار Riverside
نمایی از ساختمان تئاتر سنگاپور
نمایی از ساختمان مجلس سنگاپور
در مرکز شهر، یک پاساژ مخصوص خرید طلا هم وجود داره و با صحبتی که با مسؤولین اونجا داشتم، مشخص شد که بعضی از شخصیت ها معروف دنیا هم از اونجا خرید کردن. پاساژ نسبتا بزرگیه و انواع زیورآلات در اون یافت میشه. بدیهیه که اگه هیچ جایی در اون کشور، ایرانی نبینید، اونجا حتما تعداد زیادی از اونا رو می بینید. تقریبا 90% بازدید کننده ها ایرانی بودن و به همین خاطر، حتی فروشنده ها هم فارسی یاد گرفته بودن. ولی در کل برای تجربه باید عرض کنم که تنوعش خیلی زیاد نبود و تنوع این نوع محصولات مخصوصا در ایران خیلی بیشتر از اونجاست. همچنین عیار طلاها هم پائین بود. برای همین اگه اونجا رفتید و دیدید که بعضی از قیمتها مناسب هستن، حتما به این نکته توجه کنید.
نکته دیگه ای که در مورد اون کشور باید بگم، اینه که واقعا پیشرفته است. تو خیابون یا ایستگاههای مترو که برید، می بینید که دست اکثر مردم از کوچک تا بزرگ، پدهای قابل حمل(Tablet) هست که در همه حال با اون مشغول بودن. من با خودم لپ تاپ به همراه داشتم و تقریبا هر جایی که چک کردم، دیدم به راحتی به وایرلس پر سرعت وصل میشه. به آقایون پیشنهاد می کنم که اگه اونجا رفتن، اگه شد لپ تاپ یا Tablet حتما همراه داشته باشن. مخصوصا تو پاساژها یا مراکز خرید اگه خیلی خستگی اومد سراغشون، در هر استراحتگاهی که باشن می تونن از اینترنت رایگان استفاده کنن و وقت بگذرونن. دیگه اینکه سنگاپور، یکی از معروفترین کشورهای دنیا در ساخت سکوهای دریاییه. سکوهای خیلی بزرگ برای شرکتهای نفتی معروف. وقتی سوار تله کابین شدید یا از اون ارتفاعاتی که گفتم بالا رفتید، تقریبا می تونید بعضی از اونها رو ببینید. همه جا تمامی سیستمها، کامپیوتری و دیجیتالیه و واقعا اگه فقط یک کمی زبان بلد باشید کاملا کارتون راه میفته و اصلا به هیچ مشکلی بر نخواهید خورد. در ضمن، اگه گذرتون به فرودگاه افتاد، احتمال اینکه بتونبد از نزدیک هواپیمای ایرباس A-380 رو ببینید زیاده. یکی از خطوط هوایی این هواپیما، خط سنگاپور به لندنه. یک هواپیمای فوق العاده بزرگ دوطبقه، شیک و پیشرفته. که مربوط به خطوط هوایی خود سنگاپوره. البته خطوط هوایی امارات هم داره. هوای سنگاپور استواییه و مقدار کمی از مالزی گرمتره. محدوده درجه حرارت اونجا بین تقریبا 25 تا 33 درجه سانتیگراده و رطوبت هوا هم نسبتا بالاست. مقدار ریزش باران سالیانه زیادی هم داره. اونجا وقتی تو خیابون راه می رفتیم، امکان داشت یکدفعه بارون بگیره و بعد از چند دقیقه قطع بشه. حتی خیلی جالب بود که گاهی اوقات در یک خیابون بارون میومد و چند خیابون اونطرف تر اصلا خبری نبود. در سنگاپور چهار نوع ترکیب جمعیتی وجود داره. اول چینیها هستن که تقریبا 70% از جمعیت رو شامل میشن. بعد از اونا، مالایی ها و هندیها هستن(اونجا حتی می تونید محله چینیها یا هندیها رو ببینید) و در آخر هم، جمعیت خیلی کمی از اقوام دیگه. در ضمن دانشگاه ملی سنگاپور هم یکی از دانشگاههای معتبر دنیاست و مورد تأئید کامل وزارت علوم هم هست.
نمایی از سر در یکی از معابد چینی
نمای داخلی یکی از معابد چینی
مطلب دیگه ای رو که البته فراموش کردم بگم، تعریف ازمنطقه River side هست. یک کانال از آب دریا جدا شده و به مرکز شهر اومده و منطقه زیبایی رو مثل فضای کنار یک رودخانه به وجود آورده. در اونجا کشتی های تفریحی کوچکی هستن که گردش با اونها هم خالی از لطف نیست. البته قدم زدن در کنار اون هم واقعا عالیه. کافه های فراوانی هم اونجا وجود دارن که میشه از اونها هم استفاده کرد. در همون نزدیکی، یک بوفه مواد غذایی ایرانی به نام "شیراز مزه" هم هست که غذای غالبش، کباب ترکی بود که انصافا خوب درست می کردن ولی گرون بود. تمام کارگراشم از همون حوالی بودن و اصلا ایرانی ندیدم. یک شعبه دیگه از این بوفه در همون خیابون Orchard که قبلا گفتم قرار داره که اگه به اون خیابون رفتید، حتما اون رو می بینید(مخصوصا به خاطر رنگ صورتیش).
بخشی از Riverside
در انتهای مطلب، یک نکته رو به هیچ عنوان فراموش نکنید. جریمه ها در سنگاپور خیلی بالاست و سختگیری می کنن. مثلا جریمه کارهایی مثل انداختن آب دهان، آدامس، و وسایل اضافی، پوست خوراکی هایی مثل شکلات، و حتی بوغ زدن شاید حتی به 1000دلار هم برسه! پس حتما مراقب باشید.
تهیه شده توسط : : محمد حسین غفاری