کافه رخ داد فضای نسبتا بزرگی دارد در دو طبقه. من همان طبقه اول ماندم که هم بخشهای دیواره دار داشت هم میزهای معمولی و هم یک میز بلند و پیوسته در مرکز برای هر جمعیت زیاد یا هر مشتری تنها! خنم خوش برخوردی که به پیشواز آمد تلویحا اشاره کرد که طبقه بالا برای سیگاری ها در نظر گرفته شده. منو هم خیلی زود به دستم رسید و بعد از فرصت کافی برای تصمیم گیری و زمانی که دیگر کتابم را دست گرفته بودم همان خانم برای گرفتن سفارش برگشت و بعد هم نه خیلی زود و نه خیلی دیر پنینی مرغ و پستو و آب پرتقال را برایم آورد. بامزه این که وقتی نوشیدنی را با خودش آورده بود تازه پرسید " میخواستید قبلش بیاد یا بعدش؟". جزسیب زمینیها که پیدا بود گرم شده اند و این اصلا جذاب نبود و یخی که توی آبمیوه بود همه چیز خوب بود. نکته خیلی هیجان انگیز کافه هم این که روی همه میزها قلم و کاغذ به اندازه کافی موجود بود چیزی که خیلی وقت ها به درد آدم می خورد ولی همیشه همراهش نیست! فقط شدت حضور گلدانها که کمی محیط را به پارک گیاه شناسی شبیه می کرد برایم دوست داشتنی نبود.