خب موقتا از همدان دل بکنیم و به تهران خودمون بپردازیم! در یک صبح بهاری و معدود روزهای هوای پاک تهران به اتفاق خانواده برای صرف صبحانه به کافهباغ بارمان مراجعه کردیم. اینجا یه خونهی قدیمی با حیاط بزرگ و سرسبزه که هم در ساختمون بنا، هم در حیاط و هم در بالکن میشه نشست و غذا خورد. ما یک پرس صبحانهی انگلیسی، یک پرس فرانسوی، یک پرس ایرانی و یک پرس صبحانهی مخصوص بارمان سفارش دادیم و با هم به اشتراک گذاشتیم، هر پرس شامل یک سینیه که با مخلفات مربوطه ارائه میشه. طعم همهی گزینهها خیلی خوب و خوشمزه بود و کیفیت و حجم بالایی هم داشتن، اما سرعت ارائهی خدمات کمی کند بود.
فضای رستوران خیلی زیباست و به قشنگی دکور شده و با اینکه من از اینطور فضاها خیلی خوشم نمیاد اما از دیدن و بودن در این مکان حس خوبی داشتم.
فقط یک نکته که خیلی متوجهش نمیشم و متاسفانه مختص بیشتر کافههای تهرانه اینه که کارکنان کافهها اصرار بر تلفظ کلمات انگلیسی یا فرانسوی دارن و با اینکه تمام این کلمات معادل فارسی دارن اما اون اصرار سر جاشه. به عنوان مثال: ((با منیوی برکفست در خدمتتونیم))، ((الان با ولکام درینک ازتون پذیرایی میشه!))، ((غذا تون رو شِیر میکنید؟))، ((متاسفانه الیو اویل نداریم))، ((کافی میل میکنید یا تی؟))، ((لیوان پیپر اشکال نداره؟))، ((اوردرتون الان آماده میشه)) و خیلی کلمات و جملات قصار دیگه!
نمیدونم والا، شایدم من دارم اشتباه میکنم و از قافلهی با کلاس بودن عقبم؟!