با طلوع خورشید از خواب بیدار شدیم و مزارع چای را از فاصله نزدیکتر لمس کردیم. باغهای چای که روی زمینها و تپهها را با شکل دایرههای هم مرکزی شبیه اثر انگشت، سرسبز کرده بود زیر نور افقی طلوع خورشید، حیرت انگیز بود و چشمانمان از اولویت بندی تماشای مناظر، گیج شده بود که به کجا نگاه کند.
قدم زدن در میان طراوت برگهای شبنم زده و تنفس خنکای شاخههای بوتههای چای که مرتب هرس میشوند و با قامت یک متری، به صورت بنسای در میآیند، قابل توصیف نیست.
پیاده روی در مزارع چای را شروع کردیم. شاید برایتان جالب باشد که چای هم زیست شبانه دارد. چای در ماه کامل جوانه میزند و این جوانه سفید رنگ باید شبانه برداشت شود. به این جوانه سفید رنگ، چای سفید گفته میشود که قیمت بالایی دارد. لابلای برگهای چای، شکوفه های سفید چای دیده میشد که نمیدانیم چه کاربردی دارند.
شیوه درست برداشت چای، این است که برگهای جوان با دست چیده شوند، اما بعضی کشاورزان، با دستگاهی شبیه به چمن زن دستی، همهی برگهای جوان و پیر را از روی درختچهها سربرداری میکنند که کیفیت چای را پایین میآورد.