خانه نیما یوشیج که آرامگاه وي نيز مي باشد در روستای یوش، بنایی است مربوط به دوره قاجار. این خانه به شماره ۱۸۰۲ از طرف سازمان میراث فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شدهاست. نیما بنیانگذار شعر نو فارسی است. خانه نیما محل زندگی پدر و نیاکان نیما یوشیج بودهاست، این خانه در سال ۱۲۰۷ هجری قمری توسط ناظم الایاله در محله لالوی یوش ساخته شد. این بنا دارای ۳ ورودی، شاهنشین و اتاقهای زیادی است. خانه نیما یوشیچ با داشتن آجرکاری و گچکاریهای زیبا از جاذبههای گردشگری استان مازندران به شمار میآید. معماری بنا با دیگر خانههای این روستا و حتی کل معماری خانههای شمال کشور مغایرت عجیبی دارد.
به سراغ من اگر میایی، نرم و آهسته بیا...
البته این شعر از نیما نیست و سهراب سپهری آنرا سروده اما در خانهی نیما یوشیج هم بسیار مصداق دارد!
در روستای یوش یک عمارت قجری خودنمایی میکند که به گفتهی خود نیما کاخیست که از نیاکانش به ارث رسیده.
این بنای باشکوه در میان کوچهباغ های روستا به قدری زیباست که حتی اگر سر درش هم تابلوی موزهی نیما نصب نشده بود باز هم نظر هر بینندهای را جلب میکرد و دوستداشتنی مینمود.
ورودی اصلی عمارت با طاقی مقرنس شده نشان از اهمیت بنا دارد و حیاط بزرگ و اتاقهای دورتا دورش با معماری زیبا خبر از سلیقهی فراوان صاحبانش میدهد.
آرامگاه ابدی نیما هم، میان همین حیاط بزرگ است درست همجوار سیروس طاهباز.
سیروس طاهباز را از گرداورندگان اصلی آثار نیما میدانند و به همین دلیل هم در همسایگی نیما آرمیده.
این خانه امروزه به موزه تبدیل شده و علاوه بر مجسمه و عکسهای این شاعر بزرگ تعدادی از وسایل شخصیش هم به نمایش گذاشته شده.
نا گفته نماند که خانهی دیگر نیما هم در محلهی دزاشیب تهران قرار دارد و آنجا هم موزهایست برای علاقهمندانش.
خانه نيمايوشيج در روستاي يوش قرار دارد. به روستاي يوش كه برويد از همان ايتداي روستا تابلوهاي راهنماي وجود دارد كه شما را به سمت خانه هدايت ميكند. پياده از ابتدا روستا تا خانه نيما حدود يك ربع راه است. مسير فرعي به سمت خانه سنگفرشيست و در مسير دم در خانه اي چاي اتشي و اش ميفروشند. به خانه كه ميرسيد تفاوت خانه نيما و شكوهش با خانه هاي اطراف كاملا واضح است. فضاي خانه به اين صورت است كه خانه دورتادور حياطي مربع شكل قرار گرفته و هر قسمت خانه مربوط به كاري بوده است. اتاق اينه كاري يكي از زيباترين اتاق هاي اين عمارت بود. در وسط حياط ارامگاه نيما و سيروس طاهباز قرارگرفته است. حال و هواي اين خانه بسيار گيراست و ممكن اين يكي دوساعت شما را مشغول به خود كند.
#تايسيز
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم.
شباهنگام ، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم ...
بیوگرافی نیما یوشیج:
علی اسفندیاری فرزند ابراهیم خان اعظم السطنه نوری در دهکده یوش از بخش بلده شهرستان نور متولد شد. تا سن 12 سالگی در یوش زندگی کرد و سپس به همراه خانواده اش به تهران نقل مکان کردند. وی در سال 1300 نام خود را به نیما تغییر داد و با توجه به نام زادگاهش تخلص نیما یوشیج را برای خود برگزید.
وی به علت ذات الریه به بیماری سختی مبتلا شد و معالجه در تهران نیز تاثیری نداشت و او در تاریخ ۱۳ دی ماه سال ۱۳۳۸ چشم از جهان فرو بست. ابتدا او را در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپردند. نیما وصیت کرده بود که پس از مرگش بدنش را در حیاط خانه اش دفن کنند که در سال ۱۳۷۲خورشیدی، بنا به وصیتش پیکر او را به خانه خودش در یوش منتقل کردند.
خانه نیما:
خانه نیما محل زندگی پدربزرگ و اجدادش بوده است و در زمان قاجار به دستور ناظم الایاله در یوش ساخته شد. این عمارت در طی سالیان بسیار و به دلیل عدم سکونت خاندان اسفندیاری به مخروبه تبدیل شده بود و در بخشهای بسیاری سقف خانه فروریخته و بیشتر ستونها پوسیده بودند و از گچ بری های زیبای خانه چیزی به جا نمانده بود. عکس های ساختمان قدیمی به صورت مجموعه ای در خانه یوشیج موجود است و روند بازسازی را هم در قاب عکسهایی به نمایش گذاشته اند.
سازمان میراث فرهنگی مازندران از سال 1368 کار مرمت و بازسازی خانه نیما را شروع کرد و در سال 1374 موفق به خریداری این خانه گردید و آن را به شماره 1802 مورخ 19/9/75 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رساند. از طرفی یادمان هایی از نیما نیز از طرف شراگیم یوشیج پسر وی به موزه تحویل شد.
وارد خانه که می شوید یک حیاط بزرگ وجود دارد و در وسط حیاط سه قبر وجود دارد که متعلق به نیما و خواهرش بهجت و سیروس طاهباز، نویسنده و گردآورنده آثار نیما است. در خانه فعلی در حیاط گچ بری های زیبایی دیده می شود که ظاهرا طی هشت سال معماران و گچ کاران اصفهانی بر روی این خانه کار کرده اند.
دور تا دور حیاط دارای اتاقهای تو در تو است که درب دو ورودی آن باز است و با در آوردن کفشهای خود می توانید به دیدن اتاقها بروید. داخل اتاقها اشیایی قدیمی از لباس و اسلحه و لوازم پخت و پز زمان نیما و تعدادی عکس و چند نقاشی و دست خط از نیما وجود دارد. اتاق شاه نشین دارای پنجره ارسی بسیار زیبایی است و در چند اتاق پنجره های مشبک با شیشه های رنگی زیبایی خاصی به اتاقها داده است. سقف اتاقها چوبی است و در اتاق شاه نشین سقف را به زیبایی نقاشی کرده اند.
کی و چگونه برویم ؟
بهترین فصل برای رفتن به یوش اواخر بهار و تابستان است با شروع فصل پاییز هوا کم کم سرد می شود ولی طبیعت زیبای پاییزی مسیر و روستا نیز علاقه مندان را به یوش می کشاند. البته منظره برفی آن نیز بسیار دیدنی است.
فاصله یوش با شهر آمل حدود ۱۱۰ کیلومتر و با تهران حدود ۱۸۰ کیلومتر است. رودخانه اوزرود که از سرشاخه های اصلی هراز است در جنوب روستا جاری است. شغل اکثر مردم آن نیز دامداری، باغ داری، پرورش زنبور عسل و محصولات طبیعی است. می توانید در بازدید از روستا از چند مغازه بقالی در روستا ماست و لبنیات و محصولات محلی خریداری نمایید.
برای دیدن یوش و منزل نیما یوشیج باید از هراز یا جاده چالوس رفت. از هراز نرسیده به آمل سمت چپ جاده تابلوی یوش بلده را دنبال کرده و مسیر را در این جاده ادامه دهید. تا به روستای یوش برسید.
از جاده چالوس پس از تونل کندوان با رسیدن به پل زنگوله، با توجه به تابلوی راهنمایی سبز رنگ دست راست مسیر خود را تا روستای یوش پیش بگیرید. ابتدای روستا دست چپ، کل مسیر را تا خانه نیما و حوالی خانه وی را سنگ فرش کرده اند. برای ورود به روستا نیز دهیاری مبلغی را جهت ورودیه می گیرد و اجازه ورود ماشین به روستا را ندارید و باید در همان ابتدای روستا ماشین خود را پارک کنید و پیاده به سمت خانه نیما بروید.
مسیر جاده چالوس به یوش کوهستانی و در بهار فوقالعاده زیبا و سرسبز می باشد. در کنار رودخانه باغاتی جهت اطراق مسافران بین راهی هم هست.
برای اسکان می توانید از خانه هایی که اهالی اجاره می دهند استفاده کنید. بهترین کار این است که از کسبه محل در مورد اقامتگاه یا خانه مسکونی خالی سوال کنید.
علاوه بر خانه نیما توصیه میکنم وقت بگذارید با قدم زدن در کوچه پس کوچه های کاه گلی روستا از مناظر زیبای آن نیز بهره ببرید.