روستای فرهنگی لسدی جاذبه ای بی نظیر در شمال شهر ژوهانسبورگ است که در آن به گردشگران نشان می دهند که مردم چگونه در این روستا کار و زندگی می کنند.
در سفرمان به آفریقای جنوبی در مهرماه 95 در حومه ژوهانسبورگ و در نزدیکی Lion Park از دهکده فرهنگی لسدی -Lesedi Cultural Villege- بازدید کردیم (لسدی به معنای روشنایی).
در واقع دهکده لسدی یک فضای توریستی بود که کشور آفریقای جنوبی برای آشنایی توریست ها با فرهنگ، شکل خانه ها، صنایع دستی، نحوه زندگی و آداب و رسوم اقوام قبایل کهن آفریقایی بصورت سمبلیک طراحی کرده بود. در ورودی دهکده فروشگاههای متعدد صنایع دستی وجود داشت.
در ابتدا در یک سالن که بصورت آمفی تئاتر ولی با مبلمان و دکور و طراحی زیبا و فراخور شرایط دهکده بصورت سنتی ساخته شده بود در کنار سایر توریست ها جمع شدیم. فیلمی از قبایل آفریقایی و آداب و رسوم و سنن آنها و در زمانهای ابتدایی کشف آفریقای نمایش داده شد که بسیار عجیب و جالب بود .
پس از اتمام نمایش فیلم به همراه دختری با چهره جذاب آفریقایی که بعنوان راهنما تعیین شده بود به سمت دهکده و بازدید از قبایل رفتیم هر قسمت در داخل دهکده به یک قبیله آفریقایی از جمله زولو ، خوزا و سوتو و ... تعلق داشت هر قبیله روش زندگی خودش را به نمایش میگذاشت شکل خانه ها ، نحوه پوشش و آرایش زنها و مردهای قبیله ، طرز صحبت و گویش و در مجموع آداب و سنت های هر قبیله با قبیله دیگر متفاوت بود ، نحوه پوشش با لباسهای رنگارنگ و اکثراً نیمه برهنه بود زن های قبیله اکثراً چاق و فربه با بینی پهن و موهای کوتاه چهره مختص آفریقایی داشتند.
قبیله ای به جنگاوری شهره بود و ابزار جنگ و نحوه شکار حیوانات را به نمایش میگذاشت قبیله دیگری به صلح و آرامش معروف بود در هر قبیله زنان و مردانی به صورت سمبلیک به کار ، آشپزی و ساخت صنایع دستی مختص قبیله خود مشغول بودند. در ورودی دهکده یک قبیله سکویی تعبیه شده بود که دیده بانی در بالای سکو ورود غریبه ها به دهکده را اعلام میکرد. در قسمتی از دهکده بخشی از آواز (ماما آفریقا) توسط افراد قبیله خوانده شد که بسیار زیبا بود. متأسفانه بعلت نحوه پوشش آن قبیله امکان ارائه فیلم و عکس مقدور نمی باشد.
جالب اینکه در این دهکده امکان اقامت در کلبه ها و استفاده از رستوران و غذاهای محلی وجود دارد . در یکی از قبایل در یک سبد حشره های خشک شده وجود داشت که در جلو چشم ما توسط افراد قبیله خورده می شد و عجیب اینکه ما را تشویق به خوردن میکردند، در ورودی بعضی از قبایل طرحهای نمادین جمجمه حیوانات نصب شده بود.
یکی از سنت های جالب برخی قبایل این بودکه اختیار همسر برای مردان قبیله در ازای اعطای گاو امکان پذیر بود (تعداد گاو تعیین کننده بود).
عکس گرفتن با افراد قبیله براحتی ممکن بود و حتی در هنگام عکس گرفتن ژست های جالب به خود می گرفتند نکته حائز اهمیت این بود که راهنمای خانم و بقیه افراد قبیله ارتباط خوبی با پسر کوچک مان(آراد) برقرار کرده بودند و علیرغم ظاهر عجیب بعضی از آنها بچه ها کوچکترین هراسی نداشته و دست در دست آنها به اینطرف و آنطرف می رفتند.
بعد از بازدید از دهکده مجدداً به سالن آمفی تئاتر برگشتیم و از برنامه های رقص و آواز متنوع قبایل بهره بردیم. یکی از نکات قابل توجه در نحوه رقص این قبایل حرکت و پرتاب پا از جلو به سمت بالای سر بود و این معیاری برای کیفیت رقص بهتر بود. به نحوی که هر چه پرتاب و میزان بالا آمدن پا بیشتر بود رقص زیباتر و رقاص قویتر بود.
همچنین اصوات موسیقیایی ، هیجانی و پر تلاطم بود که با همراهی صداها و فریادهای گروه رقاص مضاعف و دوچندان میگشت .
کل زمان بازدید از این مجموعه زیبا تقریباً 2.5 ساعت به درازا کشید.