این کافهی قدیمی با گذشت ۵۰ سال هنوز پابرجاست و با اینکه نسبت به کافههای دیگر فضایی بسیار ساده دارد اما کماکان طرفداران پر و پاقرص خود را دارد که اغلب یا افرادی هستند که از نشستن روی صندلیهای قدیمی و بودن در فضای نوستالژیک این کافه که زمانی پاتوق چهرههای ادبی بینظیری بوده است، لذت میبرند یا خودشان از شاعران و نویسندگان معاصر و طرفداران ادبیات مدرن هستند.
گرچه کافه نادری اونقدر شناخته شده ست که نیازی به معرفی نداره ولی ازاونجائی که من علاقه زیادی به قهوه ها و فضای نوستالژیکش دارم خواستم به دوستانی که برای نهار تشریف میبرن سوپ برش وشاتوبریان این کافه خاطره انگیز رو هم پیشنهاد کنم#گلفام_سفر#
تو این بیشتر از 90سالی که کافه نادری توی خیابانِ قبلا نادری و فعلا جمهوری ایستاده من 90 بار که نه ولی بارهای زیادی از جلوش رد شدم در حالی که دنبالش می گشتم و پیدایش نمی کردم! بعد ناگهان شبی که می رفتم جای دیگری غذا بخورم خودش را به من نشان داد و مقاومت بی فایده بود! کافه نادری از آن نامهای مایل وار است که گویی اگر نشستن روی صندلیهایش را در رزومه کافه گردیمان نداشته باشیم چیزی کم داریم! نه به خاطر این که شاملو و فروغ فرخزاد و خیلی های دیگر پشت میزهایش نشسته اند سیگاری دود کرده اند حرفهایی زده اند و چیزهایی خورده اند! چون خودش شخصیتی است برای خودش! برایش شعر هم می گویند! من حتی آن میزی که به نام مشاهیر زده اند را فقط سمبولیک میبینم. اگر این قدر کم مشاهیر آن جا رفت و آمد می کرده اند که همه شان همیشه پشت یک میز جا می شده اند که چندان پاتوق پر شوری هم نبوده!
به وضوح کافه پر طرفداری است و مدت زمان خالی بودن میزها تا من بودم که به دقیقه نمی رسید!...به همین دلیل هم موسیقی زمینه تان همهمه مشتریهاست و سر و صدای فعالیت بارمنها! و این است که با وجود این که کافه لاته ای که خوردم از خوش طعم ترین قهوه هایی بود که تا به حال خورده ام و کیک گردویی که به جای کیک شکلاتی برایم آوردند را هم دوست داشتم بعید می دانم باز هم هوس کافه نادری به سرم بزند!!خدمه هم پیداست کارکشته و با سابقه اند فورا تشخیص می دهند با هر مشتری به چه شیوه ای برخورد کنند و یادشان هم نمی رود دلخوریشان از یک مشتری را جوری به در بگویند که در خاطرات دیوار بماند!
این کافه برای خیلی از متولدین دهه های ۶۰ و ۵۰ و شاید قبل تر از آن تداعی کننده خاطرات و شاید مروری بر فیلم های آن دوره می باشد. کافه نادری، کافه ای زنده که در هر گوشه آن خاطراتی از دهه های قبل است که خیلی ها را به دوران نوجوانی خواهد بود.
فضای سالن به همان شکل کافه های قدیمی با همان میز و صندلی ها قدیمی است و بسیار مناسب برا سرو قهوه، چای و یا یک میان وعده می باشد.
البته لازم به توضیح است که سالن کناری بعنوان رستوران برای ساعت های ناهار در حال آماده شدن بود که ما زمان کافی برای سرو ناهار در این رستوران را نداشتیم.
خدمه کافه خوش برخورد و سرویس دهی بطور منظم انجام میشد.
بنظر من قیمت ها کمی بالاتر از رنج متوسط بود ولی خب با توجه به فضای سالن ارزشش رو داشت.
ما تو این دو تا اسپرسو سرو کردیم که از نظر کیفیت عالی بود ولیکن انتقادی که وارده مربوط به لیوان آبی بود که در کنار قهوه از لیوان یکبار مصرف استفاده شده بود که این موضوع امتیاز کافه رو پایین میاره و طرفی از مدیریت رستوران درخواست میشه همچنان نسبت به زنده نگه داشتن کافه و از طرفی افزایش کیفیت اقدام کنه.
این کافه در سال ۱۳۰۶ توسط یه ارمنی مهجر تاسیس سده این کافه در خیابان جمهوری قراردارد و گویا اولین بیف استراگانف در این این کافه برای ایرانیان طبخ شده و این کافه هم مثل کافه های قدیمی دیگر محل معاشرت هترمتدان دوران خودس بوده با اتوبوس و ماشین راحت می توان به این مکان اومد و رفتار پرسنل اینجا خیلی محترمانه هست ما اینجا یه لاته خوردیم که به نطرم طمع عالی داشت
بسیار حال و هوایه خوبی داره بسیار خوش برخورد.
اما نقدی که میتونم بکنم این بود که اگه من بودم دیوارارو سنگ مشکی نمیزاشتم ترجیح میدادم محیط اونجا با حفظ اصالتش و قدیمی بودن تمیزتر و شیک تر باشه..یه ایراد دیگه ای که میشه گرفت پرده و رومیزی بود که نه قدیمی بود نه جدید بیشتر دموده بود تا اینکه بگیم خواستن قدیمی بودنه حفظ بشه.
حالا میریم سره غذا.
شاتوبریان سفارش دادیم که قیمتش 110هزار تومان بود
باید بگم عالی بود حجمش واقعا دونفره بود .
جوجه هم سفارش دادیم که میتونم بگم بد نبود یه خورده خشک بود.قیمتش هم 44هزار تومن بود.
کافه نادری یکی از قدیمی ترین کافه های تهران که همچنان سبک قدیمی خودشو با قهوه های فوق العادش حفظ کرده. حیاط دلنشینی داره ولی برای نشستن در حیاط بعد از ظهر خوبه چون سایبان هایی که اختصاص دادن به حیاط کوچک هستند و کل میز رو سایه نمیکنه. کارکنان خیلی خوش اخلاقی داره که خیلی هم خوب تو سفارش دادن کمکتون میکنند. ما قهوه ترک و موکا و کیک شکلاتی سفارش دادیم که کیفیت فوق العاده ای داشت. در کل فضای دلنشینی داره ولی فکر کنم وقتشه که صندلیاشو عوض کنه چون خیلی قدیمی شدند و اصلا راحت نیستند.
#مسترهانتر
کافه نادری در خیابان جمهوری قراردارد واز سال ۱۳۰۶ تا به الان پابرجاست و در زمانهای مختلف پاتوق شاعران وروشنفکران بوده مثل صادق هدایت جلال ال احمد و غیره در این کافه اولین غذاهای فرنگی مثل بیف استرووگانف و اولین نوشیدنی ها ی فرنگی که در ایران سرو شده مثل کافه کلاسه و قهوه ترک و عیره اولین بار در این رستوران سرو شده برای ایرانیان و در کل جای دنجی هست ساعت کارش تا ساعت ۷ شب هست وجای نوستالژی هست از تهران قدیم و انکان دسترسیش با اتوبوس و تاکسی خیلی راحت هست و کیفیت نوشیدنی و غذاهش نسبت به قیمت خیلی عالی هست اگه واقعا می خوایید قهوه اصل بنوشید یه سر به اینجا بزنید وقدمی در تهران قدیم بردارید
کافه، رستوران و هتل نادری سابقه ای بیش از ۹۰ سال داره و مثل اکثر کافه ها و هتل های قدیمی توسط ارمنی های مهاجر تاسیس شده است. هتل آن اکنون فعال نیست اما رستوران و کافه اش همچنان فعال و خاطرات نسل های مختلف را بدوش می کشند. بدلیل قرار گرفتن در خیابان نادری (جمهوری فعلی) به این نام نامیده شده است. شاید بشه گفت رفتن به اینجا هم از آن دسته کارهایی هست که باید تیکش را در دفترمون بزنیم! محیط قدیمی آن تقریبا حفظ شده و میز اختصاصی که نویسندگان و هنرمندان بزرگ در آنجا می نشسته اند هم در گوشه ای مشخص است. به عنوان یک مکان قدیمی ارزش یک بار رفتن را دارد.
کافه نادری کافه ای قدیمی و نوستالژیک در خیابان جمهوری تهرانه که در سال ۱۳۰۶ مهاجر ارمنی با نام خاچیک مادیکیانس این کافه رودایر کرد. این کافه در دههٔ سی و چهل پاتوق شاعران، نویسندگان و روشنفکرانی مثل صادق هدایت، جلال آلاحمد، احمد شاملو و سیمین دانشور، نیما یوشیج بوده و بخش زیادی از شهرتش رو از اعتبار این اشخاص وام گرفته، در معرفینامهای که کنار در ورودی قرار داره نوشته که غذاهای فرنگی مانند بیف استروگانف و بیفتک و همچنین کافهگلاسه، شاتو بریان، بستنیهای فرنگی، قهوه ترک و فرانسه برای اولین بار در این کافه به ایرانیان عرضه شده، شبها هم اغلب، مراسم رقص در حیاط پشتی کافه برپا بوده و دود سیگارهای فرنگی فضای آن جا را پر میکرده، حیاطی که حدود سه دههاست در آن بسته شده، این کافه کلیشهایترین نوستالژی پاتوقنشینهای شهر تهرانه و کمتر کسی هست که حداقل اسمش رو نشنیده باشه، سالن پذیرایی به دوقسمت کافه و رستوران تقسیم شده، منو محدود و تقریبا گران محسوب میشه، دکوراسیون رستوران حتی مرمت درستی نشده و خیلی دلگیره، کیفیت غذا و نوشیدنیها خیلی پایینه و گران محسوب میشه، وقتی من با شوق زیاد منتظربودم غذا با بهترین کیفیت سرمیز بیاد با چشیدن طعمش کاملا تو ذوقم خورد و از انتخاب اینجا پشیمون شدم، در مورد قهوه هم همینطور، واقعا بی کیفیت بود.
در کافه نادری اگر قهوه سفارش ندهی امتیاز آن مرحله را نمی گیری.
نرسیده به چهارراه استانبول در خیابان جمهوری ( نادری سابق ) ، کافه ای وجود دارد بیادگار از طهران قدیم . کافه نادری از معدود نوستالژی های تهران است که همچنان نفس می کشد.
بیش از 90 سال از تاسیس کافه ای می گذرد که در دهه های سی و چهل خورشیدی به مهمترین پاتوق روشنفکری تهران و ایران تبدیل شد. روزی روزگاری صادق هدایت و نیما یوشیج و بعدتر فروغ فرخزاد و نادر نادرپور روی صندلی لهستانی های این کافه نشسته و احتمالا درباره اوضاع سیاسی و فرهنگی مملکت گپ زده اند اما اینروزها هرچه می شنوید، صحبت درباره قیمت سکه و دلار است .
البته همسایگی کافه با راسته صراف های چهارراه استانبول هم در بروز چنین فاجعه ای بی تاثیر نبوده اما واقعیت اینست که نه کافه قدر مهمانهای فرهیخته اش را دانست و نه نسل بعدی فرهیختگان، قدر کافه را دانستند . اینگونه شد که نسلِ بی خاطره من ، اگر روزی از سر کنجکاوی سری به کافه نادری زدند ، آنجا را خالی از شور و هیجان و اعتبار گذشته اش یافتند.
امروز، کافه نادری در دوبخش رستوران و کافی شاپ به فعالیت خود ادامه میدهد، فعالیتی که بیش از آنکه مدیون کیفیت خدماتش باشد، مرهون سابقه تاریخیش است. من برای صرف ناهار به اینجا آمدم و از شلختگی عجیب این رستوران بی اندازه تعجب کردم. یخچال های بیقواره و زشت، گوشه گوشه فضای کافه قرار گرفته اند تا هرگونه تصویر سازی شما از گذشته با شکوه کافه نادری را، به بدترین شکل ممکن مخدوش کنند.
به رسم چلوکبابی برادران گلپایگانی بجز اکبر ، همان اول باید مبلغ سفارش خود را بپردازید که این مسئله بیشتر رسم فست فودهاست و نه کافه و رستوران آنهم با این سابقه تاریخی. بعد از پرداخت مبلغ سفارش، چالش شما برای پیدا کردن یک میز تر و تمیز آغاز می شود ، میزی که صندلی اش نشکسته باشد و لق نزند . کیفیت غذا متوسط است . کیفیت ارائه خدمات اما متوسط هم نیست. توصیه می کنم زیاد به سر و ضع پرسنل رستوران دقت نکنید . لک های رومیزی را هم بگذارید به پای وسواس بیش از حد خودتان.
بعد از ناهار سری به کافی شاپ هم زدم (در واقع کافی شاپ همان سرسرای ورودی است ). خدایا این یخچال های بی قواره همه جا جلوی چشم هستند و البته وجود سه-چهار مدلِ مختلفِ صندلی که نهایت بی سلیقگی مسئول کافه را می رساند. در کافه نادری اگر قهوه سفارش ندهی امتیاز آن مرحله را نمی گیری ، من هم قهوه سفارش دادم ، قهوه ای که بیشتر از آنکه عطر و بوی صادق هدایت داشته باشد، طعم عباس قادری میداد . هیچ چیز کافه بواقع فوق العاده نیست .
اگرچه کافه نادری در سال ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته اما روال بی فروغِ ادامه حیاتش ، نشان از بی اعتنایی مفرط مالک به جنبه های تاریخی این یادگار قدیمی تهران است.
از من می شنوید با تصویر ذهنی که از این پاتوق قدیمی دارید سر کنید و با مراجعه به آن ، رویای خود را خراب نکنید .