لارامبلا، خیابان بسیار شلوغ و معروف بارسلونا، خیابانی 1.2 کیلومتری است که از حدفاصل میدان کاتالونیا تا میدان کریستف کلمب نزدیک ساحل، کشیده شده. در وصف زیبایی و شور و حال این خیابان هرچه بگوییم کم گفته ایم. درختان بلند و سر به فلک کشیده، کوچه های باریکی که به پلازاهای قدیمی و دنیاهای عجیب می رسند، مغازه ها و رستوران ها و کافه های رنگ به رنگ، گلفروشی ها و غرفه های کوچک و جالب، هنرمندان و موزیسین های خیابانی و نقاش های حرفه ای، و از همه مهم تر شلوغی و حس و حال شاد و توریست های مختلف این خیابان را به خیابانی منحصربه فرد تبدیل کرده. جالبی این خیابان این است که قسمت عریض وسط را پیاده راه کرده اند و دو طرف که عرض کمتری دارند مخصوص عبور ماشین است. از نظر قیاس، اگر به خیابان اسقلال استانبول نمره 5 و به شانزه لیزه نمره ی 6 بدهم، لارامبلا قطعا نمره 9 از 10 را خواهد گرفت. راه های دسترسی بسیار ساده است چرا که اینجا به نوعی قلب بارسلوناست و به راحتی از طریق 3 ایستگاه مترو در ابتدا و انتها و وسط خیابان، همچنین ایستگاه های متعدد اتوبوس قابل دسترسی است. این خیابان در شب هم فوق العاده زنده و زیباست اما روزهای یکشنبه مغازه ها تعطیل هستند و لارامبلا به روشنی شبهای دیگر نیست.
خیابان رامبلا، توریستی ترین خیابان بارسلون و شاید حتی کل جهان خواهید باشد خیابابانی که لذت های آن و دیدنی هایش تمام ناشدنی است خیابانی زنده بخصوص در فصل تابستان که تعطیلی ندارد و هرچقدر همه تلاش کنید و دیر به محل اقامتتان برگردید هنوز شب زنده دارهایی هستند که در این خیابان بیدار باشند. این خیابان پر است از کافه و رستوران و بار شاید باورش عجیب باشد ولی هر غذایی از هر سبکی بخواهید در این خیابان خواهید یافت دست فروش های سیاهپوست هم در این خیابان زیادند چیزی که برای من جالب بود این بود که پلیس بارسلون هم مثل ایران به علت سد معبر اموال آنها را ضبط می کرد به همین علت طراحی سفره هایی که برای چیدن اجناسشان داشتند خیلی جالب بود یک پارچه مربعی بزرگ که از چهار گوشه آن نخی به سمت داخل کشیده می شد و در مرکز به هم میرسید وقتی پلیس می آمد از مرکز آن می گرفتتند و مثل یک بقچه جمع می شد و روی دوششان می انداختند و الفرارررررررررررررر سیستم جالبی بود به هر حال. در این خیابان موسیقی های زنده و افرادی که با لباس های خاص ساعت ها به شکل مجسمه می ایستند هم حضور داشتند و خیابانی است که واقعا دلم برای آن تنگ می شود. در زمان حضور ما یک فستیوال غذا هم در حال برگذاری بود