سفر پرماجرا به دبی

4.4
از 22 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفر پرماجرا به دبی

سفر من به دبی برای اولین بار و به همراه همسر و دو فرزندم بود.پرواز ما روز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 17 و باپرواز 655 ایران ایر به مقصد دبی بود.هنگامی که ما به فرودگاه رسیدیم ساعت 14 بود وفهمیدیم که پرواز 3 ساعت تاخیر دارد که این باعث ناراحتی همه مسافران شد مخصوصا برای ما با دو کودک 4 ساله و 2 ساله ونیم بسیار سخت بود بهرحال این ساعات به سختی گذشت وما این زمان را به گردش وخرید درفروشگاه های فرودگاه و گرفتن ارز از بانک پرداختیم که برای هرنفر 300 دلار در یک سال بود و ما 600 دلار گرفتیم. سرانجام ساعت 22 و با 5 ساعت تاخیر هواپیما پرواز کرد وما نیمه شب به دبی رسیدیم ولی برنامه ما با ایران ایر تمامی نداشت چون که یکی از دو چمدان که شامل لباسهایمان و داروهای دخترم بود توسط کادر فرودگاه در تهران جا ماند.و ما را بهت زده کرد.و ما شروع کردیم به پرکردن فرم برای درخواست ارسال چمدان.اما از فرودگاه دبی بگویم که بسیار بزرگ بود ودارای 4 ترمینال بود که ماازترمینال 1 آن وارد شدیم ودارای 50 گیت بود که با ماشینهای برقی داخل آن مسافران را جابجا می کردند.

البته از کارکنان فرودگاه نباید گذشت که همگی مودب بوده و سعی می کردند کمک کنند حتی در زمان کنترل ویزا بادیدن دو فرزند ما را به ورودی دیگری هدایت کردند که بدون زحمت و معطلی کارهایمان انجام گردد.

بهرصورت بعد از تنظیم درخواست عودت چمدان که شامل پرکردن چندفرم ودادن اطلاعات به کارکنان فرودگاه بود از فرودگاه خارج شدیم.وچون پرواز با تاخیر همراه بود ماشینی که برای بردن ما به هتل می آمد رفته بود درنتیجه باید تاکسی میگرفتیم ما هم به بیرون فرودگاه آمده و با رانندگان صحبت کردیم آنها برای ورودی مبلغ 20 درهم(آن موقع هردرهم850 تومان بود) و برای بقیه مسیر از تاکسی متر استفاده می کردند. که روی هم 28 درهم شد. وما 1 ساعت بعد از نیمه شب به هتل رسیدیم. اسم هتل ما دلمون پالاس بود که یک هتل 4 ستاره بود و داخل منطقه دیره ودرخیابان رقه بود که هتل های زیادی در این منطقه است و یک منطقه با بافت تجاری بود که ایرانی هم زیاد داشت.درپایین نقشه ای از دبی را می بینید .

سفرنامه دبی

نقشه دبی

بعد از اینکه مدارک راپرکرده وپاسپورت هایمان را دادیم مسول رزوشن هتل کلید اتاقمان که شماره 418 و در طبقه 4 این هتل 5 طبقه بودرا تحویلمان داد. مابرای استراحت به اتاقمان که یک اتاق دوتخته بزرگ به همراه تلویزیون LCD ویخچال وصندوق امانات و کمدهای زیادبود رفتیم.پس از یک خواب راحت صبح بیدارشدیم و برای صبحانه به رستوران هتل رفتیم که شامل چندنوع مربا وغذا بودبعد از صبحانه یک گشتی در خیابان رقه زدیم که دارای شرکتها و هتل ها ، فروشگاههای بزرگ وغذا خوری های مختلف بود. ماداخل یکی ازفروشگاههای بزرگ شدیم تا حداقل اگر چیزی هم نخریدیم اختلاف قیمت ها با تهران دستمان بیاید. قیمت یک پیراهن مردانه 50 درهم ، یک کیلو گوشت گوساله 30 درهم ویک آدامس ریلاکس 3 درهم بود کلا قیمت ها با تهران خیلی فرق نداشت. فقط درآمد مابود که ریال بود. و درآمدآنجایی ها که منظورم اماراتی ها است به درهم و دلار است و مطمنا قدرت خرید بالاتری دارند.ازاماراتی ها گفتم بیشترشان مهاجرند و غیر از ایرانی ها تعداد زیادی از کشورهای هند و پاکستان و بنگلادش و چین و فیلیپین هستند که بیشترکارهای سطح پایین رانیز همین ها انجام میدهند از جمله کارهای خدماتی.

اینجا لازم است دو نکته را یادآور شوم که برای استفده از موبایل باید سیم کارت ایرانسل را درتهران خریده و آنجا استفاده کنید وگرنه تلفن همراه اول با هزینه رومینگ گران تمام می شود برای اینترنت هم می توان شارژ مثلا 100 درهمی در دبی خریده و چند ده ساعت با سرعت خوب کار کرد.

بعد از آن به هتل برگشتیم که تورلیدرمان را ببینیم که آنهم یک خانم جوانی به نام آرزو بود که راجع به گم شدن چمدان صحبت کردیم واینکه هرچه شب قبل با شماره ای که در وچر بود تماس گرفتیم کسی گوشی برنداشت سپس خانم آرزو تورهایی را که داشت معرفی کرد که آز جمله آن تور شهر ،تور سافاری یا صحرا تور پارک آبی ، تور هتل آتلانتیس ، تور کشتی و تورهای دیگر بود.ما باتوجه به اینکه 3 روز دبی بودیم تصمیم گرفتیم که دو روز آول را بترتیب به تور شهر و فردایش به تور صحرا برویم و پس فردای آن را به خرید و سوغاتی گرفتن گذرانده و سپس به ایران برگردیم.

پس تورهایمان راثبت نام کردیم که برای تور شهر نفری 150 درهم وبرای تور صحرا نفری 160 درهم هزینه پرداخت کردیم.برای بچه ها رایگان بود وما هزینه 2 نفر را دادیم.شاید اینجا لازم باشد که من یک فلاش بک به قبل از سفرمان بزنم که تحقیق کرده بودم دیدنیهای دبی زیاد است ویک تور شهر تا اندازه ای آن را پوشش میدهد وبین پارک آبی و سافاری به این دلیل سافاری را انتخاب کردم که میخواستم طبیعت دبی و بافت بومی و اصلی دبی را بهتر لمس کنم. و راجع به آب وهوا هم بخواهم خدمتتان عرض کنم چون در اواخر تابستان بودیم هنوز گرمای مستقیم خورشید آزار دهنده بود و طبق پیشبینی که من از وضع هوای دبی در آن چند روز گرفته بودم.دمای هوا به طور میانگین در گرمترین ساعات روز 38 درجه سانتیگراد ورطوبت 50% بود که دما تقریبا 5 تا 6 درجه سانتیگراد از تهران گرمتر بود.

زیاد دور نشویم بعد از آن ناهار را درهتل خوردیم وبعد از کمی استراحت حوالی ساعت 4 تور لیدر که یک آقایی تقریبا 40 ساله بود سراغمان آمد.از ساعت گفتم این رابگویم که ساعت رسمی امارات نیم ساعت از ایران عقب تر است.بهرحال سوار اتوبوس شدیم که تقریبا 40 نفر توریست ایرانی سوار آن بودند.وبعد از خرید بطری های آب توسط تور لیدر روانه تور شهری شدیم.

اولین جایی که رفتیم یکی از کاخهای امیر دبی بود که ورود به آن ممنوع بود فقط بیرون آن را می شد دید که یک فضای سبز جلوی سر در کاخ بود و طاووس های فراوانی که جلوی درب ورودی رها بودند و توریست ها با آنها عکس گرفته و بهشان غذا میدادند.

سفرنامه دبی

سر در کاخ امیر دبی

بعد از آن به منطقه مدینه جمیرا رفتیم که مجموعه بسیار زیبایی بود از ساخنمانهایی که به شکل بافت قدیمی دبی بوده ودر کنار آن نهرهای آب جاری بودند که بصورت زیبایی ساخته شده است که تداعی گر ونیز شهر رویایی ایتالیا است واطراف آن کافی شاپ های فراوان و فروشگاههای زیبا با نمای نهرهای آب بودند که تصاویرش را درپایین شاهدید و کلا عکسهایی در این سفرنامه آورده شده که مهم و جالب توجه بوده اند.

سفرنامه دبی

مدینه جمیرا ونیز دبی

سفرنامه دبی

مدینه جمیرا ونیز دبی

سفرنامه دبی

مدینه جمیرا ونیز دبی

بعد ازآن به سمت جزایر پالم دبی رفتیم که جزایری است که به شکل نخل ساخته شده است و برای ساخت این جزایر مصنوعی میزان خاکی که جمع شده است با آن می توان دیواری به طول 2 متر دور زمین ایجاد کرد. و این مساله بیانگر حجم کاری است که برای ساخت این جزایر مصنوعی انجام شده است. ما همانطور که با اتوبوس داخل این نخل حرکت می کردیم به هتل آتلانتیس رسیدیم که در یکی از شاخه ها ایجاد شده است و دارای پارک آبی بسیار بزرگی است که متاسفانه دیداری از آن تداشتیم .ولی خود هتل آتلانتیس ساختمان بزرگ وزیبایی دارد که در پایین می بینید.منطقه پالم دارای مونوریل می باشد که می توانید براحتی تمام آن را با دادن 25 درهم ببینید.

سفرنامه دبی

نمایی از جزایر پالم دبی

سفرنامه دبی

هتل آتلانتیس دبی

بعد از آن راهی مرکز خرید بزرگ ابن بطوطه شدیم.اگر بخواهم راجع به نام این مرکز خرید بگویم ابن بطوطه یک جهانگرد مراکشی بود که کشورهای زیادی را دیده و سفرنامه مفصلی برای آن نوشته بود. و مسیرهایی که این شخصیت ازشون در سفرنامه گفته و رد شده را ساختند. تونس، مصر، ایران، هند، چین، اندلس جاهایی بود که این بازار یا پاساژبه سبک آن کشور ساخته شده بود.این مرکزخرید مسقف به خصوص با طراحی سقفی به شکل آسمان که گرگ و میش غروب را تداعی می کردوخیلی شبیه آسمان واقعی بود بسیار زیبا بود.

در قسمتی که مربوط به تمدن ایران بود نمایی از بناهای دوره صفویه بخصوص مسجد شیخ لطف الله را تداعی می کرد. که نشانگر هنرمعمار ایرانی است وکلا در هریک از این تمدن ها که هستی همان کشور را به خاطرتان می آورد. از خرید بخواهم بگویم باید بگویم که فروشگاه MAX با تخفیف های فوق العاده در قسمت تونس مشتری های زیادی را جلب کرده بود.البته بقیه برندهای معروف هم در این مرکزخرید بزرگ فروشگاه دارند و قیمت هایشان نیز گران است.

سفرنامه دبی

سقف مرکزخرید ابن بطوطه دبی

سفرنامه دبی

بخش ایران مرکزخرید ابن بطوطه دبی

بعد از آن روانه دبی مال شدیم که یک مرکز خرید بزرگ و آمریکایی است که در کنار برج خلیفه قراردارد این برج بلندترین برج دنیا با ارتفاع 828 متر است.این برج توسط یک شرکت آمریکایی طراحی و ساخته شده است که نمای آن بسیار زیباست.ایستگاه مترو نیز درنزدیکی دبی مال قرار دارد.دبی مال دارای یک پیست اسکی مصنوعی بوده که برای ساکنان کشورهای عربی که از نظر اقلیم و آب و هوا شاید به عمر خود برف را نبینند بسیار جالب است .همچنین ما به دیدار فواره هایی رفتیم که هر نیمساعت در میان با نواختن آهنگی از بلندگو ها به شکل بسیار زیبایی حرکات موزون را انجام می دهند به هنگام ورود ما یکی از زمانهای اجرای برنامه این فواره ها بود که توسط یک شرکت آمریکایی و شبیه فواره های لاس وگاس ساخته شده بود و مردم دور تا دور استخر ایستاده و محو موسیقی و حرکات فواره ها بودند که با هارمونی خاصی به چپ و راست وبالا و پایین حرکت می کردند.و بسیار زیبا بودند.بعد از آن گشتی در دبی مال زدیم که تقریبا اکثر مارک های معروف در پاساژ شعبه داشتند و قیمت ها هم چون تخفیف نداشتند بسیار بالا بود و برای خرید کردن مناسب نبودند.

سفرنامه دبی

فروشگاهی در دبی مال دبی

محل زیبای دیگری که در دبی مال بود یکی از بزرگترین اکواریوم های دنیا بود با ماهی های فراوان ، رنگارنگ ، بزرگ و کوچک و کوسه و آبزیان متفاوت. به تعداد حدودا 300000 عدد و آکواریوم دارای یک تونل است که از داخل آن می شود ماهی ها را بهتر تماشا کرد والبته باید برای آن پول بدهی واین اکواریوم سه سال پیش گرفتار نشتی آب شد که یکروزه آن را برطرف کردند.

سفرنامه دبی

اکواریوم دبی مال دبی

سفرنامه دبی

اکواریوم دبی مال دبی
نمای سقف مرکز خرید دبی مال نیز بسیار زیبا بود ودر بعضی قسمتها به مانند شبهای پر ستاره صحراهای دبی بود که نمایی از آن را درپایین می بینید.

سفرنامه دبی

سقف دبی مال دبی

بعد از آن سواراتوبوس شدیم وبرای شام رفتیم که روی تورمان بود.برای شام دو انتخاب داشیم که یکی چلوکباب بوددر یک رستوران و دیگری رستورانی به نام دانیال بودکه غذاهایش سلف سرویس بود وما دومی یعنی دانیال را انتخاب کردیم که طبقه سوم پاساژی بود و غذاهای انصافا خوب و متنوعی داشت که ماهی و میگو وکباب لقمه جزوغذاهایش بود و دسرش شامل کیک و کرم کارامل و هندوانه و میوه بود ونوشیدنی هایش انواع کوکا بود ولی یک نوع ابمیوه داشت که خارج سرویس ما بود وباید برای آن 5 درهم پول پرداخت می کردیم آنطور که من پرسیدم شام ما نفری 60 درهم حساب می شد که همانطور که گفتم روی تور بود بعد ازصرف غذا بعد از یک روز پر از گردش به هتل برگشتیم واستراحت کردیم. یکشنبه صبح یعنی روز دوم سفر ما طبق تماسهایی که با فرودگاه داشتیم برای دریافت چمدان گمشده به فرودگاه رفتیم ومن برای اینکه این مساله چمدان از حوصله خوانندگان خارج است از ذکر مرارتهای دریافت آن چه تماسهای تلفنی و چه دوندگی های داخل فرودگاه با دو بچه کوچک خودداری میکنم وبه گفتن همین مطلب بسنده می کنم که ما چمدان را بعد از دو روز انتظار دریافت کردیم وکلی استرس واتلاف وقت در یک سفر سه روزه داشتیم.

بعد از صرف ناهار در هتل که خوب بود ما استراحت کوتاهی کرده وساعت 4 بعدظهر به لابی هتل رفتیم.سپس راننده یک لندکروز که جوانی خوش برخورد وپاکستانی بود بدنبال ما آمد تا با هم به تور صحرا برویم بعد از آن ماسراغ دو برادر که همراهمان شدند و دو دختر جوان رفتیم و به اتفاق راهی تور صحرا شدیم بعد از آنکه نزدیک 45 دقیقه از شهر دبی خارج شدیم و کاملا در یک محیط بیابانی و شنزار قرار گرفتیم به یک کمپ سرسبز در بیابان رسیدیم که حیواناتی نظیر شتر واسب نگه داری می شدند و شامل محل استراحت و تاب سواری برای بچه ها و همچنین دارای موتور 4 چرخ برای سوار شدن در صحرا بود که باید هزینه اش را جداگانه پرداخت می کردیم و در همین حین راننده ها ی ماشین ها باد تایر هایشان را کاهش می دادند تادر شن صحرا گیر نکنند وماهم استراحتی کردیم وهمیشه صحبت ما این بود که آیا بچه ها می توانند در صحرا سوار ماشین شوندوازتپه های بلند بالا و پایین بروند یا خیر؟

سفرنامه دبی

اسب نژاد کوچک در سافاری

سفرنامه دبی

شتر در سافاری

به همین خاطر همسر وفرزندانم در آن کمپ ماندند و من به همراه دیگران وسوار بر 5 لندکروز به داخل بیابان رفتیم خوب بسیار هیجان انگیز بود یعنی از تپه هایی با شیب های زیاد بالا می رفتیم وپایین می آمدیم و یا بر روی لبه باریکی راه می رفتیم.

و درا واسط راه جایی ایستادیم وعکس گرفتیم و دوباره راه افتادیم تا به یکسری مغازه رسیدیم که انتهای این گردش بود تا باد تایر ها را دوباره زیاد کنند وماهم می توانستیم از مغازه های آنجا لباس عربی و دشداشه بخریم وسپس به کمپ برگشتیم تابقیه را سوار کنیم وبه کمپ آخر برویم. کلا این ماشین سواری هیجان انگیز بود ولی انقدر که می گفتند ترس نداشت چون می گفتند بعضی ها حالشان بد می شود ولی من فکر می کنم بچه ها را می توانستیم برای ماشین سواری ببریم.

سفرنامه دبی

محل عبور لندکروز در صحرای دبی

بهرصورت از یک مسیر بیابانی یکربع راه رفتیم تا به کمپ آخر رسیدیم جایی که شترهایی برای سواری داشت و می شد گرداگرد یک سن دایره ای شکل نشست سمبوسه ای خورد ویک رقص اقایی از مصر رادید که با لباس های خاصش می چرخید و آنها را به شکل خاصی به پرواز در می آورد که مثل کسی بود که یک دامن در بالا ودامن دیگری در پایین پوشیده بود.و با چرخیدن آن ها رابحرکت در می آورد و همچنین چرخیدن با گرفت پنج چیز مانند دف که آنها را همزمان می چرخاند همچنین بعد از آن رقص سنتی انجام شد و نیز برای خانم ها به رایگان طرح هایی به صورت نقوش زیبا بردست شان با حنا گذاشته می شد که بسیار زیبا بود و همچنین فروش صنایع دستی داشتند و قلیان که رایگان بود بعد از آن شام دادند که کباب بود وغذایی که بانخود درست شده بود وغذای مخصوص آنجا بود بعد از آن سوار ماشین شده وبعد از طی مسیر به هتل برگشته و خوابیدیم.

سفرنامه دبی

کمپ صحرای دبی

خوب امروز روز سوم وروز آخر اقامت ما در دبی بود که طبق معمول این چند روز یک صبحانه خوب در هتل خوردیم سپس به خاطر وقت محدودی که داشتیم اتاقمان را تحویل داده و چمدان هایمان را جمع کرده و به هتل دادیم تا موقع رفتن بگیریم و بعد از آن با یک تاکسی و دادن 10 درهم به سیتی سنتر دیره که 5 دقیقه با هتل فاصله داشت رفتیم این مرکز خرید بسیار بزرگ بود و بخشهای مختلفی داشت و تقریبا شامل اکثر برندها می شد ولی چون دوره تخفیفشان نبود بسیار گران بودند و ماکم خرید کردیم و بیشتر خریدهایمان را از گرین هاوس ودی تو دی انجام دادیم که مثلا تی شرت مردانه را 10 درهم و دمپایی 20 درهم و شلوار 40 درهم بود وما پس از خرید 25 تا 30 سوغاتی ساعت 2 بعدظهر با تاکسی به هتل برگشتیم .

سفرنامه دبی

نقشه دیره

بعد از صرف ناهار به لابی رفته وتلویزیون نگاه کرده واستراحت کردیم تا بعد از آن طبق هماهنگی که با هتل انجام داده بودیم ماشین بدنبالمان آمد و سوار شده وبه فرودگاه رفتیم سپس کارهای تحویل چمدان و خروج را انجام داده و بعد از اندکی گردش در فروشگاههای فرودگاه سوار هواپیما شده وعازم تهران شدیم نکته تاریک دیگری که دراین سفر بود این بود که مهماندار موقع برگشتن غذای داغ رانتوانسته کنرل کرده وبرروی بدن پسرم ریخت که باعث سوختگی شد و پسرم بسیار گریه کرد البته عذرخواهی کردند وبا دادن هدیه و دیداری از کابین خلبان سعی کردند تا آن را جبران کنند.بهرحال با رسیدن به آسمان تهران معلوم شد که سفر ما به انتها نزدیک شده است و پس از فرود آمدن وگرفتن بار به سمت پارکینگ رفته وبا ماشین رهسپار منزل شدیم.

درکل سفرخوبی بود مخصوصا نظم دبی و ساختار مدرنش جلب توجه می کردبخصوص برعکس ایران که عابر پیاده روی خط عابر هم امنیت ندارد آنجا بادیدن عابر پیده ماشین از دور متوقف می شد تا عابر رد شود. هزینه تاکسی در مسیرهای کوتاه خوب بود اما در مسیرهای بلند بسیار گران بود و مترو بصرفه تر بود و در مورد خرید اگر در دوره تخفیف و جشنواره مثلا ژانویه به دبی بروی خوب است و گرنه در زمانهای دیگر باید با احتیاط خرید کرد وجاهایی مثل دبی مال و ابن بطوطه گران است.

توصیف هتل:

هتل ما در خیابان رقه و در منطقه دیره بود که با تاکسی 10 دقیقه تا فرودگاه دبی فاصله داشت و5 دقیقه هم باتاکسی تا سیتی سنتر دیره وفروشگاه های گرین هاوس و دی تو دی فاصله داشت و درنزدیکی آن رستورانها و غذاخوری های زیاد و سوپر مارکت های بزرگ وجود دارد.

اگر بخواهم از ترانسفر فرودگاهی شروع کنم باید بگویم که موقع برگشت خوب بود ولی موقع رفتن به دبی چون هواپیما 5 ساعت تاخیر داشت ماشین ترانسفر رفته بود و من به همراه همسر و فرزندانم به همراه کلی وسایل ساعت یک بعدارنیمه شب سرگردان شدیم که بهتر است برای همچنین مواقعی که هواپیما تاخیر دارد تدبیری اندیشیده شود.

در مورد غذا بگویم که تنوع هتل های ترکیه را ندارد ولی خوب وایرانی بود چون به هنگام صبحانه مرباجات ،نیمرو ، عدسی و سوسیس کالباس به همراه چای و قهوه وآب پرتقال سرو می شد.و در ناهار هم یک نوع خورشت و یکنوع کباب،ماکارونی ،غذای سبزیجات و سالاد وماست خیار به همراه آب و آب پرتقال سرو می شد که درکل خوب بود فقط نوشابه نداشت. از نظر تمیزی لابی و راهروها واتاق ها تمیز بودند واتاقها تهویه بسیار خوبی داشتند وبزرگ بودند ولی خود هتل زیبایی و نمای خاصی نداشت و معمولی بود.

عملکرد کارکنان هتل خوب بود و خوش اخلاق بودند به جز یک خانم که در رزوشن بود واکثرا از بنگلادش و هند وآسیای شرق بودند وانگلیسی را به صورت معمولی صحبت می کردند. امکانات هتل خوب بود چون صندوق امانات در هراتاق داشت و خیال آدم ازپولها و مدارکش راحت بود و یک ماشین صبح ها برای کنار دریا داشت و همچنین تلویزیون ماهواره ای داشت .استخر هم نبود واز اینترنت آن هم استفاده نکردیم تا سرعت آن را ببینیم.

وکلا اگرقیمت آن اندکی پایین تر بود به عدالت نزدیکتر بود.این هتل برای اشخاصی که می خواهند روزها داخل هتل باشند خسته کننده است وبرای کسانی که بخواهند روزها بدنبال کاروتفریح بیرون هتل بروند مناسب تر است.

کیفیت و تنوع غذا ۶

تمیزی و زیبایی هتل و اتاق ها ۶

عملکرد کارکنان ۶

تفریحات و امکانات هتل ۳

منطقه و دسترسی ۷

ارزش قیمت به نسبت خدمات ۴

نویسنده : سینا حیدری