کام تلخ زیپ لاین

سال 95 از طرف مدرسه اردو رفته بودیم رامسر. روز دوم با تله کابین رفتیم بام رامسر . اونایی که رفتن قطعا میدونن اونجا یک زیپ لاین هم داره. ما رفتیم بالا که سوار زیپ لاین بشیم دیدیم مسئولش نیست.

یهو به فکرمون زد خب مگه خودمون فلجیم؟؟ میخواست باشه به ما چه؟ یهو سوار شدم و با سرعت اومدم پایین و بعد منم یکی از دوستام اومد. متاسفانه مسئول زیپ لاین از پایین دید 2 نفر مثل قرقی اومدن پایین.

یهو دیدیم یکی از بچه ها میگه فلانی هی داره دنبال شما میگرده اینجا عین فیلمای پلیسی ما هی اینور اونور میرفتیم اینم هی دنبال ما میگشت ... اینقدر گشت تا مارو پیدا کرد. حالا هی سوال پیچ کرد که کی هستین و با کی اومدین یهو یکی از بچه ها یک حرفی پروند. اون اقا هم یهو خونش به جوش اومد. گفت حالا که اینجوریه میریم پیش پلیس...

اینو  که گفت دهن ما خشک شد. کار داشت تا جایی بیخ پیدا میکرد که اقای پلیس قرار بود مارو ببره پاسگاه ولی خداروشکر با دخالت مدیر و معاونا همه چی ختم بخیر شد. اما لذتی که از اون زیپ لاین برده بودیم و کلی به خودمون افتخار میکردیم که پول ندادیم همه ش سوخت و اخرش مجبور شدیم 120 هزارتومن جریمه بدیم...

هنوزم هروقت میرم بام رامسر با یک استرس خاصی میرم...

 #دهمین_تولد_لست_سکند

نویسنده: محمدرضا رضایی ملک