ما خانواده سفر دوست و همیشه در کمین سفر کردنیم. غنیمت جنگی در یک ماه پُرکار، برای ما فقط زمانه... با بدست آوردن کوچکترین فراغت، هوای سفرکردن به کَله ی همه ی ما میزنه و به سوی جاده ها می تازیم. با برگشتن از هر
برای یک سفر کاری دو روزه بلیط پرواز رفت و برگشت تهران به اردبیل را با خط هوایی ماهان گرفتم. هواپیما بدون تاخیر پرواز کرد. در حین پرواز پذیرایی انجام شد که اتفاقا بسته بندی جالبی هم داشت. پذیرایی ماهان بعد از جمع آوری زباله ها توسط
خاطره دبی و دانش زبان انگلیسی را که خواندم، یاد خاطره ای افتادم. مدتی بود که در دبی مقیم شده بودیم و نیاز به دانش زبان انگلیسی برای رفع نیازهای روزمره بیشتر احساس میشد. به این دلیل همسرم شروع به تقویت زبان انگلیسیش کرده بود.
سال 1379 بود که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه با دو نفر از رفقای هم دانشگاهی تصمیم گرفتیم برای اولین سفر خارجی بریم تور دبی که به تازگی به مقصد توریستی آسان و ارزان قیمت برای ایرانیها تبدیل شده بود. من اون موقع کلاس زبان
سال 1378 بود و ساکن دبی بودیم. قرار شد اوایل تابستان برای دیدار خانواده بریم ایران. من کار بانکی داشتم و حدس میزدم یک هفته طول بکشه. خانم و پسرم را فرستادم تهران تا خودم بعدا بهشون ملحق بشم. فردای همان روز ساعت 8 از بانک
آبان ۱۴۰۰ برای اولین بار به قشم سفر کردم. قبل از آن به جزیرهی کیش چندین بار رفته بودم اما در انتظار دیدن جزیرهی عجایب جنوب یعنی قشم بودم و از زمانی که پا به این جزیره گذاشتم دلم نمیخواست که ترکش کنم. هر بخشی
یکی از جاذبه های گردشگری شهر تهران پارک گیاه شناسی است. حتما در یکی از روزهای فصل پاییز به این پارک سر بزنید. منظره زیبای انارهای شکسته شده روی شاخه های درخت ها و بلوط های ریخته شده پای درختان. بلوط از جاذبه های این
سفر بنده اواخر شهریور ماه به شهر ایروان انجام شد با توجه به برگزاری کنسرت در ایروان و پر بودن بلیت های پرواز مجبور شدیم به مسیر زمینی اکتفا کنیم. چون سفرنامه های ارمنستان رو زیاد خونده بودم، میدونستم جاده زمینی تعریفی نداره.. من بلیت
درود بر شما اولین باری که به جزیره شگفت انگیز هرمز سفر کردم همراه با یکی از دوستانم بود که واقعایه دیوونه به تمام معنا بود.جاتون خالی بعد از ظهر رسیدیم هرمز و سریع و دوان دوان رفتیم که غروب رویایی خورشید رو از پشت کوه
تقریبا ۴ سال پیش در اطراف یکی از شهرستان ها تو روستایی اجرای پروژه ساختمان دهیاری رو به عهده داشتیم. هفته ای یکی دو بار از تهران با ماشین شخصی باید به پروژه سر میزدم. روستا جاده ی عجیب و غریبی داشت. تو یکی از پیچ و تابای
چند سال پیش که بازار ارز شدیدا امنیتی شده بود، صرافی ها بسته بودن و دلال ها را میگرفتند، مجبور شدم بخاطر سفری که در پیش داشتم برای خرید ارز به خیابان فردوسی بروم. از میدان فردوسی وارد خیابان فردوسی شدم و از چند نفری
اوایل خردادماه سال 97، روز آخر سفرمون توی کیش بعد از صرف صبحانه هتل قرار گذاشتیم این چند ساعت باقی مونده تا پرواز برگشت رو بریم و توی جزیره بگردیم و برگردیم ماشین و اتاق رو پس بدیم و به پروازمون که ساعت 13:30 بود
سال 2006 میلادی که برای بازدید از نمایشگاه صنعتی به شهر هانوفر در آلمان رفته بودم، مصادف با برگزاری جام جهانی فوتبال به میزبانی آلمان در همانسال شده بود و به این دلیل نمایشگاه حال و هوای فوتبالی به خود گرفته بود. اکثر غرفهها انواع
در سفر به ارمنستان، برای برگشت به ایران نیاز هست که تست پی سی آر شما ۹۶ ساعت اعتبار داشته باشه. مبلغ تست نفری ۱۵۰۰۰ درام هست و دلار هم نمیگیرن و فردای روز تست جواب شما آماده هستش. بعضی از آزمایشگاه ها در فرودگاه
سال 2006 میلادی بود و برای بازدید از نمایشگاهی به شهر هانوفر در آلمان رفتم. اکثر هتلهای شهر پر بودند و یا قیمتهایشان خیلی بالا بود به همین دلیل از قبل هتلی در یکی از روستاهای اطراف با قیمتی مناسب رزرو کرده بودم. هر یک
قسمت شد برای زدن واکسن کرونا در ارمنستان اقدام کنیم، پس راهی شدیم. اونجا تور لیدر به ما گفت که برای زدن واکسن فقط سه شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه هر هفته میتونید اقدام کنید که بعدا کاشف بعمل اومد که کار داشته و میخواسته زودتر
با قطار از شهر هانگزو (چین) به شهر نینگبو میرفتم. طول مسیر حدود سه ساعت و صندلی قطار بصورت اتوبوسی در ردیف های چهار تایی (دو ردیف دوتایی) بود. صندلی من کنار راهرو وسط بود. صندلیم را پیدا کردم و نشستم. بعد از چند دقیقه
برای سال 98 به علت مشکلات اقتصادی و امتحان دخترم نمی خواستیم به سفر خارجی بریم. اواخر اردیبهشت ماه بود که برای سرگرمی مشغول چک کردن قیمت تورهای ترکیه بودم. یه دفعه با قیمت خیلی پایین یکی از هتلهای کوش آداسی برای اواخر خرداد مواجه
یادمه حدودا خرداد 88 بود که برای حج عمره با خانمم و دخترم که اون موقع دو ساله بود، عازم شدیم. تو هفته دوم سفر که در مکه حضور داشتیم, دخترم دچار آنفلوانزای بسیار شدیدی شد و تقریبا تا چهار روز هیچی بجز کمی آب نخورد.
با همسرم در گوانجو (چین) بودیم و برای پرواز به شانگهای به فرودگاه رفتیم. کار پذیرش بار و دریافت کارت پرواز به راحتی انجام شد و به سمت سالن ترانزیت رفتیم. وسایل همراه مسافرین زیر دستگاه اشعه ایکس قرار گرفت. ناگهان مسئول دستگاه به کیف