دشت لوت (کویر لوت یا بیابان لوت) بزرگترین فلات ایران است که بخشی از آن بین استان کرمان و سیستان و بلوچستان قرار دارد. این دشت یکی از گرم ترین و خشک ترین دشت های جهان با کمترین مقدار آب است. به دلیل آفتاب گرم و بادهای شدید، توده های سنگین ماسه به سمت جنوب و جنوب شرقی حرکت می کنند و زنجیره ای از تپه های شنی را تشکیل می دهند. همچنین کویر لوت یکی از بزرگترین کویر های ایران به شمار می آید. این کویر توسط باد به مجموعهای از برآمدگیها و شیارهای موازی تبدیل شده است که بیش از 150 کیلومتر گسترش یافته و ارتفاع آن به 75 متر میرسد و مملو از دره و فروچاله است. کویر لوت در فهرست آثار ثبت شده ایران در میراث جهانی یونسکو قرار دارد.
خبر رسيد لوت پر از آب شده است. كوله بستم و راهي شدم. راه درازي بود. روزها طول كشيد تا به لوت برسم. در راه چندين جاي ديگر، شبها ماندم و عكاسي كردم. رسيدم و چادرم را برپا كردم و بعد از خوردن غذا، دوربين را برداشتم و رفتم سراغ آب و آسمان. اين درياچه دوباره ديده نخواهد شد. آب آن زمردين رنگ بود و آسمان آبي. هوا كه تاريك شد، آسمان هم سبز شد. شما بگویید این رنگ سبزِ آسمان، هوا تاب است. ولی من بیشتر که فکر میکنم، یادم میآید آن شب دنیا سر و ته شد. احتمالا خواب بودین که یادتان نیست. دور تا دور درياچه دنبال قابي كه تمام حرف ها را يكجا بزند گشتم، حرف هاي درياچه و لوت و آسمان را... .سه پايه را باز كردم، لوت را از درون لنز دوربين تماشا كردم، توی دریاچه سایهاش را دیدم؛ اینبار، دیگر خیال نبود. آمده بود من را ببيند. پروانه هاي لوت به او خبر داده بودند. دستهایش را که گذاشت روی شانههایم، دنیا سر و ته شد. ستارهها ریختند توی دریاچه و آب زمردین ، از انتهای افق سرازیر شد به آسمان. چند دقيقه بعد تمام آب ريخت درون آسمان و درياچه محو شد و ديگر حتي سايه اش هم نبود. سايه اش كه ناپديد شد آسمان دوباره رفت سر جايش و زمين آمد پايين. لوت درباره خشك شد، خشك تر از قبل.