الماس پنهان

3.9
از 7 رای
الماس پنهان

بعد از کلی جستجو تو سایت بوکینگ یه هتل تو بانکوک انتخاب کردم.
دسترسی خوبی از راه رودخونه به جاهای دیدنی داشت و دیگه تو ترافیک شهر گیر نمی‌افتادیم. با قایق رفت و آمد می‌کردیم و کمتر گرما می‌خوردیم، ضمن اینکه قیمت خیلی مناسبی داشت، شاید بخاطر اینکه صبحانه نداشت و برای من که دنبال سفر اقتصادی و ارزون بودم مناسب بود‌.
همه چی عالی به نظر می رسید. ریویوها رو خوندم نکته منفی خاصی نداشت حتی یکی گفته بود:

hidden gem (الماس پنهان)
این توصیف تیر خلاصو زد و شک نکردم و رزرو کردم.
از چیانگ‌مای برمی‌گشتیم. یه شهر کوچیک و سنتی در شمال تایلند، که پاتوق اروپایی‌ها بود و از هیاهوی پایتخت دور. وقتی رسیدیم تاکسی گفت نمی‌تونم برم تو کوچه و تو خیابون سر کوچه پیاده‌مون کرد.
دم غروب بود یک کوچه باریک و شلوغ که تا چشم کار می‌کرد پر از کلوپ بود و کلی آدم که ما رو دوره کرده بودن وسلام و علیک و بفرمایید تو...
با اون ساک‌های بزرگ هی سر و ته کوچه رو گز می‌کردیم و هتل رو پیدا نمی‌کردیم.
از یه مغازه‌ای که در شیشه ای داشت رفتم تو. یه مغازه دیدم و از آقای کمک گرفتم و با اشاره بهم آدرس داد. یک هتل قدیمی با لابی محقری که خانوم گند اخلاق رسپشن و میزش به زور توش جا شده بودن و با وجود دیوارهای عایق‌بندی شده از غروب توش صدای بوم بوم میومد تا دم صبح‌.
صبحم گشنه وتشنه و کِسِل و خواب‌آلود، باید در به در تو سوپری‌ها دنبال صبحانه می‌گشتیم، اونم بدون چایی. اینجا بود که فهمیدم تفاوت الماس پنهان من با اون تا آسمونه.
 #دهمین_تولد_لست_سکند

 

نویسنده: زهرا فقیه

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر