یادداشتی به بهانه همایش لست سکند در تاریخ 12 بهمن ماه

4.4
از 8 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
یادداشتی به بهانه همایش لست سکند در تاریخ 12 بهمن ماه
16 بهمن 1396 10:00
0

نمای نزدیک:

اتوبان صدر... ساعت یک ربع به پنج. مثل همیشه ترافیک و ترافیک و ترافیک. این صدر اگر به جای دو طبقه، بیست و دو طبقه هم بشه باز هم همیشه ترافیکه. من و آقای همسر در ترافیک بهم لبخند می زنیم. یعنی چاره ای نداریم. هم استرس دارم و هم کلی هیجان. هیجان برای دیدار دوستان فضای مجازی. دوستان لست سکندی که حالا دیگه قراره از حالت مجازی خارج بشن و به صورت واقعی با هم دیدار کنیم.

نمای دور:

ترافیک باعث شد زمان داشته باشم و فکر کنم. به چند سال پیش، زمانی که برای سفر پیش رومون به دنبال اطلاعات سفر بود. لست سکند... این اسم چه نا آشنا بود برام و چه زود آشنا شد. چقدر سفر خواندم و همسفر شدم با دوستان. چه دوستان خوبی پیدا کردم در فضای مجازی، آنهم در این دوره زمونه ای که ارتباطات حقیقی کم رنگ شده... و آنهم چه دوستانی... به قول سهراب سپهری، دوستانی بهتر از آب روان.

چقدر دلم می خواست فرصتی پیش بیاد تا بتونم با کسانی که باهاشون سفر کردم، همکلام بشه. رو در رو...آشنا بشم با کسانی که در پشت نام لست سکند، بی ادعا و بدون اسم و شعار و تبلیغ، جمعی درست کردند صمیمانه و خوب، برای اینکه ما بتونیم بهتر سفر کنیم. تجربه کسب کنیم و بهم کمک کنیم...

چقدر هیجان داشتم در زمان برگزاری مسابقات. چقدر تلاش کردم برای اینکه سفرنامه بنویسم و هر بار بهتر بنویسم. چقدر یاد گرفتم از دوستان و کسانی که حکم استاد داشتند برام و چقدر ...

دوباره نمای نزدیک:

  • صدای آقای همسر: کجایی؟ حواست کجاست؟؟
  • من؟ هیچی.. حواسم اینجاست (الکی گفتم. حواسم همون جاهایی بود که گفتم) !!. خدا رو شکر به موقع داریم می رسیم.

نمای نزدیکتر:

هتل اسپیناس پالاس... هوا سرده. منم استرس دارم برای همین بیشتر دارم می لرزم. پارکینگ هتل و آسانسور که میره تا لابی... توی لابی قرار بود بریم جلوی اون دستگاه محترم و با جادوی دیجیتال، یک ابری بالای سرمون درست بشه و از خودمون یک عکس بگیریم و بعد اون عکس بره تو قرعه کشی شرکت کنه. از اونجا که از بچگی دوست نداشتم هیچ کس بتونه نوشته های تو ابر بالای سرم رو بخونه، اینکار رو نکردم !!! بعد هم با آقای همسر به این فکر کردیم که بالای سر همه تو ابرهاشون داره می نویسه: پاریس، استانبول، مالزی و ... ولی اگه برای ما مثلا بنویسه لیختن اشتاین چیکار کنیم؟؟ یا مثلاً جمهوری توگو !!!

احتماله دیگه. بهرحال باید بهش فکر می کردیم.

نمای خیلی نزدیک و برخورد نزدیک از نوع اول:

وارد سالن پذیرایی هتل اسپیناس شدیم. به به لست سکندی های عزیز، با لبخند بهمون خوشامد گفتند و کارت هامون رو تحویل منو و همسر جان دادن... چشم ما روشن. آقای کامران عسگری، مدیریت محترم سایت اومدن پیشمون و استقبال گرمی از ما کردن. دیگه سرما یادم رفت و از این لحظه، خاطرات خوب و حس و حال وصف نشدنی من شروع شد...

وای ببین کیا اینجا هستن؟؟ دوستای خوب لست سکندی. برنده های سال های قبل... فعالای سایت، اسم مستعار ها !!! آقای منصور ضابطیان که طرفدار برنامه رادیو هفتشون بودم. استاد آرش نورآقایی. استاد اشکان بروج و آقای رفیعی که ایشون رو، از طریق دیگه ای هم شناختم... و تو همون مدت کوتاه چقدر ازهمه شون یاد گرفتم و چقدر قراره یاد بگیرم.

منو اینهمه خوشبختی محاله... دیگه نگم از وصف حالم. دوستای خوبم که کاندید مسابقه سفرنامه نویسی بودن و چند تا از داورای عزیز سر میز ما بودند. چشمم تو جمعیت می چرخید ولی اسم ها رو نمیشد با قیافه ها تطبیق بدم و بشناسمشون. کسی هم بالای سرش ابر نداشت که روش اسمش نوشته شده باشه. نمی شد هم هی از دیگران بپرسم ببخشید من شما رو جایی ندیدم، یا بهتر بگم جایی نخوندم؟؟ فقط آقای مزرعه شادی عین عکس پروفایلشون بودن و ایشون رو در جمعیت شناختم. پس به ناچار صبر کردم تا زمان قرعه کشی ها و با اعلام اسامی جای دوستام رو پیدا کردم. وای چه حس خوبی بود دیدارشون... چی بگم؟ چقدر ذوق کردم از برنده شدن تک تک شون. چقدر عکس گرفتیم و خوش و بش کردیم. چقدر دلم می خواست این لحظه ها رو و چه کیفی کردم.

دیگه آقای ضابطیان گفتن دوستانی که اون وسط عکس می اندازن بنشینن که برنامه رو ادامه بدیم. تو ابر بالای سرشون خوندم که روی سخن شون با منه. با تذکر آقای همسر، نشستم کنار همسر جان.

نمای عالی: جایزه

دیگه حالا نوبتی هم باشه، نوبت قرعه کشی تورهای آژانس هاست که واقعاً بهترین تورها رو در نظر گرفته بودن.  واقعاً عالی و وسوسه بر انگیز بودن همه تورها.

تو اون نمای نزدیک اول، قبل از اتوبان صدر و قبل از اینکه از خونه بیرون بیایم، به همسر جان گفتم من امشب یک چیزی برنده میشم. بعد، ابر بالای سرش رو که دیدم، گفتم اصلاً اگه برنده هم نشم، همین که دوستام رو می بینم خیلی هم خوبه... خودش جایزه اس... این دفعه دیگه ابر بالای سرش گفته هام رو تایید کرد و من مشتاقانه منتظر بودم که ببینم سورپرایزی در این بخش برای من هست یا نه.

اسامی رو خوندن. تورهای آنتالیا، مارماریس، کوش آداسی، بالی، کشتی کروز، اقامت استانبول و دبی ... ای بابا چرا ما برنده نمی شیم؟ تو این فکر بودم که یهو گفتن تور سفر به روسیه برای مسابقات جام جهانی... مدیر آژانس الفبای سفر هم دکمه مخصوص رو زدن تا شماره انتخاب بشه. دستام یخ کرده بود. آقای همسر تو گوشم گفت الان میگن نیلوفر ورزش نژاد. منم خندیدم و گفتم نمیدونم که یهو دیدم بله... این اسم منه.... برنده شدم.... هورا.... بیشتر از من آقای همسر فوتبالی من هیجان زده شده بود...

البته آقای ضابطیان همون لحظه بهم گفتن که میدونی که تو روسیه خانم ها نمیشه برن استادیوم؟ !!! منم تو دلم گفتم باشه !! ابر بالای سرتون چی میگه اونوقت؟؟ !!

نمای نزدیک نزدیک نزدیک، از اعماق قلبم:

مراسم تموم شد. عکس های یادگاری و تبریک و خوش و بش و کلی هیجان و رقابت، در چند ساعت تموم شد. ولی یک چیزهایی برای من تازه شروع شد. دوستی هایی شروع شد که خیلی با ارزشه. حرکتی با کمک لست سکند شروع شد که قرار نیست تموم بشه و تازه قراره گسترش پیدا کنه. کلی ایده و خلاقیت در نقطه مشترک همه ما که اینجا هستیم، یعنی در سفر، شروع شد و من همه اینها رو مدیون لست سکندم.

لست سکندی که به من یاد داد که سفر رفتن، فقط یک تفریح نیست. که سفر، فقط رفتن نیست، خوندن هست، نوشتن هست و حس کردن. لست سکند به همه ما یادآوری کرد که چه خوب میشه اگر بهم کمک کنیم تا تلخ و شیرین سفر ما، کمک کنه که شیرینی سفر دوستامون دو چندان بشه. بهمون یاد داد که روش های دیگه ای از سفر کردن، غیر از اون چیزی که من بلدم و تو بلدی، وجود داره. لست سکند از ما خواست تا کمک کنیم که علاقه مندان به سفر از کشور های مختلف، راحت تر به کشور ما بیان و همه بهم کمک کنیم که ایرانمون هر روز بیشتر بدرخشه و این چقدر خوبه.

از پنجشنبه تا الان چقدر حال دلم خوبه. خدایا شکرت به خاطر این حال خوب. شکرت که عشق به سفر رو تو دل ما قرار دادی و شکرت که این انسانهای خوب رو آفریدی.

افتخار می کنم که در این همایش افتخار حضور و آشنایی با اساتید و دوستان خوب سفر دوستم رو داشتم و از آقای عسگری و همسر محترم شون و تیم قوی و حرفه ای خوبشون صمیمانه تشکر می کنم و براشون آرزوی موفقیت دارم. لست سکند جان، مرسی که هستی !!!

 

ارادتمند: نیلوفر ورزش نژاد

8HbFDp9YE9wBYQ1ieu3Yz1XBnPjNZZ47ODORBI5H.jpeg

خانم ورزش نژاد 1 دقیقه پس از مشخص شدن بردن تور روسیه، ویژه جام جهانی

نیلوفر ورزش نژاد
نیلوفر ورزش نژاد