قرار بود که جنگ ساده باشد. کشورها در مکانی باهم میجنگیدند و هر کشوری که شکست میخورد همه چیز را رها میکرد. بیش از نیمی از افراد داخل خیابانها از اینکه جنگی در جریان است بیخبر بودند. اما با شروع قرن نوزدهم یک جنگ تمامعیار آغاز شد.
درنتیجه تمامی کشورها و نه تنها ارتشها مورد هدف قرار گرفتند. جنگ جهانی دوم یک جنگ تمامعیار بود، بنابراین ناوهای دریایی به اینکه کشتیهای حامل مواد غذایی را موردحمله قرار ندهند فکر نمیکردند، حتی اگر آن غذاها برای مردم بود. هدف نابودی دشمن، تعلیق زندگی عمومی مردم و آسیب رساندن به کشور تا حد امکان بود.
این نوع جنگطلبی به سرعت منجر به کمبود مواد غذایی گردید. انگلیس و آمریکا برای حل مسئله مقدار غذایی که هر فرد میتواند خریداری کند را جیرهبندی کردند. طبیعتاً برخی غذاها از میز خانوادهها سالها ناپدید شدند.
از آنجاییکه بسیاری از مواد غذایی لوکس، دیگر وجود نداشت یا یافتن آن دشوار بود، مردم رو به استفاده از برخی موادی آوردند که ما بندرت آن را جزء غذاها محسوب میکنیم. در اینجا به 10 مورد از این مواد غذایی اشاره شده است. به نظرتان ممکن است با ادامه همه گیری کرونا این شرایط تکرار شود؟
شیرینی سیبزمینی
همه ما گاها خوردن شیرینی را دوست داریم، زمان جنگ نیز از این قاعده مستثنا نبود. گرچه مشکلی وجود داشت. مردم برای درست کردن شیرینیهایی که دوست داشتند، مانند پای، کیک و امثال آن، نیاز به کره، تخممرغ و آرد داشتند. در زمان جنگ هر سه این موارد با مواد جیرهبندی شده دیگری جایگزین شد. آنها برای درست کردن شیرینی، داخل خمیر خود را با سیبزمینی پر میکردند.
دولت انگلیس درصدد بود که مردم را تشویق به استفاده از سیبزمینی کند زیرا پرورش آن آسان بود. مقامات تمامی دستورالعملهای غذایی را کنار گذاشته و از غذاهایی استفاده کردند که در آن از سیبزمینی استفاده میشد. حتی از سیبزمینیهای کوچک به عنوان جایگزینی برای سوسیس استفاده میکردند.
شیرینی سیبزمینی که بجای شیرینی پای از آن استفاده میشد معمولاً شامل مارگارین، آرد، سیبزمینی و نمک بود. حتی برای کسانی که این مواد را در اختیار نداشتند نیز دستورالعملهای سادهتری برای تهیه وجود داشت. شیرینی سیبزمینی را میشد فقط با آرد، نمک و سیبزمینی و چربی درست کرد. این شیرینی را باید خیلی سریع تهیه میکردند، زیرا اگر دوباره آن را گرم میکردند مواد خشک میشد.
چدار ملی
فرانسه مهد هزاران نوع پنیر شامل انواع مختلفی مانند کاممبرت و بری میشود. این مسئله فرانسه را تبدیل به مقصد غیرقابلانکار پنیر در جهان کرده است. هرچند انگلیس نیز همچون رقیبی در کنار فرانسه پنیرهای سنتی انگلیسی مانند چشایر، گلوسستر و چدار تولید میکند. روزگارانی پنیرهای انگلیسی به خوبی میتوانستند با پنیرهای فرانسوی رقابت کنند. اما صنعت پنیر سازی انگلیس در قرن بیستم فروپاشیده و شهرتش از بین رفت.
چه اتفاقی افتاد؟ جیرهبندی
پس از شروع جنگ دولت انگلیس باید مطمئن میشد که همه سهمی مساوی از پنیر خواهند داشت. بنابراین تصمیم گرفت که فقط یک نوع پنیر تولید شود: چدار دولتی!
بسیاری از کارخانههای پنیر سازی کشور شروع به تولید این پنیر در زمان جنگ کردند. برخلاف بسیاری از مواد جایگزین غذایی، این یک مورد به نظر عاقلانه میآمد. پنیر دولتی تا سالها پس از جنگ نیز تولید شد. اما وقتی دست از تولید آن کشیدند، بسیاری از صنایع سنتی تولید پنیر دیگر از رده خارج شده بودند.
قبل از جنگ جهانی اول حدود 3500 پنیر ساز مستقل در بریتانیا وجود داشت اما تا سال 1945 این تعداد به کمتر از 100 نفر رسیده بود. روش تهیه برخی پنیرهای کلاسیک مانند ونسلیدار تقریباً منقرض شدند. با اینکه صنعت پنیر سازی انگلیس در دهه 1990 بازگشت قابل توجهی به عرصه داشت، اما تنوع آن هنوز به شکل گذشته بازنگشته است.
فانتا
فانتا یکی از مشهورترین نوشابهها در جهان است و به خاطر طعم پرتقالی، رنگ و شکل شادی که دارد بین همه محبوب شده است. این نوع نوشابه در سال 1955 توسط کوکاکولا در ایتالیا تولید شد و به سرعت در سراسر اروپا به محبوبیت رسید. اما فانتای اصل در سال 1940 ساخته شده بود و دارای داستانی کمی غمانگیز است.
در دهه 1930 کوکاکولا در آلمان شاهد رشدی افزایشی بود و از فروش 100هزار دانه در سال به 4 میلیون در پایان دهه رسید. شعبه آلمانی شرکت در حال دستیابی به بزرگترین موفقیت خود بود که متأسفانه جنگ آغاز شد.
متحدان آلمان را تحریم کردند و حمل و نقل کوکاکولا از آمریکا ممنوع شد، پس از مدتی نیز ذخیرهها به پایان رسید. اما در این زمان کوکاکولای آلمانی ارتباط خود را با شرکت اصلی در آمریکا قطع کرده بود و حالا باید روی پای خود میایستاد.
در واپسین تلاشها شرکت نوشیدنی جدیدی از فیبر سیب، آب پنیر و شکر چغندر تولید کرد. این نوشیدنی که به خوشمزگی کوکاکولا نبود، اما در زمان جنگ در آلمان بهاندازه کافی خوب و دلچسب به نظر میرسید.
نوشیدنی جدید را فانتا نامیدند که خلاصه شده کلمه فانتزی یا همان تخیل بود. فروش نوشیدنی واقعاً به اوج رسیده بود و در سال 1943 سه میلیون از آن به کشورهای دیگر صادر میشد. بیشتر آلمانیها از آن در آشپزی استفاده میکردند زیرا شکر به شدت جیرهبندی شده بود. با پایان جنگ تولید این نوشابه نیز متوقف شد که نشان میدهد طعم آن تا چه حد بد بوده است.
نان ملی
در بریتانیا بیشتر نانها در آن زمان از گندم کانادایی تهیه میشد که باید از طریق دریای آتلانتیک به انگلیس آورده میشد. برای حمل این گندم باید از کشتیهای حاملی استفاده میکردند که میشد برای مقاصد بهتری مانند حمل مهمات از آن استفاده کرد.
در سال 1942 دولت بریتانیا واردات گندم از کشورهای دیگر را ممنوع کرد و بجای آن نوع جدیدی از نان به نام نان ملی را به مردم معرفی نمود. این نان بیشتر با آردی تهیه میشد که در مزارع انگلیسی به عمل می آمد. گندم انگلیسی کمتر تصفیه شده بود. بخشی از گندم مانند سبوس که معمولاً از آرد جدا میشد را در آن حفظ کردند که این کار باعث شد نان مزهای زمخت داشته باشد.
نان ملی به قدری بد بود که مردم آن را سلاح پنهانی هیتلر مینامیدند. دولت تبلیغات بسیاری کرد تا مردم را تشویق به تهیه این نان کند. نان ملی که کوچکتر از قرصهای نان قبل از جنگ بود، قهوهای رنگ بوده و مزهای شبیه به خاک اره داشت. پوسته نان ضخیم بود و حتی چند لحظه پس از پخت نیز تازه به نظر نمیرسید.
با این وجود این نان بسیار سالمتر از نان با آرد سفید بود. در حقیقت وقتی دولت پس از 8 سال مجدداً نان سفید را معرفی کرد، برخی از مردم اعتراض کردند که نان ملی باید به خاطر دلایل مربوط به سلامتی کماکان مانند گذشته استفاده شود.
چکه کردن
حین جنگ اروپا و آمریکا از کمبود روغن رنج میبردند. شاید خوب به نظر برسد اما در حالتی که مردم با کمبود دریافت کالری و چربی مواجه بودند، این مسئله یک مشکل محسوب میشد. بیشتر روغنهای مورد استفاده در آشپزی در جهان در شرق آسیا و آفریقا تولید میشد که با وجود تصرف دریاها توسط آلمانیها دسترسی به این روغنها دشوار بود.
دولت برای ساخت پودر سلاحهای خود نیز به روغن نیاز داشت، بنابراین بسیاری از روغنهای ارزان را برای خود نگه داشت. بسیاری از مردم ناراحت بودند که چرا دولت اجازه پختوپز با روغن پارافین را به آنها نمیدهد. بیشتر کرههای مورد استفاده با مارگارین جایگزین شد که اکثراً آن را نمیپسندیدند.
وجود روغن و چربی در بیشتر دستورهای غذایی ضروری است، بنابراین مردم هرزمان که میتوانستند شروع به ذخیره روغن کردند. هرگونه چربی که در روند پخت از گوشت جدا میشد را در یک شیشه نگهداری میکردند. این روش را چکه کردن نامیدند و سالها به عنوان روغن آشپزی از آن استفاده کردند.
گوشت سوسیس آمریکایی مدتی حین جنگ مورداستفاده مردم قرار گرفت اما مدتی بعد یکلایه ضخیم چربی در اطراف این گوشتها نظر مردم را به خود جلب کرد. آنها از این روغن مانند یک گنجینه محافظت میکردند تا بتوانند در غذاهای دیگر از آن استفاده کنند. درنتیجه گوشت کنسرو شده بهشدت محبوب شد.
مایونز بدون تخممرغ
مایونز محبوبترین چاشنی در آمریکا است که بیش از هر سس دیگری حتی سس کچاپ روی میزها دیده میشود. این سس پشتیبان ساندویچهای پنیری و سالادهای سبز و پایهای برای بیشتر سسهای هیجان آور مانند سس تارتار است.
در دهه 1940 مایونز بهاندازه امروز محبوبیت داشت. اما وقتی جیره تخممرغ مردم به پایان رسید، تعجبی نداشت که آنها رو به تهیه مایونز بدون تخم مرغ بیاورند.
اما چه چیزی را میتوان جایگزین طعم قوی و بافت ابریشمی مایونز کرد؟
خب سیبزمینی بهترین چیزی بود که آنها در اختیار داشتند. با اینکه سیبزمینی طعم مایونز نداشت اما با برخی افزودنیهای غذایی میشد آن را تحمل کرد. برای تهیه این سس نیاز به روغن و چربی بود. برخی از روغن گیاهی استفاده میکردند اما مارگارین ملی که جایگزین کره شده بود، تا مدتها تنها گزینه آنها محسوب میشد.
آنها برای طعم دار کردن سیبزمینی از زنجبیل و خردل استفاده میکردند اما انتظار طعمی مانند مایونز را نداشتند.
هویج
حین جنگ هویج اهمیت خاصی برای دولت انگلیس داشت. در آن زمان اینگونه تصور میشد که هویج منبع خوبی برای سلامت چشمها محسوب میشود.
وقتی دولت انگلیس شروع به مجهز کردن هواپیماهای جنگی خود با سیستم هدفگیری AL نمود، برای پوشاندن مسئله اعلام کرد که خلبانهایش با خورد هویج توانستهاند به دید بهتری در شب دست یابند. این مسئله باعث شد که سیستم AL انگلیس از دید آلمانیها مخفی بماند. اما این راز از مردم انگلیس نیز مخفی ماند و باعث شد که عده زیادی به سراغ پرورش هویج بروند.
دولت از این مزیت به نفع خود استفاده کرده و از یک انیماتور دیزنی خواست که کارتونی درباره هویج بسازد. از عموم مردم خواسته شد که به پرورش هویج روی آورند و از آن در غذاهای خود استفاده کنند، مانند کیک هویج، شیرینیها، پودینگ هویج و مارمالاد هویج.
طبیعتاً برخی از دستورالعملهای غذایی کارایی بهتری نسبت به بقیه داشت، بیشتر مردم یاد گرفتند که از نمونههای نامطبوع پرهیز کنند اما در کل استراتژی دولت جواب داده بود. از آنجاییکه هویج دارای شیرینی طبیعی بود، دیگر مردم برای شیرین کردن غذاهای خود نیازی به استفاده از شکر نداشتند. کیک هویج در حین جنگ ماندگار شده و امروزه تبدیل به یکی از دسرهای محبوب انگلیسی شده است.
پودر تخممرغ
درزمان جنگ نگهداری مرغ دشوار بود، بنابراین بیشتر مردم انگلیس در هفته به عنوان جیره فقط یک دانه تخممرغ دریافت میکردند. از مردم خواسته شد که خودشان مرغ پرورش دهند. در صورت انجام چنین کاری جیره تخممرغ آنها با غذای مرغ جایگزین میشد.
البته همه مکان لازم برای نگهداری و پرورش مرغ را در اختیار نداشتند. برای اینگونه افراد پودر تخممرغ از آمریکا تهیه میشد. این پودر شامل تخممرغ بدون آب بود که حملونقل آن آسانتر و ارزانتر بود.
مردم این پودر را دوست نداشتند. کمپین انرژی بخشی دولت سعی در مجاب کردن مردم در پذیرفتن این مسئله داشت که تخممرغ پودر شده نیز به خوبی تخممرغ واقعی است اما مردم عادت به طعم عجیب آن نداشتند.
از این پودر در تهیه کیک، کاستارد و املت استفاده میشد. اما تا سالها اسنک نان تست سرخ شده در تخممرغ مانند یک رؤیا در ذهن بسیاری از انگلیسیها باقی ماند.
ماکارونی و پنیر کرافت
ماکارونی و پنیر کرافت امروزه به عنوان ماده اصلی رژیم غذایی آمریکای شمالی محسوب میشود. اینکه این ماده غذایی را دوست داشته باشید یا نه کاملاً به عهده شماست. اما در دهه 1940 و حین جیرهبندی این ماده غذایی برای بسیاری از آمریکاییها و کاناداییها غذایی حیاتی محسوب میشد. کرافت با وجود موفقیتی که در سالهای جنگ به دست آورده بود درواقع برای کمک به مردم حین دوره افسردگی بزرگ تهیهشده بود، یعنی زمانی که مردم به ازای پرداخت مبلغ کمی میتوانستند یک غذای پرکالری تهیه کنند. این ماده غذایی برای اولین بار در سال 1937 در قفسه مغازهها قرار گرفت، گرچه تهیهکنندگان آن از محبوبیت پیش روی این ماده غذایی در سالهای جنگ بیخبر بودند.
در سالهایی که بیشتر مواد غذایی نایاب شده بود، همیشه دو بسته از این ماده غذایی در سبد جیرهبندی خانوادهها قرار داشت. ماندگاری آن نیز بسیار بالا بود. کرافت با فروش 50 میلیون بسته در سالهای جنگ توانست تبدیل به پرفروشترین ماده غذایی در آمریکا شود. امروزه روی بسیاری از بستههای کرافت در کانادا نام "غذای ملی" به چشم میخورد.
این ماده غذایی سنتی کاملاً از غذای آمریکاییها حذف شده است. امروزه تهیه این غذا در آمریکا بسیار کمتر از اروپاست.
اسپم (SPAM)
غذای اصلی روزانه مردم انگلیس طبق سنت همیشه شامل یک گوشت و دو نوع سبزیجات بود. مردم در زمان جنگ نیز سعی میکردند تا حد امکان از این سنت پیروی کنند اما یافتن گوشت به سرعت برای مردم غیر ممکن شد.
دولت انگلیس که تحت فشار بود شروع به واردات سایر گوشتها از کشورهای دیگر کرد. گوشتهایی مانند گوشت گوساله نمک زده شده مورد استقبال قرار نگرفت. از استفاده از گوشتهای دیگری مانند گوشت نوعی مار آفریقایی کاملاً پرهیز شد، زیرا مردم انگلیس عادت به استفاده از چنین گوشتهایی نداشتند. اما نوعی گوشت خوک کنسرو شده که از آمریکا با نام اسپم وارد انگلیس میشد مورد استقبال قرار گرفت.
اسپم مانند گوشت تازه نبود اما خوشمزه بود. این کنسرو موردتوجه ارتش آمریکا نیز قرار گرفت زیرا از ماندگاری بالایی برخوردار بود. اسپم که امروزه دیگر مانند گذشته محبوب نیست اما همچنان در فروشگاههای هردو کشور دیده میشود. میلیاردها کنسرو اسپم در قرن بیستم به فروش رسید.
منبع: listverse.com