کوش آداسی ، از دریای فیروزه ای تا شهر افسون اِفسوس

با سلام خدمت همه دوستان و عاشقان سیر و سفر

قبل از هر چیز می خواهم از همه دست اندرکاران لست سکند نهایت تشکر و قدردانی را به عمل آورم به خاطر فراهم آوردن برترین و بهترین بستر ازآژانسهای مسافرتی فعال و حرفه ای و قابل اطمینان که بواسطه آنان انتخاب های درست با قیمت های رقابتی را برای همه هموطنان عزیز فراهم می سازند.

و اما سفر زیبای ما از جایی شروع شد   که من و همسرم به مناسبت سالگرد ازدواجمون خواستیم به یه مسافرت خاطره انگیز بریم، خلاصه با گشتن زیاد تو لست سکند ،شهر کوش آداسی رو انتخاب کردیم، البته ما چون قبلا هم به واسطه لست سکند به آنتالیا رفته بودیم و خیلی خوش گذشته بود خواستیم دوباره سفری به ترکیه داشته باشیم و ناگفته نماند که از انتخاب کوش اداسی زیاد هم مطمئن نبودیم.

بله  عزیزانم  اقای همسری بعد از کلی گشتن با پیدا کردن تور لحظه آخری از آژانس هور گشت استارت مسافرت را زدند.درتاریخ 96/5/11 ساعت ۲ ونیم  ظهر بود که همسرم گفت که با کلی تحقیق و بررسی (هتل رامادا ریزورت را انتخاب کرده با پرواز زاگرس و ساعت پرواز ۱۱ و نیم شب هستش و برگشت ۱ شب ،با قیمت نفری ۲۸۸۰۰00 تومان)در صورتی که ما اصلا آماده نبودیم و در شهر سنندج اقامت داشتیم پس بلافاصله شروع به بستن ساک کردیم و با عجله آماده  شدیم. تو راه فرودگاه از آژانس زنگ زدن و گفتن هتل جا نمیده و( فانتاسیا دلوکس  جا می ده، با قیمت ، ۲۴۹0000 تومان و پرواز زاگرس رفت ۱۱ نیم شب و برگشت ۱ شب )خیلی ناراحت شدیم ولی چاره ای نداشتیم، بهشون گفتیم که باید رو به دریا باشه اونها هم گفتن که باید نفری ۲۵۰ بیشتر هزینه کنیم  و جا هم  نمیده، ما هم بیخیال رو به دریا شدیم هرچند من زیاد نق زدم .دوباره زنگ زدن که پرواز از ۱۱ و نیم شب شده ۱۰ شب ،گفتیم جل الخالق  پرواز ایران که همیشه تاخیر داره این دیگه چرا جلو زده، خلاصه فقط خدا کمک کرد که ما ۸ برسیم فرودگاه، رفتیم ماشین رو پارک کنیم که دیدیم پارکینگ سرپوشیده کلا بسته شده و باید یه دور بزنیم و بریم اونور فرودگاه، پارکیگ شماره  ۳ ودر محوطه باز، ماشین و پارک کردیم حالا بدووووو.

رسیدیم فرودگاه و یه نفس راحت کشیدیم و بلافاصله  گیت  باز شد ما هم بعد از کمی گشتن رفتیم قسمت  پروازمون،ناگفته نماند اقای همسری دوست داشت با هواپیمای ترک بریم که امنیتش بیشتره و باید نفری ۳۰۰ تومان بیشتر هزینه می کردیم که من نذاشتم و اتفاقا همان شب پرواز ترکیش ۳ ساعت تاخیر داشته بود ، بله هواپیما خدا رو شکر ۱ ساعت بیشتر تاخیر نداشت  وشانس ما صندلیمون نزدیک درهای اظطراری بودن که خیلی راحت بودیم، هواپیما خوب بود ، ایرباس سری ۳۰۰ بود و خیلی پرواز ارومی داشت و شام خوشمزه ای هم سرو کردن و بعد از اون دوباره دسر و ابمیوه ... بهمون دادن.

بعد از ۳ ساعت پرواز به فرودگاه عدنان  مندرس ازمیر رسیدیم، ساکمون و تحویل گرفتیم رفتیم لیدر رو پیدا کنیم که با اسم( آلِن) امده بودن دنبالمون و بعد از جمع شدن همه، سوار اتوبوس شدیم و به طرف هتل ها حرکت کردیم. چون شب بود شهر زیاد مشخص نبود ،لیدر شروع کرد به توضیحات برنامه ها و اینکه هر کس الان ۳ عدد تور بخره ،هر تور۵ دلار ارزونتره وما یه تور ۱۰ دلاری بهش هدیه می دیم،اگه پیاده شین گرونتر میشه،ما که همیشه بدون لیدر ها بهترین مسافرت هارو داشتیم اصلا عین خیالمونم نبود و همچنین من با خواندن سفرنامه های زیادی از دوستان تا حد زیادی به تفریحات و جاهای دیدنی شهر آشنا شده بودم

خسته و کوفته به هتل رسیدیم و ریسپشن گفتن به محض اتاق خالی حتما بهتون اتاق می دیم، همسرم ۱۴ سال کانادا بوده وبنابراین به زبان انگلیسی بسیار مسلطه، پس با پسری که اونجا مسئول اتاقا بود و اسمش یاسین بود رفت و صحبت کرد و گفت که برای سالگرد ازدواجمون اومدیم و اگه امکان داشت اتاق رو به دریا بهمون بدین، پسر هم گفت که حتما بهترین اتاق و بهمون می ده، ما هم رفتیم و روی مبلهای لابی دراز کشیدیم و منتظر شدیم، لابی بزرگ بود ولی کولر نداشت و وسط روز خیلی گرم میشد، البته اینترنت لابی مجانی بود.

ساعت ۸ ونیم صبح بود که بعد خوردن صبحانه گفتن اتاقتون آمادست، خیلی نگران بودیم که چه اتاقیه ،تمیزه؟بزرگه؟روبه دریاست؟اقایی که چمدونامون و حمل می کرد جلوتر رفت و اسانسور و زد رفت طبقه ۵.باورمون نمی شد،یکی از بهترین اتاق های هتل،رو به دریا و شهر واستخر،هر چی بگم کم گفتم،از هر طرف دریای آبی ونیلگون بود،به کل خستگیمون در رفت و باعث شد که مسافرتمون ۷۰% خوشیش رو تکمیل کنه.اینترنت اتاق پولی بود و ما نیازمون رو با رفتن به لابی برطرف میکردیم و صندوق امانت هم روز اول ۲۰ لیر دادیم و روز اخر هم پولو پس دادن. کولر اتاق عالی بود و هیچ مشکلی نداشت واگه درخواست می کردی هر روز ملافه ها عوض و دستشویی تمیز میشد و خیلی ادم های مهربونی بودند.

 

 

روز اول

روز اول خواستیم خستگی در کنیم و بریم هتل و کشف کنیم،هتل یه رستوران بزرگ داشت  که قسمتی از صندلی ها داخل بود و قسمتی هم روی تراس بود،که صبحانه مثل همه جا انواع نان،مربا،سوسیس و کالباس،سبزیجات،غذاهای گرم و بیرونم هر روز پنکیک و نیمرو سرو می شد،ولی خوردن صبحانه روی تراس هتل واقعا با صفا بود.

ساحل هتل کم عمق نبود ولی آبش دو رنگ سبز و آبی بود که من قبل اومدنمون فکر می کردم با فیلتر عکاسی رنگ دریا اینجوری زیبا شده،ولی با چشمامون واقعیت رو می دیدیم و کیف می کردیم.

یه اسکله هم داشت که خیلی زیبا بود و می تونستیم برای ۳ تا الاچیق اون جا ،جا را رزرو کنیم،تخت آفتاب و دوش هم داشت .انواع تفریحات آبی مثل پاراسلینگ و جت اسکی وقایق سواری و...  هم اونجا بود.

هتل ۳ استخر داشت که یکیش استخر ارومش بود که سر و صدا کمتر بود و  یه استخرم تو محوطه اصلی که خوب بود و یه استخر بچه ها هم بود ولی هیچ سرسره ای نداشت .

پایین رستوران اصلی هم یه اسنک بار بود که ساندویچ وپیتزا و پاستا ومرغ..... سرو می شد و اسمش دلاکارته بود و میتونستی برای شام رزرو کنی که غذاهای ترکی و ماهی سرو می شد که واقعا نیازی نبود چون شام رستوران اصلی معرکه بود.

ساعت صبحانه ۷و نیم تا ۱۰ و نیم بود ● نهار ۱۲ نیم تا ۲و نیم ظهر●شام ۷ ونیم تا ۹ و نیم شب ● ۱۱ شب هم دو سه نوع شام دیر وقت می گذاشتن مثل پاستا وسوپ .....

وقت نهار رسید و پر بود از انواع سبزیجات ، ترشی ها ،سالاد ها،انواع غذا با ماهی و گوشت و مرغ و بوقلمون که بیشتر در فر آماده شده بودند،انواع دسر،انواع نوشیدنی ها و به نظرم که هر ذائقه ای را راضی می کرد و کارکنانش واقع مهربون و کاری بودند.

بعد نهارم استراحت و عصر هم به گشتن و شنا و افتاب گرفتن گذشت. اتاقمون اینقدر قشنگ بود که واقعا به زور می تونستیم که چشم از این همه زیبایی برداریم.

ساعت ۷ بود که بوی کباب پیچید و بله فهمیدیم هر شب چند نوع کباب به اضافه غذاهای داخل ،تو تراس سرو می شه،کوفته،ماهی گریل،بوروک،خوراک گوشت و بادمجون چند چیز خوشمزه دیگم سرو میشد به اضافه انواع شیرینی که جلوی همه درست می کردن و اون شب دونات خیلی عالی بود..ازتراس هتل غروب خورشید  به حدی زیبا بود که حتما باید زرنگی می کردی و یه جای خوب واسه نشستن پیدا می کردی

و همچنین هر شب یه خانم هنرمند پیانو می نواخت که غذا بهتر بهمون بچسببعد شام هم از ساعت ۱۰ شب آتش بازی و جشن کف شروع شد تا ۱ شب که تو ساحل هتل انجام شد و خیلی خوش گذشت

.

روز دوم

صبح با سرحالی زیاد بیدار شدیم و بادیدن منظره بیرون و دریای آروم و زیبا بیشتر هیجان زده شدیم.بعد از خوردن صبحانه مفصل تصمیم گرفتیم به آدالند بریم که تو سفرنامه ها تعریفش و زیاد شنیده بودم.اگر با  تو لیدرمون که تا روز اخر ندیدیمشون می رفتیم نفری ۳۵ دلار می شد ولی ما خودمون با پرسیدن از ریسیپشن  هتل رفتیم.سوار دولمیش های ۶ ویا ۷ شدیم که تنها راه رفتن به مرکز شهره و هر ۵ دقیقه یکی میادو نفری ۲ لیر بود تا مرکز شهرو از اونجا هم با سوار شدن به دولمیش مسیر آدالاند نفری ۳ لیر به اونجا رفتیم و اصلا کار سختی نبود.داخل دولمیش ها هم پر بود از لیدر های ترکی که بهت انواع تور پیشنهاد میدن.رسیدیم آدالند و با پرداخت نفری  ۱۰۰ لیر( البته برای شهروندان ترک ۷۵ لیر) و یه روز خوب شروع شد.باید توجه داشته باشید که حتما کفش راحتی جلو باز،عینک افتابی،کرم های ضد افتاب و آب همراه داشته باشین و همراه داشتن موبایل واقعا دردسره.

آدالند سرسرهای زیادی داشت به گفته خودشون بزرگترین سرسره اروپا را داشت و پر بود از استخر و جمعیت زیادی از ترکها و خارجی ها اونجا بودن،رافتینگ  کوچیک هم داشت که پولی بود نفری ۲۰ لیر و از ساعت ۳ ظهر شروع می شد،انواع سرسره های بسته و روباز و موج مصنوعی ورقص باران که خیلی عالی بود  و جزو بهترین قسمت پارک بودو واقعا می شد ازش نهایت لذت رو برد.عکاسا مرتب عکس می گیرن و اخر سر  می شد هرکدوم رو دوست داشتین با قیمت ۱۵ لیر خریداری کرد.اصلا اونجا خستگی راه نداره و همش هیجان و انرژیه،چندتا رستورانم داشت که چند نوع غذا مثل برگر و سیب زمینیو... سرو می کردن که ما طرفش نرفتیم.ساعت ادالند ۱۰ صبح تا ۶ عصر بود .بعد از خروج از آدالند بلافاصله دولمیش مرکز شهر اومد و به اونجا رفتیم.کمی مرکز شهر کوش اداسی گشتیم  که خیلی کوچک بود ولی داروخانه و مغازه هایی  که بیشتر لباس کنار دریا داشت و کباب ترکی خوردیم و ازچند تا تور لیدر ترک هم قیمت گرفتیم و چون خیلی خسته بودیم با دولمیش ۶ یا ۷ به هتل برگشتیم.

کمی استراحت کردیم و برای شام رفتیم لابی و منتظر باز کردن درها شدیم،به خاطر منظره زیبای تراس همه جلو در جمع شده بودند تا زودتر یه جای خوب و بگیرن و با باز شدن در  بدووووووو. شام هتل معرکه بود .

امشب بال مرغ کبابی معرکه،جگروبوروک و انواع قارچ و ماهی گریل و یه عالمه غذا و دسرهای خوشمزه سرو میشد و کارکنانش به نحو احسنت سرو می کردن .ولی منظره غروب خورشید واقعا تماشایی بود.

به نظرم ضعیفترین قسمت هتل تیم انیمیشن بود که خیلی از برنامه هاشون بی مزه بود.ولی از بس حال و هوای هتل خوب بود و خوش می گذشت که واقعا ما زیاد توجهی  بهشون نکردیم.اونشب هم یه برنامه آبکی داشت و چون ما خسته بودیم رفتیم که بخوابیم.

روز سوم

روز سوم بعد صبحونه خوشمزه وخوش منظره اماده شدیم بریم اکتشافات،شهر افسوس و خانه حضرت مریم و اصحاب کهف،جلوی هتل سوار دولمیش ۶ شدیم وبا پرداخت نفری ۲ لیر رفتیم مرکز شهر،از اونجا هم اتوبوس های شهر سلجوق و روش نوشته افسوس سوار شدیم که نفری ۶ لیر بود،اتفاقا یه خانواده ۳ نفره اصفهانی هم تو ماشین بودند که اون روز و بیشتر برامون خاطره کردند.به خاطر داشته باشین که حتما باید لیر ترکیه همراهتون باشه وگرنه هیچ فروشگاه یا جایی ازتون دلار قبول نمی کنند و مرکز شهر چند تا صرافی بود که به ترکی (دوویز) می گفتن و خوب چنج میکردن  وپول ایران هم قبول می کردن و داخل هتل هم با ۲۰ لیر گرونتر چنج می کردن .

از کنار هتل های زیادی مثل اکوا فانتاسی و پاین بی و افسوس گذشتیم و دم در یه محوطه اعلام کرد که اوناییکه می رن افسوس اینجا پیاده شن،ما هم گفتیم می خوایم بریم خانه حضرت مریم و اون هم ما رو برد ایستگاه تاکسی و دولمیش شهر سلجوق و از اونجا با اون خانواده یه تاکسی گرفتیم وبعده چونه زیاد ۱۰۰ لیر دادیم وبه سمت خانه حضرت مریم حرکت کردیم،

تو راه مجسمه حضرت مریم و دیدیم و جاده خیلی شبیه به شمال بود و اونجا یه درخت بود که همه آرزوهاشونو رو درخت اویزون می کردن

و رفتیم خانه حضرت مریم  که نفری ۲۰ لیر بود واقعا دیدنیه و خیلیم شلوغ بود از توریستهای مسیحی و خارجی.حضرت مریم ۱۰ سال اخر عمرشون رو اینجا زندگی کردند و یکی از حواریون مراقب ایشون بوده ،حضور در جایی که همچین ادم بزرگی اونجا زندگی کرده خیلی شگفت انگیزه،اینکه ایشون تو این مکان قدم زده و عبادت کرده وما هم اونجا قدم می زدیم بسیار هیجان داشت،همچنین ۳ چشمه وجود داشت که هر کدوم اسمی داشت و از اون آب خوردیم و دیواری هم داشت که همه ارزوهاشونو روی یه کاغذ می نوشتن و به دیوار وصل می کردن ،کل فضای خانه حضرت مریم پر بود از درخت های بزرگ و رودخانه و صدای جیرجیرک  های خوش اواز  ،

بعد دیدن اونجا  که ۱ ساعت طول کشید برگشتیم و سوار تاکسی که منتظرمون بود شدیم و رفتیم طرف غار اصحاب کهف که 5 دقیقه فاصله داشت،جایی بود که باید از کوه کمی بالا می رفتیم و به یه عبادگاه ویران شده رسیدیم وبراش در فلزی گذاشته بودند ،طبق درصد زیادی از تاریخدانان معتقدند که شرایط و موقعیت غار اصحاب کهف بسیار به این غار شباهت داره.

اونجا رو هم گشتی زدیم و سوار شدیم و مارو دم در ورودی شهر افسوس پیاده کرد،ورودی شهر نفری ۴۰ لیر بود که دلار و قبول نمی کردن و حتما باید لیر می دادین،یادتون باشه برای رفتن به شهر افسوس حتما آب،کلاه،عینک و کرم های ضد افتاب وکفش اسپورت و خوراکی همراه داشته باشین چون خیلی گرم و افتاب سوزانیم داره  وبعد از گذشتن از ورودی تا اخر شهر دیگه هیچ دکه و مغازه ای نیست که ازش خرید کنید.

یه سری مغازه هستند که پر بود از سکه های تقلبی که با قیمت ۲۰۰ تا ۵۰۰ لیر می فروختند و ادعا می کردن که مال اون زمان های قدیم هستش.

شهر اِفسوس واقعا ادم رو افسون می کرد،ستون های بلند و همه از سنگ خالص،مجسمه های یونانی،انواع نبوغ شهر سازی اون دوران،خانه ها و کاخ ها،کتابخانه،سالن تئاتر وسنگ فرشهای زیبا همه همه بسیار شگفت انگیز بودند و پر بود از  توریستها از بسیاری از کشورها،یعنی دیدن این همه تاریخ دیرینه برای هر کسی که به کوش اداسی می یاد ضروریه،

3 ساعتی مسیر و قدم زدیم و عکس گرفتیم و حیرت کردیم،مسیر حدود ۵ کیلومتر می شد و بعد اون به درهای خروج می رسیدیم که پر بود از مغازه هایی که طرح ها و مجسمه های افسوس  و سوغاتی وبستنی و نوشیدنی و ..... می فروختند، بعد ۵ دقیقه دولمیش اومد سوار شدیم و به سمت ایستگاه اولیه رفتیم و از اونجا هم یه تاکسی گرفتیم و با شراکت هر دو خانواده را دم در هتل با قیمت  ۸۰ لیر پیاده کرد،چون واقعا خسته بودیم و نا نداشتیم دوباره بریم مرکز شهر و از اونجا هم دوباره سوار دولمیش بشیم .

ولی با تور لیدر نفری ۵۰ دلار می شد،تورهای خود ترکیه هم نفری ۱۶۰ لیر پیشنهاد داده بودن که هیچ کدوم اصحاب کهف رو نمی بردن،ورفتن خودمون خیلی به صرفه و راحت بود.

بعد استراحت  رفتیم برای شام خوشمزه که اون شب کباب ترکی و مرغ و گوشت گریل و غذاهای خوشمزه ای سرو شد.

طبق هر شب برای دیدن برنامه انیمیشن  رفتیم و اون شب یه مسابقه بین چند تا زوج بود که سرگرم کننده بود ولی ذهن وروح  ما از دیدن اون همه شکوه جلال که امروز لمس کرده بودیم هنوز سرمست و متحیر بود.

روز چهارم

صبح شد و ما از دیدن زیبایی هایی که رو به رومون بود با سرحالی از خواب بیدار شدیم

بعده صبحونه رفتیم تو دریا و شنا تو آب شور و خنک و حسابی از آفتاب سوزانش هم لذت بردیم،روزی که از آدالند برگشتیم  مرکزشهر،خانم فروشنده مغازه ای که ازش خرید کردیم آدرس یه مرکز خرید بزرگ و نزدیک هتلمون داد که تاکید کرد از رفتن بهش پشیمون نمی شید،ما هم بعده نهار اماده شدیم و دم هتل سوار دولمیش  ۶ شدیم و گفتیم می خوایم بریم  (AVM ,آ وه مه)  و ۵ دقیقه رسیدیم،یه مرکز خرید بسیار بزرگ و روباز و پر از مارکهای خارجی و ترکی که نیاز هر کسی را برای خرید ارضا می کنه،و دیگه واقعا نیازی نبود بریم سوکه که تور لیدرها باهاش قرارداد دارن و همه چی رو گرونتر برات حساب می کنند.

انواع مغازه های شیک و زیبا ،انواع رستوران و کافه،نمای بسیار زیبایی هم داشت و بیشتر جنس هاش قابل خرید بود.

از ساعت ۴ ظهر تا ۹ و نیم شب اونجا گشتیم و خرید کردیم و بعده اون اونور خیابون مرکز خرید دوباره سوار دولمیش شدیم و دم در هتل پیاده شدیم،ولی شام هتل و از دست دادیم و منتظر شام دیر وقتش شدیم که۱۱ شب سرو می ش.کمی استراحت کردیم و اونشب قرار بود که شوی افریقایی نمایش اجرا کنه و انصافا بهترین نمایش اون هفته هتل می شد و خیلی بانمک و حرکات جالب داشتند و بسیار لذت بردیم.

 

روز پنجم

از اینکه روزها اینقدر سریع می گذشت خیلی ناراحت بودیم و می خواستیم حد اکثر استفاده را داشته باشیم.

یه گشت رایگان هم از طرف تور برای بازدید شهر داشتیم که ما میلی نشون ندادیم و کسایی که رفته بودن سوغاتی هایی مثل لقمه ترکی که همون راحت القومه  به ۳ تا ۴ برابر گرونتر از جاهای دیگه قالبشون کرده بودند که تو همون شهر افسوس  خیلی ارزونتر می فروختند .

بعد از خوردن صبحونه لذید دوباره رفتیم آب بازی و استخر و با گروهی از روس ها تو استخر والیبال کردیم و خیلی خوش گذشت،مرتب اهنگ پخش می شه و بستنی هم به وفور تو دسترسه،دریای اژه که از دیدنش خسته نمی شین ساعات خوبی رو برامون رقم زد

. خلاصه بعد از کلی خستگی  رفتیم واسه نهار ودوباره  باز مرکز خرید آ وه مه و کلی خوش گذروندیم و با دست پر برگشتیم ولی این بار به شامم رسیدیم .شام اونشب ماهی های درسته رو گریل می کردن به اضافه یه عالمه غذاهای گوشتی و مرغی و دسرهای خوشمزه،دوباره به قسمت اجرای انیمیشن رفتیم و یه برنامه عادی داشت و اینقدر خسته بودیم ترجیح دادیم بخوابیم که برای روز آخرمون سر حال باشیم.

روز ششم

روز آخر رو دیگه نخواستیم از هتل بریم بیرون  و دوباره رفتیم برای شنا در دریای اژه که خیلی جرئت می خواد که توش شنا کنی و خوشگذرونی های کنار دریا و استخر و ریلکس شدن.عکاس سمج هتل همش اصرار می کرد که ازتون عکس بگیرم که ما هم موافقت نمی کردیم چون خودمون تو این کار حرفه ای بودیم.

تو مرکز شهر یه ساحل مشهور داشت به اسم لیدی بیچ که تعریفشو شنیده بودیم و همش برای آخر وقت می خواستیم بریم اونجا ولی چون خود هتل ساحلش بسیار زیبا بود ما ازرفتن به اونجا پشیمون شدیم،همچنین تور کشتی هم داشت که هر کسی می رفت داغون برمی گشت چون کشتی قدیمی بود و کولر نداشته و همه هم حالشون به هم خورده بود،پس از رفتن به اونجا هم منصرف شدیم.

تو این مدتی که به کوش اداسی اومدیم اینقدر بهمون خوش گذشت که اصلا نرفتن به همه تورها ما رو ناراحت نکرد و فهمیدیم که بعضی از تورها واقعا ارزش دیدنو نداره ولی لیدرها به نفع خودشون اونو تدارک دیدند.

اتاقمون که هر روز تمیز و مرتب می شد و مسواک و خمیر دندون و دمپایی هم نداشت که برای ما مهم نبود چون خودمون همراه داشتیم.شامپو و صابون هم از بهترین کیفیت برخوردار بود.بعد از نهاریه استراحتی کردیم و دوباره رفتیم برای افتاب گرفتن و ریلکس شدن.

شام در بهترین مکان  سرو می شد،غروب زیبای خورشید که بسیار مشهوره در کوش اداسی،روی تراس زیبای هتل با گلهای رنگارنگ و شام که شامل استیک و کباب ماهی و انواع غذاهای سالم و با کیفیت و نوشیدنی و انواع سبزیجات  ....می شد به نحوی فضا رو رویایی می کرد.تو خوردن هندوانه و لیمو و میوه و سبزی های ابکی تا می تونید زیاده روی کنید چون تو آفتاب موندن و تعرق  وشنا باعث بی آبی و بی حالی بدن می شه که اصلا خوب نیست.

 

از عکس گرفتن موقع غروب آفتاب غافل نشین که بهترین موقع برای ثبت خاطره است.رفتیم روی اسکله ساحل و نشستیمو غروب زیبارو با تمام وجود نگاه کردیم،البته از عکاسی هم غافل نشدیم

.بعد شام رفتیم برای نمایش که واقعا مسخره بود و ما هم اومدیم محوطه حیاط و استخر هتل و خواستیم که این لحظات خوب رو تو یادمون ثبت کنیم.

برگشتیم اتاق و مشغول جمع کردن وسایلامون شدیم که فردا چیزی جا نمونه .

 

روز هفتم

صبح با نارحتی بیدار شدیم چون دیگه وقت رفتن بود،وسایلامونو جمع و جور کردیم  و سری به دریا زدیم و ازش خداحافظی کردیم و ساعت ۱۲ ساکامونو بردیم لابی و گفتن که ۲ و نیم اتوبوس دنبالمون میاد،نهاره آخر و زدیم و منتظر اتوبوس شدیم .ساعن ۲ ونیم بود که

اتوبوس اومد و سوار شدیم و مسافرهایی که شب اول سوار اتوبوس بودند رو هم همراه داشت و به سمت ازمیر حرکت کردیم،همه در مورد هتلی که اقامت داشتند صحبت می کردند،از هتل ما ۳ خانواده بودیم که همه خیلی خوشحال و راضی بودیم ولی اکثرا خیلی راضی نبودند مخصوصا مسافرهای هتل ویستا هیل که می گفتن همش سبزیجات و ماست خوردن و اصلا  غذای درست و حسابی نداشته هتل ولی تیم انیمیشن قوی داشته.

بعد از ۸۰ دقیقه راه به ازمیر رسیدیم که سومین شهر بزرگ ترکیه است.شهر صنعتی و بندری بود و از کنار کارخونه های زیادی گذشتیم .به یه مرکز خرید مارو بردن به اسم بورنووا  که خیلی بزرگ و روباز و پر بود از جنسهای ترک و خارجی و رستوران و اکیا که گشتن همه اونها کار سختی بود

.بهمون زمان دادن که تا ۸ و نیم باید به سمت اتوبوسا برگشته باشیم که همه وسایل و ساکهامون داخلش بود و ماهم با عجله گشت وگذار و خرید و شروع کردیم. هر چیزی که خریدین حتما فیش خرید و دریافت کنید برای محکم کاری، عجب مرکز خریدی بود تمیز و مرتب و بزرگ و هرچی که بخوای توش پیدا می شد،شام و رفتیم مک دونالد و برگر کینگ که وداع آخرو دلچسب تر کنیم.

ساعت ۸ و نیم سوار شدیم و مارو به فرودگاه بردند و حتما هرجا خرید کردین برگه های تکس را ازشون بگیرین که تو فرودگاه مالیات پرداخت شده  رو بهتون پس می دن و بعضی از فروشگاه هایی که ما خرید کلانی هم کرده بودیم به دروغ برگه هایی می دادن که این همونه ولی اینجوری نبود و خیلی ها کلاه سرشون رفته بود پس حتما مطمئن  شید که برگه درست و دریافت می کنید،

،از گیت گذشتیم و چرخی تو فری شاپ زدیم که همه چیز با یورو بود بهترین جا برای خرید کرم های مشهور و عطرهای اصل بود که  می تونه تا ۵۰ لیر ارزونتر باشه و بعد منتظر سوار شدن به هواپیما شدیم.ساعت خروج ۱ شب بود که ما ۱ و نیم پرواز کردیم .صندلی ها خیلی به هم چسبیده بودند و بعد از شام و دسر هر کاری کردیم نتونستیم بخوابیم چون جای حرکت نداشتیم.پرواز خوبی بود و رسیدیم فرودگاه و بعد تحویل ساک ها تازه خستگی اصلی ما شروع شد و اون هم رانندگی به مدت ۶ ساعت تا شهر زیبای سنندج که از کل سفر بیشتر خسته شدیم ولی خدارو شکر به سلامتی رسیدیم و یکی از بهترین سفر های عمرمون رو تجربه کردیم و به شما هم پیشنهاد می کنیم که برای یک بار هم شده از این شهر زیبا دیدن کنید و بهترین لحظات و برای خودتون رقم بزنید و در آخر جا داره از دوستانی که با در اختیار گذاشتن سفرنامه هاشون ما رو از قبل برای این سفر فوق العاده اماده کردند و بسیار مفید بودند تشکر کنیم.

با آرزوی بهترین سفرها برای همه شما عزیزان!

لیست قیمت ها:

رفتن به پارک آبی ادالند

دولمیش تا مرکز شهر  نفری  ۲  لیر         و از مرکز تا ادالند  نفری  ۳ لیر

بلیط رفت برای تورستها  نفری ۱۰۰  لیر        برای شهروندان ترکیه نفری ۷۵ لیر

تور لیدر ها نفری ۳۵ دلار بدون نهار       لیدرهای ترک نفری  ۱۱۰ لیر رفت و برگشت

 

خانه حضرت مریم و اصحاب کهف و شهر اِفسوس

دولمیش  تا مرکز شهر  نفری  ۲  لیر         و از مرکز تا ایستگاه تاکسی سلجوق نفری ۶ لیر

تاکسی کل رفتن به خانه حضرت مریم و اصحاب کهف و شهر اِفسوس   ۲ خانواده   ۱۰۰ لیر

ورودی خانه حضرت مریم نفری ۲۰ لیر      ورودی شهر افسوس  نفری ۴۰ لیر

برگشتن با دولمیش به ایستگاه نفری۲  لیر       تاکسی از ایستگاه تا دم در هتل ها برای ۲ خانواده ۸۰ لیر

تور لیدرها نفری ۵۰ دلار                 لیدرهای ترک نفری ۱۷۰ تا ۱۶۰ لیر با چونه زیاد

 

مرکز خرید آ وه مه

با دولموش نفری لیر رفت و برگشت و فاصله ۳ دقیقه ای

مرکز خرید سوکه نفری  ۱۰ دلار و فاصله ۴۰ دقیقه ای

مک دونالد با سیب زمینی و نوشابه ۲۰  لیر                  برگر کینگ    ۱۶   لیر

نویسنده : لیمو

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.