در ایران باستان، تاریخ نگاری به آن شیوهای که در یونان و روم یا ایران پس از اسلام سراغ داریم، معمول نبود و شاهان با استبداد بی حد و حصری که داشتند، ترجیح میدادند که خود رسما رویدادهای زمان خویش را روایت کنند و چون مایل بودند که این روایت از گزند حوادث ایام به دور باشد، دستور میدادند آن را بر سینه ستبر کوهها نقش کنند؛ یا به صورت نگاره یا در قالب کتیبه یا به هر دو شکل.
البته در بعضی کاخ ها سنگ نگارهها و نقش برجستهها به عنوان عنصر تزئینی به کار گرفته میشدند که در عین حال خالی از پیامهای سیاسی نبودند. نمونه بارز این گونه سنگ نگارهها را میتوان در تخت جمشید سراغ گرفت. در نهایت این شیوه از تاریخ نگاری یا تزئین کاخ ها در ایران باستان، میراث هنری جالب توجهی را برای ما ایرانیان به یادگار گذاشته است که در این صفحه به تماشای پارهای از آنها مینشینیم.
پاسارگاد؛ نقش انسان بالدار
پاسارگاد به معنای اردوگاه پارسیان و همان جایی است که کورش هخامنشی بر آخرین پادشاه ماد چیره شد و امپراتوری هخامنشی را بنیان نهاد. پاسارگاد جایگاه کاخها و آرامگاه کورش کبیر است و در تالار یکی از کاخهای آن نقش برجسته مهمی وجود دارد که گویا چهرهای اسطوره ای از کورش را به تصویر میکشد. ریزه کاری های آن نقش برجسته بسیار زیاد است اما به طور کلی مردی را نشان می دهد که از فرق سر تا کف پا 2.35 متر و با تاج ویژهاش 2.90 متر بلندی دارد. تصویر این شخص از نیمرخ نقش شده و رو به چپ، یعنی به طرف داخل و سمت مرکز تالار دارد.
ریش وی کوتاه و مجعد است و دو گوشه چشم بادامی و طرح بینی و گوشها زیر کلاهی که تاج را نگه می دارد، پنهان شده است. علاوه بر چهره، تنه و پاهای او به طرف راست است؛ گویا خواستهاند نشان دهند که وی به سوی تالار در حرکت بوده است. دست چپ نقش تقریبا در پشت تنه پنهان است؛ ولی دست راست در جلو سینه بالا آمده است و انگشتان دست کاملا باز هستند و حالتی شبیه به «سلام» یا «نیایش» را نشان می دهند.
چهار بال بسیار بزرگ، یک جفت رو به پایین و جفتی رو به بالا، از جمله نشانههای این مرد است. پرها و شاهپرها را به دقت در دو یا سه طبقه نشان دادهاند و در پشت سر، قسمت اول بالهای چپ و در قسمت جلو، بخشی از بالهای راست را پولکپولک کردهاند.
کرمانشاه، طاق بستان؛ پرده تاجگذاری اردشیر دوم
در محوطه باستانی طاق بستان در شمال شهر کرمانشاه، مجموعه ای از زیباترین نقش برجستههای دوره ساسانی جای گرفته است. قدیمیترین اثر، نقش برجستهای است که از دوران پادشاهی اردشیر دوم ساسانی (379 تا 383 میلادی) به یادگار مانده است.
در این نقش برجسته، اردشیر دوم در حال گرفتن حلقه قدرت از اهورمزداست. پشت سر اردشیر دوم، میترا ایستاده و بَرسَمیرا در دست دارد. برسم ترکهای از چوب درخت انار یا سنجد بوده که در آیینهای دینی برای تبرک به کار میرفته است. زیر پای اردشیر دوم، پیکر ژولیانوس امپراتور روم دیده میشود که در جنگ با سپاه ساسانی شکست خورد و کشته شد.
بیستون؛ نقش برجسته بهرام دوم و گودرز دوم
در بیستون و در پایین کتیبه داریوش، نقش برجستهای از بهرام دوم و گودرز دوم اشکانی وجود دارد که متاسفانه توسط یک کتیبه دیگر مخدوش شده است. این کتیبه دوم که روی نقش برجسته اشکانی قرار گرفته، ماجرای وقف املاکی برای کاروانسرای بیستون را شرح میدهد و متعلق به شیخعلیخان زنگنه، حاکم کرمانشاه در دوره شاه سلیمان صفوی است. این که چرا او آن همه جا روی دیواره عظیم بیستون را کنار گذاشته ودرست روی یک اثر اشکانی کتیبه خود را نقر کرده از مجهولات تاریخ است!
مرودشت، نقش رستم؛ نقش برجسته پیروزی شاپور اول
این نقش برجسته که مشهورترین نقش برجسته ساسانی نقش رستم (محوطه آرامگاه شاهان هخامنشی در نزدیکی تخت جمشید) است، صحنه پیروزی شاپور اول بر والرین، امپراتور روم در سال 262 میلادی را به تصویر کشیده است. با وجود اینکه پیروزی بزرگ پادشاه ساسانی بر امپراتوری رم در نقش برجستههای بسیاری به تصویر کشیده شده اما این نقش برجسته به سبب ظرافت هنری، ترکیب بندی و پرداخت بیشتر به جزئیات و تزئینات از اهمیت بیشتری برخوردار است.
مرودشت، نقش رجب؛ نقش برجستهها و کتیبههای ساسانی
محوطه تاریخی نقش رجب که چهار نقش برجسته ساسانی را شامل میشود در سه کیلومتری شمال تختجمشید و در سه گوشه فرورفتگی کوه مهر قرار دارد. دوپرده از این نقش برجستهها که آگاهیهای مهمی از تاریخ دوره ساسانی را در اختیار ما قرار میدهند، عبارتند از:
1-نقش کرتیر: در سمت چپ نقش برجسته اردشیر، تصویر نیمه تنه کرتیر موبد مشهور و قدرتمند زرتشتی دیده میشود که در زمان حکومت چندین پادشاه ساسانی رهبرمذهبی کشور بود. کنار این نقش برجسته کتیبهای وجود داردکه در آن کرتیر ضمن معرفی خودش شرح خدماتی را که برای ترویج تقویت آیین زرتشت انجام داده است بیان میکند.
2-شاپوراول با درباریان : این نقش برجسته شاپوراول را به همراه نه تن از ملازمان و درباریان را نشان میدهد. با وجود اینکه چهرهای این تصویر به شدت مخدوش شدهاند اما پادشاه از روی لباس و تاجش قابل تشخیص است.
کازرون، تنگه چوگان؛ نقش برجستهها و کتیبههای ساسانی
در اوایل دوران ساسانی، شهر بیشاپور در نزدیکی شهر کازرون امروزی، یک چند پایتخت این سلسله بود. در تنگه زیبایی که کنار بیشاپور قرار دارد و به تنگه چوگان معروف است، شمار قابل توجهی از مهم ترین کتیبهها و نقش برجستههای دوره ساسانی دیده میشود که اکثر آنها صحنه پیروزی شاپور اول بر والرین امپراتور رم را به تصویر میکشند. یکی از این نقش برجستههای بسیار زیبا، شاپور اول از چیرگی خود بر رمیان میگوید و این بار، تصویر صد صورت انسانی شامل شاهزادگان، ارتشیان و موبدان و60حیوان (اسب و فیل)، شکوه کشور و لشکر ساسانیان را به رخ میکشد.
طاق بستان؛ نقش برجسته شاپور سوم
اثر دوم در طاق بستان، طاق سنگی کوچکی است که بین سالهای 383 تا 385 میلادی به دستور شاپور سوم ساسانی در کوه کنده شده است. در این طاق، شاپور سوم و پدرش شاپور دوم با پوشش رسمیشاهان ساسانی ایستاده و سرهای خود را رو به هم چرخاندهاند. در دو سوی پیکرهها، دو سنگ نوشته به خط پهلوی ساسانی وجود دارد که صاحبان پیکرهها را معرفی میکند.
تخت جمشید؛ نقش خشایارشا و نیلوفر آبی
یکی دیگر از نقش برجستههای زیبای تخت جمشید را باید در محوطه موسوم به خزانه پیدا کرد. خزانه بنایی است با چندین تالار ستوندار و تعداد زیادی دالان و اتاق که محل نگهداری بخشی از خزائن سلطنتی و گنجهای افسانهای شاهان هخامنشی بوده است.
این بنا، قدیمیترین بنای موجود در تخت جمشید است که در زمان داریوش اول ساخته شد و در زمان خشایارشا توسعه یافت. در اینجا دو نقش برجسته مربوط به خشایارشا وجود دارد که طبق تحقیقات باستان شناسی، ابتدا در کاخ آپادانا قرار داشته و سپس به این نقطه منتقل شده است.
در این نقش برجستهها خشایارشا در حالی که در یک دست عصا و در دستی دیگر نیلوفر آبی (نماد سلطنت هخامنشی) دارد، بر تخت خود جلوس کرده است. البته جزئیات دیگری هم وجود دارد که خود باید از نزدیک ببینید. شایان گفتن است یکی از نقش برجستههای خزانه که از قضا بسیار سالم مانده، در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
تخت جمشید؛ نقش هدیه آوران بر پلکان شرقی کاخ آپادانا
زیباترین و بیشترین نقش برجستههای عصر هخامنشی را باید در تخت جمشید سراغ گرفت؛ در آنجا به هر سو که سربرگردانیم، سنگ نوشته یا سنگ نگارهای از صورت شاهان و سربازان و نمایندگان ملل تابع دولت هخامنشی را مشاهده میکنیم. یکی از زیباترین سنگ نگارههای تخت جمشید، پلکانهای شمالی و شرقی کاخ آپاداناست که اطلاعات درخور توجهی از تاریخ دوره هخامنشی و چگونگی اجرای مراسم نوروز در تخت جمشید را ارائه میکند.
روی این پلکان نقوش برجسته زیادی دیده میشود که آنها را میتوان به چند بخش تقسیم کرد: سربازان پارسی و مادی؛ گارد جاویدان (نگهبانان مخصوص شاهان هخامنشی)؛ اشراف و نجیب زادگان پارس و ماد (که نقش محوری در اداره امپراتوری هخامنشی داشتند) و نهایتا 23 گروه از نمایندگان ملتهای تابع هخامنشیان که هر یک با لباس مخصوص خود، در حال حمل هدایای جداگانهای برای شاه هستند. از آنجا که این پلکانها در گذر زمان به زیر خاک رفته بودند و تا سال 1311 خورشیدی مدفون بودند، برای قرنها از گزند باد و باران در امان ماندند و جزء سالم ترین نقوش تخت جمشید به شمار میآیند.
بیستون؛ کتیبه وسنگ نگاره داریوش اول
کتیبه و نقش برجسته بیستون، معروفترین اثر موجود در مجموعه جهانی بیستون است. این کتیبه به سه زبان عیلامی، بابلی و پارسی باستان و به خط میخی نوشته شده و پیروزی داریوش اول هخامنشی بر شورشیان را شرح داده است. در دوره معاصر نخستین کسی که موفق به خواندن کتیبه بیستون شد، هنری راولینسون، سفیر انگلستان در ایران بود که در نیمه اول سده نوزدهم میلادی از خطوط کتیبه رمزگشایی و آن را ترجمه کرد. بعدها خاورشناسان دیگری کار او را پی گرفتند و ترجمه دقیقتری از مفاد کتیبه بیستون را به دست دادند.
داستان کتیبه بیستون از این قرار است که پس از مرگ کورش کبیر، بنیانگذار سلسله هخامنشی، فرزندش کمبوجیه به پادشاهی رسید و در همان ابتدای سلطنت عازم فتح مصر شد. اما پیش از لشکرکشی به مصر، برادر کوچکتر خود به نام بردیا را مخفیانه به قتل رساند تا احتمال هرگونه توطئه ای علیه تاج و تختش را منتفی سازد.
با این حال، یکی از مُغان (روحانیان دوره ماد) به نام گئومات مغ از فرصت استفاده کرد و با معرفی خود به عنوان بردیا دست به شورش زد. هنگامی که کمبوجیه از شورش بردیای دروغین خبردار شد، به سرعت راه ایران را در پیش گرفت اما در میانه راه به طرز مشکوکی کشته شد. در این میان، هفت نفر از نجبا و روسای خاندانهای بزرگ هخامنشی که از ماجرای دروغین بودن بردیا آگاهی داشتند، علیه او دست به اقدام زدند و با دستگیری و قتل گئومات مغ، شورش را فرونشاندند.
رهبری این هفت نجیب زاده را داریوش برعهده داشت که بلافاصله جانشین کمبوجیه شد و ما در تاریخ او را با نام داریوش بزرگ یا داریوش اول میشناسیم. به هر روی، داریوش فرمان داد که شرح این ماجرا را بر دیواره کوه بیستون که بر سر راه مرکز و غرب ایران به بین النهرین بود و کاروانیان زیادی از آنجا میگذشتند، بنویسند.
در این کتیبه تصویر داریوش را در حالی میبینیم که هشت همدست گئومات و یکی دیگر از شورشیان سکایی دست بسته در مقابلش صف کشیدهاند و گئومات زیر پای شاه لگدکوب شده است. همچنین، تصویر فروهر بالای سر داریوش دیده میشود و یک کماندار و یک نیزه دار پشت سر او ایستادهاند. در کنار این نقوش، کتیبه ای به خط میخی و به سه زبان بابلی، عیلامی و فارسی باستان نوشته شده که در آن داریوش ماجرای بردیای دروغین و دیگر شورش هایی را که در اوایل سلطنتش به وقوع پیوست، شرح داده و از آیندگان خواسته است که کتیبه او را به خوبی حفظ کنند.
کرمانشاه، طاق بستان؛ پرده شکار خسرو پرویز
سومین و بزرگترین اثر موجود در طاق بستان کرمانشاه، طاق بزرگی است که برجستهترین اثر شناخته شده از هنر سنگ تراشی ساسانیان را در خود جای داده است. این تاق، دست کم 200 سال پس از طاق کوچک و در دوره پادشاهی خسرو دوم، پرویز (590 تا 628 میلادی) ساخته شده است. بر فراز طاق دو فرشته که نماد پیروزی هستند دیده میشوند و در بین آنها نقش هلال ماه به چشم میخورد.
در بخش پایینی و در دو سوی طاق بزرگ، دو درخت با برگهایی مانند برگ کنگر دیده میشوند. اینان درخت زندگی و شفابخش هستند و ریشه در اساطیر کهن ایرانی دارند. درون طاق بزرگ و انتهای آن به دو بخش تقسیم شده است. در بخش بالایی، خسروپرویز در حال ستاندن حلقه قدرت از اهوارمزدا و به گفتهای دیگر از موبد موبدان است.
پشت سر او نیز آناهیتا دیده میشود. آناهیتا با یک دست کوزهای را گرفته که آب از آن جاری است و در دست دیگر چیزی مانند حلقه قدرت دارد.
لباس او میتواند نمایانگر پوشش زنان اشرافی در دوره ساسانی باشد. دربخش پایینی، مردی نیزه به دست با زره و کلاهخود روی اسب نشسته است. بیشتر پژوهشگران این مرد را خسرو پرویز و آن اسب را شبدیز میدانند. گروهی نیز این پیکره را از آن بهرام، خدای جنگ در ایران باستان دانستهاند.
بر دیوارههای کناری طاق بزرگ، صحنههایی از شکار شاهان ساسانی را نقش کردهاند. بر دیوار سمت راست که به نظر میرسد حجاری آن ناتمام مانده است، چگونگی صید گوزن دیده میشود و دیواره سمت چپ پردهای است از چگونگی شکار گراز. این هر دو نقش که فیلبانان را در حال رم دادن شکار و نوازندگان را سرگرم نواختن نشان میدهند، حال و هوای شکارگاههای ساسانی و شیوه شکار در آن روزگار را به خوبی هویدا میسازند.
منبع: همشهری