سفرنامه تمام تجربیاتی است که فرد از سفر خود مینویسد و در آن به کارهایی که کرده و اتفاقاتی که برایش در طول سفر پیش آمده اشاره میکند. حال اینکه سفرنامه باید چه ویژگیهایی داشته باشد، بحثی جداست که باید مفصل و در مطلبی جداگانه راجع به آن صحبت کنیم. امّا در این مطلب میخواهیم به سوال «سفرنامه چیست» پاسخ دهیم و درباره ابعاد مختلف سفرنامه صحبت کنیم.
شاید داشتن اطلاعات ریشهایتر به ما کمک کند که بفهمیم نوشتن سفرنامه چه ضرورتی دارد و چرا باید یک سفرنامه بنویسیم. در این متن همراه ما باشید تا از ریشه سفرنامه به کاربرد آن برسیم.
ریشه کلمه سفرنامه و تعاریف دیگر آن
معادل کلمه «سفرنامه» به انگلیسی، «Travelogue» است. این کلمه خود ترکیبی از Travel و Monologue است. حال باید گفت که خود Monologue هم ریشهای یونانی دارد و ترکیبی از Monos (به معنای تنهایی) و Logos (به معنای حرف و مکالمه) است. مجموعه این تفاسیر، نوع شکلگیری کلمه سفرنامه را به انگلیسی بیان و ریشه آن را مشخص میکند.
در کل، تعابیر و تعاریف مختلفی از سفرنامه وجود دارد، تعبیر دیگر سفرنامه این است: «به یک گزارش شخصی از سفر میگویند که میتواند حاوی مؤلفههای گوناگونی هم باشد. این مؤلفهها میتوانند گزارشی از وقایع اتفاق افتاده باشند و همچنین میتوانند داستانی روایی از تجربیات شخصی فرد باشند که با عکس همراه شده است».
اهداف نوشتن سفرنامه
یکی از اصلیترین اهداف نوشتن سفرنامه، ارائه تصویری درست و دقیق از یک مکان و ارزیابی از یک منطقه است. نتیجه هم باید این باشد که درک خواننده از نقطهای روی این کره خاکی بیشتر شود و اطلاعاتی را بهدست آورد که شامل جزئیات مختلف است.
با اشتراکگذاری سفرنامه، افراد بیشتری امکان این را دارند که بدون رفتن به یک مقصد یا منطقه خاص، اطلاعات مناسبی را از آن دریافت کنند. به این صورت فرصت شناخت فرهنگهایی جدید، آداب و رسومی متفاوت، تاریخ و غیره برای افراد پیش میآید. ضمن اینکه اگر قرار باشد به مقصدی سفر کنید، خواندن سفرنامهها پیش از سفر، اطلاعات دست اولی به شما میدهد.
اگر از اهدافی که نوشتن و خواندن یک سفرنامه میتواند داشته باشد، بگذریم، باید بگوییم در مجموع سفرنامهها باید چند ویژگی را داشته باشند که از بین آنها میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
سرگرمکننده بودن،
اتکا بر تجربه شخص،
ساده و خوشساختار بودن،
حاوی اطلاعات کمککننده
تاریخچه سفرنامه
برخی معتقدند که ابتداییترین سفرنامهها مربوط به نقاشیها و نوشتههایی است که انسانها روی دیوارههای غارها از خود بر جای میگذاشتهاند. بعضی از این نقاشیها سرگذشت و شرح وقایعی بودهاند که در گذر زمان بر انسانها رخ داده و آنها با به تصویر کشیدن این وقایع، خواسته یا ناخواسته، تجربیات خود را برای نسل بعد به جا گذاشتهاند.
بعدها و به مرور زمان، از همین آثار و نوشتههای بر جای مانده به چگونگی زندگی آنها پی بردهاند و اینکه برای مثال از چه ابزاری استفاده میکردند از نتیجههای حاصل از همین تصاویر و نوشتهها بوده است. اما عدهای این موارد را جزوی از تاریخچه سفرنامه نمیدانند و موارد دیگری را مطرح میکنند. البته اگر بخواهیم تلاشهای انسان نخستین را ریشه سفرنامه نویسی در نظر نگیریم، باز هم کتابها و دست نوشتههای فراوانی از گذشتهها برایمان به جا مانده. در هر نقطه از دنیا هم، سفرنامه نویسی رایج بوده است و سیری تاریخی را گذرانده که در ادامه با این کشورها و سفرنامه نویسها بیشتر آشنا میشویم.
کشورهای پیشقدم در نوشتن سفرنامه
طبق اسناد تاریخی، برخی از سفرنامههای ابتدایی متعلق به مصریان است که در سده ششم پیش از میلاد نوشته شده است. از نمونه این سفرنامههای ابتدایی میتوانیم به سفرنامه فردی بهنام «اسکندرانی» اشاره کنیم که گزارش سفرش را به اتیوپی، هندغربی و سیلان نوشته است.
پس از آن، نویسندگان رومی و یونانی گزراشهای سفر خود را بر پایه دیدهها و شنیدهها مینوشتند. چینیها هم در این بین، دستی بر قلم داشتند و از سفرنامههای کهن چینی میتوانیم به سفرنامه «فا-هیان» اشاره کنیم که شرح سفرش به هند بوده است. همین طور باید به شرح سفر «سلیمان تاجر» هم بپردازیم که فردی عرب بوده و از سفر خودش به چین، سفرنامهای را آماده کرده که نوشتن آن به حدود 425 سال قبل از «مارکوپولو» باز میگردد.
نمیتوانیم از سفرنامه و سفرنامهنویسی صحبت کنیم و به مارکوپولو که مشهورترین سفرنامهنویس اروپایی بوده است، اشارهای نکنیم. مارکوپولو سال 1254 میلادی در ونیز بهدنیا آمد و کتاب «شرح جهان» یا «سفرنامه مارکوپولو» تفسیر طولانی سفرش به خاور بوده و به اقامت 17 ساله وی در چین برمیگردد. او در این سفرنامه از شرایط جغرافیایی، وضعیت مردم، ثروتهای طبیعی، راهها، خلق و خوی انسانها، آداب و رسوم افراد در جاهای مختلف و غیره، صحبت میکند.
سفرنامهها و نقش آنها در تاریخ
یکی دیگر از محاسنی که سفرنامهها داشته و دارند، اطلاعاتی است که از برهههای مختلف تاریخی میتوانیم از آنها برای شناخت بیشتر مقصد استخراج کنیم. برای مثال، از آنجایی که کشور ایران در سفرنامههای افراد مختلفی آمده است، بهخوبی میتوانیم شرح اتفاقاتی را که در دوران مختلف بر سر این کشور آمده است، بدانیم و از آنها مطلع شویم.
از افراد مختلف دیگری که در سفرنامههای خود از ایران نوشتهاند، میتوانیم هرودوت (از قدیمیترین جهانگردان) را نام ببریم. غیر از او، شخصی بهنام «بنیامین بن فتاح» در دوران اسلامی وارد ایران شده و میتوانیم بگوییم که او اولین فردی بوده که در سفرنامه خودش، راجع به خلیج فارس نوشته است و بعد از او هم مارکوپولو این کار را انجام داده است.
زمان صفویان، نوشتن سفرنامه بسیار رایجتر و سفر افراد مختلف به ایران هم بسیار بیشتر میشود. این سفرنامههای پر شمار، بهگونهای هستند که به منابع خوبی برای ایرانشناسی و آشنایی با وضعیت مردم در آن زمان بدل شدهاند. در همین رابطه باید گفت که «ژان باتیست» از بزرگترین سیاحانی است که در قرن 11 هجری حدود ششبار به ایران سفر کرده است و نظرات دقیقی را درباره امور مختلف ایران عنوان میکند. تقریبا هیچ فرد اروپایی اندازه او، غربیها را با ایران دوره صفوی آشنا نکرده است.
در طول تاریخ، افراد مختلفی که سفرنامه مینوشتند، گاهی با سختیهای گوناگونی هم روبهرو میشدند. برای مثال، «ابو عبداله محمد بن ابی بکر السبار» مشهور به «مقدسی» سفرنامههای مختلفی مینوشته که برای به قلم درآوردن برخی از آنها، خود را با شبیه کردن لباسش به جوامعی که به آنها مراجعه میکرده، از دل حقایق و دانستنیهای آنها اطلاعاتی بهدست میآورده است.
بین همه نویسندگان سفرنامه، «ابن بطوطه» را معروفترین و مهمترین جهانگرد همه اعصار دانستهاند که نوشته او با نام «سفرنامه ابن بطوطه» بسیار اهمیت دارد. اما ویژگیهای این سفرنامه چیست؟ وسعت دامنه سفر، صداقت وی در بیان اوضاع و احوالی که شاهد آن بوده است و به ضبط و توصیف رسوم و آداب ملل پرداخته است. مجموعه این موارد برای آشنایی با فرهنگ و موارد اینچنینی بسیار خوب و کاربردی است.
تاریخچهای از سفرنامههای فارسی
حالا بهتر است به سفرنامههای فارسی و تاریخچه ابتدایی آنها بپردازیم. طبق اسناد تاریخی و گفته پژوهشگران، قدیمیترین سفرنامه رسمی فارسی، مربوط به سفرنامه «ناصرخسرو» است. او به شهرها و کشورهای مختلف میرفت و از دیدهها و شنیدههایش یادداشت برمیداشت و به این ترتیب سفرنامههای خود را کامل میکرد. ابوریحان بیرونی، خاقانی و غیره، از جمله افراد دیگری هستند که سفرنامههایی را به زبان فارسی نوشتهاند.
از نمونه سفرنامههای معاصری که به خوبی میتوانیم آنها را بهعنوان نمونه مثال بزنیم، کتاب «خسی در میقات» نوشته جلال آل احمد است که به مراسم حجی که او در آن شرکت کرده مربوط میشود.
جالب است بدانید که ناصرالدین شاه قاجار را هم میتوانیم یک سفرنامهنویس بدانیم! یادداشتهای روزانه او از اوضاع و احول جامعه و همچنین یادداشتهایش از سفرهای فرنگی را میتوان در زمره سفرنامهها قرار داد.
از آنجایی که درگذشته، وسایل ارتباط جمعی و رسانهها تا این اندازه در دسترس و فراگیر نبوده، سفرنامه یکی از بهترین راهها برای کسب اطلاعات برشمرده میشده است. حالا هم برای اینکه با تجربیات واقعی هر فرد آشنا شویم و اطلاعات بیشتری را با جزئیات دقیقتر بدانیم، خواندن سفرنامه کمک بزرگی به ما میکند.
انواع سفرنامه
سفرنامهها انواع مختلفی هم دارند که محدودیت ارائهشان را بسیار کمتر میکند. یک سفرنامه میتواند به شکل: کتاب، بلاگ، خاطره، مجله، مقاله، پادکست، سخنرانی، نریشن به همراه تصویر و شکلهای گفتاری و نوشتاری دیگر باشد. به این ترتیب، دست شما برای ارائه محتوای خود، باز است و میتوانید بهسادگی در قالبی که میخواهید، کار خود را انجام دهید.
در حالت کلی هم سفرنامهها در یکی از گروههای: حقیقی، تمثیلی و خیالی قرار میگیرند. در سفرنامه حقیقی فرد سفر میکند و دیدهها و شنیدههایش را مینویسد، در سفرنامه تمثیلی، نوشتههای بهصورت تمثیل آورده میشوند و در سفرنامه خیالی، فرد از قوه تخیل خود استفاده میشود، مانند کمدی الهی دانته که یک سفرنامه تخیلی است.
حال خود سفرنامههای خیالی به چند دسته تقسیم میشوند: فلسفی، اخلاقی، اجتماعی و علمی از شاخههای آنها است.