با بررسی آیینهای مذهبی قدیمی و حتی جدید، بیش از گذشته به مواردی برمیخوریم که واقعاً باعث تعجب میشوند. در مدارک علمی به خوبی ثابت شده که انسانها برای بقاء یا حفظ جایگاه اجتماعی همیشه دست به خشونتهایی باورنکردنی میزدند. سنت نیز از این جنبه انسانی بینصیب نمانده و گاهی سعی کرده با ترکیب جایگاه اجتماعی و تلاش برای بقا، نیروهایی ماورای طبیعی را به انسانهایی عرضه کند که به دنبال خوشاقبالی و جاودانگی هستند. در اینجا 10 تمدنی را ذکر میکنیم که دست به انجام یکی از خشونتآمیزترین و وحشیانهترین اعمال سنتی یعنی قربانی کردن کودکان زدهاند.
شهر بابل
شهر بابل که خود را مرکز مرگ در جایی میداند که تمدن از آنجا آغاز شده، شهری سنگی و یکی از قدرتمندترین نیروها در دنیای باستان است. مردمان بابل طی سالهای آخر امپراتوری بابلیها کودکان را برای خدایانی چون ماردوک، آنو یا خدای شهر اوروک قربانی میکردند. سالانه فستیوالی برپا میشد تا کودکان را برای آنو در آتش بیفکنند. این کار در تمام دوران حضور بابلیها رواج داشت، یعنی از 23 قرن قبل از میلاد مسیح. تا زمانی که شهر توسط اسکندر مقدونی در سال 331 قبل میلاد تصرف شود، همچنان یک امپراتوری قدرتمند بود. پس از این دوره بابل هرگز شکوه قبلی خود را به دست نیاورد.
ازتک
شهرت ازتک ها بیشتر به خاطر قربانی کردن انسانها با مقاصد خرافی بوده است. در اکتبر 2017 باستان شناسان یک گودال استوانهای را کشف کردند که قرنها پیش با سنگهای آتشفشانی و صرفاً برای قربانی کردن انسانها برای خدایان ساخته شده بود.
تنوکتیتلان یک شهر قدیمی ازتکی بود که حالا در قلب مکزیکوسیتی قرار دارد. این حفره استوانهای در تپههای این شهر قرار داشت. طبق بررسیها یکی از کودکان که بهعنوان قربانی 176 نامیده میشود حدود دهه 1400 قربانی شده است.
وقتی امپراتوری ازتک در حال گسترش بود بسیاری از کودکان در برابر خدایان قربانی میشدند. احتمالاً قربانی 176 برای خشنودی هویت زیلوپوچتلی که خدای جنگ ازتک است قربانی شده بوده است.
کنعان
کنعان مکانی مشترک است که در لبنان، سوریه، اردن و سرزمین اشغالی امروزی قرار دارد. در انجیل بارها از خدای کنعانیان یعنی مولک (Molech) نام برده شده است، قربانی کردن انسانها برای او بسیار عادی و حتی متعدد بوده است.
از مولک بهعنوان خدای قربانی کردن کودکان نام برده شده است. قربانی کردن و سوزاندن کودکان برای این خدا بسیار خوشحالکننده بوده است. البته در انجیل این عمل جدا منع شده است.
سرخپوستان اولمک
تمدن اولمک یکی از قدیمیترین تمدنها در آمریکای مرکزی است. فرهنگ و رسوم آنها تأثیر زیادی بر روی شمال غربی آمریکا داشته، این منطقه دربردارنده کشورهایی مانند بلیز، کاستاریکا، آل سالوادور، هندوراس و گواتمالا میباشد.
از اولمک ها بهعنوان نخستین تمدنی در آمریکای مرکزی یاد میشود که به قربانی کردن انسانها پرداختهاند و البته قدمت آنها از تمامی تمدنهای آمریکایی بیشتر است.
حدود 300 سال قبل از میلاد مردم اولمک بهصورت رمزآلودی ناپدید شدند. جنگلهای مرطوب اثر استخوانهای آنان را نیز از بین برد. تمام چیزی که امروزه از آنها به یادگار مانده آثار فرهنگی آنهاست.
میتوان شواهدی دال بر قربانی کردن کودکان در آنجا یافت. هزاران هزار قطعه استخوان از قسمتهای مختلف شهر مانند غار ترس نیمهشب در بلیز و معبد ترسناک در آل ماناتی یافت شده است. این تمدن هزاران کودک را برای خدایان خود قربانی کرده بود. هزاران استخوان زن و کودک در محل یافت شده است.
مایا
تمدن مایا حدود 1500 سال پیش پس از اولمک ها پدیدار شد و انسانها را برای خدایان خود قربانی میکردند. باستان شناسان طی حفاریهایی که در شهر سیبال در گواتمالا انجام دادهاند با چیز عجیبی مواجه شدهاند، سنگهای آبسدین که در قسمتهایی از زمین برای قربانی کردن کودکان در برابر خدایان دفن شده بودند.
آبسدین نوعی شیشه طبیعی تیره است که بهتدریج با خنک شدن گدازه شکل میگیرد. به اعتقاد مایاها آبسدین یک سنگ مقدس است.
مایاها کودکان کوچک را برای خدایان قربانی میکردند تا به این طریق باعث قدرتمند شدن آنها گردند. سپس آنها را صورت بهصورت یکدیگر و در کنار هم و در کنار سنگ آبسدین دفن میکردند.
تولتک
کاری که تمدنهای دیگر در مقیاس کوچک انجام میدادند، تولتک ها در حجم وسیع مرتکب شدند. تمدنهای زیادی بارها در بخش جنوبی آمریکای شمالی ساکن شدند و تولتک ها نیز قبل از سلطنت ازتک ها در مکزیک امروزی ساکن بودند. اداره این منطقه از قرن دهم تا دوازدهم بعد از میلاد در دست آنها بود و قربانی کردن کودکان نیز مانند تمدنهای گذشته بخشی از فرهنگ آنها شده بود.
در تولا در نزدیکی مکزیک یک قبر دست جمعی متشکل از حداقل 24 کودک یافت شد. تمامی شواهد حاکی از یک قتل دست جمعی برای رضایت خدایان بوده است.
به نظر میرسد که این کودکان بین سالهای 950-1150 قبل از میلاد قربانی شدهاند. در مقایسه با دنیای کمتر خشن امروزی وجود اینگونه تمدنها حاکی از خشونتهای نژادی علیه بشریت بوده است.
اینکاها
اینکاها در مقایسه با سایر تمدنهای آمریکای مرکزی گویی دارای یک تفاوت هستند، اینکه آنها فقط کودکان را قربانی میکردند، نه بزرگسالان را. این کار با گشوده شدن پای اروپاییان به این منطقه کاملاً از بین رفت.
برای رضایت بیشتر خدایان همیشه کودکان قویتر و سالمتر را انتخاب میکردند. انتخاب شدن بهعنوان یک قربانی از نظر اینکاها یک افتخار محسوب میشد.
اگرچه جمعیت آنها نسبت به تمدنهای دیگر کمتر بود، اما امپراتوری اینکا حداقل 4000 کیلومتر گسترش یافته بود. قربانی کردن کودکان در این فرهنگ مجاز بوده است. اروپاییها برای ریشهکن کردن این فرهنگ تلاش بسیاری کردند اما گاهی در خفا این رسم همچنان ادامه داشت.
تئوتیهواکان
بیشتر تمدنهای آمریکای مرکزی دارای سازههای سنگی بزرگ بودند تا بتوانند در آنجا قربانی کردن انسان را انجام دهند. هرم مون یکی از این سازهها در تئوتیهواکان مکزیک است که در آن مردم شهر سینه کودکان را میشکافتند و قلب آنها را تقدیم خدایان میکردند. این سازه هرمی مربوط به 2000 سال قبل است اما میتوان بقایای بسیاری از کودکان قربانی شده را در آنجا یافت. جالب آنکه هیچ نوشته یا تصویر دیواری از این شهر و تمدنش یافت نشده است.
این تمدن نیز مانند سایر تمدنها بهیکباره ناپدیدشده و علت آن نیز مشخص نیست. قرنها بعد ازتک ها تئوتیهواکان را بهعنوان شهر خدایان نامیدند. این شهر کاملاً دستنخورده برای کشف توسط دیگران رها شده بود.
سلت ها
با گسترش امپراتوری رم، قربانی کردن انسانها متوقف شد، زیرا این کار بهجز برخی استثنائات در فرهنگ رم- یونان یک تابو محسوب میشد. در بیشتر نوشتههای رومی مشخص است که آنها از نظر اخلاقی احساس میکردند که قربانی کردن انسان کاری نادرست است. اما گروهی که سلت ها نامیده میشدند در اروپای قدیم به قربانی کردن کودکان میپرداختند.
سلت ها بسیار بیرحم بودند و با یکی کردن قبایل علیه امپراتوری رم میجنگیدند. آنها در جنگها سر دشمنان خود را جدا میکردند. بنابراین تعجبی ندارد چنین مردم ظالمی میتوانستند بهراحتی و برای خشنودی خدایان خود سر کودکان را نیز جدا کنند.
نویسندگانی مانند ژولیوس سزار نیز به شرح کارها و ظلمهای سلت ها پرداخته بود. حفاریهای اخیر در مناطق سلت نشین، مومیایی کودکان قربانی شده و فوارههای خون را در دل زمین یافتهاند، نوشیدن خون از این فوارهها در آن زمان مرسوم بوده است. سلت ها واقعاً قبیلهای وحشی بودند و ارتکاب چنین اعمالی نشان میدهد که درصورتیکه انسانها به حال خودشان رها شوند چگونه میتوانند در جهت انقراض خودشان حرکت کنند.
منبع: listverse.com