واکنش مردم ایسلندی به بابانوئل تنها لرز در استخوانهایشان است! گریلا (Grýla)، که از آن بهعنوان "جادوگر کریسمس" نیز یاد میشود، دارای تاریخچهای رنگارنگ و خونآلود است. کرامپوس (Krampus) پلید و شرور فصلی، جایگاه خودش را در سینمای وحشت به دست آورده است، اما بعضیها فکر میکنند که گریلا نیز به همان اندازه شرور و وحشتناک است. گریلا از قرن سیزدهم میلادی هنگامیکه داستانهای ترسناک آزارهای او دهان به دهان برای ترساندن کودکان نافرمان و بیادب چرخید، شناخته شد. نام گریلا بهعنوان "ورد خوان" ترجمه میشود و او را ترسناکتر میکند.
یک قطعه تاریخی درباره این ترول نفرتانگیز به نقل از اسمیتسونیان (Smithsonian ) میگوید: «گریلا از مزارع پایین میآید/ با چهل دم/ کیسهای در پشت، شمشیری در دست،/ میآید برای باز کردن شکم بچهها/ چه کسی در هنگام روزه برای گوشت گریه میکند.» قبل از آمدنش صدایی میآید «زنگهای سورتمهای به صدا درمیآید، میشنوید؟»
درواقع او تا چند قرن پیش یعنی تا زمانی که ایده جادوگر وحشی برای تنبیه بچههای خرابکار و سرکش در ایام کریسمس وجود نداشت با کریسمس در ارتباط نبود. ژول (Jól) یا یول (Yule) عنوانی است که اغلب به کریسمس ایسلندی داده میشود.
اسمیتسونیان این مراسم باستانی را اینگونه توصیف میکند: «کریسمس زمانی نه تنها برای جمعکردن اقوام، زندهها و مردهها، بلکه برای جمعکردن الفها (elves)، ترولها (trolls) و سایر موجودات جادویی و شبحوار که اعتقاد دارند در این منطقه ساکن هستند میباشد.» گریلا نیز قطعاً در آن گروه قرار میگیرد. برخی او را "ماده غول" مینامند که شاید به دلیل چهرهی اوست.
صحبت از چهرهاش شد، او دقیقاً چه شکلی دارد؟ داستانها، توصیفهای متفاوتی از او دارند. طبق برخی گفتهها از تاریخچههای قومی یک توصیف از چهرهاش این است که او 15 دم دارد که هر یک از آنها 100 کیسه و در هر کیسه 20 کودک نگه داشته میشود، که هرکدام از آنها محکوم به تبدیل شدن به غذای عید برای خانواده ترول هستند.
در اشعار نیز اینگونه توصیف شده است: «چشمهایی را در پشت سرش، گوشهایی که آنقدر آویزان هستند که به بینیاش میخورند، ریشی درهم پیچیده، دندانهای سیاه و سم را برایش توصیف میکنند.»
لیپالودی هم همسر تنبل و غرغرو گریلا است که انگشتری در دستان چروکیدهاش دارد. تری گونل (Terry Gunnell) از دانشگاه ایسلند در گفتگو با اسمیتسونیان در رابطه با لیپالودی میگوید: «او هنگامیکه از بودن با یکی از همسرانش خسته شد، او را خورد.»
پسران یول (Yule Lads) نیز در این جمع هستند. این گروه عجیبوغریب از برادران در ابتدا خودشان بهصورت جداگانه وجود داشتند. اما بهتدریج در افسانه گریلا بهعنوان 13 پسر او گنجانده شدند تا قبیلهای کودکربا و عامل ضدحال جشنها شکل بگیرد.
این خانواده ترسناک حتی یک حیوان خانگی نیز دارند. عاشقان گربه ممکن است از شنیدن درباره گربه کریسمس یا گربه یول تعجب کنند. یک گربه بزرگ سیاه که در شهرها قدم میزند و کسانی را که وقت نداشتند برای کریسمس لباسهای جدید به دست آورند را میخورد.
میتوان به این نتیجه رسید که کریسمس هم آنقدرها که به نظر میرسد برای همهی مردم، جشنی سرشار از رنگ و شادی و آسایش نیست و برای عدهای ترس و وحشت را نیز به همراه دارد!
منبع: thevintagenews.com