جسی یک متخصص سئو است که اخیرا و پیش از شیوع کروناویروس برای تعطیلات خود سفری به ژاپن و کرهجنوبی رزرو کرده بود. اما زمانی که پایش را در خانه گذاشت، همه چیز به سرعت تغییر کرد.
شروع سفر به شرق
بر روی ایوان تیره و چوبی خانه اجارهای که به سبک خانه سنتی ژاپنی ساخته شده بود، نشسته و با میزبانمان ماری (Mari) صحبت میکردیم. درست بعد از اینکه کروناویروس به یک بحران جهانی تبدیل شد. او میگفت: مردم وحشت زده هستند، مهمانهای که از قبل خانه را اجاره کرده بودند، رزرو خود را لغو کردند. من مجبورم از سه فرزندم که مدرسه نمیروند، نگهداری کنم.
۲۸ فوریه ۲۰۲۰ بود. آن روز صبح دولت ژاپن تعطیلی یک ماهه مدارس را اعلام کرد. تعداد موارد مبتلا به کرونا ویروس بیشتر شده بود. از یک هفته قبل ژاپن به حالت آماده باش درآمده بود. مسافرت تنها برای موارد ضروری مجاز بود. سفر به چین، کره و دیگر بخشهای آسیا نگران کننده اعلام شد.
ماری چند سال پیش به همراه همسرش اوکیناوا (Okinawa) از توکیو به اینجا آمدند. گردشگری این منطقه و بقیه این مجمع الجزایر در پنج سال گذشته رشد خوبی داشته اما ماری میگوید: زندگی در این قسمت از جزیره معمولا آرام است. با این حال خانواده وی صاحب چندین خانه اجارهای، یک کافه محبوب ساحلی هستند. آنها به دلیل مشاغل خود به مسافران و افراد محلی بسیار وابستهاند.
شیوه کروناویروس تاثیر منفی برا اقتصاد جهانی داشته اما سفر و توریسم به شدت آسیب دیدهاند. در طول سفر عوارض تلفات انسانی ویروس مشخص شد (نه فقط موارد مرگ و میر بلکه تعداد افراد بیشماری که وضعیت آنها بحرانی بود).
۳۶ ساعت در سئول- آرامش قبل از طوفان!
سفر ما از ۱۵ فوریه ۲۰۲۰ آغاز شد، درست زمانی که من و همسرم جان (Jon) به همراه دوستمان بن (Ben) در سئول فرود آمدیم. ما این سفر را از نوامبر ۲۰۱۹، مدتها قبل از اینکه شیوع کروناویروس آغاز شود، رزرو کرده بودم. یک هفته دیگر باقی بود تا مرکز کنترل بیماریهای کره، سطح سه هشدار مسافرتی (مانند چین) را اعلام کند و تمام سفرهای غیرضروری را لغو کند. همه ما در دهه ۳۰ زندگیمان بودیم و تقریبا از سلامت کامل برخوردار بودیم. فکر میکردیم با شستن دستها و تهیه ضدعفونی کننده، مشکل حل خواهد شد.
با اینحال زمانی که از یک هواپیمای نیمه خالی به درون فرودگاه نیمه خالی وارد شدیم و به سمت کنترل پاسپورت که در آن گردشگران از افراد محلی جدا میشدند راه افتادیم، جو بسیار غیرمعمول و اندکی ناخوشایند به نظر میرسید.
در سئول تقریبا همه ماسک زده بودند، پوسترها حداقل به چهار زبان مختلف به ما یادآوری میکردند که دستان خود را بشوریم و ضدعفونی کننده به همراه داشته باشیم تا هر برز در رستوران، مغازه و جاهای دیگر لازم بود از آن استفاده کنیم. با این حال به نظر میرسید یک شنبه شب معمولی است.
روز بعد با بارش برف سبک هتل را ترک کردیم. این اولین بارش برف در این سال بود. شهر ساکت و خالی بود. قرار بود دو روز در سئول بمانیم و سپس به هوکایدو (Hokkaido) برویم. دوست کرهایمان پیشنهاد داد به جنوب کره رفته تا اسکی کنیم اما این پیشنهاد را رد کردیم تا در سفر بعد به آنجا برویم. به بازار گوانگ جانگ (Gwangjang Market) یک بازار صدساله با غرفههای مواد غذایی رفتیم. ما به دنبال نوعی غذا بودیم و إحساس میکردیم که بازار به اندازه کافی سرزنده و پر جنب و جوش است. اما چطور یک گردشگر شرایط عادی یک جاذبه را میتواند حدس بزند؟
شرایط عادی در نیکسو (Niseko)، ژاپن!
بعد از یک روز و نیم توقف در سئول از طریق پرواز و قطار خود را به نیسکو شهر اسکی در استان هوکایدو ژاپن رسانیدم. بعدها این منطقه أوضاع بحرانی گرفت اما در ۱۷ فوریه، هوکایدو به خصوص نیسکو که هر زمستان شاهد هجوم گردشگران خارجی و کارگران فصلی بود، پر از سرزندگی و جنب و جوش بود. در این منطقه تنها صحبتهای کوتاه در مورد کرونا ویروس وجود داشت که آنها نیز در میان برف گم بودند.
«این بدترین فصل برفی در ۶۰ ساله گذشته است. این وحشتناک است». این جمله را بارها شنیدیم. با این حال هوکایدو درست مانند سرزمین عجایب زمستانی بود و به خاطر برف تازه مردم محلی و گردشگران به طور برابر در حال اسکی بودند. من نیز چندین بار این کار را انجام دادم. برف به شدت میبارید و هر بار شرایط را برای اسکی بهتر میدهد. در اینجا هیچکس ماسک نمیزد و به ندرت صحبتها خارج از اسکی و اسنوبورد بود.
من به عنوان یک غیراسکیباز برای غذا و چشمههای آب گرم به آنجا رفته بودم. روزها در شهری تفریحی و کوچک هیرافو (Hirafu) در پایه کوه نیسکو پرسه میزدم و بعد در میان حمام آب گرم فرو میرفتم و گاهی نیز در برف برای خوردن سویا تا هتل قدم میزدم.
هتلمان یک هتل بوتیک درست در قلب هیرافو بود و مدیر هتل یک مرد اهل بریتانیا بود که بیش از یک دهه در ژاپن زندگی کرده بود. او به تازگی از سفرش به انگلستان بازگشته بود. او میگفت پرواز رفت من پر بود از مسافران مختلف اما در برگشت پرواز تقریبا خالی بود.
من بسیار مراقب بودم و خدمه هتل کوچکمان نیز بسیار رعایت میکردند. هرچند ما بیشتر أوقات دستهایمان را میشستم اما دامنههای کوه پر بود از اسکیبازان که مشغول تفریح بودند.
شب آخر به محله یاکیندیکو (yakiniku) در کوبه تی (Kobe Tei) برای خوردن یک غذای لذیذ رفتیم. من پیش از رفتن به آنجا یک میز در یک رستوران رزرو کرده بودم. وقتی رسیدیم تمام رستورانها و کافهها مملو از جمعیت بود. شانس آوردیم که میز را رزرو کرده بودم.
در هنگام غذا خوردن ترانهای که در سال ۱۹۶۱ توسط هنرمندی ژاپنی ساخته شده بود، پخش شد و ما بدون هیچ نگرانی از اخبار ترسناکی که تنها چند روز با ما فاصله داشت، از خنده منفجر شدیم.
زمانی که به توکیو رسیدیم، تعداد موارد ابتلا افزایش یافه بود.
ما در ۲۲ فوریه ۲۰۲۰ وارد توکیو شدیم. تعداد موارد مبتلا به کرونا ویروس در کره به ۴۳۳ و در ژاپن به ۹۴ مورد رسیده بود. هنوز هیچ کدام از این کشورها سطح بیماری را تهدیدآمیز اعلام نکرده بودند. پس از ترک فرودگاه سوار یک اتومبیل زیرزمینی شدیم که تقریبا نیمی از مسافران ماسک زده بودند. مستقیم به رستورانی برای صرف غذا رفتیم. در اینجا کمتر کسی تمایل به صحبت در مورد کروناویروس داشت.
روز بعد به یک نمایشگاه هنرهای اجرا در منطقه آمی (Aomi) توکیو رفتیم. داخل موزه افراد بدون نگرانی به مانیتورها دست میزدند و در اینجا یک حس ترسی با من همراه شد. بعد از گذشتن از سازههای صخرهای مانند سه بعدی، توقفی کوتاه کردم و سپس برای شستن دستانم به دستشویی رفتم. از آن زمان تا کنون این موزه به دلیل مسائل مربوط به کروناویروس به طور موقت تعطیل شده است.
دور از همه اینها در اکیناوا (Okinawa)!
زمانی که به اکیناوا رسیدیم، کره رسما به تهدید سطح ۳ رسید بود. بن به این فکر میکرد که تاریخ پرواز برگشتنش را تغییر دهد، زیرا او در کره زندگی میکرد. سرانجام او بعد از خواندن کلی مقاله در مورد شرایط موجود، تاریخ برگشتش را تغییر داد.
ژاپن تحت فشار ناشی از کاهش گردشگران خود بود (گردشگری ۷.۴ درصد اقتصاد کشور ژاپن را تشکیل میدهد) و کیوتو (Kyoto) کمپین «گردشگری خالی» خود را شروع کرده بود و عکسهای جاذبههای توریستی که خالی از گردشگر و مردم محلی بودن را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته بود تا ایده سفر به این مقاصد را برای بعد از کرونا به مردم بدهد.
در آخرین روز اقامتمان در ژاپن به ساحل اوکیناوا رفتیم، جلو آبشارها برنج خوردیم. فروشنده در کنار آبشار به ما گفت: هفته پیش اینجا خیلی شلوغ بود. بعد از تعظیم کمی برنج را به ما تحویل داد. بعد از غروب آفتاب در کیپ هدو (Cape Hedo)، زمانی که موجسواران ژاپن در افق به یک نقطه تبدیل شده بودند، ما به جنوب برگشتیم. در ماشین نیز مثل همیشه صحبت در موردغذا بود. در تمام مدت که ما در این قسمت از دنیا بودیم، والدینمان با وحشت اخبار را دنبال میکردند.
بازگشت به ایالاتمتحده!
فرودمان در فرودگاه بینالمللی سانفرانسیسکو مانند هر سفر دیگری بود. خوابآلود از هواپیما پیاده شدیم و به سمت لاین چک پاسپورت رفتیم. مامور چک پاسپورت از ما سوال کرد: آیا در ۳۰ روز گذشته به چین رفتهاید؟ پاسخ ما واضح بود: نه. بعد وارد محیطی شدیم که اعلانهای کمتری در مورد شستن دست و ماسک زدن بود، با این حال از کروناویروس خلاص نشده بودیم.
هنگامی که سفره ۱۱ روزه خود را به کره جنوبی و ژاپن آغاز کرده بودیم، چین مهمترین نگرانی جهان برای کروناویروس بود. تا ۲۸ فوریه سطح تهدید در کره جنوبی و ژاپن و موارد ابتلا به کروناویروس خارج از آسیا نیز افزایش یافته بود. در بازگشت به خانه شهردار سان فرانسیسکو، وضعیت اضطراری اعلام کرد.
با شیوع ویروس کرونا، إحساس راحتی از خانه ماندن نداشتم. با فکر کردن به سفرمان حس بدی داشتم. ما در طول سفرمان به کره جنوبی و ژاپن که کروناویروس در حال شیوع بود، هیچ چیز جز مهربانی و مهماننوازی از آن مردم ندیدیم. آنها با ما میگفتند و میخندیدند، زمانی که سردرگم بودیم به ما کمک میکردند، به ما غذاهای مختلف و طبیعت بینظیر و شگفتانگیزی را معرفی میکردند. با اینکه ممکن است در این زمان کسی حس خوبی به سفر نداشته باشد اما من تنها میتوانم امیدوار باشم که این مقاصد شگفتانگیز در صدر لیست سفر هر کسی قرار بگیرد و به زودی حمایت بیشتری از آنها شود. آنها بیش از هر زمان دیگری به پشتیبانی نیاز دارند.
منبع: afar