شاید بتوان گفت بزرگترین صنایعدستی در جهان، لنجهای چوبی است؛ چون تکه تکه آن با دستان زمخت و پینهبسته مردانی ساخته میشود که روزها و شبها در کنار خلیج فارس و دریای عمان، یک لنج غول پیکر را شکل دادهاند. آنهایی که خودشان هم زمانی یا سوار بر این لنجها بودهاند یا کارشان ساخت لنج بوده و هست.
از اول کار تا پایان کار، یعنی درست زمانی که بادبانهای یک لنج (محلیها به آن جهاز میگویند)، بالا کشیده میشود، چند ماه یا چند سالی زمان میبرد اما وقتی لنجی ساخته شد، دیگر مرگ ندارد. تنها علت مرگ یک لنج، میتواند آتشی باشد که به جانش افتاده است وگرنه لنجسازان خوب میدانند که اگر چوب مناسبی برای ساخت پیدا کنند، لنجی خواهند ساخت که عمرش از عمر انسان بیشتر است.
چوب ساج یا چوب هندی، بهترین نوع آن است که از گذشته هم این چوبها یکی از بارهای مهم لنجها در سفرهای بینالمللی دریایی بوده است. سفرهایی که جاشوان و ناخداها از خلیج فارس و دریای عمان به سواحل کشورهای دیگر خلیجفارس و اقیانوس هند و حتّی تا آفریقا میرفتهاند. این سفرها معمولاً تا ۸ ماه هم طول میکشیده است و به هر ساحلی که میرسیدند، یک بار خالی میکردند و بار دیگری برمیداشتند تا به ساحل دیگر برسانند.
آن وقت بود که شهرهای ساحلی، خالی از مردان میشد. سوار بر لنج تا کشورهای دور آفریقایی میرفتند و زنان اداره امور زندگی را به دست میگرفتند.
مهارت دریانوردان ایران در کتاب افلاطون
اسناد تاریخی نشاندهنده آن است که کشتیرانی در ایران و استانهای جنوبی بهخصوص هرمزگان، سابقه چند هزارساله دارد، منطقه هرمزگان بهخصوص بندرلنگه یا همان (گوگانا) و بندر کنگ یا همان (کنگو)، در دوران هخامنشیان از مراکز عمده لنجسازی در خلیجفارس بودهاند. حتی افلاطون در کتاب «جمهوری» از مهارت دریانوردان جنوب ایران، روایت کرده و نام ناخدایان ایرانی را نیز در کتاب خود ذکر کرده است.
در شهرهای جنوبی ایران مانند خوزستان، بوشهر، هرمزگان و چابهار، مردم از قدیم لنج میساختند و دریانورد بودند. اما حالا مهد لنجسازی را بندرکنگ میدانند؛ شاید چون این بندر بیشتر روی لنجها و فرهنگ لنجسازی و معرفی آن کار کرده است. هر چند که کشورهای خلیج فارس، لنجسازان ماهر را زاده بندر کنگ می دانستهاند و به همین دلیل، هنوز هم بعد سالها که از ساخت لنجهای چوبی میگذرد، باز هم به کنگیها سفارش لنج میدادهاند؛ اما ساخت لنج چوبی محدود به بندر کنگ در استان هرمزگان نمی شده است. ولی در این شهر، هر زمان و در هر موقع از سال که بروید، هنوز هم میتوانید آئینهای مربوط به ساخت لنج را در شهر ببینید و به تماشایش بنشینید.
لنجسازان را گلافان و لنجسازی را گلافی میگویند. در کارگاههای لنجسازی میتوان گلافان را دید که با ضرب آهنگی بسیار زیبا در حال تعمیر لنج خودشان هستند. در کنار لنجهای چوبی که هنوز هم کار صیادی میکنند، لنجهای فایبرگلاس و فلزی هم وجود دارد؛ اما حتماً هر کسی که دو سه فروند لنج دارد، یکی از آنها را چوبی انتخاب کرده است. عِرقی که جنوبیها به لنج چوبی دارند، باعث شده از آن بیشتر نگهداری کنند تا لنجهایی با ظرفیت و کارایی بیشتر اما ماندگاری کمتر.
بادبان سوار بر لنج
در بندر کنگ، لنجها بر پایه قایقهای بادبانی ساخته میشدند و امروز به آنها موتورهای دیزلی متصل شده تا یکی از اصلیترین منابع درآمدزایی مردم محلی باشند. به همین دلیل، کارایی بیشتری دارند و میتوان هنوز هم از لنجهای چوبی برای جابه جایی بار استفاده کرد؛ به خصوص اینکه جابه جایی مواد غذایی با لنج چوبی هنوز بهتر از لنج فایبرگلاسی است که موجب میشود مواد غذایی زودتر فرسوده شوند.
به همین دلایل است که هنوز هم لنجهای چوبی طرفدار دارند. اصلاً بنا به همین دانش و مهارت است که هنر لنجسازی و دریانوردی در سال ۲۰۱۱ میلادی به نام ایران در فهرست میراث ناملموس یونسکو به ثبت رسید. هر چند که رقبایش کشورهایی مانند پاکستان بودند. چون پاکستانیها هم در صنعت لنجسازی ایران نفوذ زیادی کردند تا جایی که نام برخی از لنجها را پاکستانی میخوانند.
مهارت جالب جنوبیها اینجاست که یک کشتی یا لنج از روی مدل و نقشه ساخته نمیشود، چون کارگران و استادان به فن نقشهکشی و مهندسی وارد نیستند، بلکه تکهتکه آن را از روی تجربه میسازند. مهمتر اینکه، اگر بخشی از این مجموعه اشتباه به کار گرفته شود، همه اجزای لنج بهم میریزد و غیرقابل استفاده میشود، اما آنها بدون هیچ نقشهای میتوانند لنج را بسازند شاید از این جهت هم بتوان گفت که صنعت لنجسازی باید عنوان جهانی هم میگرفت.
چون گلافان یا همان لنجسازان برای هر گوشهایی از لنج فکری کردهاند. آنها در هر لنج، بدنه، سکان اتاقک موتورخانه، آشپزخانه و توالت و … را پیشبینی میکنند و میدانند که باید چقدر ظرفیت باربری یا مسافربری برای هر لنج مشخص کنند و چطور آن را بسازند که در دریا غرق نشود و بتواند ماهها روی آب بماند و از خلیج فارس تا خلیج بنگال برود، بدون اینکه ذرهای آسیب به لنج یا مسافران و عواملش وارد شود.
مراسم به آب انداختن کار دستشان
اگر با تور جنوب سفر میکنید، دیدن این رسم را از دست ندهید. لنجها پس از آمادهشدن به آب انداخته میشوند تا «آبگیری» شوند؛ که اگر قسمتی دارای منفذ است و آب را وارد لنج میکند، مرمت شود. روغنکاری لنج معمولاً ماهی یک بار در سراسر بدنه انجام میگیرد تا بر استحکام چوبها افزوده شده و از پوسیدگیشان جلوگیری شود.
همین مراسم آب گیری یا هر مرحله از انجام کار، توسط جاشوان و گلافان به یک آیین همراه با نوا و آوا تبدیل میشود. در مناطق لنجسازی استان ساحلی، بندر کنگ، قشم، دولاب و لافت، میتوان این مراسم را دید. مانند رزیف، که نوعی سرود کار بوده و برگرفته از حرکات و آواها در زمان پاروزدن و کار با بادبانها در کشتیهای قدیمی (لَنج) است. این مراسم بهصورت دستهجمعی و با سرودی خاص اجرا میشود. به نوعی راوی قصههای مشترک، آدمیان ساحلنشین هستند و رازهای رمزگشایی نشده فراوانی دارد. گروه رزیف بندرلنگه از جمله گروههای شناختهشده موسیقی آیینی در ایران است که در جشنوارههای مختلف فرهنگی و هنری، از جمله جشنواره معتبر موسیقی فجر برنامههای متعددی اجرا میکند.
افسانه و باورهایی در ارتباط با دریا
افسانهها و باورهای عامیانه سالیان دور، هنوز در سواحل و جزایر هرمزگان نفس میکشند و آئینهای چندهزار ساله همچنان پابرجاست؛ از «بابا دریا» تا «زار» و از «هوزار» تا «نوروزصیاد» همه و همه حکایت از یک چیز دارند: همزیستی آدمیان با دریا. بنابراین بیشترین مراسم و موسیقی که مردم خطه جنوب دارند، به نوعی با دریا و دریانوردی در هم آمیخته است. اکنون با وجود اینکه دیگر لنجهای چوبی کمتری ساخته میشوند، همچنان این آئینها حتی به صورت نمایشی اجرا میشوند و گردشگران زیادی هم از آنها استقبال میکنند.
موزهای برای لنجها
دیگر حتی لنجسازی هم به موزهها رفته است. در بندر کنگ، ناخداها و لنج سازان و جاشوان متعددی حضور دارند که همگی دست به دست هم داده و موزهای را به نام موزه مردم شناسی بندرکنگ شکل دادهاند. اصل و پایه مردم شناسی بندر کنگ، لنج سازی است. به همین دلیل در این موزه هر آنچه مربوط به دریانوردی و لنج سازی است، دیده میشود. عصر که ناخداها دور هم در این موزه جمع میشوند، گردشگران هم حضور پیدا میکنند تا پای صحبت ناخداها بنشینند و از خاطراتشان در زمانی که با لنجهای چوبی دریانوردی میکردند، بشنوند.
در این موزه، هر آنچه که در دریاها به کار ناخداها می آمده، وجود دارد حتی لنجهای چوبی بادبانی در اندازههای کوچک. در کنار این موزه، هر از گاهی آئینها و رقصهایی نیز اجرا میشود که مخصوص کنگی هاست.
بوم مسی که نماد آن در جلوی موزه مردم شناسی قرار دارد نیز برای یادبود دریانوردانی است که در خلال جنگ جهانی دوم در این بوم غرق شدهاند. بوم از آن دسته جاذبههایی است که در تور ایرانگردی، حتما باید از نزدیک آن را ببینید.
برای لنجها نه فقط در بندر کنگ، بلکه اکنون در جزیره قشم نیز موزهای شکل دادهاند که در آن ضمن نمایش لنجهای ساخته شده چوبی، هر از گاهی مراسم مرتبط با به آب انداختن لنج یا ساختن آن نیز اجرا میشود. اتفاقی که گردشگران از آن استقبال زیادی میکنند. همچنین اکنون در شهرهایی از جمله بندر خمیر و بوشهر و چابهار میتوان گورستان لنجها را نیز مشاهده کرد جایی که لنجهای شکسته، بلااستفاده پارک شده اند و دیگر کارایی ندارد تا زمانی که کاملاً متلاشی شوند.
تألیف: لستسکند