سلامی گرم به همقطاران و خوانندگان عزیز این سفرنامه.
سفری که در ادامه سفرنامه اون رو تقدیم شما خواهم کرد، سفر من و همسرم به غرب کانادا و ایالت بیریتیش کلمبیا (BC) هست.
ما که از سال گذشته و تقریباً اواسط سال 97 برای گرفتن ویزای توریستی کانادا از طریق شرکت VFS در استانبول اقدام کرده بودیم منتظر فرصت مناسب بودیم تا در شرایط و آب و هوای مناسب به شهر ونکوور سفری داشته باشیم و دوستان خودمون رو که برای تحصیل به اونجا رفته بودن و الان مشغول کار هستند ببینیم.
برنامه ریزی سفر ما از اردیبشت 98 با گرفتن بلیط برای تاریخ 18 مرداد ماه شروع شد که البته در صورت برنامه ریزی دقیق تر میشد قیمت های بلیط هواپیما و با توقف های کمتری رو پیدا کرد. پرواز ما از تهران به دوحه و از دوحه به مونترال با هواپیمایی قطر و از مونترال به ونکوور با هواپیمایی ایر کانادا بود. ما که تجربه سفر با هواپیمایی قطر رو نداشتیم اگرچه همچنان فاصله صندلی ها کمی آزاردهنده بود ولی در کل تجربه خوبی از این شرکت هواپیمایی تا مونترال داشتیم. طول پرواز ما از تهران تا دوحه 2 ساعت و از دوحه تا مونترال 13 ساعت بود.
عکس 1 – در مسیر؛ بر فراز اروپا
بعد از رسیدن به مونترال مراحل کمرگ رو که در واقع فقط اسکن پاسپورت، تکمیل فرم خوداظهاری و در نهایت تحویل گرفتن بار بود رو طی کردیم و به قسمت پروازهای داخلی رفتیم تا پرواز مونترال به ونکوور که حدود 3 ساعت بعد از نشستن پرواز بعدی بود رو سوار بشیم. در کانادا مراحل چک کمرگ همیشه در اولین شهری که وارد خواهید شد انجام میشه و بقیه مسیر رو به صورت درون کشوری طی خواهید کرد.
عکس 2 - هواپیمای ایرکانادا
پرواز ایرکانادا اگرچه دارای نظم و زمانبندی دقیقی بود ولی از نظر رفاهی (مثل تمیزی صندلی ها، مانیتور، پذیرایی میان وعده و ... ) و در مقایسه با پرواز قبلی ما بسیار ضعیف تر بود. نکته مهم تو این پرواز دمای فوق العاده پایین داخل هواپیما در طول پرواز بود که چون دوستان ما از قبل به ما گفته بودند همراه خودمون کاپشن و پتوی مسافرتی داشتیم که تقریباً اگر اونها نبودند تحملش آسون نبود. البته خود هواپیمایی در قبال پرداخت مبلغی پتوی مسافرتی در اختیار مسافرین قرار می ده که به نظرم نه به صرفه اس و نه کافی.
در این سفر در شهر ونکوور ما پیش دوستانمون اقامت داشتیم و در واقع مهمون بودیم. به همین دلیل وقتی که بعد از 5 ساعت پرواز به ونکوور رسیدیم دوستمون اومد دنبالمون و با هم رفتیم به شهر. البته راه های دسترسی و وسایل نقلیه عمومی برای رفتن از فرودگاه به داخل شهر هم هست که در شرایطی که با بار و چندین چمدون بخواید سفر کنید استفاده از این گزینه ها دشواری های خاص خودش رو داره و بعضاً مجبور به گرفتن تاکسی هستید. هزینه تاکسی از فرودگاه تا داخل شهر بین 35 تا 50 دلار بسته به منطقه مقصد شماست.
سفر ما حدوداً دوهفته ای بود اما از اون جایی که همه روزها رو به گردش در شهر و دیدن مناطق توریستی ونکوور اختصاص نداده بودیم فقط روزهای به خصوصی رو در این سفرنامه برای شما می نویسم و سعی می کنم تا حد امکانات جزییات هر بخش رو بیان کنم. نکته دیگه اینکه هزینه هایی که نوشتم بر اساس دلار کانادا هست که حدوداً 25 درصد ارزون تر از دلار آمریکا بود.
محل اقامت ما در محل UBC ، کمپس دانشگاه بیریتیش کلمبیا بود و رفت و آمد روزانه ما معمولاً با یک اتوبوس محلی (مثل اتوبوس مدرسه های توی فیلم ها) تا ایستگاه مرکزی دانشگاه و از اونجا با خط های 14 یا 44 که مخصوص رفتن به مرکز شهر بود انجام می شود. بلیط اتوبوس 2.5 دلار بود که برای در صورت پرداخت نقدی (با سکه) باید 3 دلار پرداخت می کردید و راننده به شما یک رسید می داد که تا یک ساعت معتبر بود و می تونستید از اتوبوس های دیگه هم استفاده کنید. ولی برای پرداخت کارتی نیاز بود که کارتهای قابل شارژ Compass بگیرید که مثل کارت مترو و اتوبوس خودمون هست و قیمت اولیه (کارت خام) 6 دلار بود. با هر پرداخت هم تا یک ساعت tap کردن مجدد کارت در هر اتوبوس دیگه ای از حسابتون کم نمی شد و این یعنی بدون هزینه می شه خط اتوبوس عوض کنید.
روز اول، اولین کار ما رفتن به مرکز شهر و فروشگاه London Drugs (که مثل یه سوپرمارکت با محوریت اقلام بهداشتی و دارویی بود ) و خرید یه دوشاخه تبدیل و سیم کارت بود. بهترین آفر سیم کارت برای توریست ها (زیر یک ماه) از شرکت Chatr بود که آفر یک ماهه با 6 گیگ اینترنت که کاملاً برای ما کافی بود 54 دلار شد. فروشگاه دیگه ای که مثل لاندن دراگز هست و خیلی کاربردی و کار راه اندازه اسمش Shoppers هست.
عکس 3 – چهارراهی در مرکز شهر
وقتی جاذبه ها و مکان های توریستی ونکوور رو جستجو می کنید و اون ها رو روی نقشه پیدا می کنید خواهید دید که خیلی از موارد نزدیک DownTown هست. ما هم گشت و گذارمون رو از همینجا شروع کردیم. ابتدا به خیابون رابسون رفتیم و یه سری به کافه ها و مغازها زدیم.
عکس 4 - خیابان رابسون
از اونجا و از مسیر خیابون Hastings که برجهای شرکت های بزرگ در دو طرف اون هستن به سمت دیجیتال اورکا و کاناداپلیس که دوتا از نمادهای مهم شهر ونکوور هستن رفتیم.
عکس 5 – خیابان هستینگ
عکس 6 – دیجیتال اورکا
Canada palce که در واقع یکی از قدیمی ترین اسکله های شهر ونکوور بوده و الان به محل پهلو گرفتن کشتی های کروز تبدیل شده. تو عکس زیر نمایی این بندرگاه و کشتی کروز متعلق به شرکت والت دیزنی رو می بینید.
عکس 7 – کانادا پلیس
عکس 8 – فرودگاه هواپیماهای آبی
بعد از کمی گشت و گذار و پیاده روی یه ناهار ساده از Subway گرفتیم و همونجا خوردیم. هزینه این ناهارمون هم برای دو نفر حدود 22 دلار شد. بعد از کمی استراحت در کنار اقیانوس و منظره هواپیماهایی که از روی آب بلند می شدن و روی آب هم فرود میومدن، به سمت محله Gastown رفتیم. محله ای که بافتی قدیمی تر به نسبت سایر قسمت های ونکوور داره و یکی از قدیمی ترین ساعت های بخار جهان همچنان در این محله نصبه و در حال نشون دادن زمان به عابرین.
عکس 9 – نمایی از محله Gastown
عکس 10 – ساعت بخار
روز دوم رو با حرکت به سمت جزیره (یا شبه جزیره گرنویل شروع کردیم). این جزیره که فقط از یک طرف به ونکوور متصل هست و دقیقاً در مرکز شهر هم قرار داره، یکی از مناطق جالب و جذابی هست که دیدنش به شناخت بهتر ونکوور و زندگی مردم قدیمی این بخش از آمریکای شمالی کمک می کنه.
عکس 11 – ورودی گرنویل
این جزیره که دارای بازارهای محلی جذاب و مغازه های فروش سوغاتی متنوع و بعضاً گروه های موسیقی خیابانی هست، یک پابلیک مارکت هم داره که توش انواع سبزیجات، غذاها، و کلی چیزهای باحال پیدا میشه. ما از یکی از این غذا فروشی های تایلندی غذا گرفتیم و کنار اسکله قایقها نشستیم و ناهارمون رو خوردیم. البته محل اجاره قایق هم داره که می تونید قایق کرایه کنید و دلتون رو به دریا بزنید.
عکس 12 – پابلیک مارکت
عکس 13 – قایق ها
بعد از گرنویل به همراه گروهی از دوستان ساکن ونکوور به سمت پارک استنلی رفتیم. این پارک که یکی از بزرگترین پارک های آمریکای شمالی هست به نوعی نماد طبیعت ونکوور محسوب میشه. چون تا غروب آفتاب هم وقت زیادی نداشتیم و خیلی از زیبایی های پارک در روز قابل دیدن بود، به پیشنهاد دوستان از بیرون از پارک که کلی شرکت و مغازه اجاره دوچرخه بود، دوچرخه کرایه کردیم و با دوچرخه کل پارک رو گشتیم. مسیر دوچرخه سواری دور پارک نزدیک به 45 دقیقه رکاب زدن داره و بسته به اینکه چقدر توقف داشته باشید این زمان بیشتر میشه. از داخل پارک هم برج های واقع در مرکز شهر و هم پل لاینز گیت (دروازه شیرها) که یکی دیگه از نمادهای ونکوور هست هم به زیبایی قابل مشاهده اس.
عکس 14 – نمای برج های مرکز شهر از پارک استنلی
عکس 15 – توتم ها
عکس 16 - غازها
عکس 17 – پل لاینز گیت
بعد از اون به همراه دوستان برگشتیم به خونه.
روز سومدوباره رفتیم downtown و به سمت کانادا پلیس. هدفمون هم بازدید از نمایش فلای اور کانادا (Fly Over Canada) بود. این نمایش که در واقع حالتی مثل سینماهای چندبعدی داره (که البته اصلاً قابل مقایسه با اون چیزی که جاهای دیگه دیدم نبود) و خیلی زیبا و هیجان انگیز طبیعت کانادا رو از دید یک هواپیما یا کایت که پرواز می کنه نشون می ده. البته چون عکسبرداری ممنوع بود من هم نتونستم تصویری رو ثبت کنم.
بعد از بازدید از این نمایش، به پیاده روی در کنار آب و فرودگاه های کوچیک هواپیماهای آبی ادامه دادیم و ناهار رو در یکی از رستوران های نزدیک خیابون رابسون خوردیم. بعد از ناهار دوباره به همراه دوستانمون با اتوموبیل شخصی اون ها به گشتن در منطقه شمالی ونکوور و به خصوص محله های North Vancouver و West Vancouver رفتیم. محله ای که هم پولدارهای زیادی داره و هم خونه ها و ویلاهای زیبایی داره. بهترین محله هم برای دیدن این خونه های زیبا، منطقه ای به نام English Properties هست.
عکس 18 – نمونه ای از ویلاهای انگلیش پراپرتیز
بعد از اونجا و نزدیک به غروب به ساحل English Bay رفتیم که یکی از زیباترین ساحل های ونکوور هست. این ساحل به دلیل اینکه رو به سمت غرب هست، غروب های خیلی زیبایی داره و مردم زیادی موقع غروب برای تماشای غروب اونجا جمع میشن.
عکس 19 – غروب English Bay
عکس 20- اردک ها
روز چهارم تصمیم گرفتیم به کوه گراوس (Grouse Mountain) بریم. از محل اقامت به مرکز شهر و از اونجا با چند دقیقه پیاده روی خودمون رو به جلوی کانادا پلیس رسوندیم. جایی که شاتل های رایگان گراوس هر نیم ساعت مسافرها رو می بردن به ورودی کوه. این شاتل ها از ساعت 12 تا 14 تعطیل . ما هم با اینکه صبح دیر بیدار شده بودیم ولی به شاتل ساعت 12.5 رسیدیم.
عکس 21 – شاتل رایگان گراوس
بعد از حدود نیم ساعت به پایین کوه رسیدیم و بلیط تله کابین گرفتیم که برای نفری حدود 60 دلار بود. (اینکه میگم حدود به خاطر اینکه روی همه قیمت ها مالیات هم محاسبه میشه و مثلاً بلیط برای دونفر 127 دلار شد) طول مدتی که سوار تله کابین بودیم تا برسیم به بالای کوه حدود 10 دقیقه بود.
عکس 22 – برنامه گراوس
عکس 23 – نمای ونکوور از بالای کوه گراوس
وقتی رسیدیم اونجا به ترتیب نمایش های لامبرجک ها و نیم ساعت بعدش نمایش پرواز پرنده ها برگزار شد. این دو نمایش هم از جاذبه های کوه گراوس بودن.
عکس 24 – نمایش لامبرجک
عکس 25 – نمایش پرنده ها
البته مهمترین جاذبه ی کوه گراوس که نماد اون هم محسوب میشه، خرس های گریزلی ای هستن که از بچگی در همون محوطه ازشون نگهداری می شد. از شانس خوب ما هر دو خرس از محل استراحتشون بیرون اومدن و داشتن عصرونه می خوردن.
عکس 26 – خرس ها
بعد از دیدن خرس ها و خوردن یه ناهار ساده، یک مقدار پیاده روی تو مسیر های مشخص شده که بعضاً منظره اقیانوس، شهر و دریاچه بالای شهر ونکوور رو هم دارن، یه بعد از ظهر زیبا رو برای ما ساخت. در انتها هم با تله کابین که البته صف طولانی ای داشت برگشتیم پایین. در ایستگاه پایین دو نوع شاتل وجود داره، اتوبوس هایی که به مرکز شهر و همون کانادا پلیس میرن و شاتل هایی که افراد رو به کاپیلانو برای دیدن پل معلق و پارک کاپیلانو می برن. ما هم به دلیل خستگی کاپیلانو رو برای یک روز دیگه باقی گذاشتیم و برگشتیم به سمت مرکز شهر. (که البته دیگه فرصت نشد بریم ولی چون پل معلق ویسلر رو رفتیم دوستان گفتن که چیز زیادی رو از دست ندادید)
روز پنجم طبق برنامه ریزی قبلی رفتیم به ویکتوریا. ویکتوریا شهری در جزیره ونکوور و پایتخت ایالت بریتیش کلمبیاست. اگرچه بیشتر افراد برای دیدن ویکتوریا دو یا سه روز رو اختصاص میدن، ما تصمیم گرفتی که اول صبح بریم و تا آخر شب برگردیم که هم دردسر ها و هزینه های اقامت شب رو نداشته باشیم و هم فرداش رو بتونیم به ویسلر (Whistler) بریم.
برای رفتن به ویکتوریا معمول ترین راه، رفتن به اسکله ی فری (نوعی از اتوبوس دریایی که قابلیت حمل اتومبیل هم داره) و از اونجا گرفتن بلیط و سوار شدن تا جزیره هست. برای رفتن به اسکله میشه از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کرد ولی ما ماشین دوستمون رو قرض گرفتیم و تا اونجا رو با ماشین رفتیم. ماشین رو پارک کردیم تو یکی از پارکینگ های نزدیک اسکله و خودمون بلیط رفت برای جزیره ونکوور گرفتیم. قیمت بلیط هم 34 دلار بود. البته خیلی ها با همون اتومبیل خودشون وارد فری می شدن.
مسافت اسکله تا جزیره حدود 1ساعت و نیم بود ولی به خاطر داشتن منظره های خیلی زیبا و جزیره های کوچیک در طول راه، خیلی کوتاه به نظر میاد. داخل این فری ها هم کافه های مختلفی توی طبقاتش هست که میشه صبحونه یا عصرونه رو همونجا خورد که ما هم در مسیر رفت صبح همین کارو کردیم.
عکس 27 – مسیر رفتن به فری
عکس 28 – در مسیر به جزیره
بعد از رسیدن به جزیره، سوار اتوبوس هایی شدیم که با هزینه 3 دلار مارو تا مرکز شهر ویکتوریا می بردن و ایستگاهشون دقیقاً روبروی خروجی ترمینال بود. از اونجایی که زمان زیادی برای ویکتوریا نداشتیم تصمیم گرفته بودیم به پارلمان بریم و بعد از کمی قدم زدن در مرکز شهر حرکت کنیم به سمت باغ بوچارت که یکی از زیبا ترین باغ های کاناداست.
عکس 29 – هتل Empress
عکس 30 – تیرهای چراغ و گلدان که یکی از نمادهای ویکتوریا هستند
عکس 31 – ورودی پارلمان BC
عکس 32 – فضای داخل پارلمان BC
بعد از دیدن پارلمان که ساختمان زیبایی با معماری قرن هفدهم داشت، با اتوبوس هایی که ایستگاه اصلی شون نزدیک پارلمان بود به سمت بوچارت گاردن حرکت کردیم. مسیر، شماره خط و ایستگاه و زمان حرکت ها رو هم همگی با گوگل مپ مشخص می کردیم و از این بابت کارمون خیلی راحت بود.
بوچارت گاردن که با تلاش خانواده بوچارت روی بقایای یک معدن طراحی و ایجاد شده، یکی از زیباترین مکان های توریستی کاناداست که واقعاً به وقت گذاشتن و دیدنش می ارزه. باغی پر از گونه های مختلف گیاهی و گل های رنگارنگ.
عکس 33 – بوچارت گاردن
عکس 34 – بوچارت گاردن
عکس 35 – بوچارت گاردن
بعد از بازدید از باغ بوچارت با اتوبوس هایی که همونجا مستقیماً به سمت اسکله فری می رفتن برگشتیم و بعد از گرفتن بلیط سوار فری شدیم. تو راه برگشت به زمان غروب خوردیم و منظره های خیلی خیلی زیبایی رو شاهد بودیم.
عکس 36 – غروب کشتی
روز ششم هم همونطور که قبلاً گفتم رفتیم به سمت ویسلر که یک منطقه توریستی با کلی خطوط تله کابین و تفریحات کوهستانی هست. مسیر ویسلر از مرکز شهر حدود 1.5 ساعت رانندگی داره که جاده خیلی زیبایی هم در مسیر خواهید دید. توی این منطقه در فصل زمستان پیست اسکی و تفریحات زمستانی فعال می شن و تابستان تله کابین، دوچرخه های کوهستانی و تفریحاتی مثل زیپ لاین و ... . در همون روزی که ما رفته بودیم به این منطقه، یک فستیوال دوچرخه سواری کوهستان برگزار می شد که همه جا پر بود از دوچرخه سوار که از بالای کوه تا پایین رو با سرعت پایین میومدند. ما هم با حدود 65 دلار بلیط یک روزه همه تله کابین ها رو گرفتیم و 5 بار سوار تله کابین و لیفت شدیم. یک بار از پایین تا قله اول. یکبار با لیفت از قله تا پل معلق که در ارتفاع بالاتری قرار داشت، یکبار برگشت همون مسیر و رسیدن به قله اول. یکبار دیگه که طولانی ترین مسیر بود و به پیک تو پیک (Peak to Peak) بین دو قله و بار پنجم از قله دوم تا پایین کوه و روستای توریستی ویستلر.
عکس 37 – منطقه ویسلر
عکس 38 – لیفت
عکس 39 – تله کابین Peak to Peak
بعد از کلی تله کابین سواری و پیاده روی در دل طبیعت کوهستان و تنفس اکسیژن خالص، سوار ماشین شدیم و برگشتیم.
روز هفتم هم که در واقع آخرین روزی بود که در ونکوور بودیم به صورت فشرده به چند جا سر زدیم. اول برای خرید به مرکز خرید اوتلت ونکوور که در نزدیکی فرودگاه بود رفتیم. توی این مرکز خرید که اکثراً برندهای جهانی حضور داشتن می شد خرید های خیلی خوبی کرد. برای کسانی هم که بار اول هست به اونجا میرن، بعضی فروشگاه ها 10 درصد تخفیف اضافه داشتن.
بعد از یه خرید مختصر تو اوتلت مال به سمت محله کیتسیلانو که رفتیم تا یکم تو کوچه ها و خیابون های ونکوور قدم بزنیم از کنار ساحل بریم به سمت مرکز شهر برای خرید یک سری سوغاتی و خداحافظی با ونکوور.
عکس 41 – کیتسیلانو
عکس 42 - کیتسیلانو
و در آخر این عکس می تونه نمادی از وضعیت روز آخر ما توی این شهر زیبا و جادویی باشه که داشتیم به همه زیبایی ها و چشم اندازهای بی نظیر و پر از رنگش خداحافظی می کردیم. به امید روزی که دوباره فرصتی پیش بیاد روی این نیمکت خالی بشینیم.
عکس 43 – نیمکت و اقیانوس