توالت اوپن...!

4.7
از 15 رای
توالت اوپن...! + تصاویر
آموزش نوشتن خاطره سفر
25 اردیبهشت 1399 12:00
22
3.1K

در حال قدم زدن در یکی از محله های سنتی پکن بودیم که چشممان به توالت عمومی افتاد. همسرم کیفش را به من داد و گفت؛ چند لحظه صبر کن من الان میام.

وارد ساختمان توالت شد و بلافاصله بیرون آمد.

IMG_1410.jpg

گفتم چی شد، به این زودی کارت تموم شد؟

گفت اینجا نمیشه...

گفتم خرابه؟

گفت نه، دیوار نداره!

با خنده گفتم یعنی اوپنه؟

گفت یک همچین چیزهایی. بین توالت هاش دیوار نداره. وقتی رفتم داخل یک خانمه نشسته بود و مشغول بود. تا منو دید لبخند زد که یعنی اشکال نداره، تو هم بیا به کارت برس... اما من نمیتونم همچون جایی... جلو یکی دیگه ...

گفتم صبر می‌کنیم تا بیاد بیرون، بعد تو برو.

گفت اگر کسی اومد چی؟

گفتم من اینجام و صدات می‌کنم تا زود بیایی بیرون

صبر کردیم تا اون خانمه اومد بیرون. دور و بر را نگاه کردیم تا کسی اون نزدیکی ها نباشه و همسرم رفت تا به کارش برسه و من هم نقش نگهبان را داشتم.  

چنین چیزی برای من هم جالب بود. بعد که همسرم اومد بیرون، گفتم حالا تو نگهبانی بده تا من یک عکس ازش بگیرم...

IMG_1537.JPG

 

نویسنده» حمیدرضا فتح العلومی

 

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر