یک ساعت پر از استرس و تنش در فرودگاه کیش

3.1
از 11 رای
خاطره سفر: یک ساعت پر از استرس و تنش در فرودگاه کیش + تصاویر

توی فرودگاه کیش، وقتی از ورودی اول ساکها رد شدیم دیدم خواهرم داره هی بین ما و ساک‌ها می‌چرخه و نگاه می‌کنه. گفتم چی شده، گفت اون ساک دستیم کجاس، گشتیم و دیدیم بعله ساک دستی که وسایل اصلی و شخصیش توش بوده نیس، کلی اینور اونورو گشتیم دیدیم نیس رفتیم به حراست اطلاع دادیم گفتیم اگه ممکنه دوربینا رو چک کنه ببینیم اوردیم فرودگاه یا نه.

چک کردن دیدیم فرودگاه نیومده، زنگ زدیم هتل گفتیم اتاق چمدونارو چک کنید، چک کردن نبود. گفتیم دوربینا رو چک کنید ببینیم گذاشتیم تو ماشین یا نه گفتن مسئول دوربینا نیس، مدیر هتل واقعا همکاری کرد زنگ زدن مسول دوربینا اومد هتل، دوربینا چک شد و دیدن بعله ساک مورد نظر و گذاشتیم صندوق یکی از تاکسی‌ها، شماره تاکسی از فیلم دوربین چک کرد.

 

زنگ زدیم آژانس شماره راننده هارو گرفتیم، زنگ زدیم راننده اول گشت گفت نه تو ماشین من نیست، خواهرم خیلی ناراحت بود تمام مدارک و پول و کارت و عینک و ساعت و یکم طلاش اون تو بود، دیگه آخرین امید زنگ زدیم اون یکی راننده گشت و گفت اره گوشه صندوق من مونده، دیگه وقتی این خبر و داد ما تو هواپیما نشسته بودیم یه هوراااای بلند گفتیم که یهو همه نگاه‌ها برگشت سمت ما، دیگه دوستمون به مهماندار گفت، ایشون گفت الان که دیره ولی بهش بگو بیاره تحویل فرودگاه بده من تو پرواز بعدیم میارم تهران.

تازه یه نفس راحتی کشیدیم، رسیدیم تهران و دوستم دوروز بعد رفت فرودگاه و ساک تحویل گرفت و خداروشکر هیچ چیزی ازش کم نشده بود و جالبه که اون راننده حتی هزینه اوردنشم به فرودگاه رو هم نگرفت، البته ما بعدش یه شیرینی خوب بهش دادیم. اینجا بود که فهمیدیم تکنولوژی چه چیزه خوبیه، و ما با استفاده از دوربین‌ها و همکاری مدیر هتل و حراست فرودگاه و انسانیت راننده آژانس تونستیم ساکمونو پیدا کنیم.

 Screenshot_20200621-193822_Gallery.jpg

نویسنده: پروانه کشاورز

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر