این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لستسکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرسوجو کنید.
ازسایتهای اینترنتی هتلی سه ستاره که امتیاز خوبی داشت در حیدرآباد هند رزرو کرده بودم. غروب به هتل رسیدیم. پس از اتمام کار پذیرش، مسئول پذیرش فریادی زد و پیرمردی سیاه چرده با لباسی کهنه و کثیف (پیراهن و شلوار آبی رنگ که ظاهرا یونیفرم بود) با پای برهنه جلو دوید تا ما را به اتاقمان راهنمایی کند. قفل درب اتاق من شکسته بود و از داخل قفل درب حیاط نصب کرده بودند. از بیرون با کلید باز میشد و از داخل با زبانه (جای آیفون تصویری و دربازکن برقی خالی بود).
ملافهها لکه بود. تلویزیون کار نمیکرد. سرویس داخل حمام و توالت شامل یک صابون کوچک، دو تا شامپو کوچک و یک رول دستمال نصفه بود. داخل حمام چند سوسک کوچک با دیدن من ترسیدند و اینور و اونور دویدند.
به پذیرش رفتم و گفتم میخواهم اتاقم را عوض کنم! گفت فعلا اتاق خالی نداریم. اگر فردا خالی شد، اتاقتون رو عوض میکنیم و بعد پرسید مشکل چیه؟ موارد بالا را گفتم. دوباره فریادی زد و پیرمرد جلو دوید. یک اسپری سوسک کش بدستش داد و گفت الان اتاق را سمپاشی میکنه.
فکر کردم من هم قراره شب توی همین اتاق بخوابم! فوری گفتم من به بوی سم حساسیت دارم.
یک اسپری خوشبو کننده هوا هم به پیرمرد داد و گفت بعد از سمپاشی، این را هم بزن.
با خنده گفتم من دوست دارم فردا صبح از خواب بیدار بشم. سمپاشی اصلا نیاز نیست.
گفت پس میگم اتاقتون را جارو کنه! (یعنی اصلا جارو نکرده بودن؟)
با خودم فکر کردم یک شب که هزار شب نمیشه و با دوستم برای گردشی در اطراف هتل و خوردن شام بیرون رفتیم.
به هتل که برگشتیم، رمز WiFi را از پذیرش هتل پرسیدم. روی کاغذ چیزی نوشت و به دستم داد. به اتاقم رفتم و یک ربعی گذشت اما ارتباط برقرار نشد.
برگشتم پایین و به مسئول پذیرش گفتم اینترنت ندارم.
گفت با چه نامی وصل شدی؟
گفتم با نام هتل.
گفت مودم ما مشکل داره و نام دیگری را گفت و وقتی رمز جدید را پرسیدم، گوشیم را گرفت و خودش رمز را وارد کرد.
گفتم رمز چی بود؟
گفت برات وارد کردم.
گفتم برای لپتاپ هم میخوام.
به چپ و راست نگاهی انداخت و آهسته رمز را گفت. فکر کنم نام و رمز مال یکی از همسایههای هتل بود! چون فقط در لابی هتل کار میکرد و قدرتش به طبقات بالا نمیرسید.
صبح روز بعد اول از همه هتل را عوض کردیم و تجربهای هم شد که دیگه خیلی به نظرات و امتیازهای روی سایتهای اینترنتی اعتماد نکنم.
نویسنده: حمیدرضا فتح العلومی