دوره المیاه
نه به شیر شتر
- آموزش نوشتن خاطره سفر
- 11 آبان 1399 17:00
- 6 as
- 1.7K
سال 1996 بود و در سفری که به دبی داشتم برای اولین بار شیر شتر را در بطریهای یک لیتری پلاستیکی و بصورت پاستوریزه در سوپرمارکتی دیدم.
یاد ضرب المثل "نه شیر شتر، نه دیدار عرب" افتادم و چون شنیده بودم شیر شتر بسیار پرخاصیت و مفیده، فکر کردم حالا که میشه بدون دیدار عرب و فقط با پرداخت پول به فروشنده هندی فروشگاه شیر شتر داشت، چرا آنرا تجربه نکنم. یک بطری خریدم و صبح روز بعد قدری خوردم. مزه شیر گاو میداد که نمک درونش ریخته باشند (شیرشتر قدری شور مزه است).
در زمان برگشت به ایران فکر کردم سوغات خوبی است تا دیگران هم بدون دیدار عرب تجربه خوردن شیر شتر را داشته باشند. صبح روز حرکت 8 بطری خریدم که به هر یک از خانواده اطرافیان یک بطری بدهم. بطریها بعد از نایلون پیچی در چمدان چیده شد و به فرودگاه رفتم.
دیدن چندین بطری مایع در زیر دستگاه اشعه دیکس در گیت کنترل دبی دلیلی شد تا چمدان را تفتیش کنند و با دیدن بطری های شیر که بطور مرتب در چمدان چیده شده بود خندهشان بگیرد.
تفتیش بعدی در فرودگاه تهران بود. بازرسان گمرک با دیدن تصویر دستگاه اشعه ایکس که وجود 8 بطری داخل چمدان را نشان میداد خودشان را برای کشف قاچاق از نوع نوشیدنی آماده کردند و سه نفر از بازرسان با هم بالای سر چمدان حاضر شدند.
بعد از باز شدن چمدان و دیدن بطریهای شیر بیش از هر چیز با تعجب به هم نگاه میکردند. بالاخره یکی از بازرسین پرسید چرا شیر آوردی ایران؟
توضیح دادم شیر شتر است و در تهران یافت نمیشود و میگویند خاصیت درمانی دارد و ...
با نگاهی عاقل اندر سفیه سری تکان داد و اشاره کرد که وسایلت را جمع کن و برو...
نویسنده: حمید رضا فتح العلومی
تمامی مطالب عنوان شده نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات بر عهده نمیگیرد.
اطلاعات بیشتر
خب جوانی است و هزار آرزو
امان از جوانی و خامی
جالب بود.
من هم تعریف شیر و سایر محصولات آن را شنیده ام. ولی تا به حال امتحان نکرده ام.
سپاس از پیامتون
اون زمان شیر شتر در اکثر شهرهای ایران در دسترس همه نبود، اما چند سالیه لبنیاتی های زیادی را در تهران دیدم که شیر شتر هم ارائه میکنند. امید که امکان تجریه آن را بزودی داشته باشید و ازش خوشتون بیاد.
سلام خوب بندگان خدا حق داشته اند متعجب گردند ولی تجربه من از خوردن شیر شتر و دوغ آن بد بود! در ماموریت اداری به منطقه تهلاب در مرز ایران و پاکستان وسط بیابان به سیاه چادری برخورد نمودیم و از مرد خانواده جهت راهنمایی کمک خواستیم بنده خدا سه ساعت در معیت ماه بیابان گردی و ما را درمنطقه توجیه نمود سپس هم گفت باید حتمی یک وعده غذا مهمانش باشیم ودر مرام ما مردم بلوچ نیست بگذاریم مهمان گرسنه به رود! بهر روی چاره ایی نداشتیم و نهار مهمانش شدیم، پس از غذا پارچ دوغ شتری آورده و همه یک لیوان خوردیم و پس تشکر وخداحافظی رو به سمت زاهدان حرکت نمودیم بین راه عجیب آب و روغن قاطی کرده وتازاهدان هم دل پیچه داشتم وهم.... خلاصه بگذریم تجربه خوشایندی خوردن دوغ شتر با تمام تعاریفی که از آن می شود نبود!
سلام
گذشته از مرام و آداب خوب هم وطن های بلوچ، متاسفم که خاطره خوشی از خوردن دوغ شتر ندارید. اصولا شیرهایی که ما از فروشگاهها میخریم کاملا فرآوری شده و حجم زیادی از چربی آن در کارخانه گرفته شده است. شیری که مستقیما از دام گرفته شده دارای تمام چربی های موجود بوده و کاملا سنگین و سخت هضم برای معده هایی است که عادت به آن ندارند. بالطبع محصولات جانبی تهیه شده از آن مثل ماست و دوغ و ... هم همین ویژگی را دارند. انشاالله در سفرهای آتی چنین دوغهایی را رقیق کرده و بعد میل کنید.