این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لستسکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرسوجو کنید.
درود بر شما
اولین باری که به جزیره شگفت انگیز هرمز سفر کردم همراه با یکی از دوستانم بود که واقعایه دیوونه به تمام معنا بود.
جاتون خالی بعد از ظهر رسیدیم هرمز و سریع و دوان دوان رفتیم که غروب رویایی خورشید رو از پشت کوه های شگفت انگیز دره مجسمه ها ببینیم و شب رو هم کنار یه دکه که توی همون دره بود موندیم و کمپ زدیم.
قسمت جالب ماجرا فردای اون روز بود، یعنی روز دوم که قرار بود از دره رنگین کمان رو تا شهر هرمز پیاده روی کنیم و یکی کی جاذبه ها رو ببینیم. منه از همه جا بی خبر با کلی بار و بندیل افتادم دنبال این دیوانه ی مجنونِ طبیعت گرد. اینقد هوای ظهر گرم شد و ادامه دادن سفر برای من طاقت فرسا که تا کمپ فرش بیشتر نتونستم دیگه به راه رفتن ادامه بدم و مجبور شدیم زنگ بزنیم یه سه چرخ بیاد دنبالمون.
سفر خوبی بود. درکل هیچ سفر بدی نداریم همه سفر ها خوبن.
نتیجه این داستانم این بود که: هر وقت می خواید به یه جایی که تا حالا سفر نکردید برید حتی اگر با دوستانتون، حتما قبلش تحقیق کنید مسافت ها و مسیر ها رو شناسایی کنید، شاید اون مسیر برای دوستان شما راحت باشه اما برای شما بسی سخت و دشوار.
نویسنده: اهورا