نکات عجیب و جالب درباره درخت نخل خرما!

4
از 57 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
درختی که برای ایرانی‌ها شبیه انسان است!
19 تیر 1400 08:00
17

فصل گرما که از راه می‌رسد، مناطق جنوبی‌ ایران گرمای بسیار زیادی را تحمّل می‌کنند به اندازه‌ای که به خرماپزان معروف است؛ یعنی زمانی که خرما می‌رسد و چون خرما برای رسیدنش گرمای زیادی لازم دارد، فصل خرماپزان به صورت اصطلاح هم بین مردم رایج شده. به صورتی که هر زمان می‌خواهند گرمای شدید هوا را وصف کنند به اصطلاح خرماپزان متوسل می‌شوند. دوره خرماپزان ممکن است بر اساس اقلیم مناطق کمی تفاوت داشته باشد ولی مثلا باغداران دشتستانی از ابتدای مردادماه تا حوالی شهریور را خرماپزان می‌دانند و محصولاتشان را برداشت می‌کنند.

حالا که گرمای هوا ما را به یاد خرماپزان می‌اندازد می‌خواهیم درباره نکات مهمی که درباره درخت نخل وجود دارد صحبت کنیم. درختی که باغداران بسیار برایش احترام قائلند و رفتاری انسانی با آن دارند؛ انگار در حال پرورش انسانی هستند و هر اتّفاقی برای درخت میفتد، گویی برای یک انسان افتاده. در ادامه درباره این مسئله و نکات جالب دیگری که درباره درخت نخل وجود دارد می‌گوییم.

درخت نخل خرما

 نخل و شباهتش به انسان!

  •  ارزش درخت نخل به اندازه‌ای بوده که آن را به انسان شبیه می‌کردند. گفته شده قامت نخل، طول عمر آن، جنسیتش (مذکر، مونث و خنثی بودن) همگی یادآور انسان هستند. همچنین همانطور که سر انسان بالای قامتش قرار گرفته، تاج نخل هم در رأسش است و همانطور که سر انسان مغزش را حمل می‌کند، تاج نخل هم میوه‌اش را حمل می‌کند.

  • با بریدن سر نخل، درخت کاملا از بین می‌رود و در اصطلاح می‌میرد، درست مثل انسان که با قطع سرش، حیاتش را از دست می‌دهد.

  • زمانی که نخل ماده بار می‌دهد، اصطلاح زاییدن نخل را برایش به کار می‌برند. جالب است بدانید که اگر بار دادن نخل جوان طول بکشد، کشاورز او را تهدید به کشتن می‌کند! حتّی برای القای حس بیشتری، چند برگش را با ارّه می‌برد سپس فردی به صورت نمایشی میان نخل و صاحبش میانجیگری می‌کند و می‌گوید گناه نخل را بر من ببخشایید و اگر سال آینده بارور نشد او را سزا دهید. این کار تهدید درخت هم برای نخل و هم برای درختان دیگر به شکل‌های مختلف در مناطق مختلف ایران انجام می‌شود؛ زیرا کشاورزان معتقدند که درختان کاملا آگاه هستند و با این تهدید، می‌ترسند و کاری که لازم است را انجام می‌دهند.

درخت نخل خرما

درختان نخل خرما

نخل و فرهنگ

  • درخت نخل به اندازه‌ای در فرهنگ ایرانیان نقش باارزشی دارد که از دست دادنش، چیزی معادل فوت یکی از عزیزانشان است! مثلا گفته شده درخت نخل که خشک می‌شود یا در اثر اتّفاقی می‌سوزد، مردم آن منطقه چنان برایش عزاداری می‌کنند گویی یکی از عزیزانشان را از دست داده‌اند.

  • درخت نخل از درختان مقدس برای ایرانی‌ها محسوب می‌شود.
  • خرما از درختان مهمی است که در ادیان ابراهیمی به آن تأکید شده است. بعضی معتقدند که علت این اهمیت این است که حضرت ابراهیم (ع) در شهر اور که نخلستان‌های فراوان دارد، بزرگ شده است. تا این اندازه که در دوره‌هایی نقش درخت نخل روی سکه‌ها می‌زدند.

  • در هلال حاصلخیز، رب النوعی در بین‌النهرین و الهه‌ای در فینیقیه با یک درخت خرمای مونث تصویر می‌شدند. الهه‌ای که خدای عشق و جنگ بود و بین هیتی‌ها و کنعانی‌ها هم پرستش می‌شد.

  • نگاه احترام‌آمیز ایرانیان به نخل ریشه در حافظه تاریخی آنها دارد. با بررسی تاریخ متوجه اهمیت نخل در این منطقه جغرافیایی می‌شویم.

  • پنیر خرما قسمت مرکزی و سفیدرنگ تنه درخت خرماست که ترد و شیرین است و برای نخل ارزش حیاتی دارد. در مراسم قربانی کردن نخل، مناسک پنیر کردن نخل یعنی کشتن آن صورت می‌گیرد. برای استفاده از آن پنیر، ناچاراً باید نخل نابود شود (کشته شود). این کار برای خودش آداب و رسومی دارد و طی آن نخل نر را برایش انتخاب می‌کنند. کشاورزان معمولا واژه کشتن نخل را برای این منظور ترجیح می‌دهند استفاده نکنند و به آن پنیر کردن نخل می‌گویند که در تابستان هم انجام می‌شود.

 درخت نخل

خرما

 سخن آخر

نخل بخشی از محصولات ایران محسوب می‌شود که از دیرباز در این خاک پرورش پیدا کرده. بنابراین دور از انتظار نیست که در کنار پرورش آن، فرهنگ خاصی هم شکل بگیرد. امّا آنچه این درخت را از سایر درختان در فرهنگ ایرانی متمایز میکند، احترام و نگاه ویژه‌ای است که به این درخت می‌شود! درست است در کل در فرهنگ اصیل ایرانی، احترام و نگهداری از گیاهان به شدت توصیه شده امّا اگر به باور مردم مخصوصا مناطق جنوب، دقت کنید متوجه این نگاه متفاوت به نخل می‌شود.

 

تألیف: لست سکند

منبع: ایرانیکا، کتاب مردم گیاه

 

نرگس کاظمی‌فرد
نرگس کاظمی‌فرد

سفر که به واژه‌ها پیوند می‌خورد، برایم مرزها را بی‌معنی می‌کند. گردشگری خواندم چون مفهوم سفر بیش از کلمه‌اش در ذهنم قد کشیده بود و ایرانشناسی خواندنم، دلیلش چیزی جز پیدا کردن ریشه‌هایم نبود. اما این ماجراجویی در مسیر واژه‌ها بود که علایقم را به سطح واقعیت رساند و مزه‌مزه کردن جهان را دوباره برایم ترجمه کرد.