شهر سوم الجزایر ، کنستانتین Constantine یا به زبان امروزی قسطنطنیه ، یکی از مناظر بی نظیر شمال کشور الجزایر به شمار می رود ، این شهر توسط طبیعت ساخته شده و توسط مردم زینت داده شده است. با گذشت زمان ، شخصی به نام اود رومل Oued Rhumel تنگه ی عمیقی را در اطراف سنگی حکاکی کرد و یک قلعه ی طبیعی را خلق نمود که پیش از آن نیز در دوران نوسنگی مورد اشغال قرار گرفته شده بود. از آن زمان به بعد قسطنطنیه / کنستانتین ( که در دوران باستان به نام کیرتا Cirta نیز شناخته شده بود و برخی نیز آن را با نام کاسنتینا Qacentina می خواندند) همواره شهری با اهمیت از نظر سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی قلمداد می شد.
سپس اهالی نومیدیا که به نومیدین ها Numidians مشهور بودند این شهر را پایتخت خود قرار دادند و پس از آنکه ژولیوس سزار در تپسوسThapsus ارتش جوبای اول Juba l را شکست داد ، این شهر پایتخت رومیان نومیدیا باقی ماند. رومی ها شهر را پس از شورش در سال 311 میلادی ویران کردند ، اما پس از چندی امپراتور کنستانتین دستور به بازسازی آن را داد و نام شهر را نیز به نام خودش تغییر داد.
نویسنده ی فرانسوی الکساندر دوما این شهر را "شهر فوق العاده " خطاب می نمود ، چیزی شبیه به "جزیره پرواز " گالیور. این حس فانتزی هنوز در این شهر وجود دارد ، هرچند بسیاری از ساخت و سازها به اطراف شهر منتقل شده اند اما هنوز قلب کنستانتین در آن طاقچه ی مرتفع که توسط پل ها قابل دسترسی است می تپد . اینجا یک مکان جهان وطنی است که در طول قرن ها ، بازرگانان زیادی از سراسر مدیترانه از جمله یهودیان از فرانسه و اسپانیا ، ترکان عثمانی ، ژنوی ها و دیگران را به خود جذب کرده است. از قرن 16 میلادی ، پس از اینکه ترکان بسیاری از آنچه که در حال حاضر الجزایر خوانده می شود را تسخیر کردند ، قسطنطنیه / کنستانتین- یا همان کاسنتینا – مبدل به یک قلمرو مهم و مستقل شد و حتی پس از اینکه آخرین بیگ توسط فرانسویان تحت تعقیب بود ، حاکم به مبارزه ادامه داد تا اینکه مقاومت در منطقه برای مدتی غیر ممکن شد. وی در 8 مه سال 1945 میلادی (تاریخ در سراسر خیابان های منطقه نوشته شده است) اینجا بود و در همسایگی ستیف Setif و گلما Guelma بود که جنبش استقلال آغاز شد.
امروز کنستانتین خیلی بیشتر از استحکامات اصلی اش افزایش وسعت داشته است - شهر جدید به سمت پایین گسترش یافته و در سراسر دشت در زیر برج و باروی قدیمی امتداد یافته - اما هرگز ریشه های خود را از دست نداده است. علاوه بر توجه به اینکه قدمت و سابقه ی آن چقدر بوده است ، یک چیز خاص در مورد محل وجود دارد که در ملوف Malouf بصورت آشکار قابل مشاهده است ، در موسیقی عربی- اندلسی آن و در گلدوزی های پیچیده ی آن و در یک دوجین از چیز های دیگری که به بیان قدمت طولانی و پرافتخار کنستانتین می پردازند.