پیش از آنکه انسان ها در شمال شرقی اروپا شروع به ساخت ساز و زندگی کنند ، بخش عظیمی از این قسمت از اروپا پوشیده از جنگل هایی بود که قدمت طولانی داشتند و هزاران کیلومتر را در بر می گرفتند. جایی که امروزه بخش زیادی از آن از بین رفته است و فقط قسمت های کوچکی از آن که شامل درختان عظیم الجثه قدیمی در اطراف کوهستان کارپات می شود باقی مانده. جنگل بیالوویزا ( Bialowieza ) که در مرز بین لهستان و بلاروس قرار گرفته است یک استثنا است. این جنگل که 1500 کیلومتر مربع را پوشش می دهد ، تنها چیزیست که از هزاران کیلومتر جنگل کهن اروپا باقی مانده است.
این جنگل خانه درختان صنوبر غول پیکر ، درختان کاج و بلوط ، و بیش از 20000 گونه حیوانی است که شامل سنگین ترین حیوان اروپا ، یعنی گاومیش های اروپایی ، می شود. حیواناتی که در اوایل قرن بیستم بخاطر شکار بیش از حد رو به انقراض بودند.
شکار در این جنگل ها از قرن 14 آغاز شد ، در آن زمان پادشاه لهستان اجازه شکار محدود در این جنگل را صادر کرد. تا قرن 15 تقریبا شکارچیان این جنگل را در بر گرفته بودند و حتی پادشاه نیز خودش برای شکار به این جنگل می رفت. به همین جهت در وسط جنگل یک خانه بزرگ چوبی برای زمانهایی که پادشاه به شکار می رفت ساخته شد. این خانه بزرگ چوبی به رنگ سفید رنگ آمیزی شد و همین موجب شد نام این جنگل و روستای اطراف آن نیز در آینده برگرفته از نام این خانه نامگذاری شود. بیالاویزا ( Bialawieza ) به زمان لهستانی به معنای " برج سفید " است.
پادشاه بعدی ، شکار در این جنگل را برای همه ممنوع اعلام کرد به همین سبب تا مدتها جنگل بیالوویزا خلوت و بدون تردد بود تا اواخر قرن 17 که مردم شروع به ساخت و ساز و تاسیس روستاهای کوچک اطراف این جنگل کردند. تا قرن 18 هنوز قسمت هایی از این جنگل تحت حفاظت بود و کسی حق تردد و بخصوص شکار در آن را نداشت تا زمان تجزیه لهستان در اواخر قرن 18. در این زمان تزار پل اول تمام مناطقی که تحت حفاظت و ممنوعیت تردد بودند را دوباره آزاد اعلام کرد و دوباره شکارچیان به جنگل هجوم بردند و به شکار گاومیش ها پرداختند. پس از گذشت 15 سال تعداد این گاومیش ها از 500 عدد به 200 رسید.
در سالهای 1800 سرنوشت این جنگل بارها از منطقه ای حفاظت شده به مکانی برای شکار تغییر پیدا کرد. هربار که پادشاهی به قدرت می رسد دستور جدیدی درباره این جنگل صادر می کرد. در اوایل قرن بیستم ، این جنگل تحت کنترل تزارهای روس بود ، در آن زمان کل جنگل بعنوان یک منطقه برای شکار افراد سلطنتی مورد استفاده قرار گرفت که شایع ترین شکار آنها شکار حیوانات وحشی بود. تعداد زیادی آهو و خرس های وحشی در این جنگل کشته شدند. آخرین گاومیش اروپایی نیز در سال 1921 در این جنگل کشته شد و در حقیقت انقراض این حیوانات عظیم الجثه نایاب اروپایی در این منطقه اعلام شد.
پس از شکست تزارهای روس دوباره این منطقه به دست لهستانی ها افتاد و بعنوان یک منطقه ملی محافظت شده معرفی شد. با این حساب دیگر کسی اجازه شکار در این جنگل را نداشت هر چند اصلی ترین حیوانات آن منقرض شده بودند. آن زمان فقط 54 گاو میش اروپایی در سراسر جهان وجود داشتند که هیچیک از آنها در این جنگل که خانه اصلیشان بود نبودند ، بنابراین دولت لهستان در سال 1929 چهار گاومیش را خریداری کرده و در این جنگل رها کرد. با گذشت ده سال تعداد آنها به 16 عدد رسید.
در حالیکه همه چیز به خوبی سپری می شد جنگ جهانی دوم رخ داد و خیلی زود این جنگل به پناهگاه مردم لهستان و پارتیزان های شوروی تبدیل شد. شورشیان و نازی ها در این جنگل با هم درگیر می شدند و تعداد زیادی از مردم در این جنگل کشته شدند. امروزه هنوز محل دفن آنها در گوشه و کنار این جنگل مشخص است.
پس از جنگ ، این جنگل بین لهستان و شوروی تقسیم شد و در سال 1947 لهستان بخش مربوط به خود را به یک پارک ملی تبدیل کرد. در سال 1992 بعد از تجزیه شوروی و شکل گیری جمهوری بلاروس ، این جنگل بعنوان یک میراث جهانی بین دو کشور بلاروس و لهستان تقسیم شد.
منبع : amusingplanet