تاریخ ویرانکننده پمپی بهقدری عظیم بوده که حتی امروزه نیز صحبت درباره آن واکنشهای آنی احساسی را در پی دارد. هرچند پمپی تنها شهری در رم باستان نبود که توسط آتشفشان کوه وزوو نابود شد. در میان شهر ناپل و پمپی یک شهر ثروتمند به نام هرکولانیوم قرار داشت که تقریباً سرنوشت متفاوتی در انتظار مردمانش بود.
نقاشی حفظ شده از جان مارتین، نابودی پمپی و هوکولانیوم، سال 1822
در سال 79 میلادی کوه وزوو فوران کرد و ابری از خاکستر و توده به وسعت 10مایل در لایه استراتوسفر زمین پدید آورد و کوه شروع به فوران کرد. پمپی بلافاصله زیرا مواد مذاب آتشفشانی فرورفت اما هرکولانیوم به خاطر وزش بادهای غربی از مرحله اول فوران آتشفشان جان سالم بدر برد. درنتیجه خرابههای این شهر باستانی نسبت به پمپی بهتر حفظ شده و حالا میتوان منظره بهتری از زندگی رومیان باستان را شاهد بود.
بر اساس سنت باستانیان، نام هرکولانیوم که برگرفته از قهرمان یونانی یعنی هرکول است نشان میدهد که ریشه این شهر یونانی بوده است. هرچند این شهر نیز مانند خواهر خود پمپی تحت فرمانروایی دو قدرت مختلف بود که شامل مردمان اوسی در مرکز ایتالیا و سامنیت ها میشد که درنهایت هر دو طی جنگ مدنی سال 89 میلادی تحت سلطه رومیها درآمدند.
قبل از فوران آتشفشان کوه وزوو، در این شهر ساکنان رومی زندگی میکردند. پمپی درگذشته دارای جمعیتی 20000 نفری بود که بیشتر شامل تاجران و تولیدکنندگانی میشد که از مزایای نزدیکی به خلیج مدیترانه و جادههای روم بهرهمند میشدند. در خارج از مرکز شهر، پمپی به لطف نزدیکی به دهانه آتشفشانی و داشتن خاک حاصلخیز دارای مزارع انگور و باغهای میوه فراوانی بود.
در مقابل هرکولانیوم بیشتر محل خوشگذرانی بود تا تجارت. حدود 5 هزار نفر جمعیت داشت اما در تابستان وقتی رومیهای ثروتمند برای خوشگذرانی در کنار ساحل به این شهر میآمدند، جمعیتش افزایش مییافت. سازههای باقی مانده از هروکولانیوم شامل سازههای موفقیتآمیزی مانند یک سیستم پیچیده آبرسانی برای تأمین آب شهر و یک حمام عمومی لوکس است.
طبق وقایع ثبتشده مناطق اطراف کوه آتشفشانی وزوو بهواسطه یکرشته زلزله کوچک ترک برداشته بود و این شکاف مستقیماً به سمت قسمت آتشفشانی کوه متصل شده بود. هرچند مردم شهر مشغول کارهای روزمره خود بودند و مشخص است که هیچیک از آنها از آتشفشانی بودن این کوه خبر نداشته است.
در 24 آگوست سال 79 میلادی در هنگام عصر هیچکس رخداد چنین فاجعهای را پیشبینی نمیکرد. قله کوه فوران کرده و ابری از توده و سنگ و خاکستر را به هوا پرتاب کرد. پیلینی جوان در نامهای به تاکیتوس تاریخشناس نوشته بود: «ابری سیاه و وحشتناک آسمان را فراگرفت که ناگهان بر روی سر مردم آوار شد. عدهای برای سرنوشت خود سوگواری میکردند و عدهای دعا میکردند که بمیرند.
پمپی و ساکنانش بلافاصله زیر آوار دفن شدند. عدهای فرار کردند اما حدود 2000 نفر به امید ساکت شدن فوران در شهر ماندند.
هروکلانیوم به خاطر وزش بادهای غربی از مرحله اول فوران جان سالم به در برد، این فرصت خوبی برای ساکنین شهر و کاهش آسیبهای وارده به ساختار شهر بود. درنهایت ابری از خاکستر و غبار این شهر را نیز مانند پمپی دربر گرفت و همهچیز و همهکس را در مسیر خود سوزاند، بهجز...
خاکستری که آسمان هروکولانیوم را پوشانده بود کربنی بود، بنابراین به سقفهای چوبی، تختهها و درها و همچنین مواد ارگانیک مانند غذا آسیبی نرساند!
ابر سیاهی که نشاندهنده توزیع کلی خاکستر در شهرهای نزدیک به کوه وزوو است.
منبع: mymodernmet.com