در سراسر جهان کشورها مرزهای خود را بستند و این کشورها از شهروندان خود خواستند که به دلیل شیوع کروناویروس در خانه بمانند. در اینجا به چند کشور سفر کردیم تا ببینیم چطور مردم در قرنطینه زندگی میکنند. چمدانهایتان را بردارید و با ما همراه باشید.
بریتانیا
بریتانیا در حال ورود به هفته چهارم قرنطینه است، این در حالی است مرگ بر اثر کروناویروس روزانه جان هزار نفر را میگیرد. فیلمها و عکسهای که از بخش اورژانس این کشور و تلاش کادر درمانی دیده میشود، نشانههای از یک بحران عظیم در بریتانیا میباشد. نخستوزیر بریتانیا میگوید دنیایی امروز ما درست مانند دنیایی است که در جنگ هستیم یا حتی دنیایی با واقعه چرنوبیل جدید. وی دستور ایجاد بیمارستانی در لندن برای کنترل بیماری کروناویروس را داده است.
با این حال در لایه دوم جامعه بریتانیا، زندگی در جریان است. مردم اغلب در مورد عشق و نگرانیهایشان در مورد ازدواج حرف میزنند، کودکان نقاشیهای از رنگینکمان و آسمان آبی میکشند و آن را از پنجره آویزان میکنند، همسایگان برای خرید به همسایههای سالخورده و آسیبپذیرشان کمک میکنند.
در این بین نیز جامعه برای حمایت از خدمات درمانی در تلاش هستند تا مردم را در خانه نگه دارند. سالنهای تئاتر، سالنهای ورزشی، گالریها و موزهها برنامههای مجازی و گاها رایگانی ارائه میدهند تا مردم را در خانه سرگرم کنند.
کشور مکزیک
عیسی هرناندز گونزالس راننده تاکسی ۴۱ سالهای که در سان میگویل آلند (San Miguel de Allende) زندگی میکند با ما از زندگی این روزهای خود در مکزیک میگوید. وی میگوید در شهر سان میگویل آلنده تمام هتلها تعطیل و اغلب رستورانهای معروفی که همیشه پر از گردشگران بودند، بسته شدهاند. پارکهای زیبای شهر تعطیل است. بازارهای هنری، مغازهها و تمام گالریهای درهایشان بسته و روی درها کلمه «تعطیل است» دیده میشود. افراد بسیار کمی در خیابانها هستند.
شرایط من در حال حاضر بسیار دشوار است. امروز صبح کار کردن را شروع کردم. من تاکسی را اجاره کردهام. همیشه تاکسی را از رئیسم میگیرم، بنزین میزنم و بعد مشغول کار میشود. در میان روز ناهار میخورم و بعد ادامه و در آخر روز تاکسی را به رئیسم تحویل میدهم. اما الان حتی پول بنزین تاکسی را هم نمیتوانم دربیاورم. من این روزها تاکسی را در مکانهای استراتژیک پارک میکنم و امیدوارم کسی بیاید تا حداقل پول سوخت تاکسی را در بیاورم و بعد به خانه میروم تا با خانواده غذا بخورم.
رئیسم وضعیت بد من را درک میکند اما اتوبوسهای کرایهای زیادی در شهر دیدهام که خالی و اغلب از شرایط ایجاد شده نامید هستند.
کشور هلند
جوزف وسترهوف ۴۹ ساله، مدیر ارتباطات و آموزش در اوترخت (Utrecht) زندگی میکند.
جوزف میگوید ما همون چیزی را داریم که نخستوزیر ما به آن میگوید، اتاق امن، این به این معنی است که ما تا جای که ممکن است باید در خانه بمانیم. البته امکان خارج شدن از خانه با رعایت فاصله یک و نیم متری وجود دارد اما بهتر است در خانه بمانیم. فضای بیرون درست مانند دوشنبه شبها آرام و ساکت است، با این تفاوت که ما گزارش مرگ و میر در زمینه کرونا را هم داریم.
هلند کشور منظمی است، ما ثروتمند هستیم (به جز دستمال توالت و نوشیدنی که اینروزها کمیاب شده است). همه در این کشور به اینترنت پر سرعت دسترسی دارند و همین باعث شد که آموزش در زمینه کروناویروس و قرنطینه در طی دو روز انجام شود.
ما درک میکنیم که ارتباط در میان جوانان و نوجوانان سخت شده و این باعث میشود که پایندی به قوانین برای این دو گروه سنی سخت باشد. با این حال مراقبتهای بهداشتی هر روز آموزش داده میشود و با سرعت بالای کادر درمانی در تلاش برای بهبود بیماران هستند.
چیزی که ما نگران آن هستیم عواقب کروناویروس و این بحران جهانی است. اینکه بعد از آن چند شغل از بین رفته و چه تعداد بیکار شدهاند. این میتواند برای ما و دوستان ما که اغلب در شرایط خوبی زندگی کردیم مشکلساز باشد. مردم در هلند عادت ندارند با این مشکلات درگیر شوند.
کشور اندونزی
گیکا ساویتری ۲۵ ساله، کارشناس بازاریابی در کانگو، بالی زندگی میکند.
من در بالی زندگی میکنم. در اندونزی هیچ قانون رسمی برای قرنطینه اعلام نشده است. با این حال اندونزی در بدو ورود به مسافران ویزا نمیدهد تا تعداد افرادی که وارد کشور میشوند را محدود کند. من و همسرم تقریبا یک ماه است که خودمان را قرنطینه کردهایم. من از خانه کار میکنم اما او که در فروشگاه خانوادگیشان کار میکرد فعلا بیکار است، زیرا فروشگاهشان تعطیل شده است.
سوپرمارکتها باز و اغلب پر از جمیعت هستند. تحویل غذا مثل گذشته انجام میشود اما تقریبا همه ماسک بر صورت دارند و تمامی اقدامات بهداشتی را رعایت میکنند.
با اینکه دولت مردم را به رعایت قرنطینه و حفظ فاصله اجتماعی تشویق میکند، اما تعدادی کمی از مردم هنوز به ساحل، کافه و مهمانی میروند. اخیرا نیروهای امنیتی محلی در کنار ورودی ساحل مستقر شدهاند تا ورود و خروج به سواحل کنترل شود. دولت از کافهها و رستورانها درخواست میکند که ساعت کارشان را محدود کنند و صرفا برای تحویل غذا فعالیت داشته باشند. با این حال کانگو در سکوت به سر میبرد و هر بار که به خیابان میروم تا خرید کنم، از سکوت و خلوتی خیابانها تعجب میکنم.
کشور لیتوانی
اسکار مودی ۱۴ ساله، دانشآموز در آنیکسیکای (Anyksciai) است.
من و خانوادهام از سفری به انگلستان در أواسط ماه مارس به لیتوانی برگشتیم. در بدو ورود انتظار داشتیم که شرایط ما کنترل شود و حداقل دمای بدن ما چک و حتی از ما بخواهند که قرنطینه شویم. همانطور که سر خط خبرهای مربوط به کروناویروس در روزنامهها بزرگ میگفتند. به هرحال هیچ کدام از این اتفاقات نیفتد. تنها پرسنل فرودگاه پلاکاردهای در دست داشتند که میگفتند اگر از چین یا ایتالیا میاید، باید آزمایش شوید.
آنها به ما اجازه ورود دادند وبدین ترتیب زندگی روزهمره ما کم و بیش مثل همیشه ادامه پیدا کرد. من با خانوادهام در سفر بودم و تنها چند روز بعد از ورودمان دولت قرنطینه را اعلام کرد، بنابراین ما نیز خود را قرنطینه کردیم.
ما مقدار زیادی مواد غذایی خریدیم تا بتوانیم مدتی در خانهمان در جنگل بمانیم و میزان تعاملاتمان کمتر شود. در این مدت خودمان را با نقاشی، آماده کردن باغ و کارهای مثل بریدن چوب و برداشتن آب از چشمه مشغول میکنیم. من نیز به جای کلاسهای حضوری دو بار در هفته به صورت مجازی به مدرسه موسیقی میروم و کلاسهای ویولنم را ادامه میدهم. البته برای اینکار ما باید به خانه مادربزرگم در شهر برویم زیرا در جنگل اینترنت نداریم. وقتی به داخل شهر میرویم، همه ماسک زدهاند. ما سالمیم و از برخی جهات از این قرنطینه لذت میبریم. اگرچه دلم برای بیرون رفتن با دوستانم تنگ شده است.
کشور چین
ربکا آرندل فرانک ۴۸ ساله، شهروند آمریکایی، مدیر بازاریابی، پذیرش و ارتباطات در مدرسه بینالمللی ووهان یانگتسه (Yangtze) است.
۱۱ هفته گذشته برای خانواده سه نفری من در شرایط کامل قرنطینه سپری شد. وقتی روز کاری خود را در ۱۷ ژانویه به پایان رساندیم، انتظار داشتیم که سال نوی چینی را در ووهان جشن بگیریم و بعد از دو هفته به کار و مدرسه برگردیم. سال نوی چینی در ووهان آرام بود. از آنجا که به طور معمول مشاغل در این مدت تعطیل هستند، مشخص نبود که شرایط چقدر بحرانی است. شهر در آرامش سال نو بود که اعلام قرنطینه شد و بعد جادهها بسته شدند.
در طول ۱۱ هفته بعد تمرکز جهان بر روی ووهان شد و جهان این شهر را از نزدیک شروع به تماشا کرد. خبرهای که اغلب شایعه بودند از این شهر پخش شد، تعداد کشتههای کرونا هر روز بیشتر شد و کرونا شاخکهای مرگبار خود را به آن سوی مرزهای چین نیز فرستاد.
اگرچه اینبار ووهان در یک مبارزه جهانی بود اما ما نه تنها در طول کروناویروس زنده ماندیم بلکه موفق هم شدیم. خانواده و دوستان من سالم هستند و این یک نعمت بزرگی است. شبکههای اجتماعی ارتباطات را برای ما آسان کرده است.
زندگی در ووهان به نوعی در حال بازگشت به شرایط عادی است، بسیاری از مردم به سرکار بازگشتهاند و مغازهها در حال باز شدن هستند. با این حال مردم هنوز محتاط هستند و زخم این سه ماه هنوز بر پیکر این شهر مانده است. ما باید کارتهای سلامت خود را همچنان به همراه داشته باشیم تا نشان دهیم که هیچ ویروسی نداریم. دما بدنمان در ورودی تمامی فروشگاهها همچنان چک میشود. طرح آزمایش افراد مشگوک هنوز پابرجاست .
کروناویروس به ما نشان داد که زندگی چقدر شکننده است. در حالی که بقیه دنیا درگیر کرونا ویروس هستند ما در ووهان نفس عمیق میکشیم و به این پایان خوش لبخند میزنیم. ما در ووهان اگرچه نسبتا آزاد هستیم اما هنوز به جای نمیرویم و توصیه میشود که تا حد ممکن در خانه بمانیم. زندگی بالاخره شرایط عادی باز میگردد اما در زمان مناسب خودش.
منبع: afar