سید محمد برازنده- اگر چه بسیاری در تجارت گردشگری، علاقه زیادی به واژه « گردشگری پزشکی» ندارند اما نمیتوانند از این واقعیت که این صنعت نیز بخشی از گردشگری جهانی است، فرار کنند.
بر اساس آخرین آمار در حوزه گردشگری بینالمللی، این صنعت روند رو به رشدی را نشان میدهد. صنعت گردشگری پزشکی همچون دوره پیش از رکود خود در سال 2007 حرکتی افزایشی داشته و همراه با تغییرات به وجود آمده در جهان و در بین مشتریها، در حال تغییر است.
آمار گردشگری بینالمللی
براساس آمار سازمان جهانی گردشگری، تبادل گردشگر در سطح جهان طی شش ماه نخست سال رشدی هفت درصدی داشته، این نتیجه نشان میدهد که حرکت افزایش گردشگری از سه ماهه آخر سال 2009 آغاز و همچنان ادامه خواهد داشت.
مناطق خاورمیانه و آسیا اقیانوسیه نیز که اکثر کشورهای خود را با پیشرفتی دو برابری در سال جدید میدیدند، در نیمه نخست سال پیشگامان صنعت گردشگری بودند. در این بین کشورهایی که از رشد بالایی برخوردار بودند را سنگاپور، سریلانکا، ژاپن، ویتنام، میانمار،هنگکنگ، ماکائو و مالدیو تشکیل میدادند. تایلند نیز که در آغاز سال، با کشمکشهایی میان دولتمردان و معترضان دست و پنجه نرم میکرد در پایان با رشدی 14 درصدی در صنعت گردشگری روندی منطقی و امیدوار کننده به خود گرفت.
در قاره آمریکا، کشورهای آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی،همچون کشورهای امریکایی شمالی رشدی باثبات را ادامه دادند اما کشورهای منطقه کارائیب رشد کندی داشته و اروپا با کاهش در زمینه رشد گردشگر رو به رو است
با نزدیکتر شدن مسافت گردشگران به نقطه مبدأ، درآمد گردشگری بینالمللی نیز دستخوش تغییراتی شد، در این زمان اگر چه بخش تولیدکننده رقابتی تنگاتنگ را در قسمت کاهش قیمتها اعمال میکرد اما گردشگران همچنان به سپری کردن تعطیلات در مدت زمانی کمتر و با قیمت ارزان چشم داشتند.
در هر حال، تبادل گردشگر در شش ماهه نخست سال 2010 به 421 میلیون نفر سفر رسید که در مقایسه با سال 2009، هفت درصد رشد و در مقایسه با سال 2008، دو درصد کاهش داشت این آمار در نتیجه به وجود آمدن یکی از سختترین سالهای صنعت گردشگری بود که با کاهش چهاردرصدی در جذب گردشگر و رکودی 7/5 درصدی در بخش درآمدزایی رو به رو شد.
نرخ بالای بیکاری از عمدهترین نگرانیهایی است که در حال حاضر در بیشتر کشورهای توسعه یافته رخنه کرده و به چالش عمیق در بسیاری از بازارهای پیشرو صنعت گردشگری تبدیل شده است.
طالب ریفایی، دبیر کل سازمان جهانی گردشگری میگوید "در آمریکا و برخی کشورهای مهم اروپایی، بهبود اقتصادی نیاز به حمایت دارد". اکثریت قریب به اتفاق مسافرتهای بینالمللی امروزه در مناطق بوم گردشگران صورت میگیرد، آمارها حاکی از آن است که تقریباً چهار پنجم از کل گردشگران مقصدهای گردشگری را در کشورهای خود برگزیدهاند. در این بین قاره آسیا،به دلیل وسعت خود بیشترین تمایل را در نزد گردشگران برای مسافرتهای درون منطقهای به وجود آورده است.
گردشگری داخلی نیز، رفته رفته جایگاه خود را یافته به نحوی که پیشبینی میشود در آیندهای نزدیک، شمار گردشگری داخلی به چهار برابر گردشگری بینالمللی برسد.
مقصدها
10 کشور برتر گردشگری جهان را فرانسه، آمریکا، اسپانیا، چین، ایتالیا،بریتانیا، ترکیه، آلمان،مالزی و مکزیک تشکیل میدهند. اکثر این کشورها مدتها در رده بهترینهای گردشگری قرار داشتند اما،ترکیه یکی از تازه واردین به این فهرست است.
گردشگری داخلی
سازمان جهانی گردشگری نگاه ویژهای را معطوف به گردشگری داخلی کرده است. مارسیو فاویلا از کارشناسان سازمان جهانی گردشگری چنین اظهار میدارد که: در دوران بحران اقتصادی گردشگران تمایل بیشتری به گردشگری داخلی نشان دادند. در واقع در این مدت گردشگری داخلی رشدی چشمگیر را تجربه کرد. این بخش میتواند همراه با گردشگری منطقهای نقش مهمی را در رشد و توسعه اقتصادی به ویژه در شرایط نامساعد کنونی ایفاء کند.
آمار گردشگری پزشکی
در سال 2008 و اوایل سال 2009 کشورها تلاش زیادی برای معرفی خود به عنوان یکی از بهترین مقصدهای گردشگری پزشکی انجام داده و همواره میزان پیشرفت در این حوزه را یادآوری میکردند. اما در اواخر سال 2009 و پس از آن، اکثر این کشورها سیاست سکوت را در پیش گرفتند. به گفته کارشناسان این سکوت به این دلیل بود که این کشورها هنوز هم با واقعیات نگران کننده عجین نشده بودند و یا شاید فاصله زیاد اهداف پیشبینی شده خود با آنچه در واقعیت به وقوع پیوسته بود را باور نداشتند.
حتی آمارهای کنونی این بخش هنگامی که با نرخ ثبت شده در سال 2007 و پیشتر از آن مقایسه میشود در اکثر اوقات جنبهای نگرانکننده به خود میگیرد.
برخی از روشهای آمارگیری، همچون راهکاری که دولت انگلستان به صورت جداگانه در بخش گردشگری پزشکی خود برای بخش چشمههای آب گرم و بهداشت روان انجام داده اگر چه، جامع و کامل نیست اما از آنجایی که بر مبنای تحقیقات فشردهای است میتواند، الگوی مناسبی برای دیگر کشورها باشد.
از نکات جالب توجه در خصوص آمارهای انگلستان این است که این کشور آمارهای خود را توسط محققان مستقلی که نقشی در ارتقاء صنعت گردشگری نداشتند به دست آورده امری که تقریباً در اکثر کشورها صورت نگرفته و آنها مجبورند آمارهای خود را به دست افرادی بسپارند که در ارتقاء این صنعت دخیل بوده و به نحوی حتی در بدترین شرایط، تصویری موفق از این صنعت ارائه میدهند. بدترین مثال برای این کشورها، امارات متحده عربی است که برخلاف رشد منفی گردشگری پزشکی، آمار مبالغهآمیزی در خصوص آن ارائه کرده است.
اگر چه فعالان بخش گردشگری پزشکی تمایل زیادی دارند تا از آنها به عنوان زیر مجموعه صنعت گردشگری نام برده نشود اما باید با سازمانهای گردشگری داخلی و بینالمللی که مسئول ارائه آماری معتبر هستند، همکاری مستقیم داشته باشند. این همکاری باعث میشود، نگاه بازار و کارشناسان بینالمللی به این حوزه متمرکز شده و واقعیات جایگزین اغراقهایی شود که هر ساله برای بالاتر نشان دادن این بخش به نشر خبرهای غیر واقع میپردازند.
نیاز به این گونه آمارها، آنجا اهمیت پیدا میکند که شمارش آن توسط سازمانهای مادر همچون سازمان جهانی گردشگری به صورت روزانه انجام میشود. به عنوان مثال، مسافرتهایی که کمتر از یک روز در بخش گردشگری داخلی صورت میپذیرد در آمار سازمان جهانی گردشگری ثبت نمیگردد.
نتیجه
بهبود در نرخ گردشگری رابطه مستقیمی با رشد گردشگری پزشکی دارد. اما این نرخ رشد روندی کند داشته و حرکت سالیانه آن نیز نسبت به گذشته کندتر خواهد بود. صنعت گردشگری پزشکی، رفتهرفته خود را به بخش در حال توسعه بدل کرده است و رقابت فزاینده و تغییر در خواستهها و رفتار مشتریان منجر شده تا بیمارستانها،سازمانها و کلنیکهای حرفهای، خدماترسانی در این بخش را بر عهده بگیرند.
با افزایش سطح رقابت، مراکز خدماتی باید روزهای آسایش و آرامش گذشته خود را فراموش کنند.پیروزی در میدان امروزی بسیار سخت شده و همگان باید برای رسیدن به آن همیشه خود را در سطح بالایی حفظ کنند.