سفری جذاب به گوشه کنار استان کرمان

0
آگهی تبلیغاتی سعادت رنت - جایگاه K - دسکتاپ
سفری جذاب به گوشه کنار استان کرمان

ساعت 6 صبح تهران را به قصد سفری 9 روزه تور ایرانگردی به جهت کرمان ترک کردیم. دو خانواده با دو ماشین و تصمیم بر این بود بعد از هر 5 ساعت در یک جا اقامت کنیم . به همین دلیل چون سفر ما در سومین روز سال 1403 بود و احتمال پیدا نشدن جا بود ، از بهمن ماه اقدام به رزرو جا کردیم. روز اول مقصد ما شهر نایین بود . پس از حدود 5 ساعت حرکت و گذر از قم، کاشان و اردستان به نایین رسیدیم. این شهر در استان اصفهان قرار دارد و یک شهر کویری می باشد. قدمت شهر نایین بیش از 4000 سال می باشد.

مسجد جامع نایین از لحاظ قدمت اولین یا دومین مسجد پابرجا در ایران است . از دید یک گردشگر شهر کوچکی بود . بازار شهر بزرگترین بازار خطی ایران مربوط به دوره تیموری می باشد. ما برای اقامت خانه بوم گردی خان نشین را رزرو کرده بودیم که در قسمت قدیمی شهر و در نزدیکی جاذبه های تاریخی قرار داشت.

خانه ای زیبا که در مرکز آن حیاط قرار داشت . در کنار این خانه رستورانی بود به همین نام که ظاهرا در ابتدا این رستوران وجود داشته و بعد اقامتگاه بنا شده است. این رستوران در کنار تمیز بودن و کیفیت خوب غذا برای خودش موزه ای از قدیم بود که با نگاه کردن آن دنیای مدرن و امروزی خود را فراموش می کردی.

عمارت خان نشین

 

بعد از صرف ناهار و کمی استراحت قدم زنان به سمت بافت تاریخی رفتیم. آب انبار، مسجد، درهای قدیمی خانه ها و فرش فروشی که در میان کوچه ها تعدادی از فرش هارا روی دیوار آویزان کرده بود از جاذبه های این شهر بود و در آخر،بازدید از خانه پیرنیا و فاطمی  که عصرما را پرکرد. دل کندن از اینجا آسان نبود . غروب به سمت رستوران رفتیم و پس از آن برای خواب به سمت بومگردی تا برای ادامه سفر در روز بعد آماده شویم.

هزینه اقامت در اتاق 3 تخته در بومگردی خان نشین شبی 1400000 تومان و اتاق 2 تخته 1200000 تومان 

بافت شهر
بافت شهر

undefined

خانه پیر نیا
خانه پیرنیا
خانه فاطمی
خانه فاطمی
خانه فاطمی
خانه فاطمی

رفسنجان

ساعت 8 صبح بعد از خوردن صبحانه در رستوران قشنگ خان شروع به ادامه مسیر کردیم به قصد رسیدن به رفسنجان. پیش بینی راه حدود 5ساعت بود.

نکته: در کل سفر بیش از 90 درصد راههای جاده ای به معنای واقعی خراب بود و جای تاسف داشت.

برای رسیدن به رفسنجان ما شهرهای عقدا، اردکان ، میبد، یزدو انار را گذراندیم .تماما بیابان بود  اما نزدیک رفسنجان باغ های زیبای پسته شروع شد و تا چشم کار میکرد درختچه های پسته بود . البته چون اول بهار بود هنوز جوانه نزده بودند و یا اینقدر ریز بودند که از دور دیده نمی شدند.

قبل از شروع سفر برای تمام شهرهایی که قرار بود بریم تحقیق کرده بودیم و برای رفسنجان دوبرنامه داشتیم. یکی گشت مختصرنیم روزه شهری و گشت کامل به همراه لیدر به دره راگه.

با تحقیقات قبلی شخصی بنام آقای رنجبر که فردی کاربلد و آگاه بود را به عنوان لیدر به همراه دو ماشین آفرود هماهنگ کرده بودیم و قرار بر این شد هر ماشین 2 میلیون پرداخت کنیم. محل اقامتمان را هتل هیلان در رفسنجان انتخاب کردیم . هتلی تمیز و شیک بود و طبیعتا قیمت هم نسبتا بالا بود .

رفسنجان در استان کرمان و در شمال غرب کرمان در فاصله 115 کیلومتری آن قرار دارد و صادر کننده پسته می باشد . البته به دلیل افت آبهای زیر زمینی در سال های اخیربرداشت پسته هم با چالش جدی روبرو شده است . درکل مجموعه باغ های پسته در رفسنجان به عنوان بزرگترین جنگل کاشت دست جهان شناخته می شود. و همچنین معدن مس سرچشمه بزرگترین معدن مس روباز آسیای غربی می باشد.

مکان های  دیدنی شهر

خانه حاج علی آقا که بزرگترین خانه خشتی جهان است و جای فوق العاده ای بود. دیدن آن را حتما پیشنهاد می کنم.

خانه حاج علی
خانه حاج علی آقا

undefinedundefinedundefined

 

حصار قدیم شهر، بادگیر معین و آب انبار که البته زیبا بودند ولی در شرایطی که وقت آزاد داشتید بروید.

بادگیر
بادگیر
یخچال
یخچال

دیوار شهر

دیوار شهربعد از رسیدن به هتل و استراحت و صرف ناهار، حدود ساعت 3 بعد از ظهر تا غروب آفتاب جاهای دیدنی شهر را که در بالا نام بردم، گشتیم . برای بازدید از آنها نصف روز کافی بود و پس از آن خود را برای فردا صبح و بازدید از دره راگه آماده کردیم.

دره راگه

طبق قرار قبلی آقای رنجبر به همراه یکی از دوستانشان راس ساعت 9 صبح در هتل منتظر ما بودند به قصد دیدن دره راگه. من از قبل سفر اطلاعاتی درباره دره راگه جمع کرده بودم و در کنار آقای رنجبر اطلاعات من نسبت به این مکان خیلی بیشتر شد. این دره حدود 20 کیلومتر می باشدو عمق آن در بیشترین نقطه به 80 متر می رسد که بر دیواره های آن ساختارهای زیبایی شکل گرفته است که مانند سنگ های تراش خورده و تمدن باستانی به نظر می رسد. دلیل شکل گیری این دره براثر فرسایش سنگ ها به خاطر بارش باران و سیل می باشد.

undefined undefined

 

یک توصیه دوستانه: این منطقه را با توجه به دلایل زیر حتما با لیدر محلی و ماشین آفرود بروید.

1-    کارآفرینی در منطقه

2-    با توجه به آگاهی و تسلط در منطقه شما بدون کوچکترین اتلاف وقت بهترین جاهای دیدنی دره را می بینید و کمترین آسیب به طبیعت منطقه وارد می شودو می توانید بازدید کامل از آن منطقه را داشته باشید.

3-    به دلیل ناهموار بودن راه و مشخص نبودن راه مناسب با ماشین شخصی صدمات زیادی به ماشین خود وارد خواهید کردو در کل در این دره وسیع 20 کیلومتری شاید موفق به دیدن قسمت کوچکی از این دره شوید.

ما زمانی که وارد حریم دره شدیم هر چند کیلومتر در یک جای جدید توقف داشتیم که نسبت به جای قبلی زیباتر بودو در انتهای دره وارد عمق دره شدیم که دارای یک رود کم آب بود و بعد از چند صد متر جلوتر مجموعه درختان کهنسالی به آن منطقه چهره زیبا و متفاوتی داده بودند و حدود نیم ساعتی در آنجا استراحت کردیم و بعد از آن از سمت دیگر دره به بالا رفتیم که مسیر فوق العاده سختی بود.

undefined

 

حالا در جهت مخالف دره قرار گرفتیم و در مسیر برگشت بعد از مدتی در جایی از دره توقف داشتیم و پیاده به سمت عمق دره رفتیم. بعد از حدود 30 دقیقه به جاهای زیبایی از دره رسیدیم که فقط از یک راه بلد بر میاد. زیبایی و بکر بودن آنجا قابل توصیف نیست و پیشنهاد دیدن این منطقه را برای همه دارم.

undefined

 

بعد از دیدن دره و بازگشت به سمت ماشین در مسیر برگشت 3روستای متروکه دیدیم که یکی از آنها بنام روستای علی آباد بود که از همه بزرگتر و قابل دیدن بود. می توان حدس زد که در حدود 30 سال قبل چه روستای خوش آب و هوایی بوده است و دارای چه باغ ها و درختان تنومندی بوده است که همگی قطع شده بودند. مقداری از دیوار سنگی روستا به جا مانده بود. معماری دوره قاجار و پهلوی کاملا مشهود بود ولی حیف که زندگی دیگر در آن جریان نداشت و معلوم نیست همین خرابه های به جا مانده و رها شده تا کی دوام خواهند آورد.

undefined

 

در ادامه مسیر برای استراحت به سمت هتل رفتیم. از آنجاییکه صبح چک اوت کرده بودیم پس از رسیدن به هتل سوار ماشین های خود شدیم و به طرف شهداد حرکت کردیم.انتهای مسیر هوا بارانی شدو از زمان حرکت ما به سمت شهر هوا کاملا بارانی بود و با وجود جاده های خراب بسیار سخت گذشت. در بسیاری نقاط، حاشیه راه اصلا مشخص نبود.

زمانی که از کرمان به خروجی شهداد رسیدیم ، از یک منطقه بیابانی و کویری وارد جاده کوهستانی و سرد شدیم. در مسیر رفت هوا تاریک بود و چیزی از جاده به جز پیچ و خم های راه چیزی معلوم نبود.اما در مسیر برگشت زیبایی های جاده مشخص شد. زمانی که به شهداد رسیدیم حدود ساعت 9 شب بود و به هتل پایاب که از قبل رزرو کرده بودیم رفتیم.

هتل پایاب

هتل پایاب

معرفی شهر شهداد

فضای بیرونی هتل خوب و قابل قبول بود و از 10 من بهش 7 میدم ولی داخل اتاق ها به زور 4 امتیاز هم نمیگیره. اقامت ما در این هتل 2شب بود و هزینه نفری حساب میشد. 650 هزار تومن به ازای هر نفر.

کیفیت غذا و رفتار پرسنل خوب بود ولی اتاق ها حس تمیزی نمی داد و کامل نبود.

پس از خوردن شام سریع رفتیم برای استراحت تا فردا 9صبح که به سمت بهترین مقصد سفر تور کویر یعنی کلوت ها و گندم بریان و رودشور برویم. پس از خوردن صبحانه دلچسب هتل پایاب، آقا سعیدکه از قبل برای بازدیداز مکانهای مورد نظرباهاشون هماهنگ کرده بودیم به همراه پدرشون جلوی هتل منتظر ما بودند. 

امروز به قصد دیدن کویر با این دو عزیز مهربان و حرفه ای و خونگرم همراه بودیم. قبل از سفر افراد زیادی می گفتند که کلوت ها در کنار جاده است و نیازی به راهنما نیست و من منتظر بودم ببینم کار درستی انجام دادم یا نه؟

در ابتدا مارا به یک آب انبار بردند و بعد به مرکز شهر رفتیم. طبیعت شهر بسیار زیبا بود. پر از باغ و رودهای قشنگ و چون بهار بود همه جا پر از گل های زیبا بود. من تا قبل از آمدن به شهداد تصور یک شهر خشک و بیابانی داشتم ولی پر بود از باغ و خیابان های پر درخت . در باره آدم ها و فرهنگ این منطقه چیزی نمیدانم چون سفرم خیلی کوتاه بود و افرادی که با آنها در ارتباط بودم خیلی کم بود ولی همین افراد انسانهای عزیز و دوست د اشتنی بودند و در کنارشون حس خوبی برای ما بوجود آمد.

از شهر خارج شدیم و به سمت جاده نهبندان حرکت کردیم. در ابتدای راه روستای شفیع آباد به یک کاروانسرای بزرگ رفتیم که دیدن آن خالی از لطف نبود.

کاروانسرا
کاروانسرا

در ادامه مسیر به جنگلهای نبکاه رسیدیم.درختان گز که تمام قد در این بیابان زندگی می کردند و منظره زیبایی درست کرده بودند.

undefined

 

بعد از حدود 40 دقیقه به کلوت ها رسیدیم. از دور شلوغی ماشین ها و جمعیت دیده می شدو من هرلحظه منتظر بودم ببینم کجا نگه میدارد وما باید کجارا ببینیم.

از شهداد که به سمت بیرجند حرکت کردیم وقتی به تابلوی کلوت رسیدیم به جهت راست وارد کویر شدیم و دیگه هیچ جاده ای نبود و کمتر از 5دقیقه بعد دیگر هیچ کسی دیده نمیشد. نمیتوانستم باور کنم در این کره خاکی هستم. همه جا مثل یک خیال بود. درکنار حرکت هیجان انگیز ماشین در کویر با یک راننده حرفه ای و به دور از خطر، هر 10 دقیقه در یک مکانی زیبا توقف داشتیم و البته خدا هم مارا دوست داشت و هوا نیمه ابری و خنک بود.

کلوت ها اغلب بر اثر رسوبات نرم دریاچه ای بوجود می آیند. حاصل فرسایش آب و باد می باشد.

undefined

کلوت
کلوت

گردش ما در قسمت کلوت هابیشتر از 2ساعت طول کشید و در آخر در کنار یکی از رمل های بزرگ توقف کردیم تا بچه ها کمی بازی کنند و در ادامه به قصد دیدن گندم بریان و رودشور به سمت جاده اصلی مملو از ماشین رفتیم و به جهت چپ از جاده حرکت کردیم . در این سمت اغلب راه مسطح بود . کلوت ها خیلی زود از بین رفتند و راه پر از سنگ های ریز و درشت شد. بعد از حدود نیم ساعت در کنار کلوتهای کوچک دلفینی توقف کردیم.

undefined

 

در ادامه مسیر پر از سراب بود و جاده به حدی زیبا شده بود که نمی شد پلک زد تا صحنه ای از چشم آدم دور شود. نسبت به کلوت ها توقف کمتر بودولی در مکانهای زیبایی توقف داشتیم. بعد از حدود یک ساعت به منطقه گندم بریان و رود شور رسیدیم

گرم ترین نقطه زمین

گندم بریان یا ریگ سوخته گرم ترین بخش دشت لوت با دمای 70 درجه با تپه هایی پوشیده از گدازه های آتشفشانی در شمال شهر شهداد که در این منطقه هیچ موجود زنده ای وجود ندارد.

زمانی که به این منطقه رسیدیم قدم زنان به سمت یک رودخانه رفتیم.آب بسیار تمیز و زلال بود و باورکردنی نبود که این آب را به خاطر شوری آن نمی شود خورد.

undefined

 

undefined

 

این رود از ارتفاعات بیرجند سرچشمه گرفته و تا قبل از اینکه وارد کویر و این طبیعت شود ، شور نیست . در کنار این طبیعت زیبا مهمان آقا سعید شدیم و چای دلچسبی خوردیم و در ادامه راه از چند تپه با ماشین بالا رفتیم  و دید جالبی به مسیر رود شور در دل کویر داشتیم و در توقف بعدی در مکانی پر ازسنگ های ریز رنگی قشنگ بودیم  که هرکس برای یادگاری تکه ای از سنگ ها را برداشت.

از مسیرمتفاوتی با سرعت بالا برگشتیم و حدود یک ساعت بعد به شهداد رسیدیم و این سفر رویایی ما به اتمام رسید و چقدر خوشحال بودم که ما لیدر گرفتیم و توانستیم بازدید کاملی از منطقه داشته باشیم وآسیب کمتری به منطقه بزنیم. طبق قرار قبلی ماشینی 4 میلیون پرداخت کردیم و ساعت 5 بعد از ظهر هتل پایاب بودیم. از عصر تا موقع خواب فقط در هتل بودیم و وقت خود را در حیاط زیبای هتل که از وسط آن نهر زیبایی میگذشت، گذراندیم.

فردا صبح مجدد دو ماشین برای گشت به دنبال ما آمدند به قصد دیدن آبشار دارنو در روستای کشیت، منطقه گلبافت. البته نه از مسیر اصلی بلکه از دل کویر و روستاهای دورافتاده .حدود یک ساعت در راه بودیم . سبک و سیاق سفر با روزهای قبل فرق داشت ولی بازهم راه برای خودش حرف های زیادی داشت. نزدیک هر روستا که می شدیم پر بود از نخلستانهای بزرگ زیبا ولی متاسفانه به گفته لیدرهای ما بی آبی روز به روز این نخلستان ها را کوچک می کند.

undefined

 

بعد از رسیدن به روستای کشیت ما را به قسمت  روستای قدیمی بردند که در ارتفاع قرار داشت و پر بود از خانه های گلی که ارزش دیدن داشت. 

undefined

 

بعد از آن به سمت آبشار رفتیم . طبیعت آبشارر در ابتدا من را یاد دره راگه رفسنجان انداخت. محیطی صاف که شاید در حدود یک یا دو کیلومتر زمین دهان بازکرده بود .

از قسمتی از این دره به پایین رفتیم . حدود یک ربع پیاده روی طول کشید که راه نسبتا راحت بود.آخر راه پر از سنگ های بزرگ بود تا به یک حوضچه بزرگ رسیدیم.دور تا دور حصار کوه و آبی که کمی بالاتر از دل کوه بیرون می آمد.ابشار بسیار زیبا بود و زمانی بهتر می شد که تو تجسم می کردی که در کجای طبیعت هستی . در دل کویر ایران با فاصله یک ساعت از شهداد.

نکته قشنگ تر اینکه حوضچه پر از ماهی های ریز بود و زمانیکه تو در آب قدم میزدی تعداد زیادی ماهی مدام به پاهات برخورد می کنند.

undefined

 

بعد از دیدن آبشار به سمت ماشین رفتیم و از یک مسیر دیگر با ماشین به سمت رودخانه رفتیم و این بار با ماشین در آب و از میان نیزارهای زیبا عبور کردیم و فقط میتونم بگم خیلی خیلی زیبا بود و اگر این راه را خودمان از جاده اصلی می آمدیم نه جاده کویری را که آمده بودیم تجربه می کردیم و نه این حرکت در رودخانه و نه استراحت در میان نخلستان ها.

undefined

 

در ادامه به داخل روستا و به منزل یکی از روستاییان رفتیم و ناهار دلچسبی خوردیم و بعد به مسیر برگشت ادامه دادیم و ساعت 5 در هتل بودیم. قرار بر این بود تا امشب در کرمان باشیم و مسیر برگشت آن جاده کوهستانی را که در شب دیده بودیم این بار در روشنایی عصر دیدیم. جاده زیبایی بودو آخر جاده تصمیم گرفتیم از زمان استفاده کنیم و به ماهان بریم و از باغ شازده دیدن کنیم و بعد از دیدن این باغ شگفت انگیز شب به هتل پارس کرمان رفتیم و استراحت کردیم.

undefined undefined

 

این هتل که به اصطلاح 5ستاره بود، هتلی بزرگ و رفتارکارکنان خوب بود.صبحانه در حد هتل 5ستاره نبود ولی نکته مهم و نگران کننده این بود که رها شده بود و هرچه بود از قدیم بود و دلسوزی در هتل دیده نمی شد. روز اول پس از خوردن صبحانه به قصد دیدن بازار و حمام گنجعلی خان رفتیم به مرکز شهر. محیط بازار زنده ، دلچسب و دیدنی بود . تا ظهر کل مجموعه گنجعلی خان را دیدیم که مربوط به دوره صفویه می باشد و ارزش بازدید دارد.

undefined undefined undefined

 

در ادامه به باغ موزه هرندی رفتیم که مربوط به دوره قاجار می باشد و موزه موسیقی و سازهای موسیقی که اگر زمان آزاد داشتید بروید و در اولویت های سفرتان نباشد.

undefined

 

بعد از ناهار و کمی استراحت در هتل به سمت بنای، گنبد جبلیه مربوط به دوره ساسانی و تنها بنای سنگی کرمان که 8ضلعی بود رفتیم و داخل آن موزه سنگ بود که ارزش دیدن داشت.

undefined

 

در ادامه و نزدیک غروب آفتاب به سمت باغ فتح آباد رفتیم که در 25 کیلومتری اطراف کرمان قرارداردو مربوط به دوره قاجار و الهام گرفته از باغ شازده بود ولی اصلا شکوه و عظمت باغ شازده را ندشت ولی جای قشنگی بود خصوصا اگر زمانی بروید که هم روشنایی و هم تاریکی مجموعه را ببینید .نورپردازی نمای بنا را صد چندان زیباتر کرده بود.

 

undefined undefined

 

در انتهای شب به سمت رستوران زیبا و سنتی رفتیم. روز بعد به سمت خارج کرمان و شهرراین رفتیم.این شهر در دامنه کوه هزار از توابع کرمان و در جنوب شرق آن قراردارد و شهری ییلاقی در ارتفاع 2218 متری از سطح دریا می باشد. در اصل اسم این شهر رایین بوده که یکی از سرداران بزرگ ساسانی اردشیر دوم بوده است.

فاصله این شهر تا کرمان حدود یک ساعت بود و هدف ما از دیدن این شهر یک آبشار و یک ارگ بزرگ بود که هردو دیدنی بودند.البته آبشار راین که در اصل اسم آن ظهرود بود در حاشیه شهر و در دل کوه بود و حدود یک ربع پیاده روی در مسیری خوش آب و هوا و پر از درخت که رسیدگی خوبی شده بود و تمیز بود.

undefined

 

در دل شهر ارگ تاریخی و بزرگ راین یادگار ساسانی قرار داشت که گفته میشود شبیه ارگ بم می باشد ولی بسیار کوچکترو در حال بازسازی.

undefined undefined undefined

پیشنهاد دیدن این شهر را برای همگی دارم. بازدید از آبشار و ارگ حدود 3ساعت زمان بردو بعد ما به سمت کرمان برگشتیم.در مسیر برگشت ماهان و شاه نعمت الله ولی را دیدیم . دیدن این بنا از جهت تاریخ و قدمت پیشنهاد می شود و در شرایطی که وقت آزاد دارید از آن دیدن کنید. البته ما ناهارمان را در رستوران شاه نعمت الله خوردیم که در همان منطقه زیبا بود و غذای خوبی داشت و بعد از آن با یک گشت خیلی کوتاه به سمت کرمان برگشتیم و از باغ موزه وزیری دیدن کردیم که دارای یک کافه رستوران بزرگ هم می باشد.

undefined undefined undefined

 

فردا سفر خودرا به سمت عقدا ادامه دادیم. حدود 5ساعت مسیر تا عقدا طول کشید و از شهرهای رفسنجان،انار، یزد و میبد اردکان به عقدا رسیدیم. 

عقدا

شهری در دل کویر.عقدا شهری از توابع اردکان در استان یزد.این شهر محل نگهداری آتشدان زرتشتیان به مدت 700 سال بوده است. بنابراین برای زرتشتیان شهر مهمی بوده و نام پیشین این شهر گبران بوده است. با وجود وسعت کم شهر، از یک سمت پر از بناهای تاریخی و کوچه های زیبا و یک سمت دیگر پر از باغ های زیبا و نهر آب که در باغها جاری بودند و از دیدن آن سیر نمی شدیم. ما اقامت خودمون را در اقامتگاه انار که در یکی از همان خانه های قدیمی این شهر بنا شده است انتخاب کردیم که بابازسازی هایی که کرده بودند بسیار زیباتر شده بود.

ما دوروز و یک شب در عقدا بودیم . ولی برای این شهر کوچک این زمان بسیار کم بود ولی ما به آخر سفر رسیده بودیم و شاید روز اول که برنامه ریزی سفر می کردیم اینجا را فقط برای استراحت و نصف کردن راه تهران انتخاب کردیم . ولی شهری بسیار زیبا و پر از باغ و بناهای تاریخی بود و خود اقامتگاه انار که دیدنش کلی زمان میبرد.

در کنار همه این حرف ها صبح فرداش بر خلاف روزهای دیگر با طمانینه خاطر شهر را ترک کردیم و آخرین عکس دسته جمعی رادر کنار یکی از بناهای قدیمی گرفتیم و پس از خداحافظی از همسفران راهی تهران شدیم

undefined undefined undefined undefined

 

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر