مرزها فاصله بین دو کشور همسایه هستند و علاوه بر مشخص کردن حدود جغرافیایی، محدوده سیاسی، قضایی و اقتصادی را نیز نشان میدهند. بسته به شرایط دو کشور، گاهی خطوط مرزی مشخص و گاهی نامشخص هستند. مثلا ممکن است مرز بین دو کشور، یک پدیده طبیعی مانند کوه، جنگل یا رودخانه باشد. یا مثلا کشورهایی هستند که در محل مرز کیلومترها از هم دور هستند. این کشورها معمولا منطقهای به نام صفر مرزی دارند. این منطقه حد فاصل بین دو کشور است و از نظر سیاسی متعلق به هیچ یک از کشورها نیست. معمولا در این کشورها، شرایط مرزها به شدت امنیتی است. اما در نقطه مقابل، کشورهایی مانند کشورهای حوزه شنگن را داریم. در این کشورها، مرز صرفا یک نشانگر است که کشور همسایه را نشان میدهد. مردمی که در شهرهای مرزی زندگی میکنند در طول یک شبانه روز ممکن است بارها بین دو کشور رفت و آمد کنند، بدون اینکه متوجه این مسأله باشند. اما مثلا محدوده مرزی پاکستان و هند را در نظر بگیرید، مسلم است که شرایط در مرز این دو کشور، با کشورهای حوزه شنگن بسیار متفاوت است.
با تغییر روابط سیاسی بین کشورها، شکل مرزها هم تغییر میکند. ساکنین شهرهای مرزی، میزان خشونت در منطقه، میزان حضور نیروهای مسلح و بسیاری موارد دیگر نیز دستخوش تغییر میشود. بسته به این عوامل و بسیاری موارد تاثیرگذار دیگر، امروز ما خطوط مرزی را میبینیم که ما را شگفتزده میکنند. کشورهایی که محدوده مرزی آنها به هیچ وجه شبیه به پیشفرضهای ذهنی ما نیست.
نپال و چین
دو کشور نپال و چین، مرتفعترین مرز دنیا را دارند. به این دلیل که محدوده مرزی آنها کوه اورست است. اورست با ارتفاع 8848 متر، بلندترین کوه دنیا به حساب میآید. جالب اینجاست که در آخرین اندازهگیریهای انجام شده، ارتفاع این کوه نسبت به آمار قبلی، حدود یک متر افزایش داشته. هرچند که کوهنوردان معمولا از نپال به این کوه صعود میکنند، اما اورست جزء اراضی هر دو کشور به حساب میآید. شما میتوانید از چین هم به این کوه صعود کنید. البته که راه پرطرفدارتر، همان مسیر نپال است. بیشتر به این دلیل که زیرساختهای لازم برای برنامههای این چنینی در نپال وجود دارد، به خصوص وجود شرپاها (راهنمایان بومی کوهستان) که صعود اورست را امنتر میکنند.
هاییتی و جمهوری دومینیکن
در زمان اوج استعمار، جمعیت هاییتی هفت برابر جمعیت کشور همسایهاش بود. امروز جمعیت دو کشور تقریبا با هم برابری میکند. هاییتی حدود 10 میلیون و جمهوری دومینیکن حدود 9 میلیون جمعیت دارد. اما وسعت خاک هاییتی تقریبا نصف کشور همسایه یا جمهوری دومینیکن است. در نتیجه، هاییتی پراکندگی جمعیتی فشردهتری نسبت به جمهوری دومینیکن دارد. عواملی مانند میانگین بارش کم و اهمال در حفاظت از جنگلها باعث شد که هاییتی با مشکل جنگلزدایی روبهرو شود. این درحالی است که جمهوری دومینیکن همچنان جنگلهای خود را حفظ کرده. در سال 2014، دولت هاییتی متعهد شد تا سال 2016، وسعت جنگلهای کشور را دو برابر کند. با وجود تمام تردیدهای اولیه، مردم به موفقیت این پروژه امیدوار هستند.
کانادا و آمریکا
کتابخانۀ عمومی هاسکل، مرز بین دو کشور کانادا و آمریکا است. این کتابخانه، شهر استانستد در کبکِ کانادا را به دربیلاین در ورمونتِ آمریکا وصل میکند. درست در وسط فضای کتابخانه، یک خط سیاه رنگ میبینید که مشخص کننده مرز دو کشور است. کتابخانۀ هاسکل، در سال 1904 و به عمد در نقطۀ مرزی دو کشور ساخته شده. این کتابخانه را کارخانهدار آمریکایی کارلوس هاسکل ساخت که همسری کانادایی داشت. از زمان حیات سازندگان این کتابخانه تا به امروز، شهروندان هر دو کشور از خدمات آن استفاده کردهاند. علاوه بر کتابخانه، سه خیابان دیگر هم دو شهر را به یکدیگر وصل میکنند. پس از حملات یازده سپتامبر و با محدود شدن تردد بین دو شهر، کتابخانه هاسکل تنها جایی بود که مردم میتوانستند بدون نظارت نیروهای امنیتی بین دو کشور حرکت کنند.
آلاسکا و روسیه
سارا پالین، شهردار آلاسکا و نویسنده کتاب آزادی شیرین، در یکی از مصاحبههای خود گفت که از پنجرۀ خانهاش، روسیه را میبیند. این حرف حاشیههای بسیاری را به دنبال داشت و البته به شدت بعید به نظر میرسید. باورشاش سخت است،آیا شما واقعا از آلاسکا روسیه را میبینید. اما چطور؟ در این منطقه دو جزیره وجود دارد که به عنوان جزایر دیومد شناخته میشوند. جزیره بزرگتر جزو اراضی روسیه و جزیره کوچکتر جزو اراضی آلاسکا است. فاصله این دو جزیره از یکدیگر 3.8 کیلومتر است. پس عملا اگر شما در یکی از جزایر باشید، جزیرهی دوم را به راحتی میبینید. پس دیدن آلاسکا از روسیه واقعا شدنی است.
نکته جالبتر اینکه، ساعت رسمی این دو جزیره با هم متفاوت است. جزیره کوچکتر از ساعت رسمی آمریکا و جزیره بزرگتر از ساعت رسمی روسیه پیروی میکند. پس زمانی که از یک جزیره به جزیره دیگر نگاه میکنید، علاوه بر یک کشور دیگر، دارید فردا را میبینید. طبق ساعت رسمی، زمانی که در دیومد کوچک ساعت نه صبح است، در دیومد بزرگ ساعت 6 بعد از ظهر روز بعد است.
اتیوپی و سومالیلند
این طناب، مشخص کننده مرز دو کشور اتیوپی و سومالیلند است که بخش مستقلی از سومالی به حساب میآید. همانطور که مشخص است، مسئولین این منطقه اصلا نسبت به امور گمرکی سختگیر نیستند. البته این مسأله چیز عجیبی در آفریقا نیست. زاغههایی که میبینید نگهبانی و گمرک مرزی هستند. یکی از مسافرینی که به این کشورها سفر کرده از تجربه خود میگوید:
"سال 2010، من از کیلی به سمت کنیا میرفتم. با ماشین تا مرز کیلی رفتم. بعد وارد صفر مرزی شدم، محدودهای که به جایی تعلق نداشت. وقتی به کنیا رسیدم، یک ویزا خریدم و در کمال تعجب دیدم که تنها با تکیه به نام من ویزا را صادر کرده و پاسپورتم را مهر زدند. بدون اینکه جزئیات دیگری بخواهند."
کره شمالی و کره جنوبی
تصاویر ماهوارهای، نمای جالبی از تفاوت و مرز دو کشور کره شمالی و کره جنوبی به ما نشان میدهند. همانطور که در تصویر مشخص است، پیونگیانگ تنها شهر کره شمالی است که برق دارد. در تصویر کشورهای چین و کره جنوبی به دلیل استفاده از برق و روشنایی میدرخشند، درحالیکه کره شمالی در تاریکی است. برخی معتقدند که درخشیدن کشورها در شب، نشانۀ رفاه اقتصادی آن کشور است. اگر به این ادعا تکیه کنیم، مشخص است که وضعیت اقتصادی کره شمالی مناسب نیست. درنظر داشته باشید که کره شمالی یکی از نظامیترین حکومتهای دنیا را دارد.
سوئد و نروژ
سوئد و نروژ جزء همسایههایی هستند که رابطۀ سیاسی و اقتصادی فوقالعادهای با یکدیگر دارند. مرز دو کشور نیز، به اندازۀ رابطۀ آنها با یکدیگر شگفتانگیز و زیبا است. جادهای با طول بیش از 1500 کیلومتر که از دو طرف با درختان کاج احاطه شده است. درختانی که در اکثر روزهای سال پوشیده از برف هستند. مرز سوئد و نروژ، طولانیترین مرزِ هر دو کشور است. در سال 2012، هاوارد دالگراو (عکاس نروژی)، عکسی از راندن اتومبیلهای برفی در خط مرزی نروژ و سوئد منتشر کرد که بازخورد خیلی زیادی داشت. دالگراو در توصیف این عکس نوشت:
"راندن اتومبیلهای برفی در نروژ خلاف قانون است اما در سوئد منع قانونی ندارد. ما عملا در مرز شکستن قانون هستیم"
گینه نو و اندونزی
وقتی روی نقشه به مرز دو کشور نگاه میکنید، یک خط مستقیم میبینید که از شمال به جنوب کشیده شده است. تنها چیزی که نظم این خط را به هم میزند، یک تاب خوردگی در میانهی آن است، طوری که انگار یک تکه از اندونزی را گاز زدهاند. برخلاف سایر بخشهای خط مرزی، در محدودۀ فرورفتگی، رودخانۀ فلای تعیین کنندۀ مرز است. رودخانه فلای که نامش را از یک کشتی انگلیسی گرفته، با 1060 کیلومتر طول، سومین رود بلند گینه است.
اما چرا ناگهان بخشی از مرز از روند اصلی خود خارج شده و این نامیزانی پدید آمده است؟ علت این نامیزانی سنتی به نام "سرآوردن" است. البته منظور از سرآوردن به هیچ وجه تعجیل یا به پایان رساندن نیست. منظور از سر همان سر انسان است و سرآوردن سنتِ بریدن و نگهداشتن سر یک نفر بعد از کشتن آن شخص است. این سنت تقریبا در تمام دنیا رایج بوده و با انگیزههای مختلف انجام میشده است. در سال 1893 و در بحبوحه استعمار انگلیس، این سنت همچنان در این منطقه مرسوم بوده است. به دلیل مشخص نبودن مرز، نیروهای انگلیسی که در پی استعمار در این منطقه ساکن شده بودند، با خطرات زیادی مواجه میشدند. آنها میترسیدند قربانی این سنت وحشتناک شوند. درنتیجه قرار شد مرز را اندکی به سمت شرق حرکت دهند. در این صورت، نیروهای انگلیسی میتوانستند در منطقه بزرگتری گشت بزنند، بدون اینکه از مرزهای بینالمللی عبور کنند. این اصلاحات بعدها تعیین کننده مرز قاره آسیا و اقیانوسیه شد.
مکزیک و آمریکا
وقتی حرف از مرز بین آمریکا و مکزیک میشود، اولین تصویری که در ذهن شکل میگیرد، مکزیکیهای فقیری هستند که سعی دارند وارد خاک آمریکا شوند. کلیشهای که در پی آن دستور ساخت دیوار میان دو کشور صادر شد. اما شاید به ذهن هیچکس نرسد که مرز میان مکزیک و آمریکا به یک ساحل زیبا ختم میشود.
ساحل ایمپریال در کالیفرنیای آمریکا و ساحل تیوآنا در مکزیک بخشی از مرز آمریکا و مکزیک هستند. برای جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی، دیوار بلندی در مرز دو ساحل ساخته شده است. این دیوار تا90 متر درون اقیانوس امتداد پیدا میکند تا مهاجران در زمان جزر وارد خاک آمریکا نشوند. البته این دیوار کاربری دیگری نیز دارد. جوانان آمریکایی و مکزیکی از آن به عنوان تور والیبال استفاده کرده و با هم والیبال بازی میکنند.
بنگلادش و هند
مورد آخر در لیست عجیبترین مرزهای دنیا از سال 2015 تغییر کرده است. اما از آنجایی که قبل از این تغییر یکی از عجیبترین مرزهای دنیا بود، همچنان نام آن را در این مطلب میاوریم. تا به حال تصویر کشتیهای باری را دیدهاید که کشتیهای باری دیگری را حمل میکنند. مرز بنگلادش و هند هم درست مانند همین است. داهالا خاگرابری منطقهای تحت سلطۀ هند است که در منطقهای تحت سلطۀ بنگلادش قرار دارد. منطقۀ تحت سلطۀ بنگلادش در منطقۀ دیگری است که تحت سلطۀ هند است و تمام اینها در خاک بنگلادش است. بنابراین، اگر شما میخواستید وارد داهالا خاگرابری شوید، باید اول وارد بنگلادش میشدید، بعد وارد هند میشدید، بعد دوباره وارد بنگلادش میشدید و در نهایت دوباره وارد هند میشدید.
سوال اینجاست که این تودرتوی سیاسی چگونه به وجود آمده است؟ افسانهها میگویند روزی ماهاراجهای از کوچ بهار با فاجداری از رانگپور مشغول بازی شطرنج بودند. اما به جای پول از روستاها و سرزمینهای تحت سلطۀ خودشان استفاده کردند. و نتیجۀ بازی این پیچیدگی امروزی شد. اما محققان میگویند این نتیجۀ معاهدۀ صلح میان کوچ بهار و امپراطوری موگال است.
علت به وجود آمدن این شرایط هر چه که باشد، وضعیت زندگی ساکنین این مناطق به شدت تأسفآور است. این سرزمینها تقریبا رها شدهاند. سیستم حملونقلی وجود ندارد و مردم چون پاسپورت ندارند، نمیتوانند از محدودهی خود خارج شوند. ساکنین منطقه با مشکلات زیادی روبهرو بودند و دولتها به دلیل پیچیدگیهای سیاسی توان رفع مشکلات را نداشتند تا اینکه در سال 2015، داهالا خاگرابری رسما به بنگلادش واگذار شد.
در این مطلب لیستی از عجیبترین مرزهای دنیا را با هم مرور کردیم. ویژگی بعضی از آنها داستان شکلگیریشان بود. بعضی دیگر را به دلیل زیباییشان انتخاب کردیم و بعضی را به دلیل موقعیت قرارگیریشان. هرچه که بود، 10 محدوده مرزی که اینجا معرفی شدند به دلیل ویژگیهایشان در دنیا معروف هستند. خواندن دربارۀ آنها خالی از لطف نیست.
منبع: Atlas & Boots